شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
چرا رسانهها از نمایش مساله فقر و زندگی نیازمندان ، رویگردان هستند؟
با وجود تحقیقات مستقلی که در مورد اهمیت جایگاه بررسی مسئله فقر در رسانهها از نگاه مخاطبان مردم صورت گرفته است، اما همچنان سهم این برنامهها از کل برنامههای رسانههای فراگیر، بسیار اندک است. نویسنده این مقاله یادآوری میکند که رسانهها به دلیل فعالیت در سایه فرهنگ تجاری موجود و تلاش در جهت تامین رضایت مدیران شرکتهای آگهیدهنده، تلاش میکنند که با پرهیز از انعکاس مطالب ناراحتکننده که باعث دلزدگی مخاطبان میگردد، لحظات خوشی را برای مخاطبانشان فراهم آورند. لذا بیتردید با شانه خالی کردن رسانهها از انعکاس این مشکلات، بار اصلی تحمل این مصایب تنها بر دوش افراد کم درآمد و فقیر همچنان سنگینی خواهد کرد.
در ۲۰ سال اخیر و همزمان با فعالیت موسسه "فیر" (FAIR) بررسیهای ما نشان میدهد که در دو دوره ، روزنامهنگاران و اصحاب رسانهها با گستردگی بیشتری، مسایل مربوط به فقر، تبعیض نژادی و ناعدالتی را پوشش دادهاند. مورد اول به ناآرامیهای شهر لوسآنجلس در سال ۱۹۹۲ میلادی و مورد دوم نیز به ویرانی نیواورلئان در پی وقوع توفان کاترینا باز میگردد.
همه ما به یاد داریم که پس از کاترینا ، موجی از اخبار و گزارشهای مختلف در مورد فقر در رسانههای ما انتشار یافت. بر اساس گزارش آقای تیندال ، سهم این گزارشها در این دوره از ۵/۲ ثانیه در هر شب به ۴ ثانیه افزایش یافته است.به بیان دیگر این پوشش اندک به معنای رشد سهم اخبار مربوط به فقر از ۲ دهم درصد به ۳دهم درصد در بخشهای خبری ۲۲ دقیقهای رسانههای ماست.
یکی دیگر از پژوهشهای موسسه ما نشان میدهد که ظرف ۳ سال یعنی از ۱۱سپتامبر سال ۲۰۰۳ میلادی تا ۳۰ آگوست سال ۲۰۰۶ میلادی، شبکههای خبری اصلی و پیشگام دنیا نظیر ABC- CBS- NBC فقط ۵۸ گزارش خبری در مورد فقر در این دوره طولانی، پخش نمودهاند. اما چرا چنین پوشش اندکی وجود دارد؟ مطمئنا یکی از پاسخها این است که ژورنالیسم نیز نظیر داستانها، علاقمند است که پایانی خوش داشته باشد .اغلب روزنامهنگاران و مدیران شبکههای تلویزیونی ، فقر را به عنوان یک واقعیت ناراحتکننده و غیرقابل تحمل میبینند که قابل درمان نیست و نباید در رسانهها مورد توجه جدی قرار گیرد.
البته دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که بر اساس آن معتقدند دولتها نه مسئول ایجاد فقر هستند و نه قادر به حل این معضل میباشد. ولی اگر این جمله صحیح باشد به این معنا نخواهد بود که فقرا خود عامل ایجاد شرایط میباشند؟ البته شاید یکی از دلایل پیدایش شرایط کنونی را باید این حقیقت دانست که صاحبان رسانهها به داستانهایی با موضوع فقر علاقهای ندارند، چرا که این موضوعات با فرهنگ تجاری حاکم بر رسانه، متضاد میباشد. آقای هووارد کورتز خبرنگار واشنگتن پست در گفتگویی چنین میگوید: پوشش خبری رسانهها، معمولا به دنبال اظهارات آدمهای سیاسی میباشد ،لذا آنها معمولا مطالبی را که نمیتوانند آنها را حل نمایند نادیده میگیرند.
وی میافزاید : ابعاد فاجعه کاترینا چنان گسترده بود که رسانهها با دست کشیدن از موضوعاتی نظیر نژاد و مهاجرت ، به ابعاد مختلف فقر ساکنان نئواورلئان پرداختند. چرا که ما شاهد یک اتفاق رسانهای بزرگ و غیرمعمول بودیم. البته آقای کورتز تمایلی ندارد که به دلیل غیرعادی بودن این وضعیت بپردازد. البته وی در مورد یکی از معدود برنامههایی که از شبکه ایبیسی در مورد جوانان فقیر نیوجرسی پخش شده معتقد است که این موضوع سالها بود که از سوی رسانههای ما نادیده گرفته شده بود.به علاوه طرح چنین موضوعاتی باعث دلزدگی مخاطبان و نارضایتی صاحبان تبلیغات تجاری از شبکه میگردد.
در این شرایط چنین به نظر میرسد که رسانهها نیز تعامل دارند که چنین وانمود کنند که چنین برنامههایی فاقد مخاطب بوده و البته راهی هم برای نجات این کودکان وجود ندارد. البته مطمئنا اظهارات کورتز نشانگر واقعیتهای هشدار دهنده و غمانگیز در مورد کسب وکار اخبار تلویزیونی رسانههای ماست.
چرا که آنان تلاش میکنند با نادیده انگاری مساله فقر ، به برنامههای شبکه خود طعمی شیرین بخشنند. و در پایان نباید این امر تعجبآور باشد که اخبار تولید شده توسط ابر شرکتهای قدرتمند، ارتباط نزدیکی با سایر ابرشرکتهای قدرتمند و موسسات دولتی دارد. لذا آنان برنامههایی با ظاهری خوب و مناسب به بیننده ارایه میکنند. باچند استثناء تمایل دارد که مسولیت این مشکلات اجتماعی را از دوش تصمیمگیران قدرتمند جامعه، بردارد. لذا همه بار این مشکلات بر شانههای ضعیفترین وناتوانترین بخشهای جامعه، یعنی فقیران ، رنگینپوستان و در نهایت مهاجران خواهد افتاد.
اخبار تلویزیونهای ما که بادیدگاهی تجاری انتشار مییابد، بر این فرض استوار است که اخبار و تحلیلهای مرتبط با فقر، برای مخاطب جذابیت ندارد و امریکاییها هم نسبت به فهم ریشههای بیعدالتیهای موجود بیعلاقه هستند.
اما این فرضیات ارتباط با واقعیت ندارند، چرا که در پژوهش صورت گرفته دانشگاه سیراکوس(۲۰۰۶ میلادی) چنین نتیجه گرفته شده که بیش از ۸۰ درصد امریکاییها از ناعدالتی درآمدی به عنوان "مشکلجدی" و یا یک "مشکل موجود در جامعه" نام برده اند. لذا نادیدهانگاری این موضوع به معنای حذف بخش بزرگی از امریکاییهای فاقد قدرت از عرصه جامعه خواهد بود
استیو رندال
منبع : صنایع نیوز
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران دولت حجاب رئیس جمهور پاکستان گشت ارشاد رئیسی دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی کارگران رهبر انقلاب سریلانکا
سیل سلامت قتل کنکور تهران سردار رادان سازمان سنجش آتش سوزی شهرداری تهران پلیس اصفهان زنان
قیمت دلار دلار سایپا خودرو قیمت خودرو تورم قیمت طلا بازار خودرو ارز مسکن بانک مرکزی ایران خودرو
کیومرث پوراحمد خودکشی تلویزیون سینمای ایران فیلم ترانه علیدوستی سریال گردشگری موسیقی مهران مدیری کتاب
اینترنت کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه روسیه چین حماس طالبان اوکراین ایالات متحده آمریکا طوفان الاقصی
فوتبال پرسپولیس جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال بازی تراکتور بارسلونا باشگاه پرسپولیس تیم ملی فوتسال ایران لیگ برتر انگلیس
هوش مصنوعی سامسونگ گوگل الماس همراه اول ناسا فیلترینگ
سازمان غذا و دارو مالاریا کاهش وزن آلزایمر زوال عقل