چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

کرامت اولیاء، عطیه آسمانی


کرامت اولیاء، عطیه آسمانی
اول ذیقعده سالروز ولادت حضرت فاطمه معصومه(س) تا یازدهم ذیقعده سالگرد میلاد خجسته امام رضا(ع) با نام دهه کرامت نام گرفته است.
مناسبت نامگذاری این دهه به نام دهه کرامت وسببی شد تا درباره واژه کرامت و جایگاه آن از دیدگاه قرآن و بزرگان نکاتی عرضه گردد که با هم آن را از نظر می گذرانیم:
● نکات مقدماتی (مفروضات)
) می دانیم که نظام آفرینش براساس اسباب و مسبب ها خلق شده و هر مسببی متاثر از سبب و هر معلولی زاییده علتی است.
۲) علت اصلی هر چیزی و مبدأ آن خداوند است. و اوست که نظام علی و معلولی را پدید آورده و به اشیای مختلف خاصیت علی و به بعضی دیگر معلولی داده است.
۳) خداوند می تواند همانطور که خاصیتی را به چیزی می دهد، از آن سلب کند و یا چرخه علت و معلول ها را برخلاف نظم عادی آن کوتاه تر یا حذف کند، سلسله سبب ها را بردارد و خود مستقیماً بر معلول اثر گذارد.
۴)این خلاف عادت به اشکال مختلفی صورت می گیرد که دو نمونه آن عبارت است از:
الف) در «معجزه»، برای این که پیامبران از غیرشناخته شوند و آنها را به تحدی و مبارزه بطلبند و شکست دهند، خداوند علت های طبیعی را از چرخه علت و معلول خارج می کند.
ب) در «کرامت» برای اینکه خداوند به بندگان برگزیده و اولیای خاص خود، توجه اش را نشان دهد، اجازه می دهد معلول هایی بدون دخالت برخی علت ها، متأثر شوند. و البته برای کسب این مقام لازم است بندگان با عبادت و اطاعت، خود را در معرض شایستگی این مقام قرار دهند و لیاقت کسب این عنایت و بزرگواری را داشته باشند.
کرامت در قرآن
در قرآن کریم برای بعضی از اولیاء و بندگان شایسته خدا مقام کرامت اثبات شده است، مانند آیه شریفه: «هر وقت زکریا داخل محراب عبادت مریم می شد، رزقی را نزد او می یافت. ]به او[ می فرمود: ای مریم! این ]غذا[ از کجا آمده است؟ ]مریم[ پاسخ می داد: از نزد خداست.» (آل عمران. ۳۷)
البته واضح است که این مقام تنها در سایه بندگی به دست می آید و براساس آیه شریفه «ان الله لایضیع اجر المحسنین»( توبه. ۱۲۰)، خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کند و تا انسان خود را محسن نسازد، اجر آن را نیز نخواهد دید و اولیای خدا که خود را به مقام محسنین رسانده اند، تنها کسانی هستند که شایستگی رسیدن به مقاماتی مانند کرامت را به عنوان اجر و پاداش خواهند داشت.
نکته ای که در آیه ۳۷ آل عمران وجود دارد این است که یک زن (مریم) بر اثر عبادت خود به مقامی (کرامت) دست می یابد که حتی شگفتی پیامبر خدا (زکریا) را نیز برمی انگیزد لذا او می پرسد: «انی لک هذا».
بر همین اساس بندگان خاص خدا، از جمله زنان متقی و پرهیزکار در طول تاریخ به این مقام رسیده اند، مانند حضرت فاطمه زهرا(س) که در تفسیر روح البیان می خوانیم: رسول اکرم(ص) در زمان تنگدستی از دخترش فاطمه پرسید: این غذا از کجاست؟ فاطمه(س) جواب داد: هذا من عندالله! و پیامبر فرمود: شکر خدا را که دخترم همانند مریم است.(۱)
نمونه ای دیگر از کرامت بانوان را به نقل از امام محمد باقر(ع) می خوانیم که درباره مادر ارجمندش فاطمه بنت الحسن(س) می فرماید: «مادرم کنار دیواری نشسته بود، ناگاه دیوار شکاف برداشت و صدای مهیبی شنیدیم. با دستش اشاره کرد و گفت: نه، به حق مصطفی(ص)! خداوند به تو اجازه فرو افتادن ندهد، پس دیوار در هوا معلق ماند تا ]مادرم کنار رفت و[ اجازه داد ]تا دیوار فرو ریخت.[ پدرم به سبب دفع این خطر صد دینار صدقه داد.»(۲)
▪ کرامت زنده ها و...
برخی عقیده دارند کرامت های بندگان پرهیزگار تنها مربوط به دوران حیات آنها است و بعد از مرگ نمی توان ادعای کرامتی برای آنان کرد. از جمله در کتاب فتح المجید می خوانیم:
«کرامت اولیاءالله این است که خداوند بندگانش را گرامی بدارد. این کرامات نفع و ضرری ندارد، اگر هم داشته باشد در زمان حیات آنهاست. این کرامت بعد از مرگ هیچ ارزشی ندارد و انسان نباید به این کرامت دل خوش دارد.»(۳)
این دیدگاه به دو دلیل قابل خدشه است. اول اینکه مرگ به معنای عدم و معدوم شدن نیست و اگر چنین بود، با نابودی شخص، هر نوع اثر بخشی و کرامت از سوی وی نیز قطع می شد، اما چون ما برخلاف این گروه (وهابیان) مرگ را پایان زندگی و عامل قطع ارتباط با این جهان نمی دانیم، لذا کرامت آنان را بعد از مرگ نیز می پذیریم و بر همین اساس است که پیامبر اکرم(ص) می فرمود: «من زارنی اوزار احداً من ذریتی، زرته یوم القیمه فانقذته من اهوالها(۴)؛ هر کس مرا یا یکی از فرزندانم را زیارت کند، در روز قیامت به دیدارش خواهم رفت و از ترس های آن روز او را نجات خواهم داد.»
و دقیقاً براساس همین دیدگاه است که زائر، در کنار قبر فاطمه معصومه(س) می ایستد و با وی سخن می گوید: «یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه فان لک عندالله شانا من الشان(۵)؛ ای فاطمه! مرا در بهشت شفاعت کن که برای تو نزد خدا مقامی وصف ناشدنی است.»
امام رضا(ع) با این تعلیم خود، عملا ما را متوجه وجود ارتباط بین شخص بزرگواری که به ظاهر از این جهان رخت بربسته، با زائر خود می سازد و طبیعتاً وی تقاضاهای زائران خود را می شنود و با کرامات خود می تواند خارج از چرخه طبیعی علت و معلول ها، آن را برآورده سازد. زیرا وی مقامی عظیم نزد خدا دارد «فان لک عندالله شاناً من الشان» که پشتوانه این بزرگواری هاست.
از اینرو برخلاف نظر وهابیان و... ما عقیده داریم که اولیای الهی حتی بعد از رحلت هم صاحب کرامت و ارتباط متقابل و موثر با زائران و متوسلان به خود هستند.
دلیل دوم بر رد دیدگاه کسانی که کرامت را فقط مخصوص دوران حیات می دانند، صدور کرامت های متعدد از بندگان خاص خداوند، بعد از وفات آنهاست. و به عبارت دیگر هم در مقام اعتقاد و التزام و هم در مقام اتفاق و رویداد، کرامت آنان بعد از وفات ممکن و وقوع یافته است نمونه هایی مستند از این دست کرامات در کتاب های مربوطه بوفور یافت می شود.
▪ مشخصه های دیگر
باتوجه به آنچه گفتیم، کرامت، کاری خارق العاده و خلاف عادت نظام موجود (علی و معلولی) است که هرگز احدی از مرتاض ها و نابغه های جهان نمی توانند آن را انجام دهند. کسی نمی تواند اثر کرامت را نابود کند یا مانع تحقق آن شود، چون کرامت متصل به قدرت بیکران خداوند است.
کرامت نوعی عنایت به دلسوختگان و تقاضاکنندگان است. کرامت محدودیت زمانی یا مکانی هم ندارد، چون بر قدرت نامحدود خداوند متکی است و این قدرت در هر زمان می تواند جاری شود و نهایت این که چون شخص پرهیزکار (از اهل بیت یا مردم عادی مثل علمای متقی) به خاطر زلالی باطن، به این مقام دست یافته، باید تأکید کرد که این مقام قابل تعلیم و تعلم نیست و تنها عطیه ای الهی است.
پی نوشت ها:
۱-روح البیان، ج ۲، ص ۹۲. نقل از تفسیر نور، ج ۲، ص ۸۵، ذیل آیه ۷۳ آل عمران.
۲-اصول کافی، ج ۱، ص ۶۳۵
۳-تحلیلی نو بر عقاید وهابیان، ص ۶۹، نقل از فتح المجید، ص ۳۹ و ۷۳ و ۹۶۱.
۴-کامل الزیارات، ص ۱۱.
۵-بحارالانوار، ج ۲۰۱، ص ۶۶۲.
منبع : روزنامه کیهان