چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

حذف روش‌های غلط درمانی


حذف روش‌های غلط درمانی
فیزیوتراپی رشته‌ای است كه در حوزه تشخیص، پیشگیری اولیه، ثانویه، درمان و بازتوانی بیماران نقش كلیدی و حساسی را به عهده دارد.
در یكی از تعاریف ساده این رشته به این نكته اشاره می‌شود كه به طور معمول درمان بیماری به عهده پزشك معالج است در صورتی كه درمان ناتوانی‌های حاصل از بیماری به عهده گروه فیزیوتراپی و توانبخشی است.
از آنجایی‌كه حذف مفاهیم غلط از ذهن بیمار بسیار حائز اهمیت است، گفت‌وگویی با دكتر رضا قلمقاش- فیزیوتراپیست- انجام داده‌ایم كه از نظرتان می‌گذرد:
●آیا بیماران در تمام مدت درمان باید در مراكز درمانی حضور داشته باشند؟
خیر! در الگوهای جدید توانبخشی كه در دنیا مطرح است، صرفاً بیماران برای بهبود و حصول نتایج اولیه به مراكز درمانی مراجعه می‌كنند و سپس بیماران شخصاً تمرینات و دستورات را ادامه می‌دهند و با گروه درمان در تماس هستند تا نتیجه كامل به دست آید، شاید در این بین نیاز به چند بار مراجعه به مركز را هم داشته باشند.
برای مثال مراجعین غیر ایرانی كه از سایر كشورها مراجعه می‌نمایند فقط چند جلسه اول را به منظور ارزیابی و اجرای قسمتهای اصلی درمان، در مراكز درمانی حضور خواهند داشت و پس از انجام تمرینات و مراقبت‌ها به كشور خود بازمی‌گردند و از طریق اینترنت، با گروه درمانی خود در ارتباط هستند و دستورات و پروتكل‌های جدید درمانی را دریافت می‌كنند.
●خود بیمار در روند درمان چقدر نقش دارد؟
یكی از رویكردهای نوین فیزیوتراپی نقش فعال بیماران در درمان است. به طور كلی دیگر درمان‌های فعال جای خود را به درمانهای غیرفعال می‌دهند. در طی یك درمان غیر فعال، بیمار روی تخت خوابیده است و پس از اتمام هر جلسه فیزیوتراپی، مركز را به امید بهتر شدن ترك می‌كند و بعد از ۴۸ ساعت مجدداً مراجعه كرده، تا پایان ۱۰ جلسه كه به امید جواب مثبت پزشك معالج به او مراجعه می‌كند، اما در این‌گونه درمان‌ها، روند بهبود، بسیار ضعیف خواهد بود.
اما در یك روند درمان فعال بیمار خود جزء فعالی از برنامه درمانی است. در ابتدای درمان، ارزیابی‌های لازمه به دقت انجام گرفته و درمانگر از جزئیات مشكلات بیمار در وجوه مختلف جسمی، روحی و اجتماعی مطلع شده است، آموزشها و مشاورات لازمه انجام شده است و پیشبرد نتایج حاصله در هر جلسه، اجرای ورزش درمانی به طور روزانه چند نوبت (كه البته این تمرینات هم با پیشرفت بیمار تغییر خواهند كرد و از یك سطح ساده تا مراحل عملكردی و پیشرفته توسعه می‌یابند)، مراقبت و حفظ نتایج به دست آمده كاملاً مطلع است.
●آیا روش‌های نوین فیزیوتراپی نتیجه‌بخش‌تر است؟
استفاده از كاربردهایی نظیر Surface EMG و EMG Biofeedback در تشخیص میزان تأثیر بیماری بر افت توان عضلانی بیماران، خصوصاً ایجاد اشكال در حركات دقیق بیمار از جمله در ضایعات دست و یا فلج عصب صورتی، باعث بهبود و كسب نتایج معجزه‌آسا خواهد شد.
و یا در برنامه تجویز ورزش، فیزیوتراپیست با كمك دستگاه آنالیز گازهای تنفسی، توانایی عملكردی افراد و بیماران را اندازه‌گیری كرده و سپس برنامه ورزشی مناسب را تجویز می‌كند.
●این مورد اخیر تنها در رابطه با بیماران است؟
نه لزوماً! مثلاً در ورزشكاران حرفه‌ای تمامی رشته‌ها، خصوصاً رشته‌هایی مانند فوتبال، والیبال، كشتی و رشته‌های رزمی كه نیاز مربی به دانستن آستانه خستگی بازیكنان و میزان توانایی عملكردی بدن بازیكنان از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است، این نوع اندازه‌گیری به مربی آگاهی می‌دهد كه هر بازیكن را تا چه زمان می‌تواند در زمین نگه دارد و از چه زمانی بازیكن وارد آستانه خستگی می‌شود.
احتمال وقوع صدمات شدید در بازیكنان، انجام خطاهای خطرناك و یا حمله و درگیری‌های عصبی همانند بازیكنان مطرح در جام جهانی گذشته، بعد از گذشت از آستانه خستگی چندین برابر می‌شود.
●شما در مقدمه به نقش پیشگیرانه فیزیوتراپی اشاره كردید، منظور از پیشگیری چیست؟
در حقیقت پیشگیری دو سطح دارد؛ اولیه و ثانویه. در زمینه پیشگیری اولیه (در افراد سالم) فیزیوتراپیست سعی دارد تا با آموزش افراد جامعه در استفاده صحیح، نگهداری و مراقبت از ستون فقرات، این افراد را از ابتلا به مشكلات جدی ستون فقرات حفظ كند، كه باعث ارتقای سطح سلامت عمومی جامعه و كاهش هزینه‌های سنگین درمان این بیماری می‌شود.
در مورد پیشگیری ثانویه (بعد از بروز بیماری) سعی ما بر آن است تا از بروز مجدد بیماری، پیشرفت و توسعه بیماری، نیاز به بستری شدن و جراحی‌های مجدد و ناتوانی‌های معلول كننده پیشگیری نماییم. مثلاً در مورد بیماران اسكولیوز با آموزش صحیح و جامع ورزش درمانی، از پیشرفت بیماری و نیاز فرد به جراحی جلوگیری خواهد شد.
●در رابطه با بیماران بستری در بیمارستان چطور؟
در مورد درمان زخم‌های بستر و دیابتیك نقش درمانی روشهای فیزیوتراپی در بیمارستانها بلا رقیب است. استفاده به موقع از لیزر و یا اشعه ماوراء بنفش و تحریك الكتریكی باعث درمان قطعی زخم خواهد شد.
●فیزیوتراپی در مورد توانبخشی بیماران چه نقشی را ایفا می‌كنند؟
در بحث توانبخشی، فیزیوتراپی دارای سابقه مؤثر و دیرینه‌ای است ولی به ندرت به ظرافتهای آن توجه می‌شود. برای مثال در برخی مواقع تصور می‌شد كه اگر یك بیمار سكته مغزی كه دچار فلج اندام‌ها شده است درمان دقیق نشود و یا توسط همكاران سایر رشته‌ها درمان شود تفاوتی نمی‌كند.
شاید تنها در برخی موارد بیمار خودش هم قادر باشد با تلاش بسیار، روزی راه برود، ولی هنر فیزیوتراپی در برگرداندن سریع، كم هزینه و جامع به زندگی روزمره است. متأسفانه تعداد زیادی از این بیماران به علت نقص در برنامه توانبخشی دچار زمین خوردگی و شكستن سر استخوان ران می‌شوند كه به ندرت دیگر یك زندگی عادی را تجربه خواهند كرد.
اما به اعتقاد من، تعداد زیادی از بیماران سكته مغزی، در صورت استفاده صحیح و به موقع از اثرات یك برنامه جامع فیزیوتراپی، توانایی‌های عملكردی اندام‌های خود را به راحتی به دست خواهند آورد.
●منظور از رویكرد جسمی، روحی و اجتماعی چیست؟
در سال‌های اخیر رویكرد جامع جسمی، روحی و اجتماعی در كلیه رشته های علم پزشكی مطرح و در حال اجراست. بیماری فرد در این رویكرد به عنوان تعامل مشكلات جسمی و روحی و شغلی و اجتماعی او بررسی می‌شود. همه اجزا و حتی موقعیت معنوی افراد در پیشرفت بیماری و یا بهبودی معجزه‌آسای او نقش دارند.
●منظور از زندگی با‌كیفیت چیست؟
نتیجه كلی از دنبال كردن جلسات متعدد فیزیوتراپی و درمان‌های توانبخشی، رسیدن به یك زندگی با كیفیت برای بیماران است. این كیفیت به معنی امكان انجام زندگی روزمره با حداقل محدودیت‌ در توانایی‌های روحی و فیزیكی است.
هر چند معنای این كیفیت زندگی، بسته به فرهنگ، محیط و اجتماعی كه فرد در آن زندگی می‌كند تغییر‌پذیر است، ولی به طور عمده عوامل مؤثر بر كیفیت زندگی بیماران شامل مواردی چون: سطح سلامت عمومی بیمار، وضعیت جسمانی و ظرفیت توانایی عملكردی افراد، توانایی‌های فردی در انجام امور روزمره، رضایتمندی شغلی، منظور قابلیتهای شغلی و رضایتمندی بیمار از حضور و انجام كار است، وضعیت اجتماعی بیمار مانند تأهل، ارتباط با اقوام و نحوه صرف اوقات فراغت، وضعیتهای ذهنی، عاطفی و اقتصادی بیمار، میزان رضایتمندی از زندگی، شادابی و نشاط، میزان تسلط بر امور روزمره، تكرار بیماری و نیاز به بستری شدن مجدد، درد، مشكلات تنفسی و خستگی مزمن، نیاز به تكرار درمانهای جدی و مجدد و عوارض جانبی بیماری می‌شود.
●تمهیدات لازم برای اجرایی شدن چنین برنامه‌ای را چه می‌دانید؟
صحبت از نوعی عرضه و تقاضا است. از یك طرف، ایجاد آگاهی در بیماران و بالا رفتن دانش تخصصی در همكاران پزشك جهت چنین طرح درمانی لازم است.
چون فیزیوتراپی یك درمان ارجاعی است و بایستی بیماران از طرف اطبا ارجاع داده شوند، ایجاد كنگره‌های چند جانبه و بین گروهی كمك به تبادل دانش روز بین گروه‌ها كرده و پزشكان از یك برنامه جامع با خبر شده و آنها را از نحوه صحیح عملكرد یك فیزیوتراپی استاندارد مطلع می‌كند.
صدف كوه‌كن
منبع : روزنامه همشهری