جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


شـعـر پـایـداری در مسـیر جهـانی‌شـدن


شـعـر پـایـداری در مسـیر جهـانی‌شـدن
شعر دفاع مقدس بعد از پشت سر گذاشتن شرایط خاص سیاسی- اجتماعی سال‌های بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و بیرون آمدن از بحران‌های سیاسی آن سال‌ها، سرانجام به مثابه رودی که به دریا می‌ریزد، در کالبد «شعر پایداری» حلول می‌کند و حل می‌شود.
شاعران دفاع مقدس که بعد از پشت سر گذاشتن دو دهه پربار، اکنون به بالندگی و بلوغ ادبی رسیده‌اند، از این پس گستره ذهن و زبان خود را از مرزهای جغرافیایی ایران به جهان گسترش می‌دهند و همنوا با شاعران پایداری جهان، در مسیر بیدارگری و استعمارستیزی گام برمی‌دارند. از همین رو در شعر شاعران این دوره، کمتر شاهد یکجانبه‌نگری و پرداختن به مضامین داخلی و درون‌مرزی هستیم.
شاعران دفاع مقدس بعد از پشت سر گذاشتن دو منزل، اکنون در دهه سوم انقلاب با برخورداری از دو دهه تجربه گرانسنگ و پربار ادبی، با ذهن و زبانی پیراسته و پالایش یافته و با تسلط کامل بر فرم، در حوزه شعر پایداری درصدد خلق آثاری با درونمایه‌های انسانی و جهانی هستند. شعرهایی که روح حرکت، تکاپو و بیداری را در کالبد مغضوبین جهان بدمد و آنان را به قیام علیه مستکبران و جهانخواران وادارد.
شعر دفاع مقدس در دهه سوم حیات خود، در اتحادی خجسته و خوش‌فرجام با شعر پایداری جهان، تولدی دوباره را آغاز می‌کند و برای اعاده حیثیت از انسان که جانشین و خلیفه خدا بر روی زمین است، دست در دست خلق‌های ستمدیده جهان می‌دهد تا آتش بر خرمن هرگونه استبداد، استعمار و استکبار دراندازد و با استناد به وعده صادق خداوند در قرآن، وراثت زمین را به مستضعفین بشارت دهد:
ناشناسان/ گردباد را/ می‌انگاشتند/ که در وزیدن فقط خاکروبه‌ها را می‌زداید/ برگ‌های سست درختان را می‌پراکند/ و یا/ چراغ مهتابی‌ها را می‌لرزاند/ اما هفته پیش همین که آمد همه چیز را برد/ آهن قفل‌ها را/ لباس‌های اتوکشیده کمدها را/ امضاها را/ تندیس ستون‌ها را/ تگرگ نیز چندان مهربان نبود/ پرندگان را/ در هنگامه خواندنشان به خاک سپرد/ مولوی قرار نبود عاشق شود/ شمس را ملامت کردند/ من مردم را می‌شناسم و عواقب را/ اما واقعه دارد آن سوی پوست‌هایمان ظهور می‌کند.
(طاهره صفارزاده، طنین در دلتا، چاپ پنجم، صص ۶۰-۶۱)
شعری که در بالا از طاهره صفارزاده - ‌که یکی از بنیانگذاران شعر اندیشه، بیداری و پایداری در ایران است- آورده شد بهانه خوبی است برای اشاره به این نکته که پیش از پیدایش و شکل‌گیری جریانی به نام «شعر دفاع مقدس» در ایران، جریان شعر پایداری به عنوان یک جریان ادبی شاخص و قدرتمند در جهان و ایران وجود داشته است که حتی - بدون اغراق- می‌توان گفت که آغاز شعر پایداری به بسیار، بسیار دورترها، یعنی زمان آفرینش عالم هستی و قتل «هابیل» به دست «قابیل» و شکل‌گیری دو جبهه «حق و باطل» در تاریخ برمی‌گردد. یعنی از روز و روزگاری که دست قابیل به خون هابیل آغشته شد و نهال شوم ظلم و ستم در جهان پا گرفت، و این گونه ادبی، تا زمانی که آثاری از ظلم و بیدادگری در جهان هست، همچنان پابرجا خواهد بود، چنان‌که حضرت امام (قدس‌سره‌الشریف) نیز روی این نکته تأکید کرده و فرموده‌اند: «جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا خاتم زندگی وجود دارد».
در حوزه شعر پایداری- علاوه بر طاهره صفارزاده- از موسوی گرمارودی و علی معلم دامغانی نیز به عنوان دو چهره شاخص و تأثیرگذار می‌توان نام برد، یکی در حوزه شعر مدرن دینی- با شعر خط خون- و دیگری در حوزه شعر کلاسیک و سنتی. البته دیگر شاعران انقلاب و پیش از انقلاب نیز هر یک به سهم خود در این عرصه دارای مقام و جایگاهی هستند که پرداختن به یکایک آنها نیاز به فرصتی فراخ‌تر دارد و از حوصله این گفتار خارج است. جان کلام آن که شعر دفاع مقدس در سیر تکوینی و روند تکاملی خود، از سه منزل عبور می‌کند:
۱) منزل اول «شعر دوره جنگ» است. نگاه شاعران در این منزل تنها به مرزها و حادثه‌ای به نام جنگ معطوف است.
۲) منزل دوم «شعر اعتراض» است. در این گونه از شعر که سرشار از مضامین تند سیاسی، اجتماعی است، نگاه شاعران به گستره کشور بزرگی به نام ایران معطوف است.
۳) و سومین منزل شعر دفاع مقدس، منزل پایداری است. به این معنا که شعر دفاع مقدس پس از گذر از دو منزل پیشین، به مثابه رودی که به دریا می‌ریزد، در منزل سوم در کالبد شعر پایداری حلول می‌کند و با آن یکی می‌شود.
آخرین نکته‌ای که اشاره به آن در این بخش ضروری است، یاد کرد از چهره‌های شاخص ادبیات پایداری در جهان است. بدیهی است شعر و ادبیات پایداری در کشورهایی همچون امریکای لاتین، آفریقا و فلسطین، لبنان و سوریه که سال‌ها مورد طمع بیگانگان و استعمارگران و آماج دسیسه‌های شوم استکبار و صهیونیسم جهانی بوده‌اند، بیش از سایر کشورها از قدمت و بالندگی برخوردار است و بی‌شک آثار خلق شده توسط شاعران مقاومت این کشورها نمونه و سرمشق خوبی برای شاعران مقاومت سایر کشور می‌تواند قرار گیرد.
شاعران نام‌آوری همچون: اوکتاویوپاز (مکزیک)، لنگستون هیوز و رابرت فراست (امریکا)، پابلو نرودا (شیلی)، خورخه لوئیس بورخس (آرژانتین)، ارنستو چه‌گوارا (اسپانیا)، دیوید دیوپ (سنگال)، محمود درویش، سمیح‌القاسم، توفیق زیاد و سالم جبران (فلسطین).
در خاتمه این گفتار- به عنوان حسن ختام- شما را دعوت به مطالعه شعری از یکی از شاعران پایداری فلسطین می‌کنیم، شعری با نام «کَفَرقاسم» از سمیح القاسم، شاعر نام‌آور فلسطینی:
به رغم شب رنج‌ها و ستم‌ها ای کَفَر قاسم
پیام‌آوران مبارزه در رسیدند
به رغم ستم طاغوت که زهر خشم به لب دارد
به رغم دیوار سیم‌ها که به راه نشسته است
به رغم کین مسلسل که ستم برمی‌کشد
آمدیم... پس سلطه‌گر ننگ خاید
ما از خلق توییم
خلقی که با پیمان قربانیان و یادگار جنایت‌ها می‌زید
ما فرزندان توییم کز جور تن می‌زنند
از جلیل پایدار آمده‌ایم
چون شعله‌ای به فراز آشیانه‌های ظلم
از «کَرمِل» استوار آمده‌ایم.
هزار درود ای مزارهای عزیزان
از گورهایی که ناشناخته ماندند
چه چیز به تسلا گوییم؟
ما در دودمان سوگ توأمانیم
آمده‌ایم به بیداری‌ات برانگیزیم...
پیام ما را پاسخ گو
آی کَفَر قاسم!
(ادبیات مقاومت، غسان کنفانی، مترجم: موسی اسوار، چاپ اول، صص ۱۱۳-۱۱۴)
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید