شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اپیزود سوم!‌


اپیزود سوم!‌
هـنـوز فـصل اول از سال ۸۷ به پایان نرسیده بود که فعالیت‌های سیاسی برای انتخابات دهم ریاست جمهوری کلید خورد. دولت و حامیان آن، بر حجم تبلیغات خود افزودند تا ثابت کنند آنچه در کمتر از سه سال مسئولیت دولت نهم در کشور اتفاق افتاده به هیچ‌وجه با تمام سال‌های پس از انقلاب قابل مقایسه نیست. تلفیق این ادعا با آنـچـه تـوسط رئیس دولت سازندگی گفته می‌شد نشان می‌داد که از دوره مادها تا سال ۸۷، هیچ دولتی به اندازه دولت نهم، موجب عزت، آرامش و رفاه برای مردم ایران نشده است. در برابر این ادعاها، طرف مقابل هم بیکار ننشسته بود. البته این بار اصلاح‌طلبان با راحتی بیشتری به رجزخوانی‌ می‌پرداختند. زیرا کافی بود همان ایرادهایی که از دولت اصلاحات گرفته می‌شد بار دیگر تکرار شود تا بسیاری از مردم بدون کمترین زحمت،به قضاوت بنشینند و در دل، حسرت دوره اصلاحات را بخورند. همچنین تعدادی از حامیان اولیه دولت، بخشی از زحمت را به عهده گرفتند تا اصلاح‌طلبان برای افشاگری نسبت به ضعف‌های غیرقابل انکار دولت، گرفتاری زیادی نداشته باشند. همه این مسائل، زمینه‌ساز طـبـیـعی برای بازگشت اصلاح‌طلبان به عرصه انتخابات بود. جناح مقابل هم که علی‌رغم تظاهر به »اعتماد به نفس« به شدت از رقابت با اصلاح طلبان احساس ‌ ‌نگرانی می‌کرد، اجرای سناریویی را آغاز کرد که در روزهای اخیر، اپیزود سوم آن در حال نمایش است. نخستین قسمت از این نمایش‌نامه، شامل تاکید بر ردصلاحیت خاتمی به عنوان یکی از اصلی‌ترین کاندیداهای جناح اصلاح‌طلب بود. کسانی که در رسانه‌های خود این مسائل را مطرح می‌کردند تنها خاتمی را هدف نمی‌گرفتند بلکه می‌خواستند به طرفداران اصلاحات در سطح جامعه، اعلام کنند »اگر اصلاح‌طلبان بخواهند به قدرت بازگردند با مانع‌تراشی‌های آشکار و پنهان، مواجه خواهند شد.« آنها به خوبی می‌دانستند که نه خاتمی ردصلاحیت خواهد شد و نه او تنها کاندیدای اصلاح طلبان است. اما تنها به دنبال تحقق ایده »مشارکت حداقلی« یا »انصراف اقشار اصلاح طلب جامعه از انتخابات« بودند تا کاندیدای مورد نظر ایشان بتواند با سقف کاهش یافته آرای اصولگرایان، کرسی ریاست جمهوری را حفظ کند. اما به هر حال، این بخش از نمایش‌نامه انتخاباتی، تـماشاگر زیادی نداشت و احتمالا بعضی از تماشاگران نیزبه نتیجه‌ای رسیدند که خواسته نمایش‌نامه‌نویسان نبود. لذا در اپـیـزود دوم از نـمایش‌نامه خود، شرایط ایران و یکی از کاندیداهای اصلاح‌طلبان را با پاکستان و خانم بی‌نظیر بوتو مقایسه کردند تا شاید کاندیدا و طرفداران او، حفظ جان شخصیت محبوب خود را بر حل مشکلات کشور ترجیح دهند و عرصه را برای کاندیدای نه‌چندان محبوب جناح مقابل خالی بگذارند. البته در این اپیزود هم اگرچه ظاهرا »خاتمی« مورد توجه برخی رسانه‌های جناح مقابل قرار داشت اما زحمت‌آفرینی برای کروبی از جمله تلاش برای حمله به او در میدان فلسطین و سپس برخی تحرکات در سفرهای استانی و حتی مشاهده »قمه« در دست یکی از مخالفان سخنرانی او، نشان از آن داشت که »شاید عده‌ای برای جلوگیری از حضور کاندیداهای اصلاح طلب، هر کاری را مباح و بلکه واجب بشمارند.« اما تکرار دو ماهه این اپیزود نیز مشکلی را از آن طرفی‌ها حل نکرد و اکنون در فاصله‌ای کوتاه تا انتخابات، ظاهرا تردیدافکنی در میان طرفداران اصلاحات، به عنوان تنها روش باقی‌مانده- البته به صورت مسالمت ا~میز! - برای تبدیل انتخابات به یک عرصه بی‌رقیب، مدنظر برخی اصولگرایان قرار گرفته است.
تـلاش گـسترده خبرگزاری‌های وابسته به یک طیف از اصلاح‌طلبان، در روزهای اخیر بر این موضوع متمرکز شده است که »فعالیت انتخاباتی کروبی و موسوی چندان جدی نیست و احتمال بازگشت خاتمی به عرصه انتخابات وجود دارد.« البته بسیاری از اصلاح‌طلبان، بازگشت خاتمی را آرزو می‌کنند، اما همگان می‌دانند کـه ایـن بـازگـشـت بـه طـور کـامل منتفی است و خاتمی با »سیاست‌ورزی اخلاق‌مدارانه« کناره‌گیری خود از انتخابات را اعلام کرده است.
دو روز قبل خبرنگار یک خبرگزاری دولتی با نویسنده این یادداشت تماس گرفت و با اصرار به دنبال آن بود تا ‌هر دو احتمال فوق (بازگشت خاتمی و انصراف کروبی به نفع موسوی) را جدی نشان دهد. چون نمی دانم خبر‌نگار سوال کننده و روسای او تا چه حد آماده انعکاس پاسخ های من هستند به همین جهت دو فراز اصلی در پاسخ‌‌های خود را نقل می کنم. ‌
در مورد احتمال بازگشت خاتمی، به خبرنگار گفتم که خاتمی پس از سفر موفقیت ا~میز استانی و استقبال بی‌نظیر ‌مردمی و نیز پس از آشکار شدن نشانه‌هایی از احتمال تکرار حماسه دوم خرداد کناره‌گیری کرد. به خبرنگار ‌توضیح دادم که خاتمی نیازی به مظلوم‌نمایی برای افزایش آرای خود نداشت وکناره گیری او براساس یک ‌برنامه عالمانه و اخلاقی صورت گرفته و تلاش برخی رسانه های خاص برای تردیدافکنی هم نتیجه چندانی ‌برای آنها نخواهد داشت. در مورد انصراف کروبی هم چون می دانستم هیچ جدیتی در این سوال وجودندارد به خبرنگار گفتم: » تنها خبر مشابهی که من شنیده‌ام آن است که آقای احمدی نژاد با علم به عدم رای آوری خود، تصمیم دارد به نفع آقای کروبی انصراف دهد!« البته اگر کسی هم بپرسد منبع این »شنیده« چیست و کیست ‌او را به همان منابعی ارجاع خواهم داد که هر روز ده‌ها خبر جعلی برای تردیدافکنی درمیان طرفداران ‌خاتمی، موسوی و کروبی منتشر می‌کنند. ‌
اقدامات اخیر بخشی از جناح محافظه‌کار و عده‌ای از وابـسـتـگـان بـه فراکسیون دولتی اصولگرایان، نشان می‌دهدکه محافل خبری و تحلیلی آن جناح، به پیروزی اصلاح‌طلبان - در صورت پیگیری طبیعی روند انتخابات - یقین کرده‌اند و تنها راه باقی‌مانده برای خود را »تردیدافکنی« در میان اقشار اصلاح‌طلب جامعه و سرخورده کردن آنها نسبت به دو کاندیدای اصلی جبهه اصلاحات می‌دانند. این ترفند غیراخلاقی، قاعدتا کارآیی زیادی نخواهد داشت. اما هوشمندی کروبی و موسوی و خرد ورزی طرفداران آنها، ضرورت حیاتی برای عبور از مرحله فعلی است؛ زیرا هیچ احتمالی را در شرایط حساس کنونی نباید نادیده گرفت.
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید