پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

دولت و ۴ گونه داوری


دولت و ۴ گونه داوری
قضاوت و داوری درباره دولت فعلی و هر دولت دیگری امر سهل و ممتنعی است. سهل از آن جهت که معمولاً هر شخصی با هر میزان از اطلاعات، می تواند احساس کلی خود را بیان کند و ممتنع از آن جهت که عملکرد سازمان گسترده دولت وسعتی دارد که باید جزء جزء آن را با حوصله به ارزیابی نشست و نمره داد و نهایتاً معدل کلی گرفت ضمن اینکه اغلب، داوران ضوابط گونه گون و پراکنده ای را در نظر می آورند و محورها و متغیرهای متفاوتی را پیش می کشند که بازهم قضاوت را سخت تر می کند. در عین حال دولت ها و از جمله دولت فعلی همواره مورد انواعی از داوری ها، از احساسی ترین و حب و بغضی ترین تا دقیق ترین و جزئی ترین داوری ها بوده اند.
هر چند که دولت فعلی یک سال فرصت طراحی و اجرا دارد و طبیعتاً این سال پایانی می تواند در داوری نهایی تاثیرات اساسی برجای بگذارد اما از آنجا که فصل انتخابات نزدیک است، طبیعتاً قضاوت ها هم وسعت می یابد. گویا نقد و ارزیابی از هر دولتی، گرانیگاه هر انتخابات ریاست جمهوری و پلی برای ترسیم تصویر دولت آینده است. رقبای دولت و رئیس جمهور در این میان معمولاً از سایر داوران پیشی می گیرند اگر چه اغلب نزد افکار عمومی درباره دقت و صحت «داوری» آنها- با توجه به از پیش معلوم بودن موضعشان و تصمیمی که گرفته اند- تردید وجود دارد.
در این میان مهم این است که داورها از هم تفکیک شوند همچنان که ملاک ها و استانداردهای داوری. قضاوت کنندگان می توانند چند طیف باشند:
۱) مردم به عنوان موکلین و روی کار آورندگان دولت فعلی در ماراتن سخت خرداد و تیر ماه .۸۴
۲) طیف های گسترده اصولگرا
۳) رقبای گوناگون رئیس جمهور و دولت در انتخابات قبلی و انتخابات آینده
۴) قدرت های متخاصم بیگانه و اپوزیسیون ضدانقلاب.
قضاوت این ۴ گروه داوران در طول سه سال و نیم گذشته گاه به هم نزدیک و حتی منطبق شده است مانند فهم مشترک اصولگرایان و مردم در حمایت از روی کار آمدن احمدی نژاد. یا نزدیکی و بعضاً انطباق برخورد انکارآمیز، تخریبی و خصمانه برخی گروه های رقیب دولت با قدرت های بیگانه. هر چه انطباق اول شیرین و افتخارآمیز است این قرابت یا انطباق دومی، سؤال برانگیز و تلخ می باشد و چه بسا در داوری مردم درباره داوری این قبیل رقبا، تأثیرات منفی شدیدی گذاشته است حاکی از این که رقابت به چه قیمت و تا زیر پا گذاشتن کدام مرزهای اعتقادی و منافع ملی؟
اما ملاک های داوری کدام است؟ شاید با نگاهی بومی وملی بتوان این معیارها را برای ارزیابی برشمرد: عزت و استقلال و غرور ملی در برابر دشمنان، عدالت خواهی و مبارزه با فساد و تبعیض و فقر، ساماندهی اقتصاد ملی و معیشت مردم، پاکدستی و خدمتگزاری، تحول خواهی و اصلاحگری در ساختارها و رویه های ناکارآمد، اهتمام به ارزشهای اسلامی و ملی و گسترش فضایل در عرصه فرهنگ عمومی.
دولت را می توان ازنظر رویکرد و عملکرد نسبت به هر یک از این محورها یا مجموعه آنها سنجید. یعنی با آرمان های ملی و با شعارهای خود دولت که نوعاً به تایید آرای مردم هم رسیده است، یک نگاه کاملاً آرمانی و البته ضروری. نوع دیگر قضاوت، مقایسه دولت در این عرصه ها در قیاس با دولت های پیشین است. نوع سومی از قضاوت هم هست که در واقع سنجش نیست بلکه پیشداوری است از آن جنس که فرموده اند «حب و بغض، انسان را کور و کر می کند.» یا شیفتگی تام است یا کینه توزی و عقده گشایی مطلق. داوری منصفانه باید از این حب و بغض مبرا باشد. نه به هر قیمت بخواهد دفاع و ستایش کند و نه به هر ترتیب سیمای دولت را مخدوش نشان دهد.
اصولگرایان اگر چه حامی دولتند و حمایت از دولت را اقتضای تعهد و انصاف و منافع ملی می دانند اما انصافاً در نقد دولت هم کم نگذاشته اند، چه گروه کم شمارتری که با دولت به دلایل مختلف رقابت دارند و چه اکثریتی از اصولگرایان که نقد و امر به معروف را در جهت اصلاح امور ضروری می دانند و برای دولت، طریقیت قائلند و با همه احترام و علاقه به آن، حق را محترم تر می شمرند. در ارزیابی اصولگرایان- که به ارزیابی عمومی کاملاً نزدیک است- دولت ضعف هایی هم دارد که باید متذکر شد و اصلاح کرد اما در مجموع، دارای نقاط قوت بسیار بارز و بعضاً منحصر به فرد در قیاس با دولت های قبلی است. اهتمام به پاکدستی، پرکاری، خدمتگزاری، مردم محوری، عدالت طلبی و دشمن داشتن تبعیض و فساد، ترویج فرهنگ کار و ایثار و تعهد در عمل، رویکرد تحول خواهانه به ساختارها و رویه های ناکارآمد، و ستم ناپذیری و باج ندادن و برخورد عزتمندانه با دشمنان زیاده طلب از جمله ویژگی هایی است که اصولگرایان بدان خاطر بر خود تکلیف می دانند به انتخاب و اعتماد ملت به دیده احترام و حمایت بنگرند اگر چه از کاستی ها و احیاناً خطاها و نقض غرض ها هم چشم پوشی نکنند.
شاید اصلی ترین مطالبه برآورد نشده در این میان که مردم و اصولگرایان- و شخص رئیس جمهور و دولتمردان- را رنج می دهد مسئله اقتصاد و معیشت است. در کنار لحاظ کردن بحران های کم سابقه در اقتصاد جهانی که تا مرز ورشکستگی شرکت ها و بانک های بزرگ در دنیا- آخرین آن ورشکستگی بانک لیمن برادرز یکی از بزرگترین بانک های سرمایه گذار آمریکا- پیش رفته، توقع از دولت آن است که طرح ساماندهی اقتصادی را با جدیت مضاعف و در عین حال کارشناسی وسیع تر پیش ببرد. اما در این باره احساس عمومی نوعاً این است که دولت تافته ای جدابافته از مردم و رنج های آنها نیست. آنچه درباره عملکرد کلی دولت در نسبت با مردم و اصولگرایان مهم است این است که برخی سازهای فردی مخالف و رفتارهای مغایر با جهت گیری های کلی دولت، با واکنش به هنگام و بموقع از سوی دولت و رئیس جمهور محترم مواجه نمی شود که نمونه آن ماجرای اظهارات آقای رحیم مشایی یا بحث های پیش آمده درباره آقای کردان است و حال آن که مسائلی از این دست به سادگی قابل پیشگیری یا فیصله است.
در نقطه مقابل دشمنانی هستند که از اصولگرایی دولت و پایمردی اش بر آرمان های ارجمند ملت، لطمه های اساسی در منطقه و دنیا دیده اند. برای آنها هر دولت جمهوری اسلامی که به اصول و آرمان های انقلاب تاکید بیشتری کند، مبغوض تر است و در قضاوت ها و داوری ها باید بیشتر کوبیده شود. نیروهای میدانی قدرت های بزرگ در این تخطئه و تخریب، اپوزیسیون ورشکسته ای هستند که مدام پشتیبانی رسانه ای و تبلیغاتی و سیاسی و مالی می شوند تا با پژواک صدا، مهم و موثر و پرشمار قلمداد شوند. و متاسفانه در حد فاصل این جبهه دشمن و جبهه ملت، برخی جریان ها و نیروهایی ایستاده اند که در قضاوت نسبت به دولت، به گونه ای مشی می کنند که نوعا شلیک به جبهه خودی را تداعی می کند آنها یا عملکرد مثبت و قوی دولت در بسیاری از عرصه ها را زیر سؤال رفتن عملکردهای سابق خود می بینند و ضروری می بینند ارزش ها و معدل دولت را آنقدر پایین بیاورند که هم قد این جریان های زیر سؤال شود یا می خواهند وارد رقابت در انتخابات آینده شوند اما چیزی در چنته ندارند و بنابراین اثبات خود را در انکار یا پوشاندن امتیازات برجسته دولت جست وجو می کنند.
و یا عناصر نفوذی ای هستند که نقطه ضعف برخی رقبای رئیس جمهور را پیدا کرده اند و به نام حمایت از آن نامزد، به نفع دشمنان کشور و ملت- اما از توپخانه ظاهرا خودی- شلیک می کنند. تفاوت آنها با شلیک های مستقیم تبلیغاتی دشمن این است که حملات تبلیغاتی مستقیم دشمنان فقط دافعه برانگیز است و محبوبیت و مقبولیت دولت را مضاعف می سازد اما با بومی کردن تخریب و گریم نقد بر آن کردن شاید بتوان در بخش هایی از افکار عمومی موثر واقع شد.
ماه های آینده برهه زمانی مهمی است.تحقق شعارها و آرمان ها همچنان برعهده دولت است آن گونه که مردم اعتماد کرده اند و همچنان که دولت و اصولگرایان حامی، بار مسئولیت آن آرمان ها را بر دوش احساس می کنند. بنابراین اولویت برای دولتمردان و جریان اصولگرایی، همدلی و اهتمام دسته جمعی در خدمت آرمان ها و برنامه هاست. باید از اتفاقات کم ارزشی که صرفا سوءتفاهم درست می کند یا فاصله می آورد یا فرصت های کار و خدمت را به هدر می دهد، پیشگیری کرد. احترام متقابل، ترجیح اصول بر فروع یا اشخاص، مزمن نکردن جروبحث ها و اختلاف نظرها و فیصله بخشیدن به بگومگوهای کم عمق، و تدوین برنامه های میان مدت و بلندمدت در جهت ساماندهی و بهبود روندهای اجرایی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از جمله محورهایی است که توجه به آن، به تقویت خدمات دولت و ستاندن بهانه از بهانه گیران در داوری خواهد انجامید. در عین حال دولت نباید به این بهانه که کسانی بهانه جویی و دشمنی و کارشکنی می کنند، خود را از نقد و انتقادهای اصولی محروم یا خدای نکرده در برابر آن لجاجت کند. انسان اصولگرا همانقدر که بر سر حق متعصب است، باید در پذیرش خطا و جبران آن منعطف و فروتن باشد. این چنین تواضعی، مرتبت دولتمردان خدمتگزار را از جایگاه والایی که در قضاوت عمومی برخوردارند، بالاتر خواهد برد.
محمد ایمانی
منبع : روزنامه کیهان