پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

جنگ روانی‌ ادامه دیپلماسی تهاجمی‌


جنگ روانی‌ ادامه دیپلماسی تهاجمی‌
در دو دهه پس از جنگ جهانی دوم دکترین‌های جنگ روانی در مورد ماهیت، کاربرد و نقش آن در روابط بین‌المللی مدرن در آمریکا و اروپا به سوی اجماع نظر حرکت کردند.
به این ترتیب کارشناسان امور استراتژیک پذیرفتند که مفهوم اساسی جنگ روانی عبارت از تحریف و دست‌کاری عقاید و افکار عمومی ‌از طریق به کارگیری یک یا چند رسانه ارتباطی و به بیان دیگر ناتوان کردن دشمن برای عمل و عکس‌العمل است.
تاملی کوتاه در ماهیت وجودی جنگ روانی (پروپاگاندا) گویای این واقعیت است که جنگ روانی قسمتی از جنگ همه‌جانبه است که پیش از نبرد آغاز می‌شود و در حین و پس از آن ادامه می‌یابد؛ چرا که این نوع جنگ از قوانین و شیوه‌های جنگ عادی و حتی کلاسیک تبعیت نمی‌کند و برمبنای توصیفی که از صحنه نبرد یا سازماندهی عملیات جنگی ارائه می‌شود، قابل تعریف نیست.
استیفن کوهن، کارشناس امور امنیتی و نظامی، جنگ روانی را ترکیب بینابینی از جنگ‌های مدرن و کلاسیک با جنگ الکترونیک می‌داند که وجهه نرم‌افزاری بر بعد سخت‌افزاری آن برتری دارد.
● سناریو سازی، ابزار جنگ روانی علیه ایران‌
برای فراهم ساختن پروسه جنگ روانی ابتدا می‌بایست ملزومات آن را تدارک دید. هر چند آگاهان امور استراتژیک در نوع چینش الزامات یک پروژه جنگ روانی هم‌عقیده نیستند ولی بسیاری از آنها بر تمرکز رسانه‌ای و در کانون توجه قرار دادن جامعه هدف اجماع نظر دارند. بر این مبنا طراحی و اجرای سناریوهای خودنوشته برای جنجال‌سازی و غوغاسالاری نقطه ورود به فاز پیچیده پروپاگانداست.
بنا به اعتراف و اذعان بسیاری از محافل و مجامع سیاسی، خبری و امنیتی دنیا ایران سال‌هاست که از فاز دریچه این پروسه عبور کرده و عملاً زمانی به درازای ۳ دهه سناریوهای جنگ روانی به شکلی همزمان و با هدف تاثیرگذاری بر افکار عمومی‌ و حفظ بستر و فضای سنگین و مه‌آلود سیاسی بر جامعه ایران اعمال می‌شود.
شکل جهش یافته این پروسه سناریو سازی و اجرای نمایش نامه‌های جنگ روانی پس از صدور قطعنامه ۱۸۰۳ شورای امنیت سازمان ملل علیه فعالیت هسته‌ای ایران و قطع مذاکرات هسته‌ای با استناد به فصل ۷ بند ۳۹ تا ۴۱ منشور شورای امنیت و موجه جلوه دادن عملیات احتمالی نظامی ‌علیه ایران عملاً وارد مرحله جدیدی شده است.
نگه داشتن شمشیر داموکلس شورای امنیت بر سر پرونده هسته‌ای از یک سو و سوی دیگر تحریک اسرائیل و ایجاد اشتیاق کاذب برای حمله به ایران نشان از ورود کاخ سفید به دور دیگری از جنگ روانی دارد. مرحله‌ای که به نظر می‌رسد تا نوامبر سال جاری و پایان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به درازا خواهد کشید.
در ابتدای این فاز مانور ۵ روزه ارتش اسرائیل با همکاری یگان‌هایی از ارتش آمریکا که بیشتر با هدف مقابله با موشک‌های بالستیک و دوربرد و سلاح‌های شیمیایی و چگونگی برخورد با قربانیان و خسارت‌های یک جنگ احتمالی صورت گرفت در حالی به پایان رسید که این مانور بیش از ۳۰۰ میلیون دلار برای پنتاگون هزینه داشته است.
استفاده وسیع اسرائیل از پدافند سلاح‌های نامتعارف میکروبی و شیمیایی نمونه بارزی از ادامه سناریو سازی غرب برای یک دوره جدید از جنگ روانی علیه ایران است.
در واقع پس از برخورد سرد تهران به بسته پیشنهادی ۱+۵ که به مانند همیشه با عبور از خط قرمز‌های تهران، تعلیق غنی‌سازی را محور آغاز مذاکرات عنوان کرده بودند بنگاه‌های خبری و رسانه‌های دیداری و شنیداری غرب در تکاپوی جدید با به بن‌بست رسیده خواندن مذاکرات و دیپلماسی هسته‌ای سخن از حمله احتمالی اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران می‌رانند.
تمرکز بیش از حد تل‌آویو بر آمادگی و تدارک در مواجهه با سلاح‌های شیمیایی و میکروبی خود گویای این مساله است که اسرائیل تلویحاً می‌خواهد این پیام را روانه افکار عمومی ‌منفعل دنیا کند که در غفلت و بی‌خبری غرب بر سر فعالیت‌های هسته‌ای ایران، این کشور به سطح پیشرفته‌ای از تسلیحات نامتعارف شیمیایی و میکروبی به مانند عراق در دهه ۱۹۹۰ دست یافته است و این روند به زعم حامیان و همراهان تل‌آویو ادامه همان عدم صداقت و فریب‌ کاری تهران است.
تداوم استراتژی فرار به جلوی تل‌آویو، در حالی تلاشی دیرهنگام را آغاز کرده که این کشور عضو ششم باشگاه هسته‌ای و کشوری است که نه تنها عضو هیچ پادمان و رژیم بازرسی بین‌المللی نظیر NPT نبوده که بدون هیچ‌گونه نظارت بین‌المللی، مجهز به سطح گسترده‌ای از این تسلیحات نامتعارف است؛ اما این همه ماجرا نیست.
ادامه این سناریو که از مارس سال جاری عملاً کلید خورده است پرده دیگرش در کاخ سفید همزمان با پایان این مانور شروع شد. رئیس‌جمهور آمریکا در کتابخانه کاخ سفید تنها یک روز پس از این مانور اعلام کرد که القاعده و ایران بزرگترین خطر برای آمریکا در قرن حاضر هستند و تأکید کرد باید این دو را در سرزمین عراق شکست داد.
بوش از همین نگاه دوربین، ایران را دعوت کرد یا به همکاری با طرح توافقنامه امنیتی آمریکا در عراق بپردازد و یا آن‌که رویارویی را بپذیرد و آماده نبرد شود. بوش پیروزی آمریکا در عراق را پس از این حجم سنگین سرمایه ‌گذاری‌هایی که ایران و القاعده در عراق کرده‌اند ضربه‌ای تاریخی بر پیکره تروریسم جهانی و عقب‌نشینی ایران عنوان کرد.
این اقدام بوش همزمان با پایان مانور نظامی اسرائیل در شرق مدیترانه که در قالب سخنرانی‌اش به مناسبت پنجمین سالگرد اشغال عراق ایراد کرد در حقیقت تکمیل حلقه جنگ روانی علیه ایران بود.
هر چند ادامه این روند با مانور گسترده ارتش آمریکا و کشورهای حوزه خلیج فارس در ماه جاری تداوم می‌یابد و به نظر می‌رسد پرده‌های دیگر نمایشنامه توسط تئوریسین‌های کاخ سفید در حال نوشتن است.
ارسلان مرشدی‌
منبع : روزنامه جام‌جم