چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

تردید در مفهوم تروریسم بین المللی


تردید در مفهوم تروریسم بین المللی
ژنرال لئونید ایواشوف ، زمانی كه حملات ۱۱ سپتامبر به وقوع پیوست، رئیس ستاد ارتش روسیه بود. این فرد نظامی،آن روز مسائل را از درون و به طور مستقیم دنبال می كرد. از این رو تحلیلی كه او ارائه می دهد تفاوت بسیاری با آنچه همكاران آمریكایی اش در این مورد نوشته اند دارد. او همان طور كه در كنفرانس محور صلح ۲۰۰۵ تشریح كرد، اكنون هم تأكید بر این دارد كه تروریسم بین المللی به مفهوم رایج آن، وجود ندارد.
او تصریح می كند به جای جعل «جنگ جهانی با ترور» بهترین راه برای كاهش حمله هایی ازقبیل ۱۱ سپتامبر، احترام به قوانین بین المللی و همكاری های صلح آمیز میان كشور ها و شهروندان آنها است. او می نویسد:
همان طور كه شرایط موجود جهانی نشان می دهد ، تروریسم در جاهایی بروز می كند كه برخوردها و اختلاف ها بالا گرفته اند؛ در كشورهایی كه احتمال تغییر روابط اجتماعی و یا تغییر رژیم وجود دارد ؛ در مناطقی كه فساد و شرارت، قانونی شده است و جنایت گسترش یافته است.
او دراظهار نظری عجیب می گوید: «گلوبالیزیشن» یا جهانی شدن كه اكنون هدف قدرت های بزرگ است مهم ترین زمینه ساز این پدیده بسیار خطرناك است. زیرا در چنین زمینه ای است كه نقشه ژئو استراتژیك جهان نوین طراحی می شود ، منابع جهان، توزیعی دوباره می یابند، مرزها برداشته می شوند، قوانین بین المللی بدون اثر می شوند ، هویت های فرهنگی پاك می شوند و زندگی معنوی دچار فقر می شود.
تحلیل ماهیت فرایند جهانی كردن بر مبنای نظریه سیاسی - نظامی ایالات متحده و سایرین، نشان می دهد كه تروریسم به سلطه جهانی و به یك الیگارشی یا دیكتاتوری جهانی كمك می كند.
این امر به مفهوم این است كه تروریسم چیزی مستقل و جدا از سیاست جهانی نیست بلكه فقط ابزار آن است، وسیله ای است برای ایجاد یك جهان یك قطبی با یك اداره مركزی انحصاری و با فرماندهی واحد؛ زمینه ای است برای محو مرز های ملی و برقراری حكومت الیگارشی. دقیقاً همین الیگارشی عنصر كلیدی تروریسم جهانی و نظریه پردازان آن و پدر خوانده های آن هستند. هدف اصلی اینان ، تاریخ، فرهنگ و سنت ها است؛ همچنین نظام موجود مناسبات میان دولت ها، قواعد ملی و جهانی تمدن انسانی و هویت ملی است. تروریسم بین الملل پدیده ای است كه برای دست یافتن به هدف های سیاسی اش، استفاده از ترور دولتی و غیر دولتی را تلفیق می كند و برای كنترل ماهرانه سیاست كشورها و رفتار مردم آن، از طریق تهدید و ارعاب و ایجاد بی ثباتی اجتماعی، ریشه كنی مقاومت سازمان های قدرت و ایجاد شرایط مناسب، به هدف خود نزدیك می شود.
تروریسم سلاحی است كه در نوع نوین جنگ به كار گرفته می شود. در چنین زمینه ای اگر آنچه را در ۱۱ سپتامبر در ایالات متحده اتفاق افتاد تحلیل كنیم به نتایج زیر می رسیم:
۱) سازمان دهندگان آن حملات، مراكز سیاسی و تجاری بودند كه منافع خود را در بی ثباتی جهانی می دیدند و امكانات لازم و سرمایه مورد نیاز را برای چنین عملیاتی داشتند. مفهوم سیاسی این عمل این است كه در اداره مسائل مالی و سایر منابع تنش زیادی بروز كرده است. ما باید دلایل این حمله را در همسانی و هماهنگی میان منافع سرمایه های بزرگ در جهان در سطوح فراملی جست وجو كنیم، در مراكزی كه از ریتم و آهنگ برنامه جهانی شدن و یا از جهت آن خشنود نبودند و بر خلاف جنگ های سنتی كه طرح آنها را ژنرال ها و سیاستمداران می ریختند، طرح این جنگ به سازمان های مخفی سرمایه داری بزرگ سپرده شد.
۲) تنها سرویس های مخفی و رئیسان فعلی آنها - یا آنهایی كه بازنشسته هستند ولی هنوز در سازمان های دولتی نفوذ دارند - توانایی طراحی، سازماندهی و هدایت عملیاتی چنان با اهمیت را دارندو معمولاً منابع مالی را تأمین می كنند و سازمان های افراطی را زیر كنترل خود دارند. بدون حمایت سازمان های مخفی چنین تشكیلاتی نمی تواند وجود داشته باشد و عملیاتی دراین حد را در داخل كشورها و به این خوبی و در نهایت ایمنی به انجام برساند. طرح ریزی و انجام عملیاتی در این مقیاس بی نهایت پیچیده است.
۳) اسامه بن لادن و «القاعده» فاقد سازمان، منابع یا رهبران مورد لزوم برای چنین عملیاتی هستند. ولی باید یك تیم حرفه ای نظیر كامیكادزه های عربی تشكیل می شد كه تنها سیاهی لشكربودند برای پوشش عملیات. عملیات ۱۱ سپتامبر جریان رویدادهای جهانی را در جهتی كه مافیای فراملی انتخاب كرده بود، تنظیم كرد. یعنی به نفع آنهایی كه امیدوارند كنترل منابع طبیعی كره خاكی، شبكه اطلاعات جهانی و جریان های مالی آن را زیر كنترل بگیرند . این عملیات به نفع اقتصاد آمریكا و نخبگان سیاسی آن تمام شد كه در صدد تسلط سیاسی برجهانند.
▪ اصطلاح آمریكایی «تروریسم بین المللی» مقاصد زیرین را دنبال می كند :
پنهان كردن هدف های واقعی نیروهایی كه در سراسر جهان، برای به كار گیری در جهت سركوب و تسلط آماده اند؛ تبدیل خواست های مردم به هدف های نامشخص و در برابر دشمنی نامریی؛ از بین بردن هنجار های اساسی بین المللی و تغییر دادن مفاهیم خشونت، ترور دولتی، دیكتاتوری، یا جنبش های آزادی خواهانه ملی؛ محروم كردن مردم از حق قانونی خود برای مبارزه برضد خشونت و نپذیرفتن سرویس های اطلاعاتی خارجی ؛ كوشش برای چشم پوشی دولت ها از منافع ملی ، با جهت دادن هدف ها به زمینه های نظامی به وسیله اولویت بخشیدن به جنگ با ترور؛ تخطّی از منطق متحدان نظامی برای آسیب رساندن به دفاع مشترك و به نفع ائتلاف ضد تروریست؛ حل مشكلات سیاسی از راه حكومت نظامی خشن كه جنگ با ترور را به عنوان یك دستاویز و بهانه به كار می برد.
▪ برای مبارزه مؤثر علیه تروریسم جهانی لازم است گام های زیر برداشته شود:
تأكید و تأیید منشور سازمان ملل و قوانین بین المللی در مجمع عمومی سازمان ملل، به عنوان اصولی كه همه دولت ها ملزم به رعایت آنند؛ ایجاد سازمانی ژئو استراتژیك ( شاید با الهام از سازمان همكاری شانگهای شامل روسیه، چین، قزاقستان، ازبكستان و تاجیكستان) با یك رشته ارزش های متفاوت با پیمان های موجود دیگر. طرح راهبردی برای پیشرفت كشور ها ، سامانه ای برای امنیت جهانی، مدل دیگری از اقتصاد و مسائل مالی بر اساس این مفهوم كه دوباره جهان بر دو قطب استوار باشد.
همكاری با نخبگان علمی زیر نظر سازمان ملل متحد . ارتقای مفاهیم فلسفی انسان قرن بیست و یكم. سازماندهی ارتباط بین همه نهادهای دینی در جهان به خاطر ثبات و پیشرفت انسان، امنیت و حمایت های دو سویه.
منبع: گلوبال ریسرچ
برگردان: پوراندخت مجلسی
نوشته ژنرال لئونید ایواشوف
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید