جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


فرصتی که از دست رفت


فرصتی که از دست رفت
آقای احمدی‌نژاد همیشه در سفر و حضر تریبون یکطرفه‌ای در اختیار دارند که با ادبیات خاص خود که برگرفته از نوع نگرش ایشان به مسائل پیرامونی است با مردم صحبت کنند، فرافکنی نمایند، دشمن فرضی تصور کنند، گروهی را کارشکن و عده‌ای را تهدید به افشاگری نمایند و ده‌ها مطلب دیگر که ظرف این ۳۰ ماه با این نوع ادبیات و نگاه آشنا هستیم، اما چرخ روزگار به مثابه داوری بی‌طرف چرخید و چرخید و بسیاری از مسائل را برخلا‌ف نظر رئیس دولت در جامعه شناساند.
یکشنبه‌شب، میلیون‌ها نفر چشم‌انتظار آن بودند تا مجری تلویزیون سوالا‌ت اساسی را از رئیس دولت بپرسد؛ سوالا‌تی مانند گرانی، سفرهای استانی و اینکه چند درصد از طرح‌ها در عالم واقع اجرا شده تا در سفر دیگری به استانی مشابه ایلا‌م با شعار <دروغه - دروغه> در مورد پیشرفت طرح‌ها مواجه نشوند و یا از ذکر کلمه <اولین بار> که انجام یا اجرای اموری را مختص دولت نهم می‌دانند، خودداری کنند، مانند برای اولین بار دولت نهم به سفرحج تمتع دعوت شد. حال اینکه عرف رایج اداره حرمین شریفین این است که پادشاه عربستان چه به صورت رسمی یا دعوت شفاهی در مجالس حضوری همه روسای‌جمهوری کشورهای مسلمان را دعوت به سفر حج تمتع می‌کند اما اکثر روسای دولت‌ها به لحاظ مسائل امنیتی ترجیح می‌دهند در سفرهای سیاسی خود به حج عمره بروند و بعد از پایان دوره ریاست‌جمهوری، در صورتی که حج واجب را انجام نداده باشند به حج تمتع می‌روند که گرفتاری امنیتی کمتری برای دولت عربستان داشته باشد.
متأسفانه تلویزیون در این برنامه که پربیننده‌ترین برنامه بود و همگان می خواستند تا از زبان رئیس‌جمهور برای سفره خالی خود وعده‌ای شیرین بشنوند یا سرنوشت سوخت اتومبیل‌های خود را که وظیفه روزی‌رسانی آنان را برعهده دارد از زبان رئیس دولت بشنوند، فردی را به عنوان مجری جلوی رئیس‌جمهور قرار داد که ظاهر چهره او نشان می‌داد مرعوب یا مبهوت این مصاحبه است، دریغ از یک ورق کاغذ و پرس‌و جو از چند آمار و ارقام و نبض بازار، در مقام مجری پرسشگر در مقابل رئیس‌جمهوری نشست که وی فرصت را مغتنم شمرد زیرا با فردی در مصاحبه روبه‌رو بود که شیفتگی او بر پرسشگر‌ی‌اش می‌چربید. علا‌وه بر تکرار مطالب گذشته، این بار عرصه جدیدی به نام <مجلس> که رأس امور بود را در رأس مصائب و مشکلا‌ت قرار داد.
آقای مجری، حداقل باید یک آماری از قیمت کف مایحتاج عمومی مانند‌: نان، شیر، سیب‌زمینی، برنج، تخم‌مرغ، گوشت، مرغ، حبوبات، کفش و لباس و ده‌ها فقره ملزومات اولیه زندگی را از آغاز روی کار آمدن دولت آقای احمدی‌نژاد از مرکز آمار یا وزارت امور اقتصادی و بازرگانی یا بانک مرکزی استعلا‌م می‌کرد و قیمت امروزی این اجناس را هم می‌پرسید و در دو ستون جداگانه به عرض رئیس دولت نهم می‌رساند و تفاوت قیمت‌ها را با توجه به افزایش حقوق کارمندان من‌جمله خودش به سوال می‌کشاند. اگر می‌گوییم سفره‌ها خالی است، از این طریق، قدرت خرید مردم و کاستی ارزش درآمد در مقابل هزینه را می‌شد کشف کرد. آقای رئیس‌جمهور از مجلس و طرح‌های خلق‌الساعه مجلس یاد کردند که بار دولت را زیاد کرده است. آقای مجری باید از مجلس سوال می‌کرد که چه تعداد از طرح‌های مجلسیان صورت قانونی به خود گرفته اما در دولت بلا‌‌اجرا مانده است.
رئیس‌جمهور در پاسخ به سوال راحت مجری درباره طرح سهمیه‌بندی بنزین با حرارت گفت:< ما از مجلس فرصت خواستیم تا آن را اجرایی کنیم ولی آنان فشار آوردند.> قانون مجلس دو صورت داشت؛ صورت اول، توزیع بنزین تولید داخلی به صورت سهمیه‌بندی و صورت دوم، عرضه بنزین مازاد مورد احتیاج، به قیمت آزاد و هزینه کردن ما‌به‌التفاوت آن در امور حمل و نقل درون و برون‌شهری، ظاهراً مجری محترم از این امر یا بی‌اطلا‌ع بود یا آن‌قدر مجذوب برنامه خود شده بود که تریبون را در اختیار رئیس دولت گذاشت .
وقتی رئیس دولت گفت‌: فکر نکنید یک احمدی‌نژاد مظلوم گیر آورده‌اید و می‌توانید به او فشار بیاورید. بنده از اینگونه اقدامات مطلع هستم و روزی آنها را منتشر خواهم کرد تا مردم بدانند این عده چگونه در برابر دولت رفتار کرده‌اند، این سوال را مطرح می‌کرد.
آقای رئیس‌جمهور، کل دوره ریاست‌جمهوری شما ۴۸ ماه است و از این مدت ۳۰ ماه آن گذشته، شما کی می‌خواهید این ظالمین که به احمدی‌نژاد مظلوم فشار می‌آورند را به مردم معرفی کنید تا مردم حساب دوست را از دشمن جدا کنند، آقای رئیس‌جمهور این بهترین موقعیت است؛ شما فردا به حج می‌روید و رسم است که حاجیان تمام وصایای خود را قبل از سفر حج انجام می‌دهند، شما نماینده ۷۰ میلیون نفر هستید و معترف به مظلومیت خود، در آستانه سفر حج ظالمان را افشا کنید، مردمی که با سفره‌های خالی و وعده‌های دست‌نیافتنی روبه‌‌رو هستند، وقتی با این مطلب روبه‌رو می‌شوند... عده‌ای به شکل سازمان‌یافته <تورم انتظاری> در جامعه ایجاد می‌کنند... وقتی می‌بینند رئیس دولت که مجری قانون اساسی است از شکل یا سازمانی که در مملکت <تورم انتظاری>(من اقتصاد نخوانده‌ام و معنی تورم اقتصادی را نمی‌دانم و باید آقای مجری معنی این تورم را از رئیس دولت می‌پرسید) یادی می‌کند. می‌پرسید چه موضوعی باعث می‌شود منافع این گروه اندک سازمان‌یافته را بر منافع عامه مردم ترجیح می‌دهید و از افشای نام آنان خودداری می‌کنید. پرسش‌های فراوانی را می‌توان مطرح کرد و شاید این آخرین پرسش باشد. جناب رئیس‌جمهور، برابر آماری که از مراجع ذیربط گرفته‌ام و ارائه می‌کنم، زمان تحویل گرفتن دولت، موجودی صندوق ذخیره ارزی فلا‌ن مبلغ بود.
فروش نفت بر اساس قیمت‌های جهانی این مبلغ، هم‌اکنون برابر استعلا‌م، موجودی صندوق ذخیره ارزی فلا‌ن مبلغ است و فروش نفت فلا‌ن مبلغ و بالطبع درآمد ارزی ظرف این ۳۰ ماه به این میزان رسیده است، پس چگونه دایره تورم وسعت پیدا کرده است و این مبالغ درآمدی به انضمام صادرات غیرنفتی در چه زمینه‌ای هزینه شده است، چرا شما علی‌رغم نظر کارشناسان اقتصادی اجازه دادید انبوه ارزی که باید در طرح‌های عمرانی هزینه می‌شد به صورت نقدینه وارد بازار دلا‌لی شود که هر اقتصادنخوانده‌ای می‌داند تورم‌زا است و جالب اینکه این تزریق از طریق طرح‌های خلق‌الساعه موسوم به زود‌بازده اجرا گردید و ختم کلا‌م، طرح‌های در حال اجرای زمانه دولت سابق چه تعداد بوده؟ چه طرح‌هایی تمام شده؟ و چه طرح‌هایی در دوره شما کلنگ خورده و یا ظرف این ۳۰ ماه توسط شما شروع و خاتمه یافته است، سهم سرمایه‌گذاری خارجی ظرف ۳۰ ماه دولت شما و ۳۰ ماه مشابه دولت سابق چقدر بوده و هم‌اکنون سرنوشت طرح‌های نفتی خصوصاً منطقه عسلویه به کجا انجامیده است.
غروب یکشنبه وقت مناسبی بود که متأسفانه مجری تلویزیون آن را هدر داد و تریبونی در اختیار رئیس‌جمهور گذاشت که باز هم همانند نطق‌های انتخاباتی خود در هیئت کاندیدای ریاست‌جمهوری نه رئیس‌جمهور، که ۳۰ ماه از دوره ۴۸ ماهه ریاست خود را سپری کرده و تنها ۱۸ ماه باقی مانده است را برای مردم سخنرانی کند و دوباره توپ را به میدان این و آن بیندازد و این بار مجلس یعنی - عصاره ملت - یعنی - رأس امور- را طرف خطاب قرار دهد که دولت را نه اینکه کوچک‌تر نکرده است بلکه باعث بزرگی دولت و در نهایت وضع موجود شده است.
مجری تلویزیون حتی از جابه‌جایی‌های کابینه و شایعاتی که در خصوص جابه‌جایی‌های دیگر سیستم اداره کشور را تحت‌الشعاع قرار داده است به‌سادگی گذشت یا شاید آن را عمده ندید. تلویزیون تا زمانی که بخواهد از چهره‌های تکراری خود و کسانی که متأسفانه همانند ژوکر به هر بازی و برنامه‌ای می‌خورند استفاده کند نمی‌تواند نیازهای اولیه شنوندگان خود را در ارتباط با مسوولا‌ن برآورده کند و بعد از اتمام برنامه، مجری و میهمان هر دو پیروزمندانه به دوربین چشم می‌دوزند و این مردم هستند که با دلخوری تلویزیون را با گفتن آهی دیگر ترک می‌گویند و شاید بسیاری از آنان از همان دقایق اولیه که متوجه تکراری بودن برنامه شده بودند کانالی که امید به گره‌گشایی از مسائل خود را با دیدن آن انتظار می‌کشیدند، رها کردند و باز هم به برنامه اصلی تلویزیون یعنی سرگرمی خود بسنده کردند.در چنین مواردی لازم است در تلویزیون حداقل گروهی از قبل سوالا‌ت فنی را با تکیه بر آمار و ارقام واقعی در اختیار مجری عادی بگذارند تا حسرت وقت از دست رفته - همانند یکشنبه‌شب - بر دل میلیون‌ها بیننده ننشیند.
نعمت احمدی
منبع : روزنامه اعتماد ملی