پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

۴۹ ماه بر ملت عراق چگونه گذشت


۴۹ ماه بر ملت عراق چگونه گذشت
چهارمین سالگرد اشغال عراق، فرصتی بود كه جامعه جهانی در آن به تأمل دوباره در پیچیده ترین و بی رحمانه ترین جنگ عصر حاضر نشست. ۴۹ ماه برای ملت عراق به اندازه ۴۹ سال، سخت و جانكاه گذشت.
لحظه ها و روزهای روشن این ۴ سال به اندازه شب هایش تیره و تار و پر از وحشت بود و اكنون پنجمین سال این تراژدی تاریخ در حالی آغاز شده كه هیچ چشم اندازی از صلح و آرامش پیش روی زن و مرد بی پناه عراقی نیست. عمق فاجعه آنجاست كه دنیای سیاست به راحتی با جنگ در عراق كنار آمده است. گویی همه پذیرفته اند كه این سرزمین ، حیاط خلوت تروریست های داخلی و اشغالگران خارجی بماند.
در این گزارش، ما نیز سرگذشت ۴۹ماه زندگی در آتش و خون همسایگان مان را مرور كردیم. تورق در آنچه دراین ۴ سال گذشت ، پرده ازچهره بسیاری از حقایق كنار می زند. از همین روست كه وجدان های هوشیار اهل سیاست و خبر در اقصی نقاط جهان، این روزها به نقد سیاستگذاران و مجریان این جنگ پرداخته اند و در همان حال افكار عمومی پایتخت های اروپاو آمریكا را به صحنه نمایش انزجار خود از تداوم این فاجعه تبدیل كرده اند. نشریه تایم در گزارش نقادانه اتفاقات مهم و حقایق معقول این سال ها را به رشته تحریر درآورده است. تهاجم به عراق با یك ادعا آغاز شد ادعایی كه جورج بوش در نطق معروف مارس ۲۰۰۳ آن را مطرح كرد و تا به امروز هیچ مدركی برای اثبات آن ارائه نشد.
▪ مارس ۲۰۰۳ (وحشت و هراس)
«مردم آمریكا و دوستان ما از رژیمی غیرقانونی كه با سلاح های كشتار جمعی خود تهدیدی برای صلح است ، در امان نخواهند بود. ما پاسخ این تهدید را با ارتش خود به آن خواهیم داد. به این ترتیب در آینده شاهد نیروهای آتش نشانی و پزشكان و مأموران امنیتی در خیابان های شهرهای خود نخواهیم بود.» (جورج دبلیو بوش ـ اندكی پس از بمباران بغداد در ۱۹ مارس)
ساعت ۹‎/۳۴ دقیقه شامگاه ۱۹ مارس ۲۰۰۳ ، ۲ روز پس از آن كه به صدام و پسرانش هشدار داده شد طی ۴۸ ساعت خود را تسلیم كرده و عراق را ترك گویند، ارتش ائتلافی آمریكا شروع به بمباران بغداد كرد. ساعت ۱۰‎/۱۶ دقیقه شب، بوش برفرمان تهاجم به عراق تأكید كرد و مدعی شد این حمله انجام می شود: « تا عراق خلع سلاح شود، تا مردم عراق آزاد شوند، تاجهان از گوری خطرناك بجهد» ساعت ۷‎/۵۷ دقیقه صبح ۲۰ مارس میان نیروهای عراقی و آمریكایی نخستین درگیری صورت گرفت. تا ساعت ۴ بعدازظهر همان روز ۷ بار به بغداد حمله هوایی شد.
▪ آوریل ۲۰۰۳ (سقوط بغداد)
«مرا سیلی بزنید، مرا سیلی بزنید، به من بگویید كه این خواب نیست. به من بگویید كه كابوس واقعاً تمام شده است ». (اظهارات چاپ شده از یك مرد عراقی ناشناس در نیویورك تایمز كه به پهنای صورتش اشك می ریخت).
بعد از حملات پی در پی، سرانجام ارتش آمریكا وارد بغداد شد و كنترل پایتخت را در دست گرفت. ۹ آوریل مجسمه صدام در میدان فردوس در میان شادی عراقی ها به پائین كشیده شد. هرج و مرج و بی قانونی همه جا را فرا گرفت و خیلی زود اشیای بی شماری از موزه ملی عراق كه آثاری ۱۰هزارساله را در خود جای داده بود به غارت رفت.
▪ مه ۲۰۰۳ (آغوش پیروزی)
«مأموریت انجام شد» (تابلوی تبلیغاتی نصب شده در پشت سر جورج بوش بر روی كشتی آبراهام لینكلن) بوش سوار بر هواپیما شد و بر جای كمك خلبان نشست و سپس بر روی كشتی S-۳B وایكینگ كه در خلیج سن دیه گو پهلو گرفته بود، فرود آمد. او در حالی كه لباس خلبانی بر تن داشت نطق پیروزی تلویزیونی خود را ایراد كرد و گفت: «عملیات اصلی در عراق پایان گرفت.»
▪ ژوئن ۲۰۰۳ (بن بست ها)
«در سرزمینی كه بن بست ها سعی می كنند سازماندهی شوند ژنرال تامی فرانكس (فرمانده نیروهای آمریكایی در عراق) و تیم اش آنها را ریشه كن خواهند كرد. » (دونالد رامسفلد)
از اول مه زمانی كه بوش اعلام كرد مأموریت اصلی تمام شده است، تا ماه ژوئن ۵۰ نظامی آمریكایی كشته شدند. دونالد رامسفلد شرمسار از مشكلاتی كه با بقایای رژیم بعثی صدام داشتند، ادعا كرد؛ سطح خشونت های موجود در عراق بیش از خشونتی كه در یك شهر بزرگ آمریكا وجود دارد، نیست. یك ماه بعد، ارتش انگلیس اعلام كرد حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار شورشی در عراق وجود دارند. منابع عراقی این رقم را ۲۰۰هزار نفر برشمردند رقمی كه بسیار بیش از نیروهای آمریكایی حاضر در عراق بود.
▪ جولای ۲۰۰۳ (سخنان سخت)
«برخی فكر می كنند می توانند به ما در اینجا حمله كنند. پاسخ من این است. آنها را به اینجا بیاورید.» (بوش)بوش در پاسخ به خبرنگاری كه می گفت آمریكا، ارتش فرانسه ، آلمان و روسیه را به كمك گرفته است تا از شمار حملات مرگباری كه علیه نیروهای آمریكا در عراق صورت می گیرد، كاسته شود گفت:
«كشورهای دیگر خود از این كه از ما حمایت كنند، راضی هستند، اما این سربازان آمریكا هستند كه صلاحیت حفظ این موقعیت را دارند.» ۳ هفته بعد عدی و قصی، پسران صدام در موصل به دست نیروهای آمریكایی كشته شدند.
▪ آگوست ۲۰۰۳ (اندوه مشترك)
«هیچ چیز نمی تواند كشتار مردان و زنانی را كه به عراق رفته بودند تا به مردم این كشور كمك كنند، تسكین ببخشد.» (كوفی عنان، دبیركل سابق سازمان ملل)۱۹ آگوست ۲ هفته پس از انفجار بمب در سفارت اردن در بغداد كه منجر به مرگ ۱۴ نفر شد، انفجار كامیونی حامل مواد منفجره در مقر سازمان ملل در بغداد موجب مرگ ۱۷ نفر از جمله «سرجیو ویه را» فرستاده ویژه سازمان ملل به عراق شد. هیچ گروهی مسئولیت این انفجار را بر عهده نگرفت. در پی این حمله نیروهای سازمان ملل از عراق خارج شدند.
▪ سپتامبر ۲۰۰۳ (نقشه حمله)
تقسیم مسئولیت برای طرح و اجرا واضح نیست. بنابراین برنامه براساس شرایطی خاص و دیرهنگام طرح ریزی شد. به علاوه هزینه زمانی كافی برای انجام مأموریت در دست نیست. (یك گزارش محرمانه)واشنگتن تایمز پیش نویس محرمانه گزارش را كه ماه ها پیش از حمله به عراق برای رئیس ستاد مشترك آمریكا تهیه شده بود، به دست آورد. در این گزارش محرمانه بر این نكته تصریح شده بود كه بوش استراتژی حمله به عراق را در آگوست ۲۰۰۲ تصویب كرده بود.
▪ اكتبر ۲۰۰۳ (ورود بن لادن)
«از خبرهای خوش مسروریم. آمریكا در باتلاق دجله و فرات فرورفته است. بوش در میان عراق و نفت آن گرفتار شده است. او اینجاست. از این كه او در چنین موقعیتی شرمسارانه قرار گرفته خدا را سپاسگزاریم. آمریكا در پیش چشمان تمام جهان در حال ویران شدن است.» (از یك نوار ویدیویی منتشر شده بن لادن در ۱۸ اكتبر)
وی در این نوار ویدئویی كه در عراق و شبكه ماهواره ای الجزیره منتشر شد، ضمن تبریك به هواداران خود به خاطر تلاش شان از عراقی ها و ملت های مسلمان خواست از حمایت آمریكا بپرهیزند. او خاطرنشان كرد هر دولتی كه از سوی آمریكا حمایت می شود، رژیمی خائن است. بن لادن همچنین به این نكته اشاره كرد كه این جنگ برای آمریكا چیزی جز ضررهای اقتصادی دربرنخواهد داشت و بر این نكته تصریح كرد كه این جنگ در یك سال اخیر ۴‎/۵میلیارد دلار برای آمریكا هزینه داشته است.
▪ نوامبر ۲۰۰۳ (جسیكا لینچ صحبت می كند)«من فكر می كنم ارتش به دنبال یك قهرمان بود.» (جسیكا لینچ از افسران ارشد آمریكا)
۷ ماه پس از شروع جنگ، داستان قهرمانانه و سراسر فداكاری یك سرجوخه زن به نام «جسیكا لینچ» اعجاب و تحسین آمریكایی ها را برانگیخت. براساس آنچه كه روزنامه ها نوشتند، جسیكا لینچ ۲۳ مارس بعد از این كه همراهانش را از دست داد و زیر آتش دشمن قرار گرفت، به اسارت آنها درآمد و اول آوریل آزاد شد. رسانه ها از او به عنوان زنی یاد كردند كه با مرگ جنگید. اما خیلی زود در ماه مه مشخص شد داستان پرفراز و نشیب جسیكا، در واقع داستانی ساده بوده كه پنتاگون به آن آب و تاب بخشیده و رسانه ها نیز آن را منتشر كرده اند.
▪ دسامبر ۲۰۰۳ (دستگیری صدام)
«خانم ها، آقایان، ما او را گرفتیم.» (پل برمر در حال اعلام خبر دستگیری صدام به خبرنگاران)
محل اختفای صدام كه از آن به عنوان خانه عنكبوت در رسانه ها یاد شده با گزارش جاسوسان و همچنین اعضای خانواده و بادیگاردهای صدام كشف شد. «خانه عنكبوت» در نزدیكی تكریت قرار داشت؛ سیاهچاله ای كوچك كه صدام با ۷۵۰هزار دلار دارایی در آن پناه گرفته بود. او را در حالی كه ریش و سبیلی بلند و موهایی آشفته داشت، گرفتند. تصاویر او در حالی كه تحت آزمایش های پزشكی بود، به همه نقاط دنیا مخابره شد.
▪ ژانویه۲۰۰۴ (سلاح های كشتار جمعی)
«من فكر نمی كنم آنها وجود داشته باشند... فكر نمی كنم برنامه تولید گسترده ای در دهه۹۰ در این باره وجود داشته باشد: (دیوید كای رئیس گروه تحقیق از تسلیحات عراق)بعد از حمله ۲۰۰۳ به عراق، دیوید كای مأمور جست وجو برای پیدا كردن سلاح های كشتار جمعی در خلال نخستین جنگ خلیج فارس شد، گروه او را كه مأمور انجام این كاوش بودند، «گروه مطالعه عراق» نامیدند. كمتر از یك سال پس از اشغال عراق «كای» در برابر سنا در یك اعتراف تاریخی شهادت داد كه هیچ گونه اثری از وجود سلاح های كشتار جمعی در عراق پیدا نكرده است. وی تأكید كرد: «ما اشتباه كردیم.» او در عین حال چند روز بعد تأكید كرد؛ جنگ عراق جنگی بجا و درست بوده است، زیرا صدام حالتی تهاجمی و تهدیدگرانه به خود گرفته بود. تحقیقات در این زمینه ادامه یافت اما سرانجام در ۱۲ ژانویه،۲۰۰۵ جست وجو بدون نتیجه پایان گرفت.
▪ فوریه۲۰۰۴ (نامه ای به نیروها)
«تنها راه، ادامه جنگ با كافران است. اگر بتوانیم آنها را به یك جنگ فرقه ای بكشانیم، سلفی های هراسان از انهدام از خواب بیدار می شوند.» (برگرفته از نامه ۱۷ صفحه ای الزرقاوی به اعضای القاعده)
در اوایل فوریه در جست وجوهای نیروهای آمریكایی از خانه ای در بغداد دیسكت حاوی نامه ای كه گمان می رفت از سوی الزرقاوی به هوادارانش باشد، كشف شد. الزرقاوی در این نامه به نیروهایش فرمان می دهد جنگ فرقه ای در عراق راه بیندازند. اندكی پس از صدور این نامه، ۲۵ حمله به شیعیان و نیروهای آمریكایی شد.
آمریكایی ها با رو كردن این دیسكت چنین وانمود كردند این نامه مدركی است دال بر این كه برخی در خارج از عراق نقشه هایی برای به وجود آوردن جنگ های داخلی در این كشور درسر دارند.▪ مارس۲۰۰۴ (جنگ مقدس)
«چه برسر كشور ما می رود؟ اینجا فقط آدم های بی گناهی بودند كه آمده بودند، دعا كنند.» (زنی ناشناس بعد از انفجار در ضریح امام كاظم (ع) در نزدیكی بغداد این سخنان را كه در واشنگتن پست چاپ شد، بیان كرد) در روز عاشورا مكان های مقدس در بغداد و كربلا مورد حمله تروریست ها واقع شد كه اكثر حمله ها، انتحاری بودند، در این حملات ۱۸۰ زائر كشته شدند. این یكی از خونبارترین روزهای عراق پس از سقوط بغداد بود. در این رابطه نیروهای آمریكایی مقصر شناخته شدند. زیرا پیش از آن در دوم مارس نیروهای آمریكایی به مقر الزرقاوی حمله كرده بودند.
▪ آوریل۲۰۰۴ (ابوغریب)
«گزارش های رسیده درباره ضعف های بنیادین بازداشتگاه ها و زندان ارتش آمریكا در عراق ویران كننده بود. بویژه در مورد ژنرال آنتونیو تاكوبا كه آشكار كرد كه بین اكتبر و دسامبر۲۰۰۳ اعمال سادیسمی و جنایتكارانه چندی در ابوغریب انجام شده است.» (برگرفته از مقاله شكنجه در ابوغریب اثر سیمورهرش چاپ شده در شماره ۱۰ مه۲۰۰۴ نیویوركر) اواخر آوریل تصاویری از زندانبانان آمریكایی ابوغریب منتشر شد كه زندانبانان برای مرور خاطرات شخصی خود آنها را ثبت كرده بودند. این تصاویر با واكنش های تند بسیاری در سراسر دنیا بویژه در خاورمیانه روبه رو شد، این تصاویر سادیستی سربازان آمریكایی با شعار آزادی عراق منافات تام داشت. برخی از این سربازان از پست هایی كه داشتند كنار گذاشته شدند.
▪ مه ۲۰۰۴ (وصیتنامه نیك برگ)
«اسم من نیك برگ است، پدرم مایكل و مادرم سوزان است. من یك برادر و یك خواهر به نام های دیوید و سارا دارم در وست چستر پنسیلوانیا نزدیك فیلادلفیا زندگی می كنم.» (آخرین كلماتی كه سرباز نیك برگ پیش از ازدست دادن سرش بر زبان آورد.)
«نیك برگ» در واكنش شبه نظامیان عراقی به جنایت های نیروهای آمریكایی علیه زندانیان ابوغریب كشته شد. این شبه نظامیان پس از كشتن «برگ» تصاویر ویدیویی گرفته شده از وصیت كردن برگ و كشتن او را روی اینترنت منتشر كردند. خانواده برگ مدعی شدند پسرشان عراق را پیش از این ترك كرده است. اما نیروهای آمریكایی او را به زور در آنجا نگه داشتند تا درباره او تحقیق بكنند. البته آمریكایی ها برای گریز از این اتهام مدعی شدند پلیس عراق «برگ» را در این كشور نگه داشته بود تا تحقیقات بیشتری درباره او و این كه چرا به این كشور آمده، انجام دهد.
▪ ژوئن ۲۰۰۴ (اشك آزادی)
«حكومت را آزاد بگذارید» (بیانیه جورج بوش پس از تفویض قدرت به عراقی ها) ۲۸ ژوئن، ناتو در تركیه نشستی برگزاركرد. در این نشست كاندولیزا رایس نامه ای از بوش را قرائت كرد كه در آن حكومت را به عراقی ها واگذار می كرد. چند ساعت بعد دادگاه عالی آمریكا در ۳ مورد علیه كاخ سفید اقامه دعوی كرد. این ۳ مورد عبارت بودند از:
۱) ادعای كاخ سفید درباره نگه داشتن نامحدود مظنونان به مشاركت در ترور
۲) تحویل ندادن آنان به دادگاه
۳) حضور نداشتن وكلا در هنگام بازجویی.
▪ جولای ۲۰۰۴ (كمیته ۱۱ سپتامبر)
گزارش ها حاكی از روابط دوستانه و اشتراكات پنهانی هردوطرف مخالف آمریكا است. اما هیچ مدركی در دست نیست كه دال بر روابط اخیر و عملیات مشترك باشد.ضمن آن كه مدركی در دست نیست كه نشان دهد عراق و القاعده در كنار هم برای حمله به آمریكا طرح ریزی می كرده اند. (گزارش نهایی كمیته ۱۱ سپتامبر) كمیته ۱۱ سپتامبر آخرین گزارش خود درباره حمله ۱۱ سپتامبر به آمریكا را ارائه داد. این گزارش آشكار می كرد، اخبار جاسوسی رسیده به آمریكا اشتباه بوده و ارتباطی میان صدام و القاعده كه آمریكا آن را برای حمله به عراق دستاویز قرارداده بود، وجودنداشته است.
▪ آگوست ۲۰۰۴ (ظهور صلح)
عراق امروز یك پیروزی به دست آورد. جنگ بیشتری نیست. (قاسم داوود، یكی از مقام های عراق)بعد از ۳ هفته درگیری میان نیروهای مقتداصدر و ارتش آمریكا در شهر نجف، آیت الله سیستانی، بزرگترین رهبر شیعیان عراق اعلام آتش بس كرد.
▪ سپتامبر ۲۰۰۴ (هشدار اولیه)
رسانه ها، رئیس جمهور را به بدبینی متهم كرده اند كه این در سخنرانی هایش آشكار است. اما آیا این نباید با رنگ و لعابی كه به سناریوها داده می شود، به وجودآید؟ (اسكات مك كللان مدیر رسانه ای كاخ سفید در پاسخ خبرنگاران)۱۶ سپتامبر، نیویورك تایمز در نوشته ای از گزارش بدبینانه سازمان جاسوسی آمریكا به بوش خبرداد كه درآن به وی درباره بروز جنگ داخلی در عراق هشدار داده می شد. مك كللان سخنان یادشده را در واكنش به گزارش نیویورك تایمز بیان كرد. منتقدان جنگ عراق این گزارش را مدركی دال بر بیگانگی مقام های آمریكایی با واقعیت برشمردند.
▪ اكتبر ۲۰۰۴ (حكم برمر)
«سربازان نیروی زمینی ما كافی نیستند» (پل برمر، فرمانده سابق نیروهای ائتلاف)پل برمر در كنفرانسی اقرار كرد شمار نیروهای آمریكایی حاضر در عراق برای برقراری امنیت در این كشور پس از سقوط صدام كافی نیست. یكی از مقام های دفاعی تأكید كرد كه برمر هنگام ادای این سخنان اصراری بر افزایش نیروها نداشت.
▪ نوامبر ۲۰۰۴ (جنگ در فلوجه)
«از آنها نمی خواهیم فلوجه را ترك كنند. ما می خواهیم همه آنها را در فلوجه بكشیم». (كلنل پت نول)آمریكا و عراق عملیات مشتركی برای سركوب شورشیان در فلوجه انجام دادند. واشنگتن مدعی بود در این عملیات توفیق نصیب آمریكا شد اما صلیب سرخ اعلام كرد در این عملیات وحشیانه ۸۰۰ غیرنظامی عراقی كشته شدند. در ماه دسامبر نیز گزارشی منتشر شد مبنی بر این كه آمریكا برای سركوب مخالفان از سولفور سفید استفاده می كند.
▪ دسامبر ۲۰۰۴ (خردمندی رامسفلد!)
«همان طور كه می دانید، شما با ارتشی به جنگ می روید كه در اختیار دارید، آنها ارتش نیستند كه شما بخواهید زمان دیگری هم آنها را داشته باشید». (دونالد رامسفلد)۸ دسامبر در كویت رامسفلد در میان سربازانی حاضر شد كه با كمترین تجهیزات راهی جنگ عراق می شدند. برخی از سربازان اشاره كردند كه تجهیزاتی كه در اختیار آنها قرار داده شده برای رفتن به جایی كه جنگ های خیابانی در آن جاری است، كافی نیست. گرچه برخی از آنها حاضر شدند با این وسایل راهی عراق شوند. نمایش رامسفلد در میان این جمع هفته بعد در یك برنامه تلویزیونی پربیننده به نمایش درآمد.
▪ ژانویه ۲۰۰۵: (دموكراسی از راه می رسد)
«با آمدن به اینجا تروریست ها را شكست می دهیم» (یك رأی دهنده عراقی در گفت وگو با CNN)
۳۰ ژانویه عراقی ها برای نخستین بار در ۵۰ سال تاریخ اخیر خود به پای صندوق های رأی رفتند تا نمایندگان مجلس و رئیس جمهور خود را انتخاب كنند. انتخابات از سوی برخی سلفی ها تحریم شد و موج خشونت نیز بالا گرفت. سرانجام بیشتر كرسی های مجلس به شیعیان رسید و «جلال طالبانی» به عنوان رئیس جمهور عراق انتخاب شد. موفق الربیعی (رئیس شورای امنیت ملی عراق) این روز را بزرگترین روز درتاریخ این كشور نامید.
▪ فوریه ۲۰۰۵ (نظم و بی نظمی)
«اگر آنها واقعاً مخالف هستند، چرا آمریكایی ها را نمی كشند؟» (باسم علی، یكی از پلیس های مجروح شده در انفجار بمب هیلا) ۲۸ فوریه یك عامل انتحاری وارد محوطه كلینیكی در هیلا در ۶۰ مایلی جنوب بغداد كه پلیس های عراقی در آن جا منتظر درمان بودند، شد. در نتیجه این عملیات ۱۲۲ نفر كشته و ۱۷۰ نفر زخمی شدند. این عملیات انتحاری یك پیام روشن داشت هر كس در عملیات آمریكایی ها، كنار آنها قرار گیرد، كشته می شود.
▪ مارس ۲۰۰۵ (ضعف اطلاع رسانی)
«یك جامعه هوشمند بخاطر قضاوت های قبل از جنگ به اشتباه كشته شد» (كمیته سیلبرمن ـ راب) لورنس سیلبرمن و چارلز راب از سوی بوش مأمور شده بودند، دیگر بار درباره سلاح های كشتار جمعی عراق تحقیق كنند. آنان در ماه مارس اعلام كردند اطلاعاتی كه در این باره به سازمان سیا داده شده اشتباه بوده است. آنان نه تنها هیچ كدام از اطلاعاتی را كه به عنوان دلایل و توجیهات جنگ عراق ارائه شده بود، تأیید نكردند. بلكه تأكید كردند ممكن است اطلاعات سازمان سیا و دیگر سازمان های جاسوسی درباره ایران و كره شمالی نیز با اشكال مواجه باشد.نیمه دوم جنگ عراق همه معادلات برای دولت آمریكا تغییر كرد.این مرحله، مرحله فوران نارضایتی از جنگ در داخل و خارج عراق است. بوش هر روز كه از جنگ گذشت بیشتر در باتلاقی كه با اشتباهات او ساخته شد، احساس تنهایی كرد.
از دردسرهای عمده او در این ۲ سال ظهور عناصر خبرسازی به نام سیدی شیهان، اظهار ندامت پاول، رسوایی لیبی (دستیار چنی)، ماجرای حدیثه، شورش ژنرال ها، ماجرای هالیبر تون ، پیروزی دموكرات ها و در این آخر رسوایی مركز درمانی والتر رید بود.سنگینی این مشكلات بر دوش نو محافظه كاران آنقدر بود كه حتی كشتن زرقاوی و اعدام صدام هم اندكی از آلام بوش نكاست. باقی ماجرا را از قلم گزارشگران تایم دنبال كنید.
▪ آوریل ۲۰۰۵ (دومین سالگرد)
«نهم آوریل روزی است كه یك حكومت ستمگر ساقط شد و اشغالگران ستمگر دیگری جای او را گرفتند» (بیانیه حزب اسلامی عراق چاپ شده در نیویورك تایمز)
در دومین سالگرد سقوط صدام، ده ها هزار نفر از مردم عراق در میدان فردوس بغداد گرد هم آمدند و در تظاهراتی آرام اعتراض خود را به حضور اشغالگران نشان دادند.
▪ می ۲۰۰۵ (دیدگاه مثبت چنی)
«به عقیده من، اگر درباره یاغیان بپرسید، باید بگویم این آخرین گیرو دار آنها خواهد بود.» (دیك چنی در مصاحبه با CNN) در اواخر می، دولت آمریكا برای خشونت دست به عملیاتی مشترك با نیروهای عراقی در بغداد زد. در این عملیات كه عملیات آذرخش نامیده شد، بیش از ۴۰ هزار سرباز عراقی شركت داشتند. جست وجوی خانه به خانه انجام شد و پایان گرفت اما هنوز هم بغداد صحنه خشونت ها است.
▪ ژوئن ۲۰۰۵ (پیام ناخوشایند)
«این مانیستیم كه می خواهیم در برابر شورشیان پیروز شویم، مردم عراق هستند كه چنین می خواهند. شورشیان هم می توانند ،۱۰ ۱۲ سالی بروند پی كارشان . (دونالد رامسفلد)
یك ماه پس از اظهارات دیك چنی در مورد شورشی ها، رامسفلد سخنانی كاملاً متناقض با سخنان او بیان كرد. او بر این نكته تصریح كرد كه مردم عراق می توانند در نبردهای طولانی با آشوبگران به پیروزی نهایی برسند و این عراقی ها هستند كه باید كشورشان را به آرامش برسانند نه نیروهای ائتلاف.
▪ جولای ۲۰۰۵ (بازی كودكانه)
«امیدوارم برگردیم، (ایاد اسیر وی - نوجوان عراقی) ایاد پسر ۱۳ ساله ای بود كه براثر بمب های خوشه ای آمریكا نه تنها زیبایی چهره اش كه یك چشم خود را نیز از دست داد.
وقتی یك استاد حقوق بازنشسته آمریكایی با خواندن داستان زندگی او ترتیبی داد تا پسرك به همراه پدرش به آمریكا برود، پسر با هزینه او درمان شد.
هنگام بازگشت ایاد و پدرش علی را به دیدار اماكنی چون پنتاگون، كنگره، ساختمان امپایر استیت و یك وال مارت بردند. علی بعدها گفت از روستای من بزرگتر بود.
▪ آگوست ۲۰۰۵ (جنگ سیندی شیهان)
«قهرمان من كیسی است. نه بخاطر راهی كه در زندگی پیش گرفت، بلكه به خاطر مرگش. او زندگی عالی داشت و مردی قابل احترام بود، اما در جنگی ناشایست كشته شد. (سیدنی شیهان فعال ضد جنگ)
در اوایل آگوست، سیندی شیهان كه پسرش، كیسی را در آوریل ۲۰۰۴ در جنگ عراق از دست داده بود خواهان دیدار با رئیس جمهور شد.
اما از آنجا كه او عقاید خود را درباره بوش آشكارا بیان می كرد و می گفت بوش مسئول مرگ كشته شدگان عراق است، بوش حاضر به دیدار با او نشد. همین پاسخ، سیندی شیهان را به یكی از بزرگ ترین و پر شور ترین مخالفان جنگ عراق تبدیل كرد.
▪ سپتامبر ۲۰۰۵ (اعترافات پاول)
«من كسی هستم كه به خاطر ایالات متحده آن (جنگ عراق) را به دنیا پیشكش كردم. این تا ابد بخشی از پیشینه من خواهد بود. این دردناك بود. حالا دردناك تر است.» (كالین پاول)
كالین پاول در مصاحبه با شبكه ABC از نقشی كه در شروع جنگ عراق داشت، اظهار ندامت كرد. او در فوریه ۲۰۰۳ سازمان ملل را به وجود سلاح های كشتار جمعی در عراق متقاعد كرده بود.
▪ اكتبر ۲۰۰۵ (رخنه لیبی)
فاش كردن راز همسرم در مورد هویت سازمان سیا كاری بس اشتباه و مضر بود كه به كل ملت ما ضربه زد. من احساس می كنم خانواده ام به خاطر حرف های من درباره حقیقت وقایع كه كشورم را به سوی جنگ برد، ضربه خوردند.» (لحن جوزف ویلسون، در مورد هویت واقعی همسرش والری پلام كه عضو سازمان سیا بود)
در ۲۸ اكبتر، لویس اسكوتر، عضو دفتر دیك چنی به دلیل فاش كردن حقیقت در مورد هویت پلام از سوی پاتریك فیتز جرالد به دادگاه فراخوانده شد. او متهم بود نام والری پلام را كه از مأموران سازمان سیا در كاخ سفید بود، فاش كرده است. والری پلام به واشنگتن اطلاعاتی در مورد فعالیت های هسته ای عراق از جمله خرید اورانیوم از نیجر در دهه ۹۰ داده بود.
▪ نوامبر ۲۰۰۵ (مأموریت مورتا)
«جنگ در عراق آن طور كه تبلیغ می شود، نیست. آن، سیاست شكست خورده، پیچیده و سرشار از اوهام است. آمریكا و كشورهای همراه با آن تمام آن چیزی را كه می توانستند در عراق انجام دادند، اما حالا زمان تغییر مسیر فرا رسیده است.» (جان مورتا، از نمایندگان كنگره)
تحلیل های مورتا موجب واكنش های تند ارتش شد. یك سال بعد مخالفت های مورتا كه خود زمانی از حامیان جنگ بود، به دموكرات ها كمك كرد اكثریت مجلس را به دست گیرند.
▪ دسامبر ۲۰۰۵ (ظرفیت شكست)
«این حقیقت دارد كه اطلاعات جاسوسی اشتباه از آب درآمدند. به عنوان رئیس جمهوری، من مسئول تصمیم جنگ عراق و همچنین سامان بخشیدن به آن هستم.» (جورج دبلیو بوش)
در ۱۴ دسامبر، بوش در سخنرانی خود در مؤسسه تحقیقات بین المللی وودر و ویلسون از حمله خود به عراق دفاع كرد و گفت: «كارهای صدام و درس هایی كه از ۱۱ سپتامبر گرفته بودم، باعث شد تا صدام حسین را بركنار كنم. این تصمیم درستی بود.»
اما منتقدان تأكید كردند رئیس جمهور به جای توجه به یافته های گزارش كمیته ،۹‎/۱۱ فقط فرضیه های ذهنی خود را دنبال می كند.
▪ ژانویه ۲۰۰۶ (آدم ربایی جیل كارول)
«نامه ای برای شما می نویسم كه با دست های خودم آن را نوشته ام تا به شما ثابت كند من با «مجاهدین» هستم. حالم خوب است، اما لطفاً هر كاری را كه آنها می خواهند، انجام دهید. زمان خیلی كوتاه است، پس سریع باشید (جیل كارول)
۷ ژانویه جیل كارول خبرنگار ۲۸ ساله كریستین ساینس مانیتور در بغداد ربوده می شود. بعد از آن كه ۳ نوار ویدیویی از كارول به دست نیروهای آمریكایی رسید، ۵ زندانی زن عراقی آزاد شدند، كارول سرانجام ۳۰ مارس در نزدیكی دفتر حزب اسلامی عراق آزاد شد.
▪ فوریه ۲۰۰۶ (جنگ غیرداخلی)
«آن ها می گویند جنگ داخلی وجود ندارد. پس شما به این چه می گویید؟» (یك مرد عراقی - چاپ شده در واشنگتن پست)
حرم امامان عسكریین(ع) در سامرا ۲۲ فوریه توسط دو فرد مورد حمله واقع شد. مرتكبان این بمبگذاری از نیروهای القاعده حاضر در عراق بودند. در این بمب گذاری كسی آسیبی ندید، اما بلافاصله پس از آن مراكز مذهبی مورد حمله واقع شد. این آغاز زدو خوردهای فرقه ای بود كه در نخستین مرحله آن ۱۳۰۰ نفر كشته شدند.
▪ مارس ۲۰۰۶ (ضرر همسایگی)
«دموكراسی خانواده ای را كه اینجا بودند، قتل عام كرد.» (نوشته ای بر روی دیوار خانه ای از قربانیان حدیثه) ۱۹ نوامبر، ۲۴ ساكن حدیثه كه در میان آن ها ۱۱ زن بودند، از سوی نیروهای ائتلاف كشته شدند. آن ها مدعی بودند این عراقی ها در انفجار بمب های كنار جاده ای دست داشته اند.
▪ آوریل ۲۰۰۶ (شورش ژنرال ها)
«این نیز بگذرد.» (دونالد رامسفلد)
۶ ژنرال بازنشسته ارتش آمریكا در مصاحبه هایی جداگانه خواستار استعفای دونالد رامسفلد، وزیر دفاع آمریكا، شدند.
بوش در پاسخ گفت: رامسفلد در مدت جنگ خوب كار كرده است. رامسفلد تا سوم مارس ۲۰۰۶ در سمت خود باقی ماند و پس از روی كار آمدن دموكرات ها بركنار شد.
▪ می ۲۰۰۶ (دفاع شخصی)
«تا یك سال و نیم دیگر نیروهای امنیتی ما توانایی برقراری امنیت در كشور را خواهند داشت.» (نوری المالكی)نوری المالكی چند هفته پس از تشكیل دولت وعده داد تا پایان سال ،۲۰۰۷ كنترل عراق به طور كامل در دست عراقی ها قرار گیرد. بوش ابتدا از اعلام این خبر ابراز خوشحالی كرد، اما در عین حال، بر این نكته نیز تأكید كرد كه با توجه به خشونت های جاری در بغداد، دولت مالكی نخواهد توانست امنیت را برقرار كند.
▪ ژوئن ۲۰۰۶ (پایان زرقاوی)
«این مرد یك حیوان بود. او به چیزی رسید كه شایسته اش بود.» (پل بیگلی)
ابومصعب الزرقاوی، رئیس القاعده در عراق، ۷ ژوئن در حمله هوایی نیروهای آمریكایی به خانه اش واقع در شمال بغداد كشته شد. آمریكایی ها امیدوار بودند با مرگ زرقاوی، زیردستان او نیز محو شوند، اما اینگونه نشد.
▪ جولای ۲۰۰۶ (هالیبرتون روی صندلی داغ)
«در میان سوءاستفاده كنندگان از جنگ، هالیبرتون مالیات آمریكا را صرف كارهای بیهوده، فریب و سوءاستفاده كرد.» (چارلی كرای)
ارتش قراردادی را كه با هالیبرتون داشت، لغو كرد. این شركت در طول جنگ عراق ۱۳ میلیارد دلار سود كسب كرد. هالیبرتون متهم بود با فریب آمریكایی ها به فكر سود خود بوده و از اعتماد دیگران سوء استفاده كرده است.
▪ آگوست ۲۰۰۶ (جراحت ژنرال)
«خشونت های جاری در عراق بویژه در بغداد، آنقدر بد است كه اگر هرچه زودتر متوقف نشود، عراق را به سمت یك جنگ داخلی پیش می برد.» (ژنرال ابی زید)ژنرال ابی زید، رئیس ستاد مركزی نیروهای آمریكایی در عراق، سوم آگوست هشدار داد كه عراق در موقعیتی وحشتناك به سر می برد و این خشونت ها سرانجام به جنگ داخلی می انجامد. اظهارات سیاه او تا مدت ها باعث مناقشه شد. این با نظرات خوش بینانه كاخ سفید كاملاً در تضاد بود.
▪ سپتامبر ۲۰۰۶ (محل تكثیر سیاسی)
«مناقشات عراق به محلی برای رشد مبارزان تبدیل شده است و همچنین باعث افزایش نفرت عمیق از رابطه آمریكا با دنیای مسلمانان و افزایش حامیان جهانی مبارزان شده است.» (برگرفته از گزارش «گرایش ها در تروریسم جهانی»)در اواخر سپتامبر، گزارشی در نیویورك تایمز به چاپ رسید كه حاكی از آن بود كه از ۱۱ سپتامبر به این سو، تروریسم در جهان گسترش یافته است. این گزارش تأكید می كرد جنگ عراق بال و پر بیشتری به تروریست ها داد و به آن ها كمك كرد.
▪ اكتبر ۲۰۰۶ (اصلاح جریان)
«امروز وقتی برمی گردیم و نگاه می كنیم، می بینیم بوش تنها ۸ بار از جمله «به همین روش ادامه دهید» استفاده كرده است.» (تونی اسنو، سخنگوی كاخ سفید)اواخر اكتبر، اختلاف میان دموكرات ها و كاخ سفید بر سر مسأله عراق بیشتر شد. دموكرات ها معتقد بودند، كاخ سفید هیچ ایده جدیدی برای پیش بردن جنگ عراق ندارد، پس بهتر است خود را از میدان عراق خارج كند. اما بوش مدعی شد هرگز از یك روش در جنگ بهره نبرده است.
▪ نوامبر ۲۰۰۶ (انتخابات برای عراق)
«واضح تر از این نمی توان گفت كه ما نیاز به راهی جدید در حل مسأله جنگ عراق داریم... ما دیگر نمی توانیم به این روش مصیبت بار ادامه دهیم.» (نانسی پلوسی)انتخابات میان دوره ای مجلس و سنای آمریكا برگزار شد. در سخنرانی های انتخاباتی، كاندیداهای حزب دموكرات یكپارچه بر این نكته تأكید داشتند كه آمریكا باید تغییر مسیر دهد. سرانجام جمهوریخواهان كنترل خود بر مجلس و سنا را از دست دادند.
▪ دسامبر ۲۰۰۶ (آخرین حرف های صدام)
«شما را از بدبختی و مصیبت حفظ كردم و دشمنانتان، ایرانی ها و آمریكایی ها را نابود كردم.» (صدام، پیش از به دار آویخته شدن) ۳۰ دسامبر، روز اعدام صدام بود. فیلم كوتاهی از این مراسم منتشر شد كه با موبایل گرفته شده بود. اعراب سعی كردند از صدام كه تا پیش از مرگ به عنوان دیكتاتور شناخته می شد، به واسطه مرگش در روز عید قربان یك قهرمان بسازند.
▪ ژانویه ۲۰۰۷ (خیزش)
«آمریكا استراتژی ما را تغییر خواهد داد تا به عراقی ها كمك كنیم به امنیت دست یابند. این به دست نمی آید مگر با افزایش تعداد نیروهایمان در عراق.» (جورج دبلیو بوش)تنها چند ماه پس از انتشار گزارش گروه مطالعه عراق، جورج بوش اعلام كرد قصد دارد تغییراتی در استراتژی نظامی خود در عراق بدهد. كاخ سفید این استراتژی جدید را «گامی رو به جلو» نامید. در این استراتژی جدید، ۲۰۱ هزار سرباز به عراق اعزام شدند.
▪ فوریه ۲۰۰۷ (انگشت نشانه به سوی ایران)
«ما می خواهیم مشخص كنیم كه ایران متوجه باشد كه آمریكا می تواند از علایق خود در خاورمیانه و دوستانش در خلیج فارس دفاع كند.» (كاندولیزا رایس)همزمان با اظهارات بوش در مورد استراتژی جدید، در صدر اخبار واشنگتن بر ارتباط ایران با خشونت های جاری در عراق پافشاری كرد. آن ها حتی برای موجه جلوه دادن ادعای خود مداركی را نیز تهیه كردند و ضمیمه ادعای خود ساختند، اما دموكرات ها بر این نكته تأكید داشتند كه باید حضور ایران را جدی گرفت. دموكرات ها مدارك بوش را كافی ندانستند.
▪ مارس ۲۰۰۷ (والتر رید)
«مردان و زنان را نخواهم دید كه جان خود را نثار كشورشان كنند و كمتر از عز و آبرو نثارشان شود.» (دانیل شانون) واشنگتن پست پس از تحقیقات گسترده، مقاله ای را به چاپ رساند كه در آن از اوضاع اسفبار سربازان زخمی كه در مركز درمانی والتر رید نگهداری می شدند، سخن می گفت.
منبع: تایم
مترجم: بنفشه غلامی
منبع : روزنامه ایران