جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


دیالوگ آبادانی و دهکردی


دیالوگ آبادانی و دهکردی
کتاب «قوطی بیگیر بینیشون» شامل گزیده اشعار گویش دهکردی سروده شاعر خوش قریحه و باذوق کشورمان اسفندیار ساکنیان است.
این مجموعه تولید مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری است که به تازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. چاپ اول مجموعه «قوطی بیگیر بینیشون» در ۱۱۰ صفحه با قطع رقعی و تیراژ ۲۲۰۰ نسخه و با بهای ۱۱۰۰ تومان روانه بازار کتاب شده است.
اشعار این مجموعه شامل غزل، دوبیتی، سپید و محاوره می باشد. گرچه این اشعار سرشار ازاصطلاحات و کلمات دهکردی است اما مخاطبان اشعار می توانند با استفاده از پانویس های هر شعر، به خوبی ظرفیت و معانی اشعار ارائه شده را درک نمایند و ضمناً از لهجه شیرین و دلنشین آن نیز بهره مند شوند.
دهکرد نام قدیم شهر کرد، مرکز چهارمحال و بختیاری است و هم اکنون مردم در این استان به هفت گویش محلی تکلم و صحبت می کنند. این مجموعه به عنوان نخستین کتاب با گویش محلی و دهکردی می تواند نقطه عطفی برای آشنایی بیشتر، بالندگی روزافزون و دوام و ماندگاری این گویش و تمام گویش های محلی دیگر باشد. اشعار این مجموعه در قالب های مختلف کلاسیک و نو سروده شده است که این امر نشان دهنده توانایی شاعر و میزان استعداد گویش دهکردی برای ریخته شدن در قالب های مختلف شعری است.
در گردآوری مجموعه شعر «قوطی بیگیر بینیشون» دقت نظر و توجه خاصی شده است که در مقایسه با نمونه های مشابه آن کم نظیر است، چنانچه همه کلمات این کتاب اعراب گذاری شده است که به افراد محقق در زمینه اشعار و گویش های محلی کمک زیادی می کند. اسفندیار ساکنیان شاعر دهکردی کشورمان در این کتاب بخشی از زندگی مردمان دهکرد قدیم را به زیبایی و در ساختاری شاعرانه به تصویر کشیده است که سروده های «شلال شه» «یاد او وختا» و «بیکار» شاهد این شگرد ادبی هستیم.
از دیگر نکات قابل توجه و تأمل، طنز به کار رفته در این اثر است که طنزی تلخ و گزنده و دارای ابعاد چندوجهی است؛ این بدین خاطر است که زبان و گویش رایج مردم شهر کرد (دهکردی) و حومه آن به شدت کنایه ای و شاعرانه است و مردم در این مناطق صریح و شفاف صحبت نمی کنند بلکه در گفته خود حرف های کنایی زیادی را به کار می برند که به عنوان نمونه در سروده های «مش نبات و شابگم»، «الای نه تو بیای نه...» و «مونه» شاعر این تعبیرات و کنایات محلی را در ساختاری ادبی آورده است.
در سروده «آلمون به دل منم»- آلمون به معنای آرزو- شاعر به زیبایی و با شیرین زبانی خاص محلی به وصف طبیعت سرسبز و دلنواز بهاری زادگاهش می پردازد و در لاله لای این توصیفات به اصطلاحات و تعبیراتی برمی خوریم که معرف فرهنگ وآداب و رسوم خاص آن مناطق است. همچنین غزل «شاعر» درونمایه و محتوایی طنزآمیز دارد که ساکنیان با طنز و کنایه و نیشخندی شاعرانه شخص خاصی را مخاطب شعر خود قرار می دهد. این سروده او نیز سرشار از کلمات و واژگان بومی، محلی و ریشه داری است که سینه به سینه به نسل جدید منتقل شده است.
در این مجموعه ضرب المثل ها و تعبیرات و کنایات محلی آورده شده است که برارزش و اعتبار ادبی و فرهنگی این دفتر افزوده است. از آنجایی که هر نسلی تجارب و سنت های خود را به صورت شفاهی از طریق افسانه ها، ترانه ها، مثل ها و سایر عوامل فرهنگ عامه فلکلور به نسل بعد منتقل می کند، فرهنگ شفاهی اهمیت بیشتری می یابد از این رو مهمترین جلوه این فرهنگ را در امثال و حکم مردم مناطق گوناگون می توان یافت که از این منظر نیز، اهمیت این اثر به عنوان منبع امثال و کنایات محلی مضاعف می گردد. زیرا این امثال و حکم از سویی بیانگر عصاره اعتقادات و تجربیات مردمان پیشین است و از سوی دیگر خود در شکل دادن جهان بینی و بینش مردم تأثیری سخت آشکار دارد. این امثال و حکم به دلیل داشتن ویژگی های خاص ازقبیل ایجاز لفظ، استواری و اصالت معنی، حسن تشبیه و کنایه و تمثیل و انواع صنایع دیگر تأثیری ژرف بر مخاطب می گذارند که از تأثیر استدلال و موعظه قویتر و نافذتر است.
این شاعر دهکردی در سروده «دیالوگ آبادانی و دهکردی» در قالب سپید، باهنرمندی وچیره دستی گفتگویی میان دو شخص آبادانی و دهکردی برپامی کند که با چیدمان متناسب و هماهنگ واژگان به زیبایی الفاظ، اصطلاحات و تعبیرات محلی و بومی این مناطق را برای مخاطب به نمایش می گذارد.
در سروده «سفیدی خدا» که از نو سروده های این شاعر است به بازی های سنتی و اشعار محلی خاصی که مردم این منطقه به هنگام بازی می خوانند اشاره نموده است این اشعار که یادآور بازی های سنتی دوران کودکی است در ذهن مخاطب تداعی گر خاطرات شیرین دوران کودکی و نوجوانی می باشد.
همچنین درسروده «بفرمایید یونجه» که در قالب سپید سروده شده، شاعر با لطافت طبع و شیرین بیانی احساسات و عواطف پاک و معصومانه دوران کودکی را با حس و حال و زبانی کودکانه و به دور از هر رنگ و ریایی بیان می کند. در این سروده شاهد نگاهی متفاوت به زندگی هستیم چنانچه شاعر با نگاهی لطیف و کودکانه رنگ زیبای بی رنگی کودکانه را به زمان و مکان می کشد و با این نگرش و احساس به وصف خاطرات شیرین کودکی می پردازد.
در پایان می توان گفت که به دلیل نبود یک مجموعه مدون ازگویش های محلی، شناخت اصل زبان از فرع آن در ادبیات بومی مشکل است و این مجموعه در آینده راه را برای تحقیق و پژوهش در زمینه ادبیات فولکلور محلی دهکرد قدیم هموار می کند. اما انتظار می رود که در آثار بعدی از این نمونه مضامین و محتوای اشعار پخته تر و دارای معانی و ارزش های والاتر و قابل بیان تری باشد تا شاهد یک توازن معنایی و مفهومی میان محتوا و قالب وشکل اشعار و سروده ها باشیم.
فهیمه بافنده
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید