پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

گفتمان جدلی از منظر قرآن


گفتمان جدلی از منظر قرآن
انسان به جهت گرایش به همگرایی و جامعه پذیری، همواره ناچار است خود را با مردم و جامعه سازگار و هماهنگ نماید. تضاد منافع و مصالح موجب می شود تا تلاش مضاعفی را برای سازگاری با دیگران انجام دهد. یكی از روش های موثر برای ایجاد تفاهم و سازگاری، تبادل اطلاعات، انتظارات خواسته ها و موانع میان افراد است. گفت وگو این امكان را فراهم می آورد تا دو طرف بتوانند به تبادل آن ها پرداخته و نوعی تفاهم و همزبانی و گاه همدلی را در دیگری برانگیزانند.
بنابر این هدف از گفت و گو را می توان در راستای ایجاد تفاهم و سازگاری جمعی افراد توضیح و تبیین كرد. البته گفت و گو، حالات مختلف و متنوع را به خود می گیرد. نوعی ازگفت وگو كه در قرآن تبیین شده است، جدل است. جدل، گفت و گویی همراه با درگیری و چیرگی و برتری جستن یك سوی بر طرف دیگر است.
هدف از جدل را قصد منصرف كردن دیگری در راه و روش و حتی در رای نظر و باور دانسته اند. (نگاه كنید: مفردات راغب واژه جدل و مجمع البیان طبرسی، ج-۵-۶ ص ۲۳۷) به نظر می رسد كه میان اصطلاح قرآنی جدل و اصطلاح منطقی آن كه به دیالكتیك نیز مشهور است، تفاوت های محسوسی نباشد؛ زیرا درجدل آن چه مهم است، همراهی با طرف گفت وگو و بهره گیری از اصول مشترك و مقبول دو طرف است كه در قرآن نیز بدان اشاره شده است. هدف از جدل قرآنی و منطقی چیرگی و غلبه بر طرف دیگر است كه از این نظر نیز مشترك می باشند. قرآن نیز همانند اهل منطق، میان جدل و برهان (سلطان) تفاوت می گذارد و آن را دو گونه از روش های گفت وگوی علمی برمی شمارد. مقاله حاضر در مقام تبیین این دیدگاه قرآنی است كه اینك آنرا از نظر می گذرانیم.
● گفتمان جدلی امری فطری
به نظر قرآن گفتمان جدلی، امری فطری دربشر است و انسان نه تنها با دیگران بلكه حتی با خود به مجادله برمی خیزد تا خود را قانع سازد و امری را كه بر خود مشتبه شده را به یقین اقناعی تبدیل كند قرآن بیان می كند كه نفس انسانی گرایش به این دارد كه از خود دفاع كند. از این رو می كوشد به هرشكل ممكن نه تنها از جان بلكه از خواسته و رفتار و منش و عقاید خود كه شاكله و شخصیت وجودی او را شكل می دهد، دفاع و از آن در برابر هر بیگانه و حتی خود، دفاع كند قرآن بیان می دارد كه روزی می رسد كه انسان با خودش به مجادله برمی خیزد و می كوشد تا خود را برای خود مقبول قرار دهد و عقاید و رفتارش را درپیش وجدانش توجیه نماید: یوم تاتی كل نفس تجادل عن نفسها؛ روزی می رسد كه هر نفس با خودش به مجادله برمی خیزد.(سوره نحل آیه ۱۱۱)
گرایش فطری بشر به جدال و مجادله به اندازه ای شدید است كه قرآن درتوصیف انسان می فرماید: وكان الانسان اكثر شی جدلاً(سوره كهف آیه ۵۴)؛ انسان درمیان موجودات هستی از همه بیشتر به سوی جدال گرایش دارد و اهل مجادله است. بنابر این می توان مجادله گری را از خصوصیات و ویژگی ها بشر و انسان دانست.
البته گفتمان جدلی خاص انسان نیست چنان كه قرآن بدان اشاره و تصریح كرده است ولی در میان موجودات این انسان است كه گرایش شدیدی به مجادله دارد. از دیگر موجوداتی كه قرآن گزارشی صریح و روشن از جدل ایشان می دهد مجادله فرشتگان درملا اعلی با خداوند است كه در آیات ۳۰ تا ۳۵ سوره بقره بیان شده است.در میان مردم برای مجادله وجدل و یا جدال، واژگان دیگری نیز رایج است كه از آن میان می توان به مناظره، محاوره، مناقشه و مباحثه اشاره كرد.
البته هر یك از این واژگان معنای خاصی را نیز با خود حمل می كنند و گونه ویژه ای ازگفتمان و گفت وگو بیانی را ترسیم می نمایند.
به عنوان نمونه در مناظره هرچند كه دو طرف گفت وگو خواهان اثبات سخن خود و نقد باور دیگری است ولی با این همه هر دو به قصد شناخت حق و ظهور آن در نزد دیگری به این كار روی می آورند و یا از آن چه درمحاوره مهم و اساسی است توجه دو طرف گفت وگو به مطالبی است كه میان آن دو رد و بدل شده است و درحقیقت گفت وگو بر پایه پاسخ های طرف مقابل شكل می گیرد و درآن نوع از ادب نیكو و مراعات طرف دیگر وجود دارد. در قرآن در آیه نخست سوره مجادله به هر دو واژه جدال و حوار اشاره شده است و سخن از محاوره دو طرف به این شكل به میان آمده است.
● اهداف مجادله
قرآن كریم برای تبیین مساله جدال، اهداف چندی را برای اهل مجادله بیان كرده است كه در این جا به مهم ترین آن ها می پردازیم.
۱) استیفای حقوق:
از جمله اهدافی كه قرآن برای جدال بیان می كند، جدال برای گرفتن حق است. به این معنا كه شخص برای رسیدن به حق خود و استیفای آن، از روش جدال بهره می جوید. در داستان جدال خوله با پیامبر (ص) این هدف به خوبی روشن است. خوله از آن جایی كه از سوی شوهرش به حكم ظهار كه از احكام جاهلی بود، از حقوق زناشویی و همسری خود محروم شده بود، به نزد پیامبر(ص) می شتابد تا این حكم جاهلی را پیامبر (ص) از جامعه بزداید؛ زیرا شوهرش گفته بود كه تو همانند مادرم از پشت من هستی و من نمی توانم با تو زناشویی كنم. خداوند از روش حق جویی و استیفای حقوق كه از سوی این زن صورت گرفته بود، به جدال یاد می كند.(مجادله آیه ۱و ۲)
۲) تبلیغ دین:
از روش های تبلیغ پیامبران كه از سوی خداوند نیز تایید و بر آن تاكید شده است، روش مجادله است. قرآن به پیامبر(ص) به طور خاص و عموم دعوت كنندگان دستور می دهد:«داع الی سبیل ربك بالحكمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن»؛ مردم را به سوی راه پروردگارت به حكمت و پند و اندرز نیكو بخوان و با آنان به نیكویی مجادله نما. (نحل آیه ۱۲۵)
۳) حق ستیزی:
از اهداف مهم دشمنان در بهره گیری از روش مجادله، مخالفت با حق است. به این معنا كه حق ستیزان برای آن كه نمی توانند در برابر برهان و استدلال مومنان و اهل حق و حقیقت تاب آورند به روش مجادله رو می آورند تا باطل خود را تثبیت كنند و از حق بگریزند. (كهف آیه ۵۶ و نیز غافر آیه ۵)
۴) گمراهی:
از دیگر اهداف استفاده از روش مجادله، ایجاد گمراهی در میان مردمان است. این روش از سوی مشركان و مخالفان ضد پیامبر(ص) و مومنان بسیار مورد استفاده قرارگرفته است و قرآن بیان می دارد كه هدف مشركان و مخالفان از این كار آن بوده است تا مردمان را از حق دور كنند و به راه ضلالت و گمراهی سوق دهند. (حج آیه ۸ و ۹)
۵) دلسوزی از اهداف مهم مجادله گران برای بهره گیری از این روش:
نمونه های چندی را می توان در قرآن برای این موضوع یافت. یكی از مهم ترین آن ها مجادله حضرت ابراهیم(ع) با فرشتگان است كه قرآن ضمن بیان آن به خصوصیات اخلاقی آن حضرت(ع) اشاره می كند و توضیح می دهد كه علت و انگیزه اساسی مجادله آن حضرت، دلسوزی بیش از اندازه وی بوده است. (هود آیه۷۴)
● زمینه های مجادله
مجادله از روش هایی است كه می تواند در راستای بیان حق و یا ضد آن مورد استفاده قرارگیرد. در این جا به زمینه های بهره گیری از آن برای اثبات و یا تقویت باطل اشاره می شود. قرآن كاربرد مجادله را از سوی مخالفان حق به دلایل زیر نسبت می دهد:
۱) تعصب:
از زمینه هایی كه موجب می شود تا اهل باطل به سوی مجادله روی آورند، تعصب بی جای آنان بر عقاید پدران و نیاكانشان است. آنان بدون آن كه از علم و دانش بهره مند باشند و یا دلیلی عقلانی و یا شهودی داشته باشند و یا از دلیل نقل معتبری چون كتب آسمانی برخوردار باشند، تنها به جهت تعصبات كوركورانه از عقاید نیاكان خود، به مجادله با حق و اهل آن اقدام می كنند. بنابراین یكی از علل و زمینه های ایجادی بهره گیری از روش مجادله را تعصب باید دانست و از آن پرهیز كرد. (لقمان آیات ۲۰ و ۲۱)
۲) تكبر:
از دیگر زمینه سازهای مجادله گری كه در قرآن از آن یاد شده، تكبر و خود بزرگ بینی بی جاست. افرادی كه نه از علم و نه هدایت و نه دانش نقلی معتبر برخوردارند، تنها به دلیل خود برتربینی، به مجادله با حق و حقیقت می پردازند. (حج آیه ۸و۹ و نیز غافر آیه ۳۵ و ۵۶)
۳) جهل:
از دیگر علل و عوامل ایجادی مجادله جهل است. افراد جاهل به جهت فقدان برخورداری از علم به روش مجادله پناه می برند تا سخن خود را به كرسی بنشانند. (حج آیات ۳و۸ و لقمان آیه۲۰)
۴) فرار از مسئولیت:
از دیگر انگیزه ها و علل ایجادی مجادله فرار از مسئولیت است؛ زیرا كسانی كه نمی خواهند به وظیفه و مسئولیت خود عمل كنند به مجاده روی می آورند و آن را ابزاری برای فرار از مسئولیت خود قرار می دهند. قرآن با اشاره به این نكته مؤمنانی را كه از جهاد گریزانند و به مجادله روی می آورند، سرزنش و توبیخ می كند. (انفال آیه ۵و۶)
۵) وسوسه های شیطانی و مردمان وابسته به افكار شیطانی:
این مقوله از عواملی است كه مجادله را ایجاد و تقویت می كند. قرآن درچند آیه به این مسئله توجه می دهد و مؤمنان را از همراهی با این دسته بازمی دارد. (حج آیه۳ و نیز انعام آیه ۱۲۱)
۶) كفر:
این عامل نیز می تواند زمینه ساز مجادله گری باشد. به این معنا كه اهل كفر به جهت آن كه بر دل هایشان قفل نهاده شده است وسخنان سالم و حق را درك و فهم نمی كنند، گرفتار مجادله می شوند. به سخنی دیگر، زمینه مجادله گری درایشان از آن رو پدیدار گشته است كه به رفتار و اعمال خود، زمینه های فهم و درك را از خود زدوده اند و این گونه می شود كه ناتوان از درك حق به سوی مجادله روی می آورند تا با باطل خود را تقویت و یا گسترش دهند. (انعام آیه ۲۵ و نیز غافر آیه ۴و۵)● اقسام و احكام جدال
قرآن جدال را به چند گونه دسته بندی كرده است به نظر می رسد كه نمی توان همه گونه های جدال را به عنوان روش درست گفت وگو پذیرفت. گونه هایی كه قرآن برای جدال ذكر می كند می توان به جدال احسن، جدال باطل، جدال جاهلانه و جدال عالمانه اشاره كرد.
۱) جدال احسن:
از روش هایی است كه در تبلیغ دین پس از به كارگیری روش های دعوت برهانی و حكیمانه و پند و اندرز مورد توجه و تأكید قرآن قرار گرفته است. برخی بهره گیری از خود قرآن و برخی از آیات را همان جدال احسن بر شمرده اند.
به این معنا كه قرآن دربرخی از آیات خود به مجادله رو آورده و با مشركان به زبان جدل سخن می گوید و آنان را به اسلام دعوت می كند. بنابراین استفاده از این آیات قرآن در حقیقت، همان دستوری است كه قرآن در بخش سوم اقسام دعوت بدان اشاره می كند و به جدال احسن از آن یاد می كند. از این رو می توان بهره گیری از آیات جدلی قرآن را در دعوت به عنوان جدل احسن یاد كرد. ولی آنچه به نظر می رسد این است كه اگر این قول را بپذیریم و آن را درست بشماریم باید آن را حمل به مصداق كنیم و بگوییم كه یكی یا بهترین مصداق از مصادیق جدل احسن، استفاده از آیات جدلی قرآن در دعوت و تبلیغ دین است.
به این معنا كه اگر پیامبر(ص) به مجادله احسن با مشركان مأمور شده است به این معناست كه یكی از بهترین روش های این گونه دعوت، استفاده از خود آیات جدلی قرآن می باشد. (نحل آیه ۱۲۵) سخن دیگران كه قرآن پیامبرش را درمجادله با اهل كتاب به مجادله احسن دعوت می كند تا با تكیه بر اصول و اعتقادات پذیرفته شده و باور همگانی در دو طرف مجادله آنان را به حق بخواند. آنچه در این دستور مورد اهتمام است، تأكید بر اصول پذیرفته شده دوطرف است كه به نظر می رسد به مولفه اصلی در مجادله اشاره دارد.
به این معنا كه در مجادله احسن آنچه مولفه اساسی و اصلی را شكل می بخشد، اهتمام و توجه به اصول مشترك و باورهای دوسوی مجادله است (عنكبوت آیه ۲۶) این نكته را می توان با اشاره و تأكید دیگر قرآن در همین آیه تقویت كرد؛ زیرا به مسلمانان دستور می دهد كه با ظالمان و ستمگران اهل كتاب به مجادله برنخیزند؛ (همان) چون ستمگران دراین آیه كسانی هستند كه حق را نادیده گرفته و با علم به آن، كتمان حق كرده و به مجادله با اهل حق می پردازند. چنین افرادی به اصول و باورهای مشترك خود پای بند نیستند و آن را به ستم نادیده می گیرند، درمقامی قرار می گیرند كه امكان جدال احسن با ایشان وجود نخواهد داشت. بنابراین جدال احسن و تكیه و تأكید بر اصول و باورهای مشترك، امری لغو و بیهوده خواهدشد در زمانی كه سویه دیگر مجادله آن را كتمان كرده و به ظلم آن را نادیده می گیرد.
۲) جدال باطل:
در تعبیر قرآنی، جدالی است كه در آن یك سوی مجادله به استهزاء و تمسخر روی می آورد و هدف از آن كوبیدن حق است به این معنا كه یك سوی استهزاء هم در روش و آداب مجادله، رعایت ادب را نمی كند و به حیله تمسخر و استهزاء روی می آورد تا طرف مقابله را از نظر شخصی و شخصیت خرد و كوچك نماید و هم با علم به حق بودن آن را نادیده گرفته و بكوشد تا آن را بكوبد و یا نابود سازد. این روش در بیشتر مواردی كه در قرآن از آن یاد شده، مواردی است كه ازسوی مشركان و كافران مورد بهره برداری قرارگرفته است و به عنوان روش اصلی مخالفان پیامبران به كار رفته است. (كهف آیه ۵۶ و غافر آیه ۵)
۳) جدال جاهلانه:
این روش از سوی كسانی به كار می رود كه از اهل كتاب و علم و دانش نیستند و در حقیقت توده مردمی هستند كه بدون هیچ علم و دانشی تنها برپایه تقلید كوركورانه از نیاكان به چیزی باور داشته و از آن حمایت می كنند. قرآن درباره این گونه از جدال ها بیان می كند كه اهل مجادله باطل، بدون داشتن هیچ دانشی نظری و یا هدایت و كتاب آسمانی و دلیل وحیانی و یا شهودی تنها برپایه پیروی از شیطان و یا نیاكان خود به مجادله با اهل حق و خود حق می پردازند. هدف مجادله گران جاهل نیز بقا در گمراهی خود و گمراه سازی دیگران است؛ زیرا بدون آن كه حق را بشناسند و تنها برپایه باورهای خرافی و غلط می كوشند آن را حفظ و یا ترویج كنند. (حج آیات ۸و ۹ و نیز لقمان آیه ۲۰)
۴) جدال عالمانه:
مجادله ای است كه با توجه به داده های علمی، دلیل معتبر عقلی و یا نقلی و یا شهود معتبر و مانند آن انجام می گیرد. این روش مورد توجه و تایید قرآن است. روشی است كه از سوی خردمندان و پیامبران مورد استفاده بوده و هست. (اعراف آیه ۷۱ حج آیه ۸ و لقمان آیه ۲۰و غافر آیات ۳۵و ۵۶) قرآن برای هر دسته از این اقسام، احكام خاصی را بیان می كند.
با توجه به نوع رویكرد قرآن به هر یك از انواع و اقسام مجادله می توان احكام آنان را به دست آورد. بی گمان مجادله عالمانه امری مباح است اگر حكم به پسندیدگی (استحباب) و یا وجوب آن نشود؛ چنان كه جدال احسن نیز به حكم پسندیدگی به طور طبیعی امری مستحب است ولی به حكم و دستور خاص الهی امری واجب و لازم شده است. (نحل آیه ۱۲۵) اما وجوب و لزوم آن مشروط است كه در آغاز از روش های دیگری بهره گرفته شود؛ از این روست كه قرآن آن را در مرحله سوم پس از دعوت برهانی و پند و اندرز ذكر كرده است و پیامبر را بدان فرمان داده است. نكته دیگر آن كه این وجوب در مجادله با اهل حق نیست بلكه خاص كسانی است كه از دیدن اسلام و یا حق بیرون می باشند.
بنابراین مجادله به هر شكل با اهل ایمان و حق به نظر امری نادرست است و برای تفهیم و دعوت آنان به حق باید از روش های دیگری بهره جست. بنابراین مبلغان در حوزه مناطق اسلامی یا نباید و یا در حد ضرورت باید از این روش بهره برداری نمایند. چنان كه جدال غیراحسن با اهل كتاب نیز امری است كه قرآن آن را نهی كرده و مومنان را از به كارگیری آن باز داشته است. (عنكبوت آیه ۴۶) جدال باطل و جاهلانه نیز امری حرام است و نباید از این روش بهره جست.
● آداب جدال
قرآن آداب و شرایط خاصی را برای مجادله و گفت وگوی جدلی بیان كرده است كه می بایست از سوی مومنان مراعات گردد تا اهداف مجادله به دست آید. از جمله آدابی كه قرآن برای مجادله كنندگان بیان داشته است، برخورد منطقی و استوار بر علم و دانش است. (اعراف آیه ۷۱ و حج آیه ۳و ۸ و لقمان آیه ۲۰ و غافر آیه ۳۵ و ۵۶) از دیگر آداب مجادله برخورد نیكو و حسن معاشرت در بیان و رفتار است. به طوری كه آن سوی مجادله از رفتار و نحوه بیان مومن دلخور نگردد. (نحل آیه ۱۲۵ و عنكبوت آیه ۴۶) سومین سفارش قرآن به اهل مجادله آن است كه رفق و مدارا را در هنگام مجادله با مخالفان مراعات كنند. طبرسی در مجمع البیان ج ۵و ۶ ص ۶۰۵ مراد از مجادله احسن را مجادله همراه با رفق و مدار است.
● كاربردهای مجادله
قرآن برای مجادله كاربردهای چندی را بیان داشته است كه می توان به مهم ترین آنها در دعوت اشاره كرد. از جمله كاربردهای مجادله می توان به هدف اثبات وحدانیت خدا، اثبات رسالت پیامبران، اثبات رسالت خاص مانند رسالت پیامبر اكرم(ص)، اثبات رستاخیز و اثبات برخی از احكام و تحلیل و تحریم برخی از احكام پیشین اشاره كرد.
● نكته پایانی
نكته ای كه در پایان این نوشتار بدان توجه داده می شود آن كه جدال و مجادله از روش های دعوت دیگران به حق و اسلام است و آن را نمی توان به عنوان روش تبلیغ دین در میان مومنان به شمار آورد.
به این معنا كه مجادله چه عالمانه و چه احسن آن زمانی به كار می رود كه فردی بخواهد مشرك، كافر و یا اهل كتابی را به اسلام و حق بخواند؛ از این رو نمی توان در دعوت مومنان و تبلیغ عقاید و احكام اسلام در میان مومنان از این روش استفاده و بهره جست؛ زیرا قرآن به مسلمانان و مومنان سفارش می كند كه در صورت جهل به حكمی از روش پرسش و پاسخ بهره جویند و به سراغ اهل ذكر و علم بروند. در حقیقت روش های دیگری برای فهم احكام و عقاید برای مومنان و مسلمانان بیان شده است و روش مجادله برای این منظور نباید مورد استفاده و بهره برداری قرار گیرد.
اگر بخواهیم میان مومنان و غیرمومنان تفاوتی را قایل شویم می توانیم از اصطلاح دعوت برای غیر ایشان و اصطلاح تبلیغ در میان مومنان استفاده كنیم. بنابراین از روش های دعوت مواردی است كه در آیات قرآن از برهان و اندرز و عبرت و جدال و جدال احسن بیان شده است و نمی توان آن جدال و جدال احسن را از روش های تجویزی برای تبلیغ در میان مومنان برشمرد.
منصور آقاخانی
منبع : روزنامه کیهان