پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


چرا کشورهای ثروتمند خاورمیانه فقیرند


چرا کشورهای ثروتمند خاورمیانه فقیرند
چگونگی حیف و میل کردن و هدر رفتن ثروت سرشار نفت کشورهای خاورمیانه را مورد ارزیابی قرار داد.روزنامه آلمانی تاگس اشپیگل در تحلیلی به قلم «کنت پولاک» عضو ارشد مشاوران «مرکز سیاست خاورمیانهای» و موسسه بروکینز با انتقاد از حیف و میل درآمدهای ناشی از افزایش قیمت نفت در کشورهای نفت خیز خاورمیانه، این کشورها را نسبت به نتایج سیاست های غلط اقتصادی شان که باعث تیره روزی و افزایش فقر در این جوامع می شود، هشدار داد.کنت پولاک در این مقاله می نویسد:« ممکن است فکر کنید نفت ۱۴۰ دلاری اگر حداقل برای یک منطقه از جهان خوب بوده باشد، آن منطقه جایی نیست جز خاورمیانه.
اما باید گفت این ناحیه جزء مناطقی است که بیشترین رنج را از بابت افزایش قیمت نفت متحمل شده است؛ به همان دردناکی رکورد اقتصادی آمریکا که با افزایش قیمت های نفت آغاز شده است.»این عضو ارشد مشاوران مرکز سیاست خاورمیانه ای موسسه بروکینز ادامه داد:« باید این مساله را در نظر گرفت که وقتی پول نفت بدون دقت و ملاحظه سرمایه گذاری شود، این نوع سرمایه گذاری نه تنها تاثیر اندکی را از خود نشان می دهد بلکه حتی می تواند موجب بروز مشکلاتی نیز شود. با وجودی که به نظر می رسد از منظر اقتصاد کلان مولفه هایی چون تولید ناخالص داخلی، توازن تجاری و سرمایه گذاری های خارجی، همگی در این منطقه به گونه ای فزاینده در حال رشد و پیشرفت است، اما بیکاری و کم کاری در این منطقه افزایش یافته و همزمان تورم نیز به سرعت در حال صعود است. به همین علت است که مسائل و مشکلات مهمی در سطح اقتصاد کلان قابل شناسایی است که تصویر امیدبخش زرورق اقتصاد کلان این منطقه را دروغی آشکار می نمایاند.»به اعتقاد کنت پولاک، بسیاری از سرمایه ها و پول های کشورهای خاورمیانه در طرح هایی سرمایه گذاری می شوند که به جای آنکه مزایای سیاسی و اقتصادی بلندمدتی را برای کشورهای منطقه در بر داشته باشند، تنها سود و منفعتی زودهنگام را نصیب سرمایه گذاران می کنند.تاگس اشپیگل با اشاره به اینکه« بخش عظیمی از این پول ها به جای به کارگیری در صنایع اشتغال زا، در بخش های غیر مولد نظیر خرید و فروش مستغلات یا تصفیه و پالایش نفت جریان پیدا کرده اند»،اضافه کرد: «در این میان حتی نیروهای کار این منطقه نیز به جای به خدمت گرفتن نیروهای بومی از جنوب آسیا و آسیای جنوب شرقی وارد و به کارگیری می شوند.»کنت پولاک در بخشی از این مقاله با اشاره به سیاست کشورهای غربی به ویژه آمریکا برای عدم وابستگی به نفت خام خاطرنشان کرد: «گرچه می توان گفت هر بشکه نفت خام به ارزش ۱۴۰ دلار دست کم از یک طرف می تواند برای بخشی از دنیا یعنی خاورمیانه به عنوان یک مزیت مطرح باشد و از طرف دیگر مایه رکود و کسادی آمریکایی ها شود، اما در هر صورت همین آمریکایی ها دیگر متقاعد شده اند که باید وابستگی به نفت خام را کاهش داد که این مساله در بلندمدت برای اقتصاد محیط زیست و امنیت ملی غرب دستاورد بزرگی به حساب خواهد آمد.»نویسنده این تحلیل با اشاره به اینکه« امروز منطقه خاورمیانه نوعی جهش اقتصادی را تجربه می کند که در عین حال عمیقاً با مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ریشه دار مرتبط شده» افزود:« پیدایش و ظهور گروه های تروریستی همچون القاعده در نتیجه رویارویی با چنین مسائلی است در واقع درست است که مردم این منطقه به آینده امیدوارند اما همزمان این خطر نیز وجود دارد که سرریز شدن درآمدهای سرشار نفتی به این منطقه موجبات بی ثباتی و ناپایداری آن را افزایش دهد.»کنت پولاک در ادامه این تحلیل خود افزود:« در سال های۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ میلادی وحین نخستین جهش بزرگ اقتصادی در این منطقه، تولید کنندگان نفت بیشترین بخش ثروت خود را حیف و میل کردند و هدر دادند. آنها چندین نظام رفاهی بسیار گسترده را در جوامع خود پدید آوردند که تامین بهداشت و سلامتی مردم را بهبود می بخشید. همین موضوع حتی دلیلی بر رشد انفجارگونه جمعیت ظرف ۳۰ سال گذشته در این منطقه شد. علاوه بر این آنها در طول این مدت سرمایه های خود را از کشورشان خارج کردند. در واقع این جماعت برای توسعه یا حتی تنوع و دگرگونی اقتصاد خود هیچ کاری نکردند.»این تحلیلگر مسائل اقتصادی افزوده است:« درست زمانی که جهش اقتصادی در دهه ۹۰ میلادی برای کشورهای نفت خیز خاورمیانه رو به افول نهاد، مشکلات و مسائل اقتصادی به همراه نارضایتی سیاسی، ترور و شورش و طغیان گریبان شان را گرفت. اما در این میان چند تولید کننده نفت خام منطقه بودند که هوشمندانه رفتار کردند. آنها میلیاردها دلار در کشورهای خودشان سرمایه گذاری کردند، صنایع را گسترش دادند، راه سازی و جاده سازی کردند، کارخانه ها را احیا کردند و از همه مهم تر مشارکت اجتماعی را در میان مردم خود افزایش دادند.»پولاک می افزاید: «این امر موجب شد نخبگان منطقه و بسیاری دیگر از دنیای سرمایه از پیدایش عصر نوینی در خاورمیانه سخن به میان آورند چرا که درآمدهای جدید نفتی این توان و ظرفیت را دارند که اقتصاد منطقه را متحول، فرصت های شغلی را برای همگان ایجاد و کشورهای نفت خیز را به ابرقدرت اقتصادی جهان تبدیل کنند.»این مقاله در بخش دیگری با اشاره به افزایش شدید تورم در کشورهای نفت خیز خاورمیانه نوشته است:« صعود بهای انرژی و گسیل درآمدهای نفتی، منطقه را به تورم قیمت ها دچار کرده است به طوری که به عنوان مثال در قطر نرخ تورم به ۱۴ درصد افزایش یافته است. این رقم ۶/۲ درصد بیش از سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ در این کشور بوده است.
تاگس اشپیگل می نویسد: مثل همیشه طبقات متوسط و پایین جوامع این منطقه از تورم و افزایش قیمت ها رنج می برند و حتی در چند کشور عربی تورم طبقه متوسط جامعه را از بین برده و به بخشی از فقرا و محرومان تبدیل کرده است. بسیاری از این تهیدستان به عنوان نیروهای ضددولتی درصدد سقوط حکومت های خود برمی آیند.»پولاک با اعلام اینکه« افزایش جهانی هزینه های زندگی منطقه خاورمیانه را نیز تحت تاثیر قرار داده است»،تصریح کرد:« به همین منظور در مبارزه با تاثیرات تورم دولت های عربستان سعودی، قطر، عمان و امارات متحده عربی، حقوق و مستمری کارمندان خود را از ۱۵ تا ۷۰ درصد افزایش داده اند. درست است که این افزایش در کوتاه مدت می تواند کمک حال باشد اما با توجه به آنکه تورم روز به روز بیشتر می شود، نمی تواند در مشکلات ساختاری عرصه اقتصاد تغییری ایجاد کند.»نویسنده کتاب جدیدالانتشار« راهبرد بزرگ آمریکا برای خاورمیانه» در ادامه به نقش کارگران خارجی در کشورهای عربی اشاره و تصریح کرد:« اساساً کشورهای عربی به علت آنکه این نیروهای کاری در مقایسه با نیروهای بومی اکثراً ارزان تر و باپشتکار هستند، به طور چشمگیری به وجودشان وابسته شده اند. با این حال نارضایتی این کارگران با توجه به رفتارهای کارفرمایان به وضوح از رخسارشان پیداست. همین نیروهای ارزان قیمت خارجی که در کشورهای کوچک خلیج فارس ۸۰ تا ۹۵ درصد نیروی کار بخش خصوصی را به خود اختصاص داده اند، به تازگی در بحرین و امارات متحده عربی در مقابله با تحلیل درآمدهای ناشی از تورم، اعتصاباتی را به راه انداخته اند.»
روزنامه آلمانی تاگس اشپیگل
منبع : روزنامه سرمایه