یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


لطفا فاتحه ای برای جامعه شبکه ای ایران قرائت بفرمایید!


لطفا فاتحه ای برای جامعه شبکه ای ایران قرائت بفرمایید!
اساتید ما به دو دسته تقسیم می شوند
۱) اساتیدی که در عصر تیر و کمان[ شما چاپ بخوانید] زندگی می کنند و هنوز وارد عصر اطلاعات نشده اند .
۲) اساتیدی که به ظاهر وارد عصر اطلاعات شده اند. این گروه نیز به دو دسته فرعی تقسیم می شوند
الف) اساتیدی که در خبر نویسی، سبک خبری، نوع نگارش و ... سایبر گیر کرده اند
ب) عده ای که داد جامعه اطلاعاتی می زنندو در دولت پیشین با رایزنی دانشگاه علامعه طباطبایی و وزارت پست و مخابرات گذشته [ وزارت ارتباطات و فن آوری اطلاعات کنونی] پژوهشکده جامعه اطلاعاتی ایران IranWSIS را راه اندازی کردند. این پژوهشکده در ظاهر وظیفه اش تولی و ترویج علمی جامعه اطلاعاتی در ایران است و سالانه بودجه ای نیز برای شرکت در سمینارهاو اجلاس ها به آن اختصاص داده می شود . البته نتیجه همه این سالها انتشار دو کتاب از آقای دکتر معتمد نژاد است که جلد اول بیشتر شبیه خاطرات است و جلد دوم نیز « اندیشه های بنیادی، دیدگاه های انتقادی و چشم انداز های جهانی است» .
مشخص نیست در جامعه ای که هنوز جامعه اطلاعاتی و شبکه ای معنا پیدا نکرده است صحبت از انتقاد! کنترل اینترنت در جهان توسط امریکا و اروپا ! تجاوز به حریم خصوصی! ابزار کنترل دولتها بر شهروندان!و ... چه مفهومی دارد؟؟؟ آیا این اساتید محترم در آن پژوهشکده کذایی نباید الگویی برای جامعه ایران طراحی و تدوین نمایند تا جامعه ایران سریع تر وارد عرصه جامعه شبکه ای شود ؟؟؟ حال که الگو طراحی نشده پس بهتر نیست عوامل اختلال جامعه شبکه ای ،ایران برای شهروندان ایرانی بازگو شود تا حد اقل از این طریق کمکی به جامعه شبکه ای شده باشد.
با این مقدمه « منتقد » امکان طراحی الگو ی ترویج و توسعه جامعه شبکه ای در وبلاگ کنونی را ندارد لذا به رویکرد دوم که همانا افشا گری در خصوص عوامل اختلالی است پرداخته که در تاریخ ۱۰/ ۳/۱۳۸۵ صحبتهای آقای ریاضی معاون فن آوری اطلاعات وزارت « ارتباطات و فن آوری اطلاعات» در خصوص انحصار دولتی ، اینترنت ملی، پایین نیامدن هزینه اینتر نت، فیلترینگ و ... نقد شد. اما بار دیگر همان تفکرات مخرب و غیر علمی از زبان آقای حجت الاسلام حمید شهریاری دبیر شورای عالی اطلاع رسانی در روزنامه شرق چاپ شده است که در ادامه به نقد آن پرداخته می شود.
آقای شهریاری دکترای خود را در رشته فلسفه تطبیقی از دانشگاه قم اخذ کرده است!!! از همین جا فاتحه ای برای جامعه شبکه ای بخوانید! آیا در کشور ایران قحط الرجال است که متخصص فلسفه جایگزین دکترای مدیریت IT شود؟؟؟ رشته صد در صد علمی ارتباطات کجا و رشته مغایر آن یعنی فلسفه کجا! نتیجه آن می شود که در ذیل می آید.
« س: ورود شما به دبیرخانه شورای عالی اطلاع رسانی همراه با ارائه طرحی تحت عنوان «تسما» بود که دربرگیرنده رئوسی متفاوت با طرح هایی بود که در گذشته در دبیرخانه شورای عالی اطلاع رسانی دنبال می شد. ممکن است هدف تان را از ارائه این طرح تشریح کنید؟ ج : طرح تسما در حقیقت قصد تولید محتوا دارد.» مسئول ناشی ما نمی داند که وظیفه تولید متن [ نه محتوا ] ۱- حاکمیت ۲- سازمانها ۳- شهروندان است و یک بخش کوچک از حاکمیت توان تولید متن یا همان محتوا برای همگان را ندارد. اما منظور از محتوا از دید آقای شهریاری چیست؟ « در جلسه ای که در تاریخ ۲۱/۴/۸۴ در شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد، اساسنامه دبیرخانه شورای عالی اطلاع رسانی اصلاح شد و به دنبال آن سیاستگزاری این دبیرخانه بر فعالیت های فرهنگی، اجتماعی، دینی و اخلاقی متمرکز شد. این چهار محور را «تسما» پوشش خواهد داد. » نظر این مقدار تنگ و محدود نشان از عدم اشراف ایشان به جامعه شبکه ای است که انتظاری این قدر کوچک از فن آوری به این بزرگی را دارد . مانند آن می ماند که فردی برای رفتن به محل کار خود بجای خرید اتومبیل یک قطار بخرد ! این مثال همان قدر دور از تصور است که طرح تسما پیشنهاد شده.
نکته دیگر و البته تاسف آور استفاده از واژه « سازمان های مدنی » بجای سازمانهای دولتی است که معلوم نیست این واژه سازی برای گرفتن زهر انحصارات دولتی است که خواسته شده با این عمل عکس العمل منفی ایجاد نشود و یا آقای شهریاری معنای سازمانهای مدنی را فهم نکرده اند.
« وظیفه ای که شورای عالی اطلاع رسانی دارد راه اندازی دولت الکترونیک نیست » هرچند ایشان این وظیفه را به شورای سیاست گذاری محول کرده اند. اما این همه سال زمان و بودجه که تا بحال صرف شده تکلیفش چیست؟؟؟ و آیا شورای عالی اطلاع رسانی امکانات و تسهیلات خود را در اختیار شورای سیاست گذاری قرار داده و یا آنها را تصاحب کرده و فقط از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرده است؟
عبارت « البته در هیچ کجای دنیا نامه و مکاتبات الکترونیک رسمیت ندارد و در سطحی پایین تر از نامه های مکتوب است. چون نامه مکتوب ثبت می شود و ممهور به مهر است » نشان از عدم آگاهی آقای شهریاری از جامعه کنونی جهانی است و جالب است با عینک عوامانه ایرانی به ارزیابی و قضاوت در خصوص فن آوری جهانی پرداخته اند . در صورتی که امروزه ارتباط الکترونیک و اینترنتی در سطح جهان حرف اول را می زند.
« طراحی سیستم عامل ملی » همچون شبکه اینترنت ملی است که تصور نمی شود بتوان آینده موفقی برای آن در نظر گرفت و برای شبیه سازی می توان ایمیل های سایتها را با ایمیل یاهو مقایسه کرد که ایمیل مجانی یاهو چه میزان امکانات بیشتری از ایمیل های پولی وطنی دارد و در ثانی با کدام متخصصین این عمل دارد انجام می شود؟
نتیجه اینکه دولت فقط باید تسهیلات لازم برای بخش خصوصی را مهیا نماید تا انها بتوانند جامعه را به چشم انداز ۲۰ ساله برسانند. دولتی بودن اولین مشکل است که اقای رضایی و دوستانش آن را تشدید کرده اند و ورود به تولید محتوا برای جامعه شبکه ای بجای ایجاد زیر ساختارهای جامعه شبکه ای مشکل بعدی و غیر قابل بخشش و در عین حال جبران ناپذیر است که آقای حجت الاسلام حمید شهریاری دبیر شورای عالی اطلاع رسانی و همفکرانش آن را ایجاد کرده اند. ضروری است با توجه به علمی بودن قضیه و غیر سیاسی بودن آن ؛ اساتید محترم ارتباطات عکس العمل لازم را نشان دهند.
http://montaghed.blogfa.com/