سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

کینه


کینه
هنگامی که انسان غضب کند و از انتقام ناتوان باشد چاره‌ای ندارد جز اینکه غضب خود را فرو برد، این خشم و غضب به باطن برمی‌گردد و عقدهٔ درونی ایجاد می‌کند و تبدیل به کینه می‌شود. معنی کینه نسبت به کسی این است که آن شخص بطور دائم و مستمّر بر قلبت سنگینی کند و در دل از او بغض و تنفّر داشته باشی.
نبی گرامی اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرمود:
مؤمن کینه‌توز نیست.
(اَلْمُؤْمِنُ لَیْسَ بِحَقُودٍ)
بنابر آنچه ذکر شد کینه از ثمرات غضب است و خود هشت چیز را در وجود انسان به ارث می‌نهد، که عبارتند از:
۱. حسد: به این معنی که انسان را وادار می‌کند آرزوی سلب نعمت از آن شخص را داشته باشد.
۲. اینکه حسد را در باطن رشد می‌دهد تا هنگامی که انسان او را به بلائی گرفتار دید، به او طعنه می‌زند و سرزنش می‌کند.
۳. اینکه انسان با او قطع رابطه می‌کند اگر چه او مایل به وصلت باشد.
۴. اینکه برای تحقیر و تصغیر از او روی می‌گرداند ”این اثر به خاطر قصد تحقیری که همراه دارد از اثر سوم بدتر است“
۵. اینکه دربارهٔ او به سخنان حرام چون دروغ و غیبت مرتکب می‌شود و باعث افشاء سرّ و هتک ستر او می‌شود.
۶. اینکه به خاطر تمسخر و استهزا ”اعمال و گفتار“ او را تقلید می‌کند.
۷. اینکه به وسیلهٔ کتک‌کاری و چیزهایی که باعث ناراحتی جسمی او می‌شوند او را آزار می‌دهد.
۸. اینکه حقوق او از قبیل صلهٔ رحم، قضاء دین و رد مظلمه را سلب می‌کند و همانطور که می‌دانیم تمام این آثار حرام و غیر مشروعند.
پائین‌ترین درجات کینه این است که وجود انسان از تمام آثار مذکور خالی باشد ولی سنگینی و بغض درونی او را از گشاده‌روئی و رفق و مدارا باز دارد.
برای چنین شخصی بهتر آن است که رابطه‌اش را با شخص مورد کینه به حال قبلی خود حفظ کند و اگر بتواند برای مبارزه با نفس و مخالفت شیطان احسان و نیکی بیشتری به او روا دارد بسیار نیکوست زیرا این درجه مرتبهٔ صدّیقین و از بهترین اعمال مقرّبین است.
● حالات شخص کینه‌توز
”هنگامی که انسان نسبت به کسی کینه در دل می‌گیرد ممکن است قادر به تلافی و انتقام نباشد در این صورت کینه به صفات ناپسندی چون حسد منجر می‌شود. ولی اگر توانائی انتقام داشته باشد“ یکی از سه حالت زیر در او پیدا می‌شود.
۱. اینکه حقّ خود را کامل و بدون کم و زیاد استیفاء کند، در این صورت به عدالت رفتار کرده است.
۲. اینکه او را ببخشد و به او نیکی کند، این حالت فضل و بخشش است.
۳. اینکه بیش از حد استحقاق خود از او مطالبه کند، این حالت ظلم است.
● چاره‌ٔ رهائی از کینه
علاج کینه این است که انسان بداند تا زمانی که کینه‌ای در قلب او باشد دائماً غمگین و اندوهناک و گرفتار خواهد بود و در دنیا و آخرت در چنگال بی‌رحم عذاب خواهد ماند.
و دیگر اینکه در فضیلت رفق و مدارا و عفو بیندیشد.
خدای تعالی می‌فرماید:
ای پیامبر - با امت به شیوهٔ عفو و بخشش رفتار کن و به نیکوکاری امر فرما ...
(خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرفِ) (سورهٔ اعراف، آیه ۱۹۹)
و می‌فرماید:
و اگر عفو کنید و درگذرید به تقوی و پرهیزکاری نزدیک‌تر است
(و ان تعفوا اقرب للتقوی) (بقره، آیه ۲۳۷)
و امام صادق (علیه‌السلام) از نبی اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) چنین روایت می‌کند:
آیا بهترین صفات دنیا و آخرت را به شما معرفی کنم؟
هرکس به تو ظلم کرد او را ببخش، با کسی که با تو قطع رابطه کرده وصلت کن، هرکس به تو بدی کرد به او احسان کن و هرکس تو را محروم کرد به او عطاء کن
(اَلٰا اُخْبِرُکُمْ بِخَیْرِ خَلٰائِقِ الدُّنیٰا والٰاخِرَهِٔ؟ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ وَ تَصَلَ مَنْ قَطَعَکَ والاِحْسٰانُ اِلیٰ من اَسٰاءَ اَلِیْکَ وَ اِعْطٰاءُ مَنْ حَرَمَکَ)
و می‌فرماید:
رسول اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) فرمود:
ببخشید، که بخشش جز عزت بر بنده نمی‌افزاید پس همدیگر را ببخشید تا خدا عزّتتان دهد.
(عَلَیْکُمْ بِالْعَفْوِ، فَاِنَّ الْعَفْوَ لٰایَزِیدُ الْعَبْدَ اِلّٰا عِزّاً فَتَعٰافُوا بُعِزُّکُمُ اللهُ)
معتب می‌گوید: همراه امام کاظم علیه‌السلام در باغش مشغول برداشت محصول بودیم، نگاهم به غلامی افتاد که مقداری خرما را به پشت دیوار باغ پرت کرد، رفتم او را گرفتم، خدمت امام علیه‌السلام آوردم. غرض کردم: فدایت شوم: این غلام را با این خرما یافتم.
حضرت به غلام فرمود: فلانی! آیا گرسنه می‌مانی؟
عرض کرد: نه، مولای من، فرمود: پس برای چه این خرما را برداشتی؟
عرض کرد: میل داشتم که مال من باشد.
حضرت فرمود: رهایش کنید، برو این خرما برای تو.
و همان حضرت فرمود:
مدارا نیمی از زندگی است.
(اَلرَّفْقُ نِصفُ العَیْشِ)


همچنین مشاهده کنید