جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

سرنوشت انتخابات پس از انصراف خاتمی


سرنوشت انتخابات پس از انصراف خاتمی
انصراف زودهنگام خاتمی پس از یک ماه از اعلام کاندیداتوری،‌شوک بزرگی به جامعه سیاسی ایران وارد کرد.
اگرچه درباره علل و میزان درستی این تصمیم سخن بسیار است، اما آن‌چه که مهم است، سرنوشت انتخابات و تغییرات گسترده در آرایش سیاسی کشور پس از انصراف خاتمی است.
مهم‌ترین پس‌لرزه این انصراف را می‌توان خروج انتخابات از حالت دوقطبی خاتمی – احمدی‌نژاد به انتخاباتی متکثر دانست که با ورود تمام قامت چهره‌ای چون محمدباقر قالیباف به صحنه انتخابات رقم خواهد خورد،‌ از سوی دیگر تداوم حضور مهدی کروبی که به نظر نمی‌رسد همچون خاتمی به آسانی به نفع میرحسین موسوی کناره‌گیری کند، دستاورد اصلی این انصراف، یعنی شکل‌گیری اجماع در اردوگاه اصلاح‌طلبان را به چالش خواهد کشید.
در این شرایط حضور همزمان سه یا چهار کاندیدای اصلی یعنی احمدی‌نژاد، موسوی، قالیباف و احتمالاً کروبی، موجب عدم وجود اکثریت مطلق برای نفر اول انتخابات دور نخست خواهد شد و این به معنای تغییرات مجدد آرایش سیاسی در دور دوم انتخابات خواهد بود.
اگر احمدی‌نژاد را یکی از دو کاندیدای راه یافته به دور دوم فرض کنیم، در برابر او به تعبیر خاتمی، جبهه خواستاران تغییر شکل خواهد گرفت و یا اصلاح‌طلبان ناگزیر به حمایت از قالیباف خواهند بود و یا اصول‌گرایان منتقد احمدی‌نژاد از موسوی حمایت خواهند کرد.
بنابراین همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد، خروج خاتمی از عرصه معادلات انتخابات ۱۳۸۸، نه تنها از ابهامات نکاست، بلکه بر پیچیدگی‌ها افزود و هر دو جناح با گزینه‌های متعددتری مواجه خواهند شد.
دومین پیامد مهم انصراف خاتمی، تغییر شرایط کاندیداتوری میرحسین موسوی به عنوان عامل اصلی انصراف محسوب می‌شود.
آخرین نخست‌وزیر جمهوری اسلامی که با خروج از سکوتی ۲۰ ساله از دو ماه قبل به تدریج و با روندی ملایم تحرکات سیاسی خود را آغاز کرده بود، اکنون با فشار سنگین انتظارات و میدان وسیع عمل مواجه شده است و از این پس بار روانی سنگینی بر سنگ زیرین عرصه اجرایی کشور در دهه اول انقلاب وارد می‌شود، باید منتظر ماند و دید که آیا این فشارها منجر به تشدید اضطراب و هراس از پیامدهای جهش در فعالیت‌ها و افزایش کارایی او خواهد شد یا موجب سرزنش او در صورت ناکامی در برابر احمدی‌نژاد خواهد شد.
در این شرایط قطعاً میزان خویشتن‌داری و ظرفیت تحمل و کنترل مهندس موسوی یکی از عوامل تعیین‌کننده در سرنوشت مبارزات انتخاباتی خواهد بود.
از سوی دیگر، در اردوگاه اصول‌گرایان نیز با عدم حضور خاتمی،‌ راه برای ورود رقبای درون جناحی محمود احمدی‌نژاد به عرصه انتخابات هموار شده است. محمدباقر قالیباف، مصطفی پورمحمدی، محسن رضایی و احمد توکلی کسانی هستند که تاکنون علائمی از اشتیاق برای ورود به رقابت با رئیس‌جمهور فعلی را از خود بروز داده‌اند و در این میان به نظر می‌رسد امکانات ستادی و آراء احتمالا بیشتر محمدباقر قالیباف بخت وی را برای تبدیل شدن به کاندیدای اصول‌گرایان منتقد احمدی نژاد افزایش داده است و احتمال حمایت سایر این چهره‌ها از قالیباف وجود دارد. علاوه بر قالیباف، علی‌اکبر ولایتی و علی لاریجانی نیز به عنوان دو چهره احتمالی ورود به عرصه انتخابات در صورت عدم حضور غیرمنتظره احمدی‌نژاد محسوب می‌شوند که در آن شرایط نیز مجدداً آرایش سیاسی حاکم بر انتخابات به شدت تغییر خواهد کرد.
اما مهم‌ترین استدلال اصول‌گرایان منتقد احمدی‌نژاد برای کسب مجوز از بزرگان برای ورود به عرصه انتخابات، اثر حضور آن‌ها در ریزش آراء کاندیداهای اصلاح‌طلبان یعنی موسوی و کروبی است.
برخلاف گفتمان سید محمد خاتمی که قادر به جذب آراء طبقات متوسط و نوگرای جامعه بود، گفتمان ارزشی و سنتی موسوی و همچنین خاستگاه و سیمای مهدی کروبی اگر هم قادر به جذب بخشی از آراء احمدی‌نژاد در اقشار سنتی، متدین و اهالی شهرهای کوچک و روستاها باشند، قطعاً بخشی از آراء اقشار نوگرا را از دست خواهند داد و در این میان حضور چهره‌ای در میان اصول‌گرایان منتقد که دارای گفتمان مدرن و قادر به جذب این بخش از آراء باشد، می‌تواند رقابت‌های انتخاباتی را به بازی دو سه برد برای اصول‌گرایان تبدیل کند و با پشت سر گذاشتن میرحسین موسوی و کروبی با محمود احمدی‌نژاد به دور دوم انتخابات راه یابد و در آن شرایط نیز اصلاح‌طلبان در انتخاب میان دو گزینه مطلوب و از جناح رقیب ناگزیر به حمایت از قالیباف بوده و وی به جایگاه ریاست‌جمهوری دست خواهد یافت.
اصلاح‌طلبان برای مقابله با این خطر چاره‌ای جز اجماع نخواهند داشت و از این رو فشارها بر مهدی کروبی جهت انصراف به نفع میرحسین موسوی در هفته‌های آینده به شدت افزایش می‌یابد.
پیامد دیگر انصراف خاتمی، کاهش احتمالی سطح مشارکت در انتخابات به کمتر از ۳۰ میلیون رأی خواهد بود. باید گفت شرایط رقابتی و دوقطبی دوم خرداد، موجب افزایش شدید و ده میلیون نفری شرکت‌کنندگان در انتخابات ریاست‌جمهوری نسبت به دوره‌های قبل شد، پدیده‌ای که حتی با حضور خاتمی و رقبای متعدد اما نه چندان جدی وی در سال ۱۳۸۰ و حتی انتخابات چندقطبی نهم تکرار نشد. از همین رو پیش‌بینی می‌شد با شکل‌گیری رقابت دوقطبی و سرسختانه خاتمی- احمدی‌نژاد مجدداً سطح مشارکت با توجه به افزایش جمعیت ۱۲ سال اخیر، از مرز ۳۰ میلیون نفر عبور کرده و به حد ۳۵ میلیون نفر برسد. اما در شرایط فعلی به نظر می‌رسد مشارکت در انتخابات در حد دوره قبلی باقی بماند و با این حساب حد نصاب پیروزی در دوره اول انتخابات در سطح ۱۴ میلیون رأی باقی بماند و دسترسی به این سطح رأی قطعاً برای احمدی‌نژاد که هوادارن وی، حداقل رأی وی را حدود ده میلیون نفر برآورد می‌کنند، ممکن‌تر خواهد بود.
بنابراین اگرچه احمدی‌نژاد با انصراف خاتمی، حمایت اجماعی اصول‌گرایان را از دست می‌دهد، اما در مقابل امتیازاتی نیز به دست می‌آورد.
بنابراین می‌توان گفت تمامی کاندیداهای موجود در اردوگاه‌های اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان به نوعی از کناره‌گیری خاتمی منتفع می‌شوند و اگرچه شاید این انصراف احتمال کلی پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات را کاهش داده است، اما مذاق چهره‌هایی را که با حضور وی شانس چندانی برای حضور در رقابت نهایی برای تکیه زدن بر صندلی کاخ ریاست‌جمهوری نداشتند، در آستانه سال نو شیرین کرده است.
فواد صادقی
منبع : پایگاه خبری دیلم


همچنین مشاهده کنید