پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
مرا با خرافات و توهمات تنها بگذار
روزگار ما, متاسفانه زمانهی بیحوصلگیها, بیدقتیها و در همآمیزی واژهها و مفاهیم است. کسانی مجلهها و هفتهنامههایی را منتشر میکنند که سراسر چیزی به جز انواع طالعبینیها و فالقهوهها و فالچای و ورق و امثال اینها نیست. آن گاه اسمش را میگذارند متافیزیک یا ماوراءالطبیعه! بعضیها هم به انواع جنگیری و رمالی و دعانویسی میگویند فرا روانشناسی! میگویند ارسطو حاصل تجارب خود را در کتابی نوشت و آن را به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول را به امور طبیعی اختصاص داد و اسمش را گذاشت «فیزیک» یعنی طبیعت.
بخش دوم را به فلسفه و الهیات اختصاص داد و چون بعد از بخش فیزیک آمده بود, اسمش را گذاشت «متافیزیک» یعنی بعد از طبیعت. دانشمندان اسلامی این کلمه را «مابعدالطبیعه» ترجمه کردند, یعنی آن چه که بعد از طبیعت است. بعدها هم یک شیر پاکخوردهای کلمه مابعدالطبیعه را به ماوراءالطبیعه تغییر داد. به هر حال بحث ماوراءالطبیعه عمدتاً بحث خداشناسی و فلسفه است و ربطی به فال قهوه ندارد! اما خرافات۱ به امور باطل و بیهودهای اطلاق میشود که معمولاً با عقل سلیم سازگار نیستند و علم و منطق آنها را تایید نمیکند, مثلاً بدشگونی بعضی از امور و یا نحس بودن عدد سیزده, و یا انواع فالگیریها و طالعبینیها.
امروزه بیشتر مردم دنیا به نحس بودن عدد ۱۳ اعتقاد دارند. تقریباً در هیچ هتلی اتاق شماره ۱۳ را پیدا نمیکنید. پلاک منزل را به جای ۱۳ به صورت ۱+۱۲ و یا چیزی شبیه آن مینویسند. آیا اگر ساکن اتاق یا خانهی شماره ۱۳ باشید, حتماً اتفاق بدی برایتان میافتد؟ چرا؟ چه ارتباط منطقی بین یک عدد و اتفاقهایی که بعداً میافتد میتواند وجود داشته باشد؟ در بسیاری از نقاط جهان (بیشتر در کشورهای اروپایی) کوبیدن نعل اسب را به در منزل یا اتومبیل, خوش یمن یا باعث رفع چشم زخم میدانند. آیا واقعاً یک قطعه فلز خمیدهی بیجان میتواند رفع بلا کند؟ امروزه تقریباً همهی مردم جهان چای یا قهوه مینوشند. پس از نوشیدن آن مقداری از تفالهی چای یا قهوه در ته فنجان باقی میماند که ممکن است شکلهای معینی داشته باشد.
آیا میان آن شکلها و وقایع روزمرهی زندگی ارتباطی هست؟ چرا باید این طور باشد؟ آیا زندگی انسان بسته به مقدار تفالهای است که پس از نوشیدن چای یا قهوه در ته فنجان باقی میماند؟ آیا حوادث زندگی با طرز قرار گرفتن چند ورق بازی ارتباطی دارد؟ در گذشتهی نه چندان دور, در ایران با دانههای نخود فال میگرفتند. ولی آیا طرز قرار گرفتن اتفاقی دانههای نخود بر روی یک دستمال, میتواند رازهای سرنوشت ما را فاش کند؟ آیا طرز قرار گرفتن کفشها در جلوی در معنی خاصی دارد؟ اگر روی فنجان چای شما تفاله دیده شود به چه معنی است؟ آیا حتماً میهمان خواهد آمد و یا چای, خوب دم نکشیده است؟! بعضیها سعی کردهاند برای بعضی از امور خرافی توجیههای ظاهراً علمی پیدا کنند. مثلاً عقیده دارند که هر یک از سنگهای گرانبها از قبیل عقیق, لعل, یاقوت, زمرد و زبرجد امواج خاصی تشعشع میکند که روی اعصاب انسان اثر میگذارد و باعث بروز عواطفی نظیر شادی و غم میشود. اما حقیقت این است که هیچ مرجع علمی تاکنون چنین چیزی را تایید نکرده است.
چرا باید هر سنگی امواج خاصی را منتشر کند؟ به فرض که چنین باشد, تاثیر آن امواج بر روحیهی انسان از کجا معلوم شده است؟ بعضی از افراد خرافی برای امواج کیهانی و سماوی نیز تاثیر مشابهی قائل شدهاند. مثلاً ادعا کردهاند که خورشید و ماه و سیارات و ثوابت هر یک امواج معینی را از خود ساطع میکنند که روی نوزادان اثر میگذارد. به عبارت دیگر نوزادانی که در فروردین ماه به دنیا میآیند تحت تاثیر امواج معینی که از خورشید و ماه و سیارات تشعشع میشود خلقیات و رفتارهای خاصی پیدا میکنند و چون در اردیبهشت ماه وضعیت سیارات و ماه و خورشید و بقیهی اجرام سماوی متفاوت میشود, پس به طور کلی متولدین اردیبهشت نیز دارای خصوصیات متفاوتی میشوند که با متولدین فروردین ماه متفاوت است. اینگونه اظهارنظرها, علی رغم ظاهر علمی, هیچ گونه پایه و اساس صحیحی ندارند و تاکنون هیچ مرجع علمی معتبری آنها را تایید نکرده است.
با کمی دقت, باطل بودن این عقاید به ظاهر علمی هم معلوم میشود, زیرا هر یک از اجرام سماوی دوره گردش معینی دارند و لذا وضعیت قرار گرفتن آنها دائماً در حال تغییر است و فرضاً ممکن است وضعیت آسمان فروردین ماه امسال با تیرماه یا شهریور ماه چند سال پیش یکی باشد و لذا نمیتوان گفت که همهی کسانی که مثلاً در خرداد ماه سالهای گوناگون به دنیا آمدهاند دارای خلق و خو و سرنوشت یکسانی هستند. حتی کسانی که در یک سال و یک ماه و یک روز به دنیا آمده باشند, از لحاظ خلقیات, لزوماً مشابه هم نیستند. خوشبختانه امروزه به علت رشد و گسترش فرهنگ و تمدن تحقیق در این باره بسیار آسان شده است, زیرا اکثر نوزادان در بیمارستانها به دنیا میآیند و چه بسا که در یک بیمارستان معین در روز چندین کودک متولد میشوند که همه همسال هستند و در شرایط زمانی و مکانی یکسانی زاده شدهاند. کسانی که اهل تحقیق باشند میتوانند به راحتی تاریخچهی زندگی افرادی را که در یک روز به دنیا آمدهاند پیگیری کنند تا معلوم شود که لحظهی تولد تا چه حد در سرنوشت آتی افراد, تاثیر دارد. گر چه برای خردورزان و روشنفکران, نتیجه پیشاپیش معلوم است.
با همهی اینها در اغلب مجلههای داخلی و خارجی صفحهای به پیشگویی وضع متولدان هرماه اختصاص داده شده است و حتی کسانی از طریق اینترنت و به کمک شبکههای گستردهی کامپیوتری به پیشگویی سرنوشت اشخاص مشغول هستند و چه بسا کسانی از این راه درآمدهای کلانی هم دارند. موضوع «تنجیم» هم در گذشته اهمیت زیادی داشت. میدانیم که بعضی از وقایع نجومی نظیر کسوف و خسوف نظم خاصی دارند و لذا وقوع آنها را میتوان با دقت زیادی پیشگویی کرد. در گذشته بسیاری از منجمان با دقت در زمان وقوع این گونه وقایع و ثبت آنها به راز این نظم خاص پی برده بودند و لذا میتوانستند با دقت کافی این اتفاقها را پیشگویی کنند.چون عامهی مردم با قواعد نجوم آشنایی نداشتند لذا این پیشگوییها را خارق عادت تلقی میکردند و از منجمان انتظار داشتند که باد و طوفان و سیل و وقایع سیاسی و اجتماعی را نیز پیشگویی کنند.
من حتی در همین سالهای نه چندان دور هم نمونه این تقویمهای «منجمباشی» را دیدهام که در آن کلیهی وقایع سال بعد پیشگویی شده بود. داستان انوری شاعر که یک بار طوفان سختی را پیشگویی کرده بود معروف است و میگویند در روز موعود به قدری هوا صاف و آرام بود که حتی یک برگ درخت هم نجنبید.یک زمینهی خرافی دیگر هم موضوع خواب و رویاست که حتی امروزه هم بسیاری از افراد به آن معتقدند.کتابهای زیادی درباره تعبیر خواب نوشته شده است که در آنها ضد و نقیض فراوان است. البته رویا از آن جا که ناشی از احساسات, عواطف و ذهنیات آدمی است, لذا مورد توجه دانشمندان, روانشناسان و پژوهشگران واقع شده است. لیکن میتوان گفت که پیشگویی آینده از طریق تعبیر و تفسیر رویاها مقدور نیست. به عبارت دیگر هنوز کسی پیدا نشده است که بگوید من خواب دیدهام که فلان اتفاق در فلان روز و فلان ساعت میافتد, و آن واقعه درست به همان صورت اتفاق افتاده باشد. معمولاً پس از واقعه است که کسانی مدعی میشوند که آن را عیناً در خواب دیده بودهاند, یا این که خوابی را که قبلاً دیدهاند با تعبیر و تفسیرهای گوناگون با واقعه مورد نظر مرتبط میسازند.
مثلاً: روزی که فلان شخص مرد, شب قبلش خواب دیدم که یکی از شاخههای فلان درخت شکست, یا یکی از دیسهای چینی از دستم افتاد, و امثال اینها. (البته خواب در مفاهیم مذهبی جایگاه خاص خود را دارد که تعبیر آن کار هر کسی نیست). موضوع کلی دیگری هم هست که هم خرافه پرستان و هم حقهبازان و کلاهبرداران از آن سوء استفاده کردهاند و آن موضوع فراروانشناسی است که دست کم در ۱۵۰ سال اخیر مورد تحقیق علمی دانشمندان و پژوهشگران بوده است. این موضوع, شایستهی بحث و توضیح بیشتری است.
نویسنده: مهدی مجرد زاده کرمانی
بخش دوم را به فلسفه و الهیات اختصاص داد و چون بعد از بخش فیزیک آمده بود, اسمش را گذاشت «متافیزیک» یعنی بعد از طبیعت. دانشمندان اسلامی این کلمه را «مابعدالطبیعه» ترجمه کردند, یعنی آن چه که بعد از طبیعت است. بعدها هم یک شیر پاکخوردهای کلمه مابعدالطبیعه را به ماوراءالطبیعه تغییر داد. به هر حال بحث ماوراءالطبیعه عمدتاً بحث خداشناسی و فلسفه است و ربطی به فال قهوه ندارد! اما خرافات۱ به امور باطل و بیهودهای اطلاق میشود که معمولاً با عقل سلیم سازگار نیستند و علم و منطق آنها را تایید نمیکند, مثلاً بدشگونی بعضی از امور و یا نحس بودن عدد سیزده, و یا انواع فالگیریها و طالعبینیها.
امروزه بیشتر مردم دنیا به نحس بودن عدد ۱۳ اعتقاد دارند. تقریباً در هیچ هتلی اتاق شماره ۱۳ را پیدا نمیکنید. پلاک منزل را به جای ۱۳ به صورت ۱+۱۲ و یا چیزی شبیه آن مینویسند. آیا اگر ساکن اتاق یا خانهی شماره ۱۳ باشید, حتماً اتفاق بدی برایتان میافتد؟ چرا؟ چه ارتباط منطقی بین یک عدد و اتفاقهایی که بعداً میافتد میتواند وجود داشته باشد؟ در بسیاری از نقاط جهان (بیشتر در کشورهای اروپایی) کوبیدن نعل اسب را به در منزل یا اتومبیل, خوش یمن یا باعث رفع چشم زخم میدانند. آیا واقعاً یک قطعه فلز خمیدهی بیجان میتواند رفع بلا کند؟ امروزه تقریباً همهی مردم جهان چای یا قهوه مینوشند. پس از نوشیدن آن مقداری از تفالهی چای یا قهوه در ته فنجان باقی میماند که ممکن است شکلهای معینی داشته باشد.
آیا میان آن شکلها و وقایع روزمرهی زندگی ارتباطی هست؟ چرا باید این طور باشد؟ آیا زندگی انسان بسته به مقدار تفالهای است که پس از نوشیدن چای یا قهوه در ته فنجان باقی میماند؟ آیا حوادث زندگی با طرز قرار گرفتن چند ورق بازی ارتباطی دارد؟ در گذشتهی نه چندان دور, در ایران با دانههای نخود فال میگرفتند. ولی آیا طرز قرار گرفتن اتفاقی دانههای نخود بر روی یک دستمال, میتواند رازهای سرنوشت ما را فاش کند؟ آیا طرز قرار گرفتن کفشها در جلوی در معنی خاصی دارد؟ اگر روی فنجان چای شما تفاله دیده شود به چه معنی است؟ آیا حتماً میهمان خواهد آمد و یا چای, خوب دم نکشیده است؟! بعضیها سعی کردهاند برای بعضی از امور خرافی توجیههای ظاهراً علمی پیدا کنند. مثلاً عقیده دارند که هر یک از سنگهای گرانبها از قبیل عقیق, لعل, یاقوت, زمرد و زبرجد امواج خاصی تشعشع میکند که روی اعصاب انسان اثر میگذارد و باعث بروز عواطفی نظیر شادی و غم میشود. اما حقیقت این است که هیچ مرجع علمی تاکنون چنین چیزی را تایید نکرده است.
چرا باید هر سنگی امواج خاصی را منتشر کند؟ به فرض که چنین باشد, تاثیر آن امواج بر روحیهی انسان از کجا معلوم شده است؟ بعضی از افراد خرافی برای امواج کیهانی و سماوی نیز تاثیر مشابهی قائل شدهاند. مثلاً ادعا کردهاند که خورشید و ماه و سیارات و ثوابت هر یک امواج معینی را از خود ساطع میکنند که روی نوزادان اثر میگذارد. به عبارت دیگر نوزادانی که در فروردین ماه به دنیا میآیند تحت تاثیر امواج معینی که از خورشید و ماه و سیارات تشعشع میشود خلقیات و رفتارهای خاصی پیدا میکنند و چون در اردیبهشت ماه وضعیت سیارات و ماه و خورشید و بقیهی اجرام سماوی متفاوت میشود, پس به طور کلی متولدین اردیبهشت نیز دارای خصوصیات متفاوتی میشوند که با متولدین فروردین ماه متفاوت است. اینگونه اظهارنظرها, علی رغم ظاهر علمی, هیچ گونه پایه و اساس صحیحی ندارند و تاکنون هیچ مرجع علمی معتبری آنها را تایید نکرده است.
با کمی دقت, باطل بودن این عقاید به ظاهر علمی هم معلوم میشود, زیرا هر یک از اجرام سماوی دوره گردش معینی دارند و لذا وضعیت قرار گرفتن آنها دائماً در حال تغییر است و فرضاً ممکن است وضعیت آسمان فروردین ماه امسال با تیرماه یا شهریور ماه چند سال پیش یکی باشد و لذا نمیتوان گفت که همهی کسانی که مثلاً در خرداد ماه سالهای گوناگون به دنیا آمدهاند دارای خلق و خو و سرنوشت یکسانی هستند. حتی کسانی که در یک سال و یک ماه و یک روز به دنیا آمده باشند, از لحاظ خلقیات, لزوماً مشابه هم نیستند. خوشبختانه امروزه به علت رشد و گسترش فرهنگ و تمدن تحقیق در این باره بسیار آسان شده است, زیرا اکثر نوزادان در بیمارستانها به دنیا میآیند و چه بسا که در یک بیمارستان معین در روز چندین کودک متولد میشوند که همه همسال هستند و در شرایط زمانی و مکانی یکسانی زاده شدهاند. کسانی که اهل تحقیق باشند میتوانند به راحتی تاریخچهی زندگی افرادی را که در یک روز به دنیا آمدهاند پیگیری کنند تا معلوم شود که لحظهی تولد تا چه حد در سرنوشت آتی افراد, تاثیر دارد. گر چه برای خردورزان و روشنفکران, نتیجه پیشاپیش معلوم است.
با همهی اینها در اغلب مجلههای داخلی و خارجی صفحهای به پیشگویی وضع متولدان هرماه اختصاص داده شده است و حتی کسانی از طریق اینترنت و به کمک شبکههای گستردهی کامپیوتری به پیشگویی سرنوشت اشخاص مشغول هستند و چه بسا کسانی از این راه درآمدهای کلانی هم دارند. موضوع «تنجیم» هم در گذشته اهمیت زیادی داشت. میدانیم که بعضی از وقایع نجومی نظیر کسوف و خسوف نظم خاصی دارند و لذا وقوع آنها را میتوان با دقت زیادی پیشگویی کرد. در گذشته بسیاری از منجمان با دقت در زمان وقوع این گونه وقایع و ثبت آنها به راز این نظم خاص پی برده بودند و لذا میتوانستند با دقت کافی این اتفاقها را پیشگویی کنند.چون عامهی مردم با قواعد نجوم آشنایی نداشتند لذا این پیشگوییها را خارق عادت تلقی میکردند و از منجمان انتظار داشتند که باد و طوفان و سیل و وقایع سیاسی و اجتماعی را نیز پیشگویی کنند.
من حتی در همین سالهای نه چندان دور هم نمونه این تقویمهای «منجمباشی» را دیدهام که در آن کلیهی وقایع سال بعد پیشگویی شده بود. داستان انوری شاعر که یک بار طوفان سختی را پیشگویی کرده بود معروف است و میگویند در روز موعود به قدری هوا صاف و آرام بود که حتی یک برگ درخت هم نجنبید.یک زمینهی خرافی دیگر هم موضوع خواب و رویاست که حتی امروزه هم بسیاری از افراد به آن معتقدند.کتابهای زیادی درباره تعبیر خواب نوشته شده است که در آنها ضد و نقیض فراوان است. البته رویا از آن جا که ناشی از احساسات, عواطف و ذهنیات آدمی است, لذا مورد توجه دانشمندان, روانشناسان و پژوهشگران واقع شده است. لیکن میتوان گفت که پیشگویی آینده از طریق تعبیر و تفسیر رویاها مقدور نیست. به عبارت دیگر هنوز کسی پیدا نشده است که بگوید من خواب دیدهام که فلان اتفاق در فلان روز و فلان ساعت میافتد, و آن واقعه درست به همان صورت اتفاق افتاده باشد. معمولاً پس از واقعه است که کسانی مدعی میشوند که آن را عیناً در خواب دیده بودهاند, یا این که خوابی را که قبلاً دیدهاند با تعبیر و تفسیرهای گوناگون با واقعه مورد نظر مرتبط میسازند.
مثلاً: روزی که فلان شخص مرد, شب قبلش خواب دیدم که یکی از شاخههای فلان درخت شکست, یا یکی از دیسهای چینی از دستم افتاد, و امثال اینها. (البته خواب در مفاهیم مذهبی جایگاه خاص خود را دارد که تعبیر آن کار هر کسی نیست). موضوع کلی دیگری هم هست که هم خرافه پرستان و هم حقهبازان و کلاهبرداران از آن سوء استفاده کردهاند و آن موضوع فراروانشناسی است که دست کم در ۱۵۰ سال اخیر مورد تحقیق علمی دانشمندان و پژوهشگران بوده است. این موضوع, شایستهی بحث و توضیح بیشتری است.
نویسنده: مهدی مجرد زاده کرمانی
منبع : ماهنامه روانشناسی جامعه
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران روز معلم آمریکا معلمان رهبر انقلاب دولت مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم حجاب شهید مطهری شورای نگهبان
تهران زلزله هواشناسی معلم شهرداری تهران سیل قوه قضاییه آموزش و پرورش پلیس سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
خودرو بانک مرکزی قیمت خودرو قیمت دلار دلار ایران خودرو قیمت طلا سایپا کارگران بازار خودرو تورم قیمت
مسعود اسکویی فضای مجازی تلویزیون سریال سینمای ایران سینما دفاع مقدس موسیقی تئاتر
دانشگاه علوم پزشکی مکزیک
رژیم صهیونیستی غزه فلسطین اسرائیل جنگ غزه چین روسیه نوار غزه حماس عربستان ترکیه اوکراین
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان تراکتور لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ باشگاه استقلال لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر باشگاه پرسپولیس
اینستاگرام همراه اول دبی اپل ناسا وزیر ارتباطات تبلیغات گوگل پهپاد
کبد چرب بیماری قلبی کاهش وزن دیابت داروخانه ویتامین طول عمر بارداری