جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

فطرت پاک کودکان را بارور کنیم


فطرت پاک کودکان را بارور کنیم
درک لزوم وفا به عهد یکی از فطریات بشر محسوب شده که می‌توان آن را به عنوان یکی از اصولی‌ترین و بنیاد‌ی‌ترین ریشه‌های خوشبختی بشر در نظر گرفت. موضوع حاضر نه تنها برای تعالی معنوی و سعادت اجتماعی آدمی ضروری است، بلکه خداوند هم درک لزوم آن را به طور فطری در باطن هر انسانی قرار داده است.
بحث مورد نظر به لحاظ عام بودنش، جهانی و بین‌المللی به حساب می‌آید زیرا تمام آحاد مردم جهان از هر ملیت با هر زبان و نژاد قادر به درک طبیعی و الهام فطری آن هستند. به عنوان مثال آدمی در دوران کودکی بدون آنکه مباحث علمی و عقلی را درک کند به فطرت طبیعی خود لزوم وفای به عهد را می‌فهمد. همگان می‌دانیم هنگامی که والدین به کودکانشان وعده می‌دهند باید به وعده‌شان عمل کنند و چنانچه گفته‌اند در موقع برگشت به منزل مثلا اسباب بازی برایش خواهند خرید لازم و ضروری است که به این وعده عمل نمایند زیرا کودک به این توقع فطری اطمینان دارد و لذا تا والدین به خانه نیامده کودک با فکر اسباب بازی شاد و مسرور و خرسند است و به خویشتن نوید می‌دهد. اما اگر والدین به توقع فطری کودک پاسخ مثبت ندهند، واقعه خلاق انتظاری برای کودک پیش آمده است که بر خلاف توقع طبیعی او بوده و موجبات ناراحتی وی را پدید می‌آورد و این مسئله در نظر کلیه کودکان امری زشت و بد تلقی می‌گردد.
مرحوم استاد فلسفی (ره) تعبیر زیبایی دارد و معتقد است «درک فطری وفا به عهد مانند بذری است که حضرت حق در زمین دل کودک افشانده است» (۱) و لذا پدر و مادر با اتخاذ روش‌های صحیح می‌توانند به منزله آبیاری این بذر را پرورش دهند. با این حرکت نه تنها بذر فطرت در نهاد کودک تقویت می‌گردد بلکه زمینه‌های سجیه انسانی در دل او ریشه می‌کند و همین امر سرمایه‌های خدادادیش را از قوه به فعل در می‌آورد و اساس سعادتش را پی‌ریزی می‌نماید و تا پایان حیات مادی و حتی بعد از آن ضامن خوشبحتی او خواهد بود.
● اهمیت لزوم وفای به عهد از منظر اسلام:
در مکتب گرانسنگ اسلام وفای به عهد یکی از مهمترین وظایف غیر قابل تخلف پیروان این آیین برشمرده شده است و مسلمین در همه حال موظف به رعایت آن هستند خواه شرایط جنگی باشد یا عادی، خواه طرف پیمان مسلمان باشد یا غیر مسلمان، بنابراین جامعه اسلامی نسبت به پیمان‌های منعقده می‌بایست وفادار باشند و عملا تعهدات خود را بدون کوچکترین مسامحه و تعلل انجام دهند. در این خصوص آیات و روایات فراوانی وجود دارد که به بخشی از آنها در ذیل اشاره می‌گردد:
۱) به عهد و پیمان وفادار باشید و بدانید که این امر در پیشگاه خداوند مورد مواخذه و پرسش است.(۲)
۲) مومنین کسانی هستند که به امانت و عهد و پیمان خود وفا دارند.(۳)
۳) حضرت موسی‌بن جعفر (ع) روایت کرده است که رسول اکرم (ص) فرمود: مسلمان نیست آن کس که به عهد و پیمان وفادار نباشد. (۴)
۴ ) امام جعفر صادق (ع) می‌فرماید: و عده‌ای که مسلمان به برادر دینی خود می‌دهد، مانند نذر شرعی، وفا به آن لازم است با این تفاوت که در تخلف مثل نذر، کفاره ندارد. (۵)
۵) حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمود: آن کس که به خدا و روز جزا ایمان دارد البته باید به عهد و پیمان وفادار باشد.(۶)
۶) حضرت پیامبر اکرم (ص) می‌فرمود: کسانی که در سخن راستگوتر و در ادای امانت مواظب‌تر و در عهد و پیمان باوفاتر و در اخلاق نیکوتر و با مردم گرم‌تر هستند در قیامت‌ به من از همه نزدیکترند. (۷)
۷) بر مسلمان واجب است به پیمان خود وفا کند و نسبت به آن صادقانه عمل نماید. (۸)
۸) حضرت علی (ع) فرمود: وفای به عهد و پیمان، آراستن جوانمردی است.(۹)
۹) حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: سه چیز است که احدی مجاز نیست از آن تخلف و سرپیچی نماید: اول وفای به عهد، خواه طرف پیمان مسلمان باشد یا کافر ... (۱۰)
۱۰) امام باقر (ع) فرمود: سه چیز است که خداوند به احدی اجازه تخلف از آنها را نداده است: اول ....... دوم وفای به عهد خواه صاحب عهد صحیح العمل باشد یا بد عمل .... (۱۱)
۱۱) حضرت علی (ع) در ضمن عهدنامه خود به مالک اشتر فرمود: اگر بین خود و دشمنت قرار دادی منعقد نمودی یا به او امان دادی، به عهدی که کرده‌ای وفادار باش و به امانی که داده‌ای امین و درستکار، زیرا از بین واجبات و فرایض الهی هیچ چیزی نزد مردم، با اختلافاتی که در عقاید و افکار دارند، به قدر وفای به عهد مورد تعظیم و احترام نیست. (۱۲)
● ذکر یک داستان
برای آنکه بررسی موضوع بحث از جایگاه تئوری خود خارج شود و از جنبه نظری نیز فاصله گرفته باشیم اهمیت مطلب مذکور را به لحاظ مستندات تاریخی مروری خواهیم داشت تا با ذکر یک داستان ذیل که ریشه در تاریخ اجتماع بشری دارد، مدعای خود را در این خصوص قوت بخشیده باشیم:
فضیل‌بن زید با سربازان خود قلعه‌ای را به نام «سهریاج» محاصره کردند، تصمیم داشتند یک روزه آن را فتح کنند. پس از چند ساعت زد و خورد، سربازان مسلمین برای استراحت به اردوگاه نظامی خود رفتند تا پس از رفع خستگی دوباره برای پیکار آماده شوند. یک سرباز مسلمان مملوک، از صف سربازان عقب افتاد، دشمنان از این فرصت نهایت استفاده کردند، با زبان محلی با آن سرباز سخن گفتند و از او درخواست امان نمودند، سرباز مملکوک پذیرفت، امانی نوشت و به آنان تسلیم کرد. موقعی که لشکر اسلام آماده جنگ شدند و به طرف قلعه حرکت کردند برخلاف انتظار مشاهده نمودند که دشمنان با اطمینان خاطر درب قلعه را گشوده و به خارج قلعه آمده‌اند، امان نامه سرباز مملوک را روی دست گرفته و گفتند این امان شما است. برای ارتش اسلام پذیرش امان یک نفر سرباز امر عادی بود ولی وقتی متوجه شدند که این امان نامه به امضای یک مسلمان مملوک است مردد ماندند که آیا امان او مانند امان یک مسلمان آزاده محترم و لازم‌الاجرا است یا نه. ناچار موضوع را به مرکز گزارش دادند. خلیفه وقت در جواب نوشت:
«مسلمان مملوک نیز از مسلمین است و تعهدات او مانند تعهدات شما محترم است، به امان او ترتیب اثر دهید و تعهد او را نافذ و ممضی تلقی نمایید.» (۱۳)
● پرورش وفای به عهد در آدمی:
علمای اخلاق به حق معتقدند که وفای به عهد یکی از بزرگترین سجایای اخلاقی انسان است که قادر است شرورترین و خونخوارترین انسان‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. و او را از ارتکاب جرایم باز دارد. و جامعه شناسان نیز معتقدند این پدیده معنوی دارای آنچنان قدرتی است که می‌تواند جامعه را احیا کند و تمام طبقات موجود در درون جامعه را به هم نزدیک سازد. و علمای تربیتی و روانشناسان هم خانواده را به منزله اولین مدرسه تربیت انسان در دوران کودکی دانسته و اعتقاد دارند که ایجاد شرایط مساعد در محیط خانواده به عهده والدین است و آن را به عنوان مسئولیتی بس سنگین، وظیفه انسانی والدین قلمداد کرده‌اند. اکنون با توجه به سیر بحث و لحاظ کردن دیدگاه صاحب‌نظران نکات حساس و برجسته و کلیدی این موضوع از بحث را در ذیل به طور مختصر مورد دقت و عنایت قرار می‌دهیم تا جایگاه تربیتی و نقش وفای به عهد را در زندگی فردی انسان‌ها درک و لمس کنیم زیرا با تحقق موارد مطروحه ذیل می‌توان امیدوار بود که شکوفه‌های این گونه میوه‌ها در اجتماع به بار خواهد نشست و ثمره آن نیز قابل چیدن خواهد بود و لذا بار دیگر تاکید می‌کنم والدین به عنوان خانواده و سرپرست کودکان نقش اساسی و محوری در این خصوص خواهند داشت که با درک آن و عمل به اصول، قطعا بهروزی و سعادت فرزندان خود و اجتماع را رقم خواهند زد:
۱) والدین موظف هستند از دوران کودکی، از هنگامی که اطفال معنی وعده و عهد را درک می‌کنند با این سجیه انسانی تربیت شوند و این آموزش را قولا و عملا تعلیم گیرند تا در دوران آنان به صورت ملکه ثابتی مستقر شود.
۲) صاحب‌نظران علوم اجتماعی و تربیتی معتقدند والدین باید کودک را به گونه‌ای تحت پرورش قرار دهند، که از روز اول زندگی وفا به عهد را از وظایف قطعی و غیر قابل اجتناب خود بدانند.
۳) والدین باید محیط را برای تربیت کودک آماده نمایند تا او در یک فضای پاک و بی‌آلایش که به دور از پلیدی، فریب و عهد شکنی می‌باشد زندگی کند.
۴) کودک همواره درمحیط خانواده بیش از هر مکان دیگر تحت تاثیر رفتار و گفتار والدین خود است و هرگاه اعمال درست یا نادرست از ایشان ببینند آن را سرمشق و الگو خود قرار داده و عملا از آن پیروی می‌کنند به طور مثال اگر والدین به وعده‌های خود وفا کنند و عهد شکنی ننمایند طبعا کودکشان با سجیه وفا به عهد تربیت خواهد شد و به پیمان‌هایش پایبند خواهد بود اما چنانچه والدین اعتنایی به این مهم نداشته باشند قهرا کودکشان ناپسند تربیت می‌شود.
۵) مراکز تعلیم و تربیت با کادرهای آموزشی خود از مربی گرفته تا معلم و مدرس در هر سطح و پایه‌ای چنانچه به فطریات متعلم و متربی خود توجه ننماید استعدادهای بالقوه او را نمی‌تواند به فعلیت درآورد. به طور مثال اگر معلم یا مربی (هم به معنی عام و هم به معنی خاص) عهد شکن باشند و یا تعهد کنند و عملا نقض نمایند، مسلما فرد تحت تعلیم لاابالی بار آمده و نسبت به تعهدات خویش بی‌اعتنا می‌شود و هیچ‌گاه در خویش احساس مسئولیت نمی‌نماید.
۶ ) دنیای علم از علوم مادی گرفته تا علوم معنوی اثبات کرده‌اند که مغز کودک به سان فیلم عکاسی، از تمام اقوال و اعمال والدین و محیط پیرامون خود، عکسبرداری می‌کند، مشهودات و مسموعات دوران کودکی برنامه زندگانی فردای او خواهد بود. بنابراین والدین از عهد شکنی پرهیز نمایند و بر عهد با کودک خود استوار بمانند و اگر خدای ناکرده عهد شکنی نمایند باید بدانند این عمل آنان علاوه بر تمام مفاسد، دارای اثر سوء تربیت است و کودک خویش را تشویق نموده‌اند متجری و پیمان شکن بار آیند و راه دروغ و فریبکاری را نیز برای ایشان هموار کرده‌اند و لذا کودکانی که این چنین تربیت می‌شوند این خصوصیت در آنان ریشه دوانیده و گاهی مسیر زندگی ایشان را به کلی عوض می‌نماید و او را به راه خاصی می‌کشاند. در این خصوص می‌توان سیاستمداران را مثال زد، ایشان که در کودکی از تربیت خوب و سالم محروم بوده‌اند و پرورش آنان معنوی نبوده است با ورود در عرصه‌های اجتماعی و مبارزات سیاسی، در جنگ‌های سرد تبلیغاتی برای درهم شکستن رقیب خود به حربه‌های ناجوانمردانه افتراء، تهمت، ترورهای شخصیتی و ... متوسل شده و بی‌گناهان را متهم می‌کنند و متاسفانه باید اعتراف نمایم این روش تخریبی در بررسی سیر تاریخی حیات بشری چیز غریبی نمی‌باشد زیرا هم در گذشته وجود داشته است و هم در حال نظاره‌گر آن هستیم و به طور قطع در آینده نیز این گونه اعمال ریشه ‌کن نخواهد شد! چون فاصله بشر با حیات انسانی و معنوی بسیار دور و نگران کننده است.
● وفای به عهد و جامعه:
همان طوری که بیان شد وفای به عهد دارای آثار تربیتی بر روی افراد انسان بوده که در حقیقت شکل دهنده شخصیت فردی آنان می‌باشد و باالطبع اگر انسان مورد نظر در دوران طفولیت و کودکی با این ویژگی آشنا شده باشد و این لباس آدمیت را بر تن کرده باشد به طور قطع با ورودش در جامعه، اجتماع را تحت تاثیر قرار داده و در روابط اقتصادی، فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی و حتی سیاسی مترصد آن است که به تعهدات خویش وفادار بماند و به آنان نیز عمل نماید، زیرا معتقد است زندگی بر مدار اطمینان واعتماد آن‌گاه استوار می‌شود که تماس‌های مردم با یکدیگر براساس فضیلت و انسانیت باشد و لذا حرکت در این مسیر، جریان صحیح و طبیعی زندگی انسان را بیمه می‌‌کند. اما اگر فرد در دوران کودکی با چیزی به نام وفای به عهد آشنا نشده باشد و والدین و مربیان، این موضوع مهم تربیتی و اخلاقی را در شخصیت طفل و کودک خود دیکته و ملکه نکرده باشند هم فرد و هم اجتماع در یک بحران جدی گرفتار خواهد آمد، همچنان که دردنیای امروز نظاره‌گر این بحران هستیم. عهد شکنی توسط افراد بی‌اعتنا و یا کم اعتنا به وعده‌های داده شده، اجتماع بشری را از احساس مسئولیت تهی کرده و امور را از مسیر طبیعی خود خارج می‌سازد و همین امر موجب آن می‌شود که مشکلات به صورت‌های گوناگون دامنگیر مردم گردد و به تعبیر مرحوم فلسفی (ره) در چنین اجتماعی، سازمان‌های قضائی و قوانین انتظامی ضامن اجرای تعهدات می‌شود، اخلاق و وظیفه‌شناسی جای خود را به محاکم قضائی می‌دهد و پیمان شکنی‌ها به صورت پرونده‌های حقوقی و جزائی درآمده و نیروی انسانی و مالی کشور را به هدر می‌دهد و در چنین موقعیتی برای حل و فصل امور باید به سازمان‌های اجرایی و به زور و زندان متوسل شد. (۲۰)
موضوع مذکور به قدری از اهمیت برخوردار است که وجودمقدس حضرت علی (ع) به عنوان یک فرمان حکومتی در ضمن تعالیم خود به مالک اشتر توصیه فرمود: «از عهدشکنی برحذر باش زیرا خلف وعده و نقض پیمان باعث خشم خداوند و مردم است.» (۲۱)
بنابراین در هیچ اجتماعی عهدشکن تشویق نمی‌گردد و مورد احترام واقع نمی‌شود و این عمل غیر اخلاقی در نزد فقیر و غنی، بزرگ و کوچک با هر ملیت و نژاد مورد نکوهش و اعتراض است و همین امر دلالت بر فطری بودن مسئله دارد و بشر آن را درک می‌کند و خلاصه تعهد و پیمان نزد همه مردم محترم است و تمام طبقات اجتماعی خویشتن را در وفای به عهد ملزم و موظف می‌شناسند و می‌دانند بدون تردید عهد شکنی شخصیت آدمی را درهم می‌شکند و به هر میزان هم در جامعه سرشناس و معروف و مورد احترام باشد در اثر نقض پیمان حقیر و کوچک می‌شود.امید است که جامعه جهانی معاصر به آن میزان از رشد و عظمت دست یابد که بداند ارزش تعهد که ناشی از شرافت نفس و فضیلت‌ اخلاق است از هر سند رسمی بهتر و از هر متاع گرانبهایی ارزنده‌تر است.
● کلام آخر:
والدین و دستگاه‌های فرهنگی و آموزشی را به این نکته توجه می‌دهم که وفای به عهد یکی از صفات حق‌تعالی است و این موضوع در قرآن کریم چنین تصریح شده است: «ان الله لا یخلف المعیاد: خداوند خلف وعده نمی‌فرماید.»(۲۲) لذا خداوند سبحان با این فراز از آیه می‌خواهد بگوید که اگر انسان بدین مرحله خود را برساند قطعا به مراتب کمال و فضیلت رسیده است.
اسدالله افشار
پی‌نوشتهادر دفتر روزنامه موجود است.
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید