جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

راهبردهای امنیت ملی در مقابله با تروریسم


راهبردهای امنیت ملی در مقابله با تروریسم
تروریسم پدیده ای تازه نیست بلکه قرن ها است که با ما است. تاکتیکی است که در طول تاریخ نه تنها ضعیفان برای ترساندن قوی ترها از آن استفاده کرده اند بلکه اقویا نیز برای ترساندن ضعفا از آن بهره جسته اند. تاریخ آکنده از اقدامات تروریستی است که جان بی گناهان بی شماری را گرفته یا زندگی آنها را به خطر انداخته است. افراد بشر را از حقوق و آزادی های اساسی خود محروم ساخته و مناسبات دوستانه میان ملت ها را در معرض خطر قرارداده و تمامیت ارضی و امنیت دولت ها را به مخاطره افکنده است.
امروزه تروریسم هر روز شیوع بیشتری می یابد و بر شیوه سیاست خارجی دولت ها و چگونگی کسب و کار شرکت های تجاری تاثیر گذارده و سبب تغییر نقش و حتی ساختار امنیتی دولت ها می شود. آنچه تروریسم دوران ما را از دوران های گذشته متمایز می سازد آن است که امروزه طاعون تروریسم همه ملت ها و مناطق را آلوده کرده و از حوزه های ستیز داخلی به سیاست جهانی مبدل شده است.
در عصر جهانی شدن و فناوری پیشرفته، دیگر اقدامات تروریستی محصور در مرزهای ملی یا منطقه ای نیست. تروریست ها با جلب مساعدت هم پیمانان فرامرزی و با تاکید بر ارتباطات و شبکه های مالی، تقریباً می توانند هرجا اراده کنند اقدامات تروریستی خویش را سازماندهی کنند و به اجرا در آورند. وانگهی، در حالی که تروریست ها موفق شده اند خود را با روند جهانی شدن سازگار کنند، تلاش ها و مساعی ضدتروریستی همچنان به صورت ملی و فروملی مانده و همین آنها را قادر ساخته تا از رخنه های موجود در نظام همکاری بین المللی که برای تعقیب و مجازات شان برپا شده است بهره جویند و بگریزند.
● تروریسم و انواع آن در خاورمیانه
پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در نیویورک و واشنگتن، ایالات متحده مبادرت به «جنگ تمام عیار علیه ترور» کرد که در ابتدا مورد حمایت جدی بسیاری از کشورها قرار گرفت. این جنگ در سه سال نخست خود به مبارزه ای پایدار علیه شبکه القاعده، سرنگونی رژیم طالبان در افغانستان و در پی آن خاتمه دادن به رژیم صدام حسین در عراق اهتمام داشت. شش سال و نیم پس از یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ و چهار سال پس از اشغال نظامی عراق، نشانه ای از پایان زودرس این جنگ مشاهده نمی شود.
شبکه القاعده هنوز فعال است و اقدامات شبه نظامی آن در مقایسه با مدت مشابه قبل از ۱۱ سپتامبر بیشتر شده است. عناصر هسته مرکزی القاعده غالباً آزاد هستند و در برخی نواحی پاکستان و افغانستان از پشتیبانی همه جانبه بهره می جویند. اسامه بن لادن هنوز دستگیر نشده و قادر است بیانیه های مفصل خود را در مورد راهبردها و تاکتیک های القاعده منتشر کند. بنابراین خطر تروریسم القاعده مانند سرطانی کل خاورمیانه را گرفته و این بار با توجه به اشغال عراق و فضای رشد شبکه ای القاعده در بین النهرین، امریکا و اروپا هدف قرار نخواهند گرفت بلکه خود کشورهای خاورمیانه و مردمان بی گناه هدف تروریسم خاورمیانه ای هستند. می توان گفت برای خاتمه زود هنگام جنگ تمام عیار علیه ترور یا تغییر خط مشی ایالات متحده چشم اندازی متصور نیست.
شکست امریکا در عراق و برجسته شدن پرونده هسته ای ایران عملاً توپ را وارد میدان القاعده کرده است. در اینجا لازم است که ما انواع تروریسم را در خاورمیانه نام برده و نشان دهیم که القاعده به جز بمب گذاری و قتل و گروگان گیری از گونه های مختلف تروریسم بهره می جوید.
الف) تروریسم مواد مخدر:
همان طور که کلمبیا ۸۰ درصد کوکائین امریکا را تامین می کند و گروه های شبه نظامی راست گرا، گروه های چریکی - مارکسیستی و دوکارتل عمده مواد مخدر با استفاده از عواید موادمخدر، پایگاه های قدرتی دست و پا کرده و حاکمیت دولت کلمبیا را به طور جدی به چالش طلبیده اند، در منطقه پیرامونی ایران هم گروه القاعده با طالبان با تولید درصد بالای تریاک و هروئین جهان عملاً دست به نوعی تروریسم موادمخدر در وهله نخست علیه ایران و سپس کشورهای غربی زده اند. گروه القاعده یکی از منابع اصلی درآمد خود را از قاچاق و تولید موادمخدر و افیونی در افغانستان به دست می آورد. به عبارتی بازوی حمایتی - مالی القاعده و شاخه های آن در خاورمیانه و مغرب عربی عملاً از فروش و تجارت موادمخدر در افغانستان است که این مهم امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار داده است.
ب) تروریسم اطلاعاتی:
اگر تروریست ها قبلاً می توانستند پادشاهان یا مقامات عالی رتبه را به قتل برسانند ولی امروزه اهداف آنها گسترده تر و پیچیده تر شده است. در جوامع پیشرفته امروزی ذخیره سازی، بازیابی، تحلیل و انتقال الکترونیکی اطلاعات به یکی از اهداف تروریست ها تبدیل شده است.باید توجه داشته باشیم که امور دفاعی، انتظامی، بانکداری، بازرگانی، حمل و نقل، فعالیت های علمی و درصد وسیعی از معاملات بخش دولتی و خصوصی از طریق شبکه کامپیوتری صورت می گیرد. این امر می تواند حوزه های حیاتی زیادی از زندگی ملی را در معرض خرابکاری تروریست ها قرار دهد که به صورت غیرمجاز وارد شبکه می شوند و می توانند انجام امور یک کشور را مختل سازند.
از همین رو است که بحث درباره «تروریسم اطلاعاتی» و «جنگ سایبرنتیکی» هر روز بیشتر بالا می گیرد. در مورد القاعده نیز بایستی گفت که این گروه تروریستی با در اختیار داشتن مهندسان ماهر کامپی
وتر و هکرهای قدرتمند تا حد زیادی می توانند کنترل اطلاعات و نقل و انتقالات الکترونیکی در کشورهای خاورمیانه را به دست گیرند. به عنوان مثال «نعیم نور جان» مسوول فناوری و اینترنت القاعده و مسوول سایت «موسوعه الجهاد» وابسته به این سازمان یکی از اهداف گروه خویش را دسترسی به اطلاعات کشورهای عربی و غربی برای منویات عملیات های تروریستی ذکر کرده است.
ج) تروریسم نفتی:
یکی از مهم ترین شیوه هایی که گروه القاعده پس از اشغال عراق باب کرده حمله به لوله های انتقال نفت در عراق و انجام برنامه ریزی های گسترده برای حمله به تاسیسات نفتی در عربستان سعودی است. به عبارتی حمله به این تاسیسات دو نتیجه را می تواند برای تروریست ها در پی داشته باشد؛ یکی مختل کردن بازارهای نفت و ترساندن امریکا و غرب، دومی؛ انتقام از کشورهای عربی یا خاورمیانه ای به دلیل مشارکت و همکاری با امریکا.
این نوع تروریسم می تواند هولناک ترین نوع آن برای کشورهای خاورمیانه باشد چرا که این رویه باعث پایین آمدن بازدهی تولید نفت، کاهش رغبت سرمایه گذاران نفتی و مهم تر از آن به خطر افتادن امنیت ملی کشورهای نفتی می شود. در ۱۳ ماه مه ۲۰۰۷ عربستان سعودی اعلام کرد که چهار نفر که قصد حمله به تاسیسات نفتی شرق این کشور را داشته اند، دستگیر کرده اند. این چهار نفر همگی اذعان داشتند که هدف شان کشتن مردم بی گناه و انتقام از آل سعود و امریکا در راستای اهداف شبکه القاعده است.
ناگفته نماند که در اجلاس ریاض به نام «مبارزه با تروریسم در سال ۲۰۰۴» یا در جلسه مشورتی هشتم شورای همکاری خلیج فارس در مه ۲۰۰۵، مساله تروریسم نفتی در خلیج فارس مورد بحث و گفت وگو قرار گرفته است.به نظر می رسد بمب گذاری های اهواز که ریشه در روش القاعده - وهابی بود می تواند برگرفته از گسترش گفتمان تروریسم نفتی باشد که این مهم توجه مسوولان را به اهمیت و تهدیدات تروریسم نفتی می طلبد.
● بدیل های ایران
موقعیت ژئوپلتیکی ایران به دلیل واقع شدن در محل تولید و رشد تروریسم اقتضا می کند مسوولان کشور مساله تروریسم و تحولات آن را مورد توجه جدی قرار دهند. مثلاً مرکز پژوهش های المستقبل در یکی از مقالات خود در مورد دیدگاه القاعده درباره جنگ امریکا علیه ایران می نویسد «سازمان القاعده همچنان در آرزوی تکرار حوادث عراق در ایران است چراکه اشغال یا حمله به ایران می تواند یک منطقه جغرافیایی وسیع را برای فعالیت های آنان شامل افغانستان، ایران و عراق ایجاد کند.
به عبارتی القاعده و تروریست ها در آن موقع می توانند به راحتی به اهداف خود از جمله تروریسم نفتی یعنی حمله به کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، تهدید تنگه هرمز و در تیررس بودن ناوهای امریکایی دست پیدا کنند.» این مساله خود می تواند مورد بهره برداری سیاسی ایران در صحنه منطقه ای و بین المللی و هشدار درباره آنچه که در آینده تروریسم نفتی می تواند برای غرب و امریکا در پی داشته باشد، محسوب شود. در این راستا دو سطح کلان و خرد برای بدیل های راهبردی ایران در مقابل با تهدیدات تروریستی پیشنهاد می شود.
الف) سطح کلان
در این مورد جمهوری اسلامی ایران می تواند مذاکرات دوجانبه ای با اتحادیه اروپا در مورد خطر تروریسم و تروریسم نفتی در خاورمیانه گوشزد کرده و اهداف گروه القاعده را تبیین و تشریح کند. همکاری دوجانبه ایران با پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) برای مبارزه با گسترش انواع تروریسم پیشنهاد می شود، چراکه یکی از اهداف ناتو جلوگیری و پیشگیری از رشد تروریسم است. در این راستا همکاری های گسترده با کشورهای ترکیه و آذربایجان یا نیروهای ناتو در افغانستان ضروری به نظر می رسد. ایران در مذاکرات خود با امریکایی ها در مورد اینکه در صورت حمله امریکا به ایران، این کشور دیگر با القاعده محدود در عراق و افغانستان روبه رو نبوده بلکه بایستی با شبکه گسترده از چین تا سوریه مبارزه و چانه زنی کند.
ب) سطح خرد
در این مورد جمهوری اسلامی ایران می تواند با برگزاری همایش های سالانه بین المللی و با حضور کارشناسان تروریسم به ویژه از کشورهای خاورمیانه به نوعی گونه شناسی تروریسم و راه های مبارزه با آن را بررسی کند. دیگری ایجاد یک رژیم امنیتی بومی میان ایران و کشورهای نفتی حوزه خلیج فارس برای مبارزه و پیشگیری از تروریسم نفتی پیشنهاد می شود و سرانجام آنکه جمهوری اسلامی ایران می تواند برای ارتقای امنیت ملی خویش یک معاهده فراگیر منطقه ای با حضور تمامی کشورهای خلیج فارس، آسیای مرکزی و عراق و ترکیه جهت مبارزه فنی، اطلاعاتی، راهبردی با تروریسم موادمخدر (آسیای مرکزی) و تروریسم نفتی (خلیج فارس) به اجرا بگذارد.
نبی الله ابراهیمی
منبع : روزنامه شرق