یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


انسان شناسی سیبرنتیک


انسان شناسی سیبرنتیک
تردیدی نیست که در هر جا که مقوله های مرتبط با اجتماع، فرهنگ و هویت توسط کنشگرانی فعال سازمان دهی شوند نگاه پرسشگر انسان شناسان نیز حاضر خواهد بود. به همین دلیل نیز اینترنت بواسطه ویژگی های اطلاعاتی/ارتباطی خود بویژه با پیدایش گفتمان های جهانی شدن، عصر اطلاعات و جامعه اطلاعاتی به موضوعی بسیار مهم در انسان شناسی تبدیل گشته است و پیدایش شاخه ای جدید و فعال در رشته انسان شناسی تحت عنوان انسان شناسی سیبرنتیک (یا انسان شناسی مجازی Virtual Anthropology) که بر مطالعه فرایندهای اجتماعی/فرهنگی برخاسته از ارتباطات اینترنتی تمرکز یافته بر این حقیقت صحه می نهد.
انسان شناسی بواسطه ارتباط تنگاتنگ آن با پیچیدگی های اجتماعات بشری رشته ای دشوار است و انتظار می رود این دشواری به جهاتی در مواجهه با پیچیدگی های اینترنت، این پدیده نوین جهان گستر که از بدو پیدایش به مباحث و رویکردهای مختلفی دامن زده است، افزایش یابد. نوشته حاضر تلاشی است در جهت معرفی اجمالی انسان شناسی سیبرنتیک و شماری از مشکلات و مسائل روش شناختی و نظری مرتبط با آن. لازم به ذکر است که این حیطه در مقایسه با کشورهای توسعه یافته که پیش از ما با پدیده اینترنت آشنا گشته اند، هنوز در ایران حوزه مطالعاتی بسیار جدیدی به شمار می رود و نیازمند معرفی و توجه بیشتر است، بویژه از آن جهت که ممکن است اینترنت هنوز در نظر عده ای بطور جدی در زمره فضاهای اجتماعی/فرهنگی قابل مطالعه پذیرفته نشده باشد.
● تعریف انسان شناسی سیبرنتیک
انسان شناسی سیبرنتیک به معنای نوعی از انسان شناسی نیست که صرفا با استفاده از فناوری اینترنت به روز شده باشد، بلکه در گسترده ترین معنای خود شاخه ای از انسان شناسی فرهنگی/ اجتماعی است که بر مبنای ارتباط متقابل میان انسان و فضای سیبرنتیک/مجازی شکل گرفته و در تلاش درک رویدادهای اجتماعی/ فرهنگی موجود در این فضا است. بطور کلی بررسی و تحلیل مشارکت گسترده افراد در اینترنت چه به صورت انفرادی و چه در قالب انواع گروه های ملی، قومی، فراملی، جنبش های اجتماعی/فرهنگی/سیاسی و غیره در حیطه انسان شناسی سیبرنتیک قرار می گیرد.
ارتباط انسان شناسی با اینترنت می تواند در سه بخش مختلف و در عین حال متداخل طبقه بندی گردد: الف)دسترسی به اطلاعات و یا قرار دادن اطلاعات بر اینترنت، ارتباط آنلاین با همکاران و دوستان،... و هرگونه فعالیتی از این دست به منزله یک کاربر اینترنتی، ب)تفسیر و تحلیل انسان شناختی پیامدهای ورود فناوری اینترنت به درون اجتماعات و گروه های خاص در میدان تحقیق فیزیکی، ج)در نظر گرفتن اینترنت به منزله میدان تحقیق به منظور تفسیر و تحلیل رویدادهای اجتماعی/فرهنگی ایجاد شده در فضای تعاملی مجازی.
از این منظر اینترنت هم به عنوان یک ابزار جدید پژوهشی مورد توجه فراوان انسان شناسان قرار گرفته است و هم به عنوان یک موقعیت اجتماعی نوین که موضوعاتی تازه برای فعالیت های انسان شناختی فراهم ساخته است.
یکی از پرسش های افرادی که با ماهیت اینترنت نا آشنا هستند ممکن است این باشد که فضای سیبرنتیک/مجازی در کجا قرار دارد؟ با اتکاء به مادیت فیزیکی و موجودیت های محصور شده در ظرف مکان و زمان چنین پرسشی منطقی بنظر می رسد، و بهرصورت پاسخ این خواهد بود که فضای سیبرنتیک در هیچ مکان فیزیکی خاصی قرار نگرفته است. این پاسخ ممکن است برای افرادی که از نگرشی سنتی تر به پژوهش میدانی برخوردارند به منزله غیرممکن بودن مطالعه اجتماعی در اینترنت باشد چرا که پژوهشگر با جامعه مورد مطالعه خود در یک مکان فیزیکی قرار ندارد. اما باید توجه داشت که چنین رویکردی واقعا می تواند نقش مهم و ثمربخش انسان شناسان را در ادراک یکی از گسترده ترین و پر رشدترین حیطه های پژوهش اجتماعی یعنی جهان مجازی تضعیف نماید. درست است که در انسان شناسی سیبرنتیک ممکن است شماری از انتظارات، پیش بینی ها و تعاریف جا افتاده پیشین تا حدی کارایی خود را به لحاظ عملی و نظری از دست دهند، ولی این امر به معنای رها ساختن این صورتبندی جدید اجتماعی نیست. با توجه به نفوذ روزافزون اینترنت در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره، فعالیت انسان شناسان و سایر دست اندرکاران علوم اجتماعی در این زمینه ضرورت تام دارد.
● ابعاد مختلف پژوهش انسان شناختی در اینترنت
اینترنت را می توان آخرین مرحله پیشرفت فناورانه بشر به لحاظ ارتباطی/اطلاعاتی در جهان معاصر به شمار آورد و به همین ترتیب نیز مطالعه اجتماعی در این حوزه بویژه در کشورهایی همچون کشور ما هنوز مراحل اولیه خود را سپری می کند و طبیعتا تجربه هرچه بیشتر در این زمینه بر اعتبار و دقت کارهای پژوهشی مربوطه خواهد افزود. اگرچه شماری از مراحل پژوهش انسان شناختی بواسطه اینترنت ساده تر شده و حتی توسعه یافته اند، باید توجه داشت که در این حیطه نه تنها با میدانی متفاوت از میدان های تحقیق کلاسیک انسان شناسی مواجهیم، بلکه همانگونه که ذکر گردید تعدادی از مفاهیم و مولفه های جا افتاده پیشین نیز به نوعی در آن دچار تحول گشته اند. پژوهشگرانی که در این حیطه آغاز به کار می نمایند ممکن است با پرسش های متعددی مواجه گردند که برخی از مهم ترین آنها عبارتند از اینکه آیا اساسا ارتباطات آنلاین را می توان به منزله یک تعامل اجتماعی واقعی در نظر گرفت؟ تمایز میان امر «واقعی» و امر «مجازی» تا چه اندازه است و آیا هویت ها و تعاملات اجتماعی موجود در اینترنت مجازی اند یا واقعی؟
از دید «ژلنیوسکی» اغلب چنین بنظر می رسد که در فضای مجازی اشتیاقی آشکار برای پشت سر نهادن جسم و رها ساختن خویشتن از هویت های ثابتی همچون جنسیت، نژاد، قومیت و غیره به منظور ورود به فضای آزاد تخیل وجود دارد، فضایی که در آن برای هر کس این امکان وجود دارد تا درباره اینکه چه کسی و چگونه باشد دست به انتخاب بزند (ژلنیوسکی Jeleniewski در آلزولا رومرو Alzola Romero، ۲۰۰۳). «هاین» (Hine) نیز که انسان شناسی باتجربه در زمینه مطالعات سیبرنتیکی است و در آثار خود به تفصیل به بحث درباره ویژگی ها و قابلیت های روش شناختی در اینترنت پرداخته است، معتقد است که پژوهشگران اینترنتی می بایست به کمرنگ شدن مرزهای ایجاد شده بین «واقعی» و «مجازی» کمک کنند (هاین، ۲۰۰۵). کتی وارد (Katy Ward) نیز به متمایز دانستن «زندگی واقعی» و «زندگی مجازی» از یکدیگر انتقاد کرده میگوید قلمروهای فیزیکی و مجازی در فضاهای ترکیبی مادی-غیرمادی، فضاهایی که نه می توان آن ها را صرفا فیزیکی دانست و نه صرفا مجازی، به شکلی تفکیک ناپذیر درمی آیند و انسان شناسی سیبرنتیک با چنین فضایی سر و کار دارد (وارد، در آپریچارد Uprichard، ۲۰۰۴).
به زعم نگارنده نخستین گام در مطالعات اجتماعی/فرهنگی بر اینترنت رسیدن به این باور است که کنشگران اینترنتی، کنش ها و رفتارهای آنان دارای اهمیتی معنادار هستند و فرایندهای اجتماعی/فرهنگی حیطه مجازی اموری تخیلی نیستند که فاقد مبنایی در جهان فیزیکی باشند، بلکه اغلب از جهان فیزیکی تاثیر گرفته و متقابلا قادر به تاثیرگذاری بر آن هستند. در واقع کامپیوترهای شخصی و اینترنت به تنهایی و به خودی خود معنایی ندارند و این عامل انسانی است که ارتباط اجتماعی را در شکل های مختلف آن، و در نتیجه اهمیت قابل ملاحظه کامپیوتر و اینترنت را در مناسبات بشری بنا می نهد.
در ارتباطات اینترنتی، اگر نگوییم همواره، در اغلب موارد این یک انسان واقعی است که پیامی را تولید و ارسال می کند و یک انسان واقعی دیگر است که آن را دریافت کرده و پاسخ می دهد. «شفیلد» (Schefield) تعامل بشری را در اجتماعات مجازی بازتولید و تکرار دقیق روابط اجتماعی موجود در واقعیت فیزیکی می داند، و «وارنر»(Warner) نیز به همین ترتیب معتقد است که آنچه که بواسطه این فناوری جدید اتفاق می افتد بازتابی از یک واقعیت اجتماعی است، بازتابی از واقعیت جهان فیزیکی که این رسانه نوین خود برخاسته از آن است (شفیلد و وارنر در آلزولا رومرو، ۲۰۰۳ (.
به هرتقدیر وارد شدن به پژوهش میدانی در فضای سیبرنتیک علاوه بر جذابیت فراوان آن، مزیت هایی نیز برای انسان شناس به همراه دارد زیرا در آن بسیاری از محدودیت های مکانی و زمانی کار میدانی فیزیکی حذف شده اند، و با دسترسی به یک کامپیوتر و یک اتصال اینترنتی می توان کار تحقیق را کمابیش در هر مکان و زمانی دنبال نمود. در واقع میدان تحقیق در انسان شناسی سیبرنتیک بطور قابل توجهی بواسطه جابجایی از یک موقعیت فیزیکی مشخص به یک صفحه نمایش کامپیوتری و گروهی از کنشگران حاضر در آن که به لحاظ جغرافیایی در سراسر جهان پراکنده اند دگرگون شده است. با استناد به هاین موضوع مورد مطالعه انسان شناسان در حیطه اینترنت بیش از آنکه بر مکان و محدوده فیزیکی به عنوان اصل سازمان دهی کننده پژوهش متمرکز باشد، بر محوریت مقوله رو به رشد «ارتباط» تکیه دارد (هاین،۲۰۰۵). پوستر (Poster) نیز کمابیش در راستای همین تعریف معتقد است که فضای مجازی ساکنان خود را به لحاظ ارتباطی انسجام و معنا می بخشد و نه به لحاظ جغرافیایی (پوستر در دیامانداکی،۲۰۰۱).
● مشکلات پژوهش در انسان شناسی سیبرنتیک
صرفنظر از مزیت های مذکور، پژوهش اجتماعی بر اینترنت با مشکلات متعددی همراه است. یکی از این مشکلات چالش فضای سیبرنتیک با ادراکات سنتی ما نسبت به مفاهیمی چون زمان و مکان است. در واقع اینترنت با ایجاد شبکه های بسیار متداخل جهان گستر به پیدایش ترکیبات زمانی-مکانی جدید و در نتیجه به دگرگون ساختن احساس ما نسبت به زمان و مکان منجر شده است.
مردمانی که از سراسر جهان به شکل های مختلف در اینترنت مشارکت می جویند به لحاظ فیزیکی در مکان های جغرافیایی و حتی فصل های مختلفی از سال قرار دارند حال آنکه آن ها در اینترنت در یک فضای مجازی منفرد و یک زمان منفرد با یکدیگر سهیم اند. مواجهه پژوهشگر با گستره ای اجتماعی که فراتر از چارچوب های فیزیکی و خطی مکان و زمان قرار گرفته است می تواند بر نگرانی های وی درباره چگونگی انجام پژوهش و نتایج حاصل از آن بیفزاید. بنابراین بازتعریف این مفاهیم مهم و به عبارت دقیق تر درک این نکته که در فضای سیبرنتیک زمان و مکان به نوعی با قواعد خاص خود تعریف می گردند به استفاده هرچه بهتر از امکانات فضای مجازی و موفقیت هرچه بیشتر پژوهشگر در چنین پژوهش هایی کمک می نماید.
از سوی دیگر گاه چنین بنظر می رسد که در جهان مجازی ایده های پست مدرن مرتبط با تمرکززدایی و عینیت زدایی تا حد زیادی تحقق یافته اند زیرا به سادگی نمی توان به موقعیتی دست یافت که در آن پژوهشگر قادر به اعمال کنترلی همه جانبه بر کار خود باشد، و حتی هنگامی که وی کار را بر پایه طبقه بندی هایی از پیش تعریف شده بنا نهاده است می بایست در هر لحظه آمادگی منحرف شدن از مسیر انتخاب شده اولیه را داشته باشد زیرا فضای مجازی همواره آکنده از رخدادها و تجلیات جدید و غیرمنتظره است. شاید بهتر باشد که انسان شناسان به منظور دستیابی به نتایج بهتر نخست شیوه ورود و مشارکت در فضای مجازی را بیاموزند، و حتی تا حدی فرایند اجتماعی شدن را در این محیط که کمابیش از قواعد، مفاهیم، هنجارها و معیارهایی مختص به خود برخوردار است، تجربه کنند.
این در حالی است که مطالعه اینترنتی نیز همچون هر پژوهش اجتماعی دیگر مستلزم توجه جدی به سه مقوله عمده تحقیق یعنی روش شناسی، چارچوب نظری و اصول اخلاقی با در نظر گرفتن این نکته است که موارد مزبور به دشواری از یکدیگر قابل تفکیکند (توجه به اصول اخلاقی در انتخاب چارچوب نظری و روش تحقیق اهمیت فراوان دارد). بنابراین این پرسش مطرح می گردد که آیا می توان با اتکاء به چارچوب های روش شناختی و نظری پیشین فضای مجازی را مورد مطالعه قرار داد یا حرکت صحیح در این مسیر جدید مستلزم ابتکارات و ابداعاتی است؟ یقینا انتخاب روش تحقیق و چارچوب نظری مناسب در پژوهش های عادی انسان شناسی نیز به سادگی صورت نمی پذیرد، ولی همانگونه که پیش از این ذکر گردید بواسطه تفاوت پژوهش اینترنتی با پروژه های معمولی انسان شناختی لزوما نمی بایست انتظار داشت که چارچوب های روش شناختی و نظری آزموده شده و بکارگرفته شده در جهان فیزیکی در حیطه اینترنت نیز به همان ترتیب قابل استفاده باشند، و از این رو انتظار می رود که پژوهشگران در این زمینه نیز با دشواری بیشتری مواجه گردند.
مشکل دیگر ناشی از تراکم قابل توجه اطلاعات در اینترنت است. هرچند این امر امکان دسترسی بالقوه پژوهشگر را به اطلاعات مورد نیاز افزایش می دهد، ولی باید توجه داشت که انتخاب نمونه های مرتبط یا معتبر از میان چنین انبوهه عظیمی واقعا مساله بزرگی است. به هر صورت یک روش شناسی و چارچوب نظری به دقت انتخاب شده می تواند از دشواری های مرحله گردآوری داده ها بکاهد.
از سوی دیگر بدون در دست داشتن اطلاعاتی در مورد جامعه مورد مطالعه در اینترنت، شیوه ها، دلایل و اهداف استفاده آنان از اینترنت به دشواری می توان به تفسیر و تحلیلی مناسب از فرایندهای اجتماعی/فرهنگی موجود در فضای مجازی دست یافت، اما این امر نیز در اینترنت به سادگی امکان پذیر نیست. مثلا در چت روم ها تعامل اینترنتی غالبا محدود به استفاده از نوشتار و صورتکهایی است که هرچند بیانگر شماری از احساسات هستند ولی حتی به اندازه نشانه های غیرکلامی موجود در ارتباط چهره به چهره موثر نیستند. در واقع برخلاف اجتماعات فیزیکی که عضویت در آن ها امری ملموس و مشهود به شمار می رود، در اجتماعات اینترنتی افراد تا حد زیادی برای یکدیگر ناشناخته و مبهم باقی می مانند که این امر می تواند به هرچه محدودتر گشتن آگاهی پژوهشگر از لایه های پنهان تعامل اینترنتی بیانجامد.
همچنین در کشورهایی که در آن ها بنا به دلایل و الزامات مختلف مسدودسازی و فیلترینگ پایگاه های اینترنتی در سطح وسیعی صورت می گیرد، دسترسی به بخش مهمی از اطلاعات بالقوه در برخی زمینه های خاص برای پژوهشگران هرچند ممکن است غیرممکن نباشد، ولی با صرف وقت، هزینه و دشواری مضاعف همراه می گردد. در مجموع موارد مذکور گویای تمامی مشکلات ممکن در روند پژوهش اینترنتی نیستند و موارد دیگری نیز وجود دارند که در این نوشته کوتاه امکان پرداختن به آن ها نیست.
● روش شناسی و چارچوب نظری در انسان شناسی سیبرنتیک
اینترنت حوزه ای جدید است که پژوهشگران کماکان در حال یادگیری چگونگی کار کردن در آن و اندیشیدن به روش های تحقیق قابل بکارگیری در آن هستند. ممکن است پرسیده شود که آیا اساسا می توان روش هایی چون مشاهده مشارکتی، مصاحبه و یا روش های کمّی را به درون فضای مجازی منتقل ساخت؟ اصولا مفهوم این روش ها در ارتباط با اینترنت چیست و آیا این انتقال مستلزم تغییرات و بازبینی هایی در این روش ها است؟ صاحبنظرانی مانند هاین معتقدند که با ورود پژوهشگر به جهان اینترنت که کماکان هم به منزله یک فضای ارتباطی اجتماعی جهانی تازه است و هم به عنوان یک رسانه اطلاعاتی، روش شناسی پژوهش نیز ماهیتی تازه و ابداعی می یابد (هاین، ۲۰۰۵).
بطور کلی در پژوهش اینترنتی نیز می توان از دو روش اصلی سود جست: مشاهده مشارکتی یا مطالعه از نزدیک/درون و مطالعه از بیرون یا مطالعه مبتنی بر حفظ فاصله بیشتر از موضوع مورد مطالعه. پژوهشگری که روش مشاهده مشارکتی را در پیش می گیرد به عنوان کنشگری فعال سایر کنشگران اینترنتی را در چت روم ها و نظایر آن ها همراهی می نماید، و ضمن تجربه کردن فرایندهای ارتباطی مجازی به گردآوری اطلاعات لازم می پردازد. در روش دیگر پژوهشگر اغلب از طریق مشاهده تعامل اجتماعی افراد، ارزیابی و تحلیل محتوای منابعی همچون پیام ها، تصاویر، شناسه های کاربری (User ID)، صورتک های نمایش دهنده احساسات (Emoticons)، ایمیل ها و وب سایت ها اطلاعات مورد نیاز خود را گردآوری می نماید. به عنوان مثال در این روش نحوه عملکرد وب سایت ها، گردانندگان و مخاطبین آنها را مورد بررسی قرار می گیرند. بهرصورت امکان استفاده از هر دو روش بصورت تلفیقی و همزمان وجود دارد.
از سویی نیز حضور پنهان یا نسبتا پنهان پژوهشگر در اجتماعات مجازی بویژه در ارتباط با محیط هایی چون چت روم ها مساله اصول اخلاقی را مطرح می سازد زیرا هرچند احتمالا کنشگران اینترنتی زمانی که از حضور مشاهده گری پنهان آگاه نیستند آزادانه تر به تعامل می پردازند، ولی باید توجه داشت که ورای شناسه های کاربری قابل مشاهده بر صفحه کامپیوتر، این کنشگران افرادی بشری هستند که رعایت حیطه خصوصی و اصول اخلاقی در ارتباط با آن ها ضرورت دارد. از این دید احتمالا مشاهده مشارکتی که طی آن پژوهشگر بطور آشکار در ارتباطات اینترنتی حضور می یابد روشی بهتر خواهد بود بویژه بخاطر آنکه این روش در ادراک شکل های گوناگون نمایش هویت توسط کاربران اینترنتی و میزان و دلایل اهمیت این هویت/هویت ها برای آنان نقشی موثرتر ایفا می نماید.
معهذا این امر به معنای آن نیست که هر پژوهش انسان شناختی در اینترنت مستلزم مشارکت مستقیم و بی واسطه پژوهشگر در تمامی فرایندهای اجتماعی آن است، زیرا این شیوه نه تنها همیشه امکان پذیر نیست و بسته به موضوع مورد مطالعه کاربرد می یابد، بلکه در بسیاری موارد بواسطه نزدیکی بیش از حد پژوهشگر به جامعه مورد مطالعه ممکن است به پیدایش نقاط کوری بینجامد که نتایج پژوهش را منحرف سازند.
در واقع میزان مشارکت و ادغام پژوهشگر در جامعه مورد مطالعه در مباحث مربوط به روش شناسی در انسان شناسی سیبرنتیک مساله ای بحث برانگیز به شمار می رود، و صاحبنظران مختلف در این خصوص رویکردهای متفاوتی اتخاذ کرده اند.
«الیوت» (Elliot) بر روشی تاکید دارد که پژوهشگر در آن به منزله یک راوی بازتابنده عمل می کند (الیوت،۲۰۰۵). «بازتابندگی» حرکت به سوی نوعی نگرش پست مدرنیستی به مردم نگاری است که در آن «...پژوهشگر ضمن تشریح و توصیف موضوع، خود را نیز تشریح می کند و زندگینامه ای از خویش ارائه می دهد که در رابطه با موضوع قابل درک تر می گردد». (فکوهی، ۱۳۸۱: ۳۲۵) هاین نیز معتقد است که درانسانشناسی مجازی پژوهشگر می تواند با قرار گرفتن در موقعیتی بازتابنده تجربه ای موفق تر در دستیابی به اطلاعات داشته باشد (هاین، در آپریچارد). این روش به جهاتی ممکن است در مطالعه اجتماعات مجازی مثمرثمر باشد، ولی بنظر می رسد که تلفیق آن با سایر روش هایی که از نظام مندی بیشتری برخوردارند به نتایج معتبرتری می انجامد.
بطور کلی ممکن است هر بخش از پژوهش مستلزم روش شناسی مختص به خود و یا تلفیقی از روش های مختلف نظیر مشاهده مشارکتی، مصاحبه، تحلیل محتوا، بررسی آماری و غیره باشد. صاحبنظرانی چون هاین بر این عقیده اند که به منظور افزایش اعتبار نتایج حاصل از پژوهش اینترنتی بهتر است تحقیق آنلاین با تحقیق غیراینترنتی (آفلاین) ترکبب گردد (همان). این شیوه نیز حقیقتا مفید به نظر می رسد اما نه از آن جهت که نتایج پژوهش غیراینترنتی/آفلاین به منزله ابزاری برای اعتبارسنجی نتایج حاصل از پژوهش آنلاین بکار گرفته شوند، بلکه از آن جهت که کسب اطلاعات در زمینه ویژگی های غیراینترنتی یا به عبارتی خصوصیات واقعی کنشگران اینترنتی می تواند در مطالعه و تحلیل اجتماعات پیچیده مجازی مفید بوده و به نتایجی نسبتا کامل تر منجر گردد.
در زمینه چارچوب نظری متناسب با پژوهش های اینترنتی لازم به یادآوری است که اینترنت با میدان معمولی پژوهش های انسان شناختی متفاوت است و شماری از مفاهیم و مولفه های ارتباطی در اجتماعات مجازی برخاسته از آن دگرگون شده اند. امروزه در رشته های مختلف علوم انسانی و نه فقط انسان شناسی مباحث گوناگونی پیرامون بازاندیشی در زمینه دیدگاه های نظری مرتبط با مسائل مختلف اینترنت مطرح گشته اند.
به عنوان مثال در زمینه سیاست «جین راجرز» (Jayne Rodgers) در کتاب «Spatializing International Politics» که عمدتا بر تحلیل عملگرایی سیاسی در اینترنت تمرکز یافته است، می گوید که اندیشمندان می بایست در زمینه مسائل مربوط به نقش اینترنت در سیاست بین الملل به ایجاد دیدگاه های نظری جدیدی اقدام نمایند زیرا بویژه مفهوم «مکان» در اینترنت با آنچه که در تعاریف سیاسی پیشین مطرح شده است بسیار متفاوت است، و بنابراین چشم اندازهای مرسوم و سنتی ممکن است در مواجهه با اینترنت دچار کاستی گردند (راجرز، ۲۰۰۴). توجه به این امر در انسان شناسی نیز اهمیت دارد، و علاوه بر آن لازم است که تحول مفهومی «زمان» در اینترنت مد نظر قرار گیرد، بویژه در خصوص فرایندها و چالش های هویتی که بطور سنتی عامل «استمرار» در آن ها از اهمیت بالایی برخوردار است.
بطور کلی به زعم نگارنده اتخاذ رویکردی دو قطبی نسبت به مقوله های «واقعی» و «مجازی» نمی تواند به ایجاد دیدگاه نظری مناسبی در زمینه اینترنت بینجامد زیرا فضای مجازی علیرغم تمام ویژگی های منحصربفرد آن بواسطه مشارکت افراد بشری در آن از جهان فیزیکی جدایی ناپذیر است، و با نفوذ روزافزون اینترنت در زندگی روزمره انسان ها این امر بیش از پیش مشهود می گردد. بنابراین شاید بهتر باشد که با در نظر گرفتن سطحی از آمیختگی در این دو به دیدگاهی شکل داد که بتواند دو لایه از واقعیت یعنی واقعیت فیزیکی و واقعیت مجازی را بطور همزمان دربرگیرد. تاکید بر این امر به معنای آن نیست که هر پژوهش اینترنتی می بایست دارای بدیلی در جهان بیرونی باشد، بلکه تاکید بر این نکته است که پژوهش اجتماعی بر اینترنت به معنای مطالعه ارتباطات، کنش ها، اندیشه ها، آرمان ها، احساسات و باورهای افراد و گروه های زنده انسانی ای است که با حضور در مقابل کامپیوترهای خود به اجتماعات مجازی شکل می دهند.
● سخن آخر
اگرچه هنوز بخش قابل ملاحظه ای از مردم جهان به اینترنت دسترسی ندارند، نمی توان دیده بر این حقیقت پوشید که این فناوری با سرعتی روزافزون در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان مهم زندگی بشر امروزی است. اینترنت تاکنون تحولات چشمگیری در چگونگی دسترسی به اطلاعات، شیوه های برقراری ارتباط با دیگران و کار کردن، و همچنین در مفاهیم ریشه داری چون زمان، مکان و هویت پدید آورده است و منطقا انتظار می رود با گسترش دامنه استفاده از آن این تحولات نیز وسیع تر و عمیق تر گردند.
بهرتقدیر توجه فزاینده انسان شناسی به این پدیده حاکی از اهمیت آن در مناسبات اجتماعی/فرهنگی جهان نوین است و این در حالی است که پژوهش اینترنتی ممکن است حتی برای زبردست ترین انسان شناسان نیز بنا به دلایل متعددی که شماری از آن ها پیش از این ذکر گردید با دشواری هایی بویژه به هنگام مطالعه فرایندهای زنده ارتباطی در اجتماعات مجازی همراه باشد. فضای مجازی فضایی است جهان گستر، بسیار متنوع، پیچیده و آکنده از ارتباطات گوناگون و رفت و آمد بی شمار افرادی که در بسیاری از موارد هویت های واقعی خود را به دلایل گوناگون منجمله بخاطر رهایی از چارچوب های هویتی کمابیش گریزناپذیر جهان بیرونی در پس هویت/هویت های مجازی پنهان می دارند.
عدم ادراک صحیح این پیچیدگی، چند چهرگی و حتی تناقضات درونی اجتماعات مجازی ممکن است به انحراف مسیر پژوهش، سردرگمی پژوهشگر و نتیجه گیری ها و تعمیمات نادرست بینجامد. از آنجایی که نتایج پژوهش های اجتماعی می بایست به جهتی برای جامعه سودمند باشند، انجام مطالعاتی دقیق و نظام مند بر اینترنت می تواند ضمن معرفی اجتماعات مجازی به خودشان و دیگران، دستاوردی مهم تر داشته و در پاسخگویی به شماری از مسائل جهان بیرونی نیز مثمر ثمر باشد.
آذرنوش عیاری
فهرست منابع فارسی
- پرتی، ژ. پلتو. ۱۳۷۵. روش تحقیق در انسان شناسی. ترجمه محسن ثلاثی. تهران. انتشارات علمی. چاپ اول.
- دریفوس، هیوبرت. ۱۳۸۳. نگاهی فلسفی به اینترنت. ترجمه علی ملائکه. تهران. انتشارات گام نو. چاپ اول.
- روح الامینی، محمود. ۱۳۷۹. مبانی انسان شناسی (گرد شهر با چراغ). تهران. انتشارات عطار. چاپ نهم.
- فکوهی، ناصر ، ۱۳۸۱، تاریخ اندیشه و نظریه های انسان شناسی، تهران، نشر نی، چاپ اول.
- گل محمدی، احمد. ۱۳۸۱.جهانی شدن، فرهنگ، هویت. تهران. نشر نی. چاپ اول.
- هوور، ام. استوارت، و نات لاندبای. ۱۳۸۲. بازاندیشی درباره رسانه، دین و فرهنگ. ترجمه مسعود آریایی نیا. تهران. انتشارات سروش و مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامه ای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران. چاپ اول.
فهرست منابع چاپی و اینترنتی انگلیسی
- Alzola Remero, Aaron, Identity: Collectivity and the Self in IRC, ۲۰۰۳, Oxford, St. Peter’s College
- Choi, Junho H., Making a Global Community on the Net - Global Villages or Global Metroplis, ۲۰۰۰
- Diamanki, Katerina (Doctoral Candidate- University of Athens), The Politics of Identity in Cyberspace,۲۰۰۱
- Elliot, Jane. Using Narrative in Social Research: Qualitative and Quantitative Approaches, ۲۰۰۵, London, Sage.
- Greenhill, Anita, and Gordon Fletcher, The Social Construction of Electronic Space. Griffith University.?
- Greenhill, Anita, Virtually There: The Social Construction of Computer Mediated Identity.?
- Hine, Christine, Virtual Methods, Issues in Social Research on the Internet. ۲۰۰۵. Oxford. Berg Publishers Ltd.
- Johns D., Mark, and Shing-Ling Sarina Chen, G. Jon Hall, Online Social Research: Methods, Issues, and Ethics, ۲۰۰۴, New York, Peter Lang Publishers
- Rodgers, Jayne. Spatializing International Politics: Analysing activism on the Internet, ۲۰۰۳, USA & Canada, Routledge
- Uimonen, Paula, Cyberanthropology: The Global Expansion of the Internet. Stockholm University.?
- Uprichard, Emma, Method, Methodology and Pedagogy in SocialResearch, ۲۰۰۴, University of Durham
- Whine, Michael, A New Medium for Communication. ۲۰۰۰
- Xavier Inda, Jonathan, and, Renato Rosaldo. ۲۰۰۲. The Anthropology of Globalization. UK. Blackwell.
منبع : انسان شناسی و فرهنگ