شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اصلاح طلبان؛ تغییر تاکتیک یا تسلیم؟


اصلاح طلبان؛ تغییر تاکتیک یا تسلیم؟
طلبان یک هفته مانده به زمان تبلیغات دور دوم انتخابات مجلس هشتم، گرد هم آمدند تا برای شرکت در این دور تدبیری بیاندیشند. لزوم چنین نشستی از آنجا معلوم می شود که اصلاح طلبان در بیست و چهارم اسفند نتوانستند در تهران هیچ کاندیدایی را وارد مجلس کنند.
هر چند که اصلاح طلبان به روند انتخابات و شمارش آراء در تهران اعتراض داشتند، اما حتی نامه خاتمی و کروبی نیز تاثیری نداشت. نتیجه قطعی انتخابات در تهران نشانگر پیروزی جبهه متحد اصولگرایان بود که توانست نوزده کاندیدای خود را راهی مجلس کند.
در میان کسانی که به دور دوم راه یافته اند، این اصولگرایان هستند که بنابه آراء مرحله اول شانس بیشتری دارند و به نظر می رسد، اصلاح طلبان می توانند برای کسب ده کرسی مبارزه کنند.
ارقام به خوبی نشان دهنده وضعیت خطیر اصلاح طلبان در حوزه تهران است به صورتی که امکان به دست آوردن پنج کرسی خوشبینانه ترین پیش بینی است که می توان داشت. واقعیت این است که وضعیت اصلاح طلبان در دو مرحله انتخابات تفاوت فاحشی با هم دارد. اگر آنان در مرحله اول امیدی به موفقیت در تهران داشتند، اکنون این امید به حداقل ممکن رسیده است.
کسب این حداقل ممکن خود به خود اصلاح طلبان را مجبور به تغییر کرده است. نتیجه تغییر مشی اصلاح طلبان بسیار کوتاه و مختصر بود. ستاد ائتلاف اصلاح طلبان نام خود را به «ستاد انتخابات اصلاح طلبان» تغییر داد و شعار «یاران خاتمی» نیز برداشته شد.
رقیبان که در هر فرصتی منتظر بهره تبلیغاتی خود هستند، از این تغییر اندک نیز نگذشتند و آن را نشانه کاهش محبوبت محمد خاتمی و سرخوردگی مردم از جریان دوم خرداد قلمداد کردند. الیاس نادران مدعی «اختلافات درونی جبهه دوم خرداد و کاهش محبوبیت مردمی خاتمی و طرفداران» او شد و به نظر وی؛ «حذف عنوان یاران خاتمی تغییر تاکتیک نیست.»
از سوی مقابل، مسئولین ستاد انتخابات اصلاح طلبان به دنبال کم اهمیت نشان دادن این تغییر و تقلیل آن را در حد یک تغییر تاکتیکی دانست. حسین مرعشی، رییس ستاد انتخابات اصلاح‌طلبان تهران، انتخاب عنوان «یاران خاتمی» در مرحله اول را تنها روشی یرای تفکیک بین ستاد ائتلاف از دیگر گروههای اصلاح طلب دانست. به گفته وی؛ در مرحله‌ی دوم انتخابات تنها یک لیست از سوی اصلاح‌طلبان باقی مانده است و «دیگر نیازی به تفکیک و استفاده از یک نام خاص را احساس نشد و به همین دلیل این عنوان را حذف کردید.»
مرعشی با اشاره به این که «همه‌ی کاندیداهای اصلاح‌طلب، یاران خاتمی هستند و به افکار و اندیشه‌های ایشان علاقه‌مندند»، نتیجه می گیرد؛ «از این رو تفاوتی در ماهیت قضیه وجود ندارد.» اگر چه مرعشی استفاده از این عنوان را تنها بنابر «ضرورت» آن دوره می داند، اما باید پذیرفت موضوع به این سادگی نبوده و اگر «همه‌ی کاندیداهای اصلاح‌طلب، یاران خاتمی هستند»، پس استفاده از عنوان «یاران خاتمی» هنوز هم جایگاه و ضرورت خود را دارد.
توجیه مسئولین ستاد اصلاح طلبان در تغییر انجام شده چندان معقول و مقبول نیست و باید علت را در امر دیگری جست. از سوی دیگر، سخنان الیاس نادران و دیگر رقیبان بیش از نشان دادن واقعیت، ناشی از استفاده تبلیغاتی در دوره دوم انتخابات است.
در واقع، برخلاف نظر مرعشی باید گفت؛ استفاده از این عنوان در دوره اول بنابر هیچ ضرورتی نبوده، بلکه حذف آن در این دوره از سر ضرورت است. مسئله را می توان در نامه ای جست که قائم مقام حزب اعتماد ملی، رسول منتجب‌نیا، به سید محمد خاتمی نوشت.
منتجب نیا در این نامه به ظرفیت نام خاتمی اشاره می کند که بیش از آن است تا «در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس برای شکست یک نفر و پیروزی چند نفر هزینه» شود. او انگیزه خود را در نگارش نامه اش «مصادره و محاصره کردن شخصیتی» می داند که بزرگتر از آن است تا «در انحصار و محاصره چندین تن» باشد.
آنچه که مورد اشاره منتجب نیا است عملکرد اصلاح طلبانی است که در ستاد ائتلاف و تحت لوای نام خاتمی، حلقه اصلاح طلبان را تنگ تر می کردند. آنان بیش از آن که در حرکت اصلاحات باعث نزدیکی و وفاق اصلاح طلبان شوند باعث دوری و چند دستگی آنان می شدند. به گفته محمد باقر ذاکری از اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی؛ آنان «به دنبال وحدت و ائتلاف نبودند، بلکه می خواستند دیگران را پیرو خود کنند.
حقیقت آن است که تندروی برخی از اصلاح طلبان باعث نوعی انحصارطلبی در آنان شده به گونه ای که خود و ستاد ائتلافی را مرکز و اساس اصلاحات می پنداشتند. آنان با بستن گوشها و حتی نشنیدن صدای یاران اصلاح طلب، همواره هزینه شکستهایشان را به گردن رقبا و دیگران انداخته اند و تنها دل به این خوش کرده اند که اگر مردم به پای صندوقها بیایند، پیروزی از آن ما است.
باید از آقای مرعشی پرسید؛ چه ضرورتی در دور اول برای استفاده از عنوان «یاران خاتمی» وجود داشت، جز آن که گفته شود فقط لیست ستاد ائتلاف از یاران خاتمی هستند؟ آیا آنچه را که خاتمی انجام داده و خواهان آن است تنها در ید افراد و ستاد خاصی است که خود را محق به استفاده از چنین عنوانی می دانند؟ آیا این ستاد با چنین نگرشی بهانه مناسبی را به کسانی نداده است که شکست لیست ستاد ائتلاف را نشانه افول خاتمی و کاهش محبوبیت او دانسته اند؟
عملکرد ستاد ائتلاف نه تنها فرصت را از خود و دیگر اصلاح طلبان در تهران گرفت، بلکه باعث شد تا رقبا به افول اصلاحات دل خوش شوند. در حقیقت، ستاد ائتلاف بار دیگر نشان داد آسیبهای اصلاحات بیش از آن که از عوامل خارج از جریان اصلاحات باشد، در درون اصلاح طلبان و عملکرد نابجای آنان جا دارد.
دعوت منتجب نیا از خاتمی به شکستن «حصر» و نگریستن به «ظرفیت و جایگاه منیع خویش»، دعوتی است از یک فرد، اما در حقیقت، آن را باید از تمام اصلاح طلبان درخواست کرد. همچنان که سید محمد خاتمی خود اشاره کرده، اصلاحات نه از او شروع شده و نه وامدار به او است. بنابر این، شکستن حصر خود بینی و بی توجهی به ظرفیت و جایگاه اصلاحات امری است که تمام نیروهای اصلاح طلب به آن احتیاج دارند.
بر خلاف نظر آقای مرعشی باید گفت، رسیدن به همیاری و نزدیکی بین نیروهای اصلاح طلب در دور دوم ضرورتی است که باید در دور اول انجام می شد. وجود لیستهای چند گانه در دور اول به بهانه اصلاح طلبی، نه تنها موجب ترغیب رأی دهندگان نشد، بلکه نتیجه عکس داد و باعث شد تا میدان برای رأی دهندگان ثابت، رقیب خالی بماند.
به نظر می رسد، تغییرات انجام شده نوشدارویی است که امید می رود حداقل پس از مرگ سهراب به دست اصلاح طلبان نرسیده باشد. همین مقدار تغییرات انجام شده در جهت همدلی بین نیروهای اصلاح طلب، گواه پذیرش واقعیات موجود و تسلیم در برابر آن است.
شاید این تسلیم از سوی تندروهای ستاد ائتلاف یک تاکتیک نباشد و دور دوم انتخابات عرصه آزمونی شود که نشان دهد اصلاحات بیش از هر چیز نیازمند همیاری است تا آن که میدان تک تازی باشد.
دکترحسن توانا


همچنین مشاهده کنید