یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


کودک و امنیت عاطفی ـ روانی


دیدایی یك شخصیت سالم با نیروی اراده محكم و مستقل همراه با هویت پذیرفته شده از جانب خود فرد چگونه و كجا شكل می گیرد؟
روانشناسان و دست اندركاران علوم اجتماعی و انسانی معتقدند كه بخش اعظمی از این امر مهم قبل از اینكه فرد وارد جامعه شود در خانواده و دامن والدین و بخصوص مادر صورت می گیرد. در نتیجه زنان جامعه، آینده سازان هر مرزو بوم اند. پس ساختار شخصیت یك زن و چگونگی شكل گیری آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مادر امروز همان كودك دیروز است كه در دامان مادری دیگر رشد كرده و زمینه های پرورش نسل بعدی از جامعه خانواده خویشتن به جامعه فردا را فراهم می آورد. لایه های زیرین چنین شخصیتی همانطور كه روانشناسان انسان گرا و رفتارگرا تأیید می كنند برخورداری از امنیت عاطفی ـ روانی است. چیزی كه هر موجودی به دنبال آن است. دوست بدارد و دوستش بدارند و هر لحظه اضطراب از دست دادن تأیید را با خود به یدك نكشد. هر انسانی كه در یك محیط گرم و صمیمی و فارغ از دغدغه های پس رانده شده بتواند احساس امنیت كرده و پیوسته نگران شرطی شدن عشقش نباشد می تواند این اعتماد را به دیگران جامعه هدیه كند.
به قول اریك فروم هر انسان سالم ابتدا بایستی خودش را دوست بدارد و سپس این عشق را نثار بقیه كند. در راستای به دست آوردن چنین امنیتی چه باید كرد؟
كودك از زمانی كه پا به عرصه جهانی می گذارد با خودش اضطراب را می آورد كه وظیفه مادر همانا از بین بردن آن است. هنگامی كه از سینه مادر شیر می خورد نمی تواند وجودش را از مادر منفك بداند و با مادر عجین شده، مادر برایش در حكم منبع تغذیه، منبع حیات و منبع عشق است وی كه می تواند سرمنشأ امنیت بخصوص امنیت عاطفی باشد و چون تصویر ثابتی از مادر در ذهن خود ندارد عینیت او برایش حكم جدایی دائم را دارد. پس این سرچشمه انرژی حیات چگونه موجودی بایستی باشد تا بتواند موجودی سالم به لحاظ تحول روانی ـ عاطفی ـ اخلاقی … پرورش دهد. وجود الگوپذیری امروز كه خود فردا نقش الگو را خواهد داشت پس از مرحله گذرا از مرحله حسی ـ حركتی و جهت شناخت دنیای اطرافش خطاهایی از او سر می زند در این مرحله نقش والدین بخصوص مادر بسیار حساس می شود. بدین منظور برای تربیت و آگاهی كردن آنان نبایستی از خود عشق استفاده كرد. زیرا عشق هدف است نه وسیله. به طور مثال اگر فرزندمان در حین بازی وسیله ای را شكست یا خرابكاری به بار آورد به او نگوییم دیگر دوستت ندارم زیرا پیامدهای عاطفی چنین جمله ای بسیار ناخوشایند است. كودك بیشتر از اینكه نگران شكستن وسیله باشد نگران از دست دادن مهر و محبت ماست پس بار دیگر در حین بازی یا برطرف كردن حس كنجكاوی چیزی را شكست آن را پنهان می كند و اگر از او سؤال كنیم به ما دروغ می گوید. بنابر این با وجود یك جمله به فرزندمان هم دروغگویی و هم پنهان كاری ناخواسته و نادانسته آموخته ایم. بهتر است به جای جمله دیگر دوستت ندارم، بگوییم این كار تو را دوست ندارم یعنی او را متوجه اشتباهش كنیم نه اینكه اضطراب را به جایش بیندازیم كه عشق من به تو خدشه دار شده است. كودكی كه پیوسته نگران قهر و بی مهری والدینش باشد به واكنش های اضطرابی مثل جویدن ناخن، ادرار بی اختیاری و بهانه جوییهای آزاردهنده متوسل می شود. كودكان وابسته نیز از این دسته اند كه با حالت چسبندگی به مادر هم خودش رنج می برد و هم مادر را اذیت می كند. در واقع وی در دنیای كودكانه اش چنین تصور می كند كه اگر از مادرش دور شود عشق او را هم نخواهد داشت و مدام در تنش از دست دادن محبت مادر به سر می برد. او چگونه می تواند در آینده مادری مستقل و آزاده باشد؟ موجودی كه در محیطی امن به لحاظ عاطفی و روانی رشد یابد می تواند به خود و جامعه اش معتمد باشد چنین فردی می تواند خطایش را پذیرفته، انتقادپذیر نیز باشد و هرگز نگران این مسأله نیست كه اگر قبول كنیم اشتباه كردم، بایستی معذرت بخواهم و غرورم لطمه می خورد. موضوعی كه امروزه بسیار شاهد آن هستیم، جوان امروزی فكر می كند اگر بگوید اشتباه كردم كوچك و حقیر شده و یكی از افتخارات بعضی از آنان این است كه می گوید من تا به حال از كسی عذر خواهی نكرده ام و این بدین معنا نیست كه من هرگز اشتباهی مرتكب نشده ام اگر هم خطا را بپذیرد و عذر بخواهد هنوز كار تمام نشده. اصل قضیه اینجاست كه دیگر آن را تكرار نكند و در واقع تغییر رفتار درونی به وجود بیاید. شمای مادر یا پدر بزرگ نیز اگر مرتكب خطا شدید و در مورد داوری درباره فرزندتان اشتباه كردید معذرت بخواهید و در صدد رفع آن بر آیید. بدین وسیله می توانید الگوی مستقیمی برای فرزندتان باشید و در كنار آگاهی دادن به وی از نوازش و نمادهای رفتاری مهروزی مثل بوسیدن و در آغوش كشیدن آنان كوتاهی نكنید. این امر می تواند كودك شما را مطمئن سازد كه تحت هیچ شرایطی محبت شما را از دست نخواهد داد و عشق شما مشروط نیست در عین حال تواضع، عزت نفس و گذشت را به او آموخته اید. از طرفی همانطور كه كودك بایستی به شما اعتماد كند شما هم به او اعتماد كنید. به دنیا و تحلیل های كودكانه اش بها داده، احترام بگذارید. هرگز فكر نكنید كه او نمی فهمد. اگر ظاهراً از كنار مسأله ای به سادگی می گذرد این بدین معنا نیست كه دریافتی نداشته و به حافظه خود نمی سپارد. با او آن چنان رفتار كنید كه از او در مقابل خودتان انتظار دارید. اگر می خواهید شما را تو خطاب نكند و شما را محترم بدارد با او نیز چنین كنید. حافظه دراز مدت كودك از سه سالگی به بعد فعال می شود پس در حضورش مراقب رفتار و اعمال خود باشید. واژه هایی را كه به كار می برید اگر نتواند آن را یاد بگیرد و تكرار كند، نتایج حاصله از آن را ضبط می كند. مثلاً از حالت شما می فهمد كه شما در چه حالی هستید، عصبانی یا خوشحال، غصه دار یا خشمگین یا بی تفاوت، حالات چهره شما را در ذهنش ثبت می كند و در اثر تكرار دریافت می دارد كه كدام كلمه در كدامین حالت به كار می رود. پیوسته به یاد داشته باشید كه شما یك الگوی مسلم و زنده هستید و او می تواند یافته هایش را به یكدیگر بسط بدهد. اندوهش را به حساب آورید، فرض كنید عروسك محبوب او شكسته و بسیار اندوهگین شده است. غمش را سبك نشمارید و او را مسخره نكنید همانطور كه ما بزرگسالان برای از دست دادن چیزی دلخواه متأثر می شویم و دلمان نمی خواهد سرزنشمان كنند. اگر از آنها نظر می خواهیم به نظرشان اهمیت بدهیم. دخترك سه ساله شما وقتی عروسك بازی می كند، اگر دقت كنید در می یابید با عروسكهایش و همبازیش همان رفتاری را دارد كه شما و اطرافیان با خودش دارید. بی حوصلگی، بیماری، مشغولیت، گرفتاری و … را در خور فهم و دركش توضیح دهید و به طور آمرانه دعوت به تحمل و سكوتش نكنید، احساس ارزش و خواسته شدن امری است كسب كردنی كه اكتساب آن به همین دوران تعلق دارد. نقاط قوت آنها را هم ببینید و پیوسته انتقادگر مسؤولیت پذیری به طور مطلوب نه همراه با اضطراب، قدرت تصمیم گیری و نداشتن تزلزل و بی ثباتی در شخصیت در بزرگسالی نیز چنین است. به طور مثال اگر از دختر چهار ساله خود می خواهید عروسكهایش را جمع كرده و اتاقش را مرتب كند به او یاد بدهید و او را همراهی كنید و در لذت از نظافت اتاقش شریك بشوید. در این سن كودك از طریق تضادورزی و مخالفت با شما می خواهد ابراز وجود نماید و فردیت و موجودیت خود را به اثبات برساند پس در راه كسب استقلال و اعلام موجودیتش كمك رسان باشید و سعی نكنید با تنبیه های روانی و عاطفی هوشیارش كنید تفاوت ها را به او نشان دهید. همان طور كه مسواك زدن را با شستن دندانهای خودتان به او می آموزید، خوب گوش كردن و حوصله به خرج دادن در برآوردن نیازها و رعایت حقوق دیگران و … را مثل یك الگو به او یاد بدهید و …
منبع : بنياد انديشه اسلامي


همچنین مشاهده کنید