شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

متافیزیک چیست؟


متافیزیک چیست؟
فیزیک در یونانی به معنی طبیعت است و متا نیز به معنی فراتر و یا مابعد است، بنابر این متافیزیک را در زبان فارسی به فراماده، فوق العاده، مابعد طبیعت و... آورده اند.
شاید از کلمه متافیزیک بیش از هر کلمه دیگری در دنیای دکانداران دینی و دینگرایان سوء استفاده میشود. دین داران خودشان را معتقد به متافیزیک میدانند و میگویند که بیخدایان از متافیزیک آگاهی ندارند و وجود هر چیز متافیزیکی را رد میکنند. اشخاصی که صدسال پیش نهایتاً از حضرت عباس و ابوالفضل علمدار حرف میزدند و برای مردم دعا نویسی میکردند، امروزه با بیان مطالب مضحکی چون "نیروهای متافیزیکی، انرژی مثبت و انرژی منفی" و... همچنان همان دکانهای خود را باز نگه داشته اند ولی اینبار بجای حضرت عباس، از متافیزیک سوء استفاده میکنند. در این نوشتار توضیحاتی در مورد کلمه متافیزیک و اینکه چیست و به چه معنی است داده خواهد شد.
البته کلمه متافیزیک آنقدر بطور متنوع در جاهای مختلف استفاده شده است که واقعا دشوار است که بگوییم واقعا چه معنی ای میدهد. ارسطو شاگرد افلاطون حکیم (Philosopher) و عالم (Scientist) یونانی شخصی بود که کتب بسیاری (درمورد خواب، حکومت، حیوانات، حرکت، اخلاق، بیان، حیات و...) را در تالیف کرد که در زمان خودش یک دایره المعارف کامل به حساب می آمد و گنجینه ای بود از علوم و ایده های فلسفی که تا آن دوران وجود داشتند و تا دورانهای زیادی این کتابها مرجع علمی به شمار می آمدند تا اینکه کم کم منسوخ شدند و علوم جدید تر و ایده های فلسفی جدید تر شکل گرفتند و دیگر کمتر مجالی برای طرح اندیشه ها و تحقیقات ارسطو مطرح میشد و ارزش کمتری یافتند، هرچند که هنوز هم کهنه پرستان دینی مثل ارسطو فکر میکنند. در پاسخ به سوال دلیل بیگ بنگ چه بوده است؟ اولین موجود رو کی آفرید؟ چرا یک چیز نمیتواند از ناچیز بوجود بیاید؟ به یکی از این اندیشه های ارسطو که همچنان مورد استفاده است یعنی برهان حرکت، یا علیت برای اثبات وجود الوهیت مطرح شد.
آثار ارسطو را به چندین دسته تقسیم کردند، کتابهای نظری و پزشکی و طبیعی و... اما یکی از کتاب های ارسطو که دوازدهمین کتاب وی بود و در مورد مسائلی فلسفی صحبت میکند. ارسطو این کتاب دوازدهم خود را "فلسفه ابتدایی (فلسفه اولی و یا حکمت نخستین)"، "حکمت"، یا "مطالعه هستی" نامید (این کتاب را میتوانید به زبان انگلیسی از اینجا بخوانید) اما خوانندگان آثار ارسطو و منتقدان وی بعد ها این کتاب را متافیزیک خواندند. چون ارسطو همانطور که گفته شد کتابهای زیادی در مورد طبیعیات و فیزیک نوشت، و چون این کتاب را بعد از کتاب فیزیک نوشت، آنرا متافیزیک خواندند، یعنی کتابی که بعد از کتاب فیزیک نوشته شده است، و یا آنچه بعد از فیزیک آمده است. از آن زمان تا این دوران از این کلمه سوء استفاده های زیادی شده است. لذا شاید بتوان گفت کلمه متافیزیک از آن زمان حیات گرفت. و این نام برای این موضوع تقریباً بطور کاملاً تصادفی انتخاب شد.
● لغات متافیزیک چیست؟
فیزیک در یونانی به معنی طبیعت است و متا نیز به معنی فراتر و یا مابعد است، بنابر این متافیزیک را در زبان فارسی به فراماده، فوق العاده، مابعد طبیعت و... آورده اند.
شاید از کلمه متافیزیک بیش از هر کلمه دیگری در دنیای دکانداران دینی و دینگرایان سوء استفاده میشود. دین داران خودشان را معتقد به متافیزیک میدانند و میگویند که بیخدایان از متافیزیک آگاهی ندارند و وجود هر چیز متافیزیکی را رد میکنند. اشخاصی که صدسال پیش نهایتاً از حضرت عباس و ابوالفضل علمدار حرف میزدند و برای مردم دعا نویسی میکردند، امروزه با بیان مطالب مضحکی چون "نیروهای متافیزیکی، انرژی مثبت و انرژی منفی" و... همچنان همان دکانهای خود را باز نگه داشته اند ولی اینبار بجای حضرت عباس، از متافیزیک سوء استفاده میکنند. در این نوشتار توضیحاتی در مورد کلمه متافیزیک و اینکه چیست و به چه معنی است داده خواهد شد.
البته کلمه متافیزیک آنقدر بطور متنوع در جاهای مختلف استفاده شده است که واقعا دشوار است که بگوییم واقعا چه معنی ای میدهد. ارسطو شاگرد افلاطون حکیم (Philosopher) و عالم (Scientist) یونانی شخصی بود که کتب بسیاری (درمورد خواب، حکومت، حیوانات، حرکت، اخلاق، بیان، حیات و...) را در تالیف کرد که در زمان خودش یک دایره المعارف کامل به حساب می آمد و گنجینه ای بود از علوم و ایده های فلسفی که تا آن دوران وجود داشتند و تا دورانهای زیادی این کتابها مرجع علمی به شمار می آمدند تا اینکه کم کم منسوخ شدند و علوم جدید تر و ایده های فلسفی جدید تر شکل گرفتند و دیگر کمتر مجالی برای طرح اندیشه ها و تحقیقات ارسطو مطرح میشد و ارزش کمتری یافتند، هرچند که هنوز هم کهنه پرستان دینی مثل ارسطو فکر میکنند. در پاسخ به سوال دلیل بیگ بنگ چه بوده است؟ اولین موجود رو کی آفرید؟ چرا یک چیز نمیتواند از ناچیز بوجود بیاید؟ به یکی از این اندیشه های ارسطو که همچنان مورد استفاده است یعنی برهان حرکت، یا علیت برای اثبات وجود الوهیت مطرح شد.
آثار ارسطو را به چندین دسته تقسیم کردند، کتابهای نظری و پزشکی و طبیعی و... اما یکی از کتاب های ارسطو که دوازدهمین کتاب وی بود و در مورد مسائلی فلسفی صحبت میکند. ارسطو این کتاب دوازدهم خود را "فلسفه ابتدایی (فلسفه اولی و یا حکمت نخستین)"، "حکمت"، یا "مطالعه هستی" نامید (این کتاب را میتوانید به زبان انگلیسی از اینجا بخوانید) اما خوانندگان آثار ارسطو و منتقدان وی بعد ها این کتاب را متافیزیک خواندند. چون ارسطو همانطور که گفته شد کتابهای زیادی در مورد طبیعیات و فیزیک نوشت، و چون این کتاب را بعد از کتاب فیزیک نوشت، آنرا متافیزیک خواندند، یعنی کتابی که بعد از کتاب فیزیک نوشته شده است، و یا آنچه بعد از فیزیک آمده است. از آن زمان تا این دوران از این کلمه سوء استفاده های زیادی شده است. لذا شاید بتوان گفت کلمه متافیزیک از آن زمان حیات گرفت. و این نام برای این موضوع تقریباً بطور کاملاً تصادفی انتخاب شد.
امروزه در فلسفه متافیزیک یکی از شاخه های پنجگانه فلسفه است. اکثر فلاسفه بر این توافق نظر دارند که فلسفه را میتوان به پنج شاخه مجزا تقسیم بندی کرد.
فارسی انگلیسی حوزه تلاش برای پاسخ به این پرسش
۱) متافیزیک Metaphysics مطالعه وجود چه چیزهایی وجود دارند؟
۲) معرفت شناسی Epistemology مطالعه دانش من از کجا و چگونه میدانم؟
۳) اخلاقیات Ethics مطالعه عمل من چگونه باید رفتار کنم؟
۴) سیاست Politics مطالعه نیرو چه اعمالی روا هستند؟
۵) زیبایی شناسی Esthetics مطالعه هنر زندگی چگونه میتواند باشد؟
افیزیک شاخه ای از فلسفه است که بطور کلی به مطاله طبیعت جهان هستی و خود مسئله هستی و ماهیت آن میپردازد. متافیزیک پایه جهان بینی است. و تعیین میکند چه چیزهایی وجود دارند و چه چیزهایی نمیتوانند وجود داشته باشند. مقلا بحث پیرامون اینکه جهان اطراف ما یک ماهیت حقیقی دارد (رئالیسم) یا یک ماهیت خیالی (ایدئالیسم) دارد تماماً مربوط به شاخه متافیزیک فلسفه است. شاخه های مختلف فلسفه که در بالا ذکر شده است بطور وراثتی مرتب شده اند، به این معنی که هرکدام از شاخه های پاینی نیازمند شاخه یا شاخه های بالاتر هستند. بنابر این متافیزیک به نوعی مادر فلسفه است و بدون دانستن مسئله وجود و چگونگی آن نمیتوان هیچ مسئله دیگری را بررسی کرد. متافیزیک لازمه شناخت حکمت است، بدون آن نمیتوان با اینکه چه چیزی حقیقی است و چه چیزی حقیقی نیست روبرو شد. معمولاً فلسفه در مکاتب فلسفی که در شرق بوجود آمده اند را با متافیزیک آغاز میکنند، یعنی از مسئله وجود آغاز میکنند، اما آموزش فلسفه در غرب از معرفت شناسی یعنی مطالعه دانایی و بررسی شیوه های دانستن آغاز میگردد. یعنی ابتدا راجع به این صحبت میشود که آیا ما میتوانیم چیزی را بدانیم و بشناسیم؟ و اگر میتوانیم این دانستن به چه شکل است.
در بحث های متافیزیکی تلاش بر این است که به پرسشهایی مانند، چه چیزهایی وجود دارند؟ واقعیت چیست؟ آیا اختیار وجود دارد؟ آیا علت و معلول وجود دارد؟ آیا مفاهیم مجردی مانند اعداد وجود دارند؟ ماهیت زمان و فضا چیست؟ یک چیز چیست و فرق آن با یک فکر چیست؟ آیا یک علت اولیه و یا خدا وجود دارد؟، پاسخ مناسب داده شود.
معمولا یکی از رایج ترین سوالهایی که از بیخدایان میشود این است که آیا شما به متافیزیک اعتقاد دارید؟ و پرسیدن این سوال ناشی از درک غلط پرسش کننده از کلمه متافیزیک است، پرسش کننده معمولا منظورش از پرسش این سوال این است که، آیا شما به جادوگری و زیر پا رفتن قوانین فیزیکی و چیزهای عجیب غریب مثل خدا و امام زمان و جن و پری و شیطان و سوپرمن و دراکولا و معجزه و شفا اعتقاد دارید؟ که پاسخ به این سوال بازیافت شده معمولا از طرف خردگرایان خیر است اما پرسش نخستین تغریباً بی معنی است. متافیزیک چیزی نیست که کسی به آن باور داشته باشد یا نداشته باشد.
بعضی ها پارا فراتر از این گذاشته اند و میگویند متافیزیک یک علم و رشته علمی است، و جالبت تر اینجاست که بعضی ها در این رشته علمی فارق التحصیل شده اند (!) و مثلا دکترای متافیزیک گرفت اند (!) این در حالیست که هیچ دانشگاه معتبری چنین رشته تحصیلی ای را ارائه نمیدهد که مثلا به کسی لیسانس یا فوق لیسانس متافیزیک بدهد. تنها موسسات خصوصی و دکانهایی مثل حوزه جهلیه قم و دانشگاه هایی مثل دانشگاه امام صادق و دکانهای مسیحیت و سایر دین خویان جهان ممکن است چنین رشته های تحصیلی را ارائه کنند،.
شایان ذکر است، آنچه معمولاً با نام متافیزیک به مردم از طرف خرافه گرایان تحمیل میشود در حقیقت سوپر نچورالیسم است و نام درست برای این مسائل همان فراطبیعت گرایی و ماوراء طبیعت است. شاید توضیح این نکته لازم باشد که کلمه متافیزیک و سوپرنچورال از لحاظ لغوی بسیار به هم شبیه و نزدیک هستند اما معنی فلسفی بسیار متفاوتی دارند.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان


همچنین مشاهده کنید