سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

رابطه نظامیان و سیاست در لبنان


رابطه نظامیان و سیاست در لبنان
اگرچه سلیمان سومین نظامی است بعد از فؤاد شهاب وامیل لحود از میان افسران لبنانی در کرسی ریاست جمهوری می نشیند اما به دلیل شرایط حساس لبنان انتخاب این ژنرال بیش از هر زمان نگاه کنجکاو ناظران را به رابطه ارتش و سیاست دراین سرزمین معطوف کرده است. ارتش ۵۶ هزار نفری لبنان اگرچه استعداد ارتش های بزرگ کشورهایی مانند پاکستان و ترکیه را ندارد اما از جایگاه و اعتبار بالایی دراین کشور برخوردار است.
این مسئله در عملکرد ارتش لبنان حائز اهمیت است که دراین مدت از مداخله در عرصه سیاست امتناع ورزیده است و با آن که هر کدام از جناح ها به نوعی تلاش کرده اند تا این نظامیان جانب آنها را بگیرند اما ارتش همچنان مرز و فاصله خویش را با کشمکش های سیاسی حفظ کرده است، تاحدی که نقش نهاد نظامی در لبنان و حضور آن در بحران اخیر این کشور به عنوان سوپاپ اطمینانی برای جلوگیری از کشیده شدن به جنگ داخلی مطرح شد.
بر اساس نقش سنتی و قانونی که برای ارتش در بحران های داخلی لبنان تعریف شده ارتش در هر غائله و در هر منطقه آلوده سیاسی که وارد عمل می شود امنیت را کنترل و قانون را برقرار و از اموال عمومی و شخصی محافظت می کند. این تجربه را ارتش تحت فرماندهی سلیمان در بحران یک هفته ای بیروت با یاری حزب الله به انجام رساند.
همه ناظران عرب اقرار دارند که ارتش لبنان در مقایسه با شرایط سخت و دشوار هجده سال گذشته اقدامات مهمی انجام داده است. درست است که ارتش قوای نظامی بیش از شبه نظامیان در اختیار ندارد و بضاعت نظامی آن اجازه نمی دهد که کاری بیشتر از حد توان خود برای مهار کشمکش ها انجام دهد ولی همین گام ارزشمند است که وحدت خود را در این شرایط سخت حفظ کرده است.
مشکلاتی که دراین دو سال در ساختار امنیت داخلی لبنان بروز کرده است بیش از آن که از ضعف نهاد ارتش ناشی شده باشد ریشه در نظام سیاسی و اداره وضعیت ناامید کننده دولت در بیش از یک سال و نیم گذشته دارد که کشور را به این وضعیت رساند. میشل سلیمان در یکی از پیام هایش ریشه این معضل را بازگو می کند. با اشاره به کناره گیری ارتش لبنان در جنگ داخلی ۱۹۷۵ لبنان بین مسیحیان از یک سو و مسلمانان و فلسطینی ها از سوی دیگر، می گوید آن روز ارتش با این کار تقسیم و چنددسته شده و به مراکز نظامی خود پناه برد و شبه نظامیان هر دو طرف درگیر به افسران و نظامیان لبنانی اهانت کرده و آنها را به ذلت کشاندند و به سبب تقسیم شدن ارتش در آن زمان؛ وطن نیز تقسیم شد و از پیامدهای آن، معضلات زیادی درست شد که تاکنون حل نشده است. با این تجربه تلخ است که ژنرال میشل سلیمان فرمانده ارتش لبنان در پیام به افسران لبنانی آنها را به عبرت گرفتن از موضع ارتش این کشور در جنگ داخلی ۱۹۷۵ و باقی ماندن در سنگرهای خود و تقویت همبستگی و وحدت ارتش این کشور فرامی خواند.
به هرحال دراین فضا بهترین تدبیر این بود که نظامیان نقش فراجناحی ایفا کنند وبا بیرون ماندن از صحنه درگیریها اعتبار وسرمایه اعتماد عمومی خویش را ارزان در بازی های سیاسی خرج نکنند.
مسئله دیگری که در ساختار رابطه نظامیان وسیاسیون لبنان مهم است فرهنگ پرهیز از میلیتاریسم و نظامی گری است. این بر خلاف تصور بسیاری از افراد است که در مرور تاریخ لبنان چنین می پندارند که اسلحه جزیی از فرهنگ لبنان است. گرچه لبنان در بیش ازنیم قرن حیات خویش دستخوش جنگ ونزاع های داخلی بوده است و حتی امروز برای زمامداری سومین چهره نظامی آماده می شود اما هیچ گاه به حاکمیت فرهنگ نظامی گری تن نداده است. از نتایج این فرهنگ غیر میلیتاریستی است که افسران ارتش پس از ورود به دولت به معنای واقعی مشی غیر نظامی پیش می گیرند و امثال میشل سلیمان مانع از اختلاط مرز سیاست و نظامی گری می شوند.
در فضای به ظاهر آشفته لبنان امروز، همه نقش ها تعریف شده و حوزه های مختلف سیاست و امنیت از هم تفکیک یافته است تفکیک میان نقش نظامیان، رجال سیاسی و شبه نظامیان.
مصداق بارز این تفکیک نقش ها در حوادث اخیر بیروت مشاهده شد.
شبه نظامیان مقاومت با ارتش همکاری نزدیک داشتند و نواحی متصرف شده خود را در بیروت به نیروهای مسلح لبنان تحویل دادند.
برهمین اساس بحران جدی دولت سنیوره از نقطه ای شروع شد که سیاستمداران ۱۴ مارس هوس دخالت در امور نظامیان را پیدا کردند. هر دو تصمیمی که سنیوره علیه مقاومت گرفت از چارچوب اختیارات ارتش بود و آشکار شد که سیاسیون از حدود خویش تعدی کرده و وارد قلمرو اختیارات نظامیان شده اند. این مسئله در فضای ملتهب بیروت در قالب اختلاف سنیوره و سلیمان نمایان شد.
اقدام دولت دربرکناری وفیق شقیر، رئیس امنیت فرودگاه بیروت که موجب بروز بحران در آنجا شد اقدامی نبود که رئیس ارتش از آن حمایت کرده باشد. در عین حال دولت که شکست خود را در دستان مقاومت دید، در فرمان اولیه خود برای بستن شبکه مخابراتی مستقل حزب الله با وارد عمل کردن ارتش در این مناقشه، تعدیل بخشید.
با این وجود ژنرال سلیمان حتی در این مبارزه سعی کرد بی طرفی ارتش حفظ شود و سربازانش تنها با شلیک تیر هوایی سعی کردند پارتیزان های دو طرف را از یکدیگر جدا کنند و جانب هیچ طرفی را نگیرند.
البته تردیدی دراین نیست که فرماندهی ارتش در اتخاذ چنین موضعی دو مسئله را (یکی شیرین و دیگری تلخ) درنظر گرفت اول این که وی گزینه دولت و مخالفان آن برای ریاست جمهوری آینده است و مأموریت رفع اختلافات دوطرف و حرکت به سمت تشکیل کابینه جدید وحدت ملی را برعهده دارد. دوم به روشنی دریافت که در این غائله ترس از فروپاشی ارتش و امکان بروز جنگ داخلی وجود دارد.
محمد بخشنده
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید