چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


پانصد میلیونی‌های‌ موفق‌، صد میلیونی‌های‌ خوش‌شانس‌


پانصد میلیونی‌های‌ موفق‌، صد میلیونی‌های‌ خوش‌شانس‌
● آكواریوم؛ كلینیك‌ ترك‌ اعتیاد
▪ كارگردان‌: ایرج‌ قادری‌
▪ بازیگران‌: امین‌ حیایی‌، ایرج‌ قادری‌، شیلا خداداد، مهناز افشار و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: چهار صد میلیون‌ تومان‌
در سال‌های‌ اخیر فیلم‌های‌ ایرج‌ قادری‌ نمی‌فروختند. این‌، جذابیت‌ او را برای‌ تهیه‌ كنندگان‌ كم‌ كرده‌ بود. اما در فیلم‌ «آكواریوم‌» بازگشت‌ قادری‌ به‌ مایه‌های‌ همیشگی‌اش‌ نتیجه‌ مناسبی‌ برایش‌ حاصل‌ آورده‌ و فیلم‌ او را بدل‌ به‌ یكی‌ از پرفروش‌ترین‌ فیلم‌های‌ سال‌ كرده‌ است‌. یك‌ ملودرام‌ خانوادگی‌ با مایه‌یی‌ از اكشن‌، ضمن‌ استفاده‌ از لوكیشن‌های‌ جذاب‌ خارج‌ از كشور بازیگران‌ مطرح‌ و پرطرفدار، به‌ علاوه‌ جذابیت‌ حضور خود «ایرج‌ قادری‌» روی‌ پرده‌ پس‌ از بیست‌ و اندی‌ سال‌، فیلمی‌ خوش‌ آب‌ و رنگ‌ و كنجكاوی‌ برانگیز را باعث‌ شده‌ و پس‌ از سال‌ها فروش‌ خوب‌ فیلمی‌ از ایرج‌ قادری‌ را به‌ ارمغان‌ آورده‌ است‌.
فیلم‌، البته‌ هیچ‌ چیز جدیدی‌ ندارد. همان‌ فیلم‌های‌ قبلی‌ است‌. مثل‌ تاراج‌ یا هر فیلم‌ موفق‌ دیگر این‌ كارگردان‌ بازیگر كه‌ فقط‌ فضاهایش‌ به‌ روز شده‌ و حتی‌ در نحوه‌ ترك‌ اعتیاد شخصیت‌ اصلی‌ فیلم‌ هم‌ به‌ نسبت‌ سی‌ سال‌ پیش‌ هیچ‌ تفاوتی‌ حاصل‌ نیامده‌ است‌. قادری‌ كه‌ متخصص ترك‌ اعتیاد شخصیت‌هایش‌ در «جیك‌» ثانیه‌ است‌ از «پشت‌ و خنجر» به‌ این‌ سو، یك‌ معتاد درب‌ و داغان‌ را به‌ زیرزمین‌ می‌فرستد و بیست‌ و چهار ساعت‌ بعد یك‌ قهرمان‌ تحویل‌ اجتماع‌ می‌دهد. در این‌ میان‌ اصلا معلوم‌ نیست‌ مسئولان‌ پزشكی‌ و انتظامی‌ چرا از این‌ استاد برای‌ ریشه‌كن‌ كردن‌ اعتیاد استفاده‌ نمی‌كنند؟! به‌ هر حال‌ فروش‌ بالای‌ آكواریوم‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ هنوز كه‌ هنوز است‌ می‌توان‌ مخاطب‌ حیران‌ را در سالن‌ها گول‌ زد و به‌ رویای‌ پوچ‌ یك‌ عشق‌ ناكام‌ دلخوششان‌ كرد. این‌ فرمول‌، سال‌ها است‌ كه‌ جواب‌ داده‌ و احتمالا جواب‌ هم‌ خواهد داد. ما كه‌ بخیل‌ نیستیم‌.
● عروس‌ فراری؛ همسفر قلابی‌
▪ كارگردان‌: بهرام‌ كاظمی‌
▪ بازیگران‌: امین‌ حیایی‌، الناز شاكردوست‌، مهدی‌ امینی‌خواه‌ و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: دویست‌ و چهل‌ میلیون‌ تومان‌
بازسازی‌ امروزی‌ فیلم‌ «همسفر» ساخته‌ «مسعود اسداللهی‌» كه‌ در آن‌ «گوگوش‌» و «بهروز وثوقی‌» بازی‌ كرده‌ بودند، فیلمی‌ كم‌مایه‌ است‌ كه‌ مقایسه‌ آن‌ با فیلم‌ اصلی‌، كه‌ آن‌ هم‌ اثری‌ میان‌مایه‌ بود، چیزی‌ ناامیدكننده‌ را پیش‌ چشم‌ قرار می‌دهد.
اینكه‌ سینمای‌ ایران‌ در بازسازی‌ فیلمی‌ متعلق‌ به‌ سی‌سال‌ پیش‌، از آن‌ هم‌ ضعیف‌تر عمل‌ می‌كند، اتفاقی‌ طعنه‌آمیز است‌.
«عروس‌ فراری‌» هیچ‌ ندارد و حتی‌ به‌ خط‌ قصه‌ اصلی‌ «همسفر» هم‌ به‌ دلیل‌ ملاحظات‌ سینمای‌ پس‌ از انقلاب‌، بطور تمام‌ و كمال‌ نمی‌تواند پرداخته‌ شود و به‌ این‌ دلیل‌، حتی‌ جذابیت‌های‌ آن‌ فیلم‌ میان‌مایه‌ را هم‌ در این‌ فیلم‌ نشانی‌ نیست‌. فیلم‌ می‌كوشد بازسازی‌ نعل‌ به‌ نعل‌ «همسفر» با موضوع‌ فرار یك‌ عروس‌ جوان‌ برای‌ انتقام‌ گرفتن‌ از نامزد خائنش‌ باشد!
● حكم؛ رستاخیز استاد
▪ كارگردان‌: مسعود كیمیایی‌
▪ بازیگران‌: عزت‌الله‌ انتظامی‌، خسرو شكیبایی‌، لیلا حاتمی‌، بهرام‌ رادان‌، پولاد كیمیایی‌، مریلا زارعی‌ و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: دویست‌ و چهل‌ و پنج‌ میلیون‌ تومان‌
فیلم‌، از همان‌ ابتدا، حتی‌ قبل‌ از ساخته‌ شدن‌ پرسروصدا بود، مثل‌ هر فیلم‌ دیگر مسعود كیمیایی‌، كه‌ فیلم‌ ساختن‌ او، بی‌توجه‌ به‌ كیفیت‌ فیلم‌، خود یك‌ اتفاق‌ است‌. از سوی‌ دیگر، فیلم‌ با انبوه‌ ستاره‌هایش‌ كه‌ پرستاره‌ترین‌ فیلم‌ سال‌ عنوان‌ برازنده‌ آن‌ است‌، امید فروش‌ به‌ شمار می‌رفت‌، كه‌ اگرچه‌ به‌ انتظاراتی‌ كه‌ در مورد فروشش‌ ایجاد شده‌ بود، پاسخ‌ مثبت‌ نداد، اما به‌ هرحال‌ با توجه‌ به‌ لحن‌ تلخ‌ فیلم‌، خود این‌ فروش‌ هم‌ برای‌ فیلم‌ تلخ‌ و سیاهی‌ چون‌ «حكم‌» موهبتی‌ است‌.
اما گذشته‌ از فروش‌، آنچه‌ «حكم‌» را ارزش‌ فزونتر می‌بخشد، كیفیت‌ آن‌ است‌. برای‌ اولین‌ بار طی‌ سال‌های‌ اخیر از بی‌حوصلگی‌ كیمیایی‌ در ساخت‌ فیلم‌ خبری‌ نیست‌ و این‌ كارگردان‌ كهنه‌كار، استادانه‌، قصه‌ نه‌ چندان‌ ملموس‌ و ایرانی‌ خود را به‌ شیوه‌یی‌ فاخر و باورپذیر روایت‌ كرده‌ و این‌ اتفاقی‌ نوظهور در فیلم‌های‌ متاخر «مسعود كیمیایی‌» است‌. او این‌ بار كوشیده‌ تا از قصه‌ فیلمش‌ به‌ نفع‌ عوامل‌ و عناصر حاشیه‌یی‌ و شعاری‌ بگذرد و نتیجه‌ هم‌ یكی‌ از تمیزترین‌ و درست‌ترین‌ كارهای‌ مسعود كیمیایی‌ در سال‌های‌ پس‌ از انقلاب‌ است‌ كه‌ نه‌ تنها در میان‌ آثار خود كارگردان‌ بلكه‌ میان‌ كلیت‌ سینمای‌ ایران‌ نیز، حداقل‌ از حیث‌ كارگردانی‌ یك‌ سروگردن‌ بالاتر می‌ایستد. از این‌ حیث‌، فروش‌ این‌ فیلم‌ نیز، اتفاقی‌ دلپذیر در سینمای‌ ایران‌ به‌ شمار می‌آید.
● بید مجنون؛ كمدی‌ ایتالیایی‌ یا عرفان‌ ایرانی‌
▪ كارگردان‌: مجید مجیدی‌
▪ بازیگران‌: پرویز پرستویی‌، رویا تیموریان‌ و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: سیصد و چهل‌ میلیون‌ تومان‌
«مجید مجیدی‌» راه‌ موفق‌ بودن‌ و پرفروش‌ بودن‌ و در بورس‌ ماندن‌ را خوب‌ یاد گرفته‌. قصه‌های‌ ملودرام‌ فیلم‌های‌ این‌ كارگردان‌ با رونمایی‌ از عرفان‌ و شریعت‌ یا مسائل‌ به‌ اصطلاح‌ معناگرایانه‌، بیش‌ از حد سزاوارشان‌ جدی‌ گرفته‌ می‌شوند. «بید مجنون‌» هم‌ از این‌ گونه‌ است‌. یك‌ بیمار نابینا پس‌ از حدود چهل‌ سال‌ بینایی‌اش‌ را به‌ دست‌ می‌آورد و پس‌ از آن‌، نگاهش‌ به‌ زنان‌ زیبای‌ شهر می‌افتد و همسرش‌ را رها می‌كند و...
قصه‌ فیلم‌، قصه‌یی‌ دو گانه‌ است‌، كه‌ هم‌ راه‌ به‌ نگاه‌ مثلا معناگرای‌ مجیدی‌ می‌دهد و هم‌ می‌تواند دستمایه‌ مثلا كمدی‌های‌ كلامی‌ جنسی‌ ایتالیایی‌ و از جنس‌ «لاندابوزانكا»یی‌ باشد. مبارك‌ است‌! و البته‌ عین‌ هنرمندی‌ است‌ كه‌ فیلمی‌ نه‌ چندان‌ جذاب‌ در مورد یك‌ نابینای‌ میانسال‌ را تبدیل‌ به‌ ششمین‌ فیلم‌ پرفروش‌ سال‌ كنی‌، كه‌ مجید مجیدی‌ این‌ هنرمندی‌ را دارد!
● یك‌ بوس‌ كوچولو؛ فرشته‌ دوست‌ داشتنی‌ مرگ‌
▪ كارگردان‌: بهمن‌ فرمان‌آرا
▪ بازیگران‌: جمشید مشایخی‌، رضاكیانیان‌، فخری‌ خوروش‌، فاطمه‌ معتمدآریا، هدیه‌ تهرانی‌ و جمشید هاشم‌پور
▪ فروش‌ تقریبی‌: صدوپنجاه‌ میلیون‌ تومان‌
سومین‌ فیلم‌ پشت‌ سرهم‌ بهمن‌ فرمان‌آرا در مورد «مرگ‌»، كمتر از سه‌ فیلم‌ قبلی‌اش‌ نظرات‌ موافق‌ را جلب‌ كرد. حقیقت‌ این‌ است‌ كه‌ این‌ فیلم‌، بر خلاف‌ دو فیلم‌ قبلی‌ این‌ كارگردان‌ «بوی‌ كافور عطر یاس‌» و «خانه‌یی‌ روی‌ آب‌» از ظرافتی‌ بی‌بهره‌ بود و داستان‌ تك‌ خطی‌اش‌ را (اصلاً مگر داستانی‌ هم‌ داشت؟) در یك‌ روند بی‌ظرافت‌ و شعاری‌ و زمخت‌ تعریف‌ می‌كرد. فیلمی‌ شعاری‌ كه‌ گویا قرار بود تمام‌ مسائل‌ و مشكلات‌ فرهنگ‌ و هنر این‌ دیار را حل‌ كند و در این‌ راه‌ حتی‌ از زخم‌ زدن‌ به‌ این‌ و آن‌ هم‌ ابایی‌ نداشت‌. این‌ نكته‌ كه‌ در فیلم‌ ، بدترین‌ سیمای‌ ممكن‌ از چهره‌یی‌ چون‌ «ابراهیم‌ گلستان‌»، با آن‌ اسم‌ كنایی‌ «سعدی‌» در فیلم‌، مثلاص ترسیم‌ می‌شود، نمونه‌یی‌ از چگونگی‌ پرداخت‌ به‌ مساله‌ فرهنگ‌ را در این‌ فیلم‌ روشن‌ می‌كند و البته‌ دغدغه‌ «مرگ‌» كه‌ در آثار كارگردان‌ در این‌ چهار پنج‌ سال‌ نمود فراوانی‌ داشته‌، در قالب‌ حضور «ملك‌ الموت‌» در قالب‌ «هدیه‌ تهرانی‌» رویكرد كم‌ ظرافت‌ دیگری‌ را در فیلم‌ به‌ وجود می‌آورد.
به‌ هرحال‌ «یك‌ بوس‌ كوچولو» به‌ عنوان‌ ضعیف‌ترین‌ فیلم‌ «بهمن‌ فرمان‌آرا» پس‌ از فیلم‌ ضعیف‌ «خانه‌ قمرخانم‌» كه‌ خود كارگردان‌ همیشه‌ به‌ نحوی‌ می‌خواهد آن‌ را انكار كندبه‌ شمار می‌ رود، فروش‌ نسبتاص بالایش‌ به‌ نسبت‌ كیفیت‌ فیلم‌ را، مدیون‌ همین‌ «ملك‌ الموت‌» است‌ كه‌ در سال‌های‌ اخیر در هر فیلمی‌ كه‌ بازی‌ كرده‌ فروشی‌ نسبی‌ را برای‌ آن‌ به‌ ارمغان‌ آورده‌ است‌ وگرنه‌ در صورت‌ نبود «هدیه‌ تهرانی‌» در این‌ فیلم‌، معلوم‌ نیست‌ چه‌ بلایی‌ از نظر اقتصادی‌ قرار بود برسر فیلم‌ «یك‌ بوس‌ كوچولو» نازل‌ شود.● چهارشنبه‌سوری؛ درام‌ خیانت‌
▪ كارگردان‌: اصغر فرهادی‌
▪ بازیگران‌: هدیه‌ تهرانی‌، حمید فرخ‌نژاد، ترانه‌ علیدوستی‌، پانته‌آ بهرام‌ و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌ (تا پانزدهم‌ فروردین): سیصد و شصت‌ میلیون‌ تومان‌
سومین‌ فیلم‌ اصغر فرهادی‌، بهترین‌ فیلم‌ او و یكی‌ از بهترین‌ فیلم‌های‌ نمایش‌ داده‌ شده‌ در سال‌ گذشته‌ است‌ كه‌ اكران‌ آن‌ از اواخر سال‌ گذشته‌ آغاز شد و امروز هم‌ ادامه‌ دارد. فیلم‌ فرهادی‌، درامی‌ خانوادگی‌ است‌ كه‌ به‌ سهولت‌ با مسائل‌ اجتماعی‌ یك‌ طبقه‌ اجتماعی‌ پیوند می‌خورد و این‌ ارزش‌ فیلم‌ را بالاتر می‌برد. بازیگران‌ شناخته‌ شده‌، قصه‌یی‌ ملموس‌ و مضمونی‌ جذاب‌ در مورد خیانت‌ و مثلث‌ عشقی‌ به‌ علاوه‌ كارگردانی‌ هوشمندانه‌ و فاخر فیلم‌، سومین‌ فیلم‌ اصغر فرهادی‌ را جزو موفق‌ترین‌ فیلم‌های‌ سال‌ كرده‌ و این‌ نكته‌ كه‌ چهارشنبه‌سوری‌، فروش‌ بالایی‌ هم‌ دارد، ارزش‌های‌ آن‌ را افزونتر می‌كند. بی‌تردید، گذشته‌ از فیلمنامه‌ دقیق‌ و ظریف‌ فیلم‌، قسمت‌ اعظم‌ بار موفقیت‌ های‌ فیلم‌ روی‌ شانه‌ های‌ بازیگرانش‌ است‌ كه‌ همگی‌ بهترین‌ بازی‌های‌ عمرشان‌ را انجام‌ داده‌اند. بخصوص‌ «هدیه‌ تهرانی‌» كه‌ در یك‌ نقش‌ دور از آن‌ سیمای‌ همیشگی‌اش‌ در سینمای‌ ایران‌، یك‌ حضور عالی‌ و به‌ اصطلاح‌ خودمانی‌ «محشر» را نشان‌ می‌دهد و به‌ قله‌یی‌ می‌رسد كه‌ كمتر بازیگر زنی‌ در سینمای‌ ایران‌ توان‌ رسیدن‌ به‌ آن‌ را دارد.
نكته‌ دردناك‌ فیلم‌، درگذشت‌ برادر «ترانه‌ علیدوستی‌» حین‌ فیلمبرداری‌ فیلم‌ است‌ و نكته‌ جذاب‌ اینكه‌ این‌ هنرپیشه‌ جوان‌، فقط‌ یك‌ روز به‌ این‌ دلیل‌ مرخصی‌ گرفت‌ و یك‌ روز پس‌ از مرگ‌ برادر، سر صحنه‌ حاضر شد و كارش‌ را از سر گرفت‌. به‌ هر حال‌، سینماست‌ دیگر...
● گیلانه؛ جنگ‌ مادرانه‌
▪ كارگردان‌: رخشان‌ بنی‌اعتماد
▪ بازیگران‌: فاطمه‌ معتمدآریا، بهرام‌ رادان‌ و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: صدوده‌ میلیون‌ تومان‌
«رخشان‌ بنی‌اعتماد» فیلمساز مورد علاقه‌ منتقدان‌ است‌ و از این‌ حیث‌ آدم‌ خوش‌شانسی‌ به‌ شمار می‌رود. نمونه‌ این‌ خوش‌ شانسی‌ او در فیلم‌ «گیلانه‌» است‌، آنجا كه‌ فیلم‌ كوتاهی‌ در مورد یك‌ مجروح‌ جنگی‌ و مادر پیرش‌ به‌ نام‌ «گیلانه‌» می‌سازد و این‌ فیلم‌ كوتاه‌ به‌ مذاق‌ بینندگان‌ كه‌ همان‌ منتقدان‌ باشند خوش‌ می‌آید و آن‌ وقت‌ خانم‌ كارگردان‌ تصمیم‌ می‌گیرد این‌ فیلم‌ را تبدیل‌ به‌ یك‌ فیلم‌ بلند كند و برای‌ این‌ كار هم‌، برای‌ اینكه‌ از قافله‌ فروش‌ عقب‌ نماند، گذشته‌ این‌ مجروح‌ جنگی‌ را نشان‌ می‌دهد و «بهرام‌ رادان‌» اصلاح‌ كرده‌ و تر و تمیز و خوشگل‌ را روی‌ اسب‌ در دشت‌ و صحرا فیلمبرداری‌ می‌كند تا عكس‌های‌ تبلیغاتی‌ فیلمش‌ هم‌ جور شود و سپس‌ فیلم‌ روی‌ پرده‌ می‌آید و به‌ واسطه‌ «بهرام‌ رادان‌» جوان‌ صد و اندی‌ میلیون‌ می‌فروشد و كسی‌ نمی‌پرسد اگر بر فرض‌ محال‌، فیلمسازی‌ چون‌ «تهمینه‌ میلانی‌» با این‌ شیوه‌ فیلم‌ كوتاهش‌ را اكران‌ می‌كرد همین‌ منتقدان‌ چه‌ پوستی‌ از سر او می‌كندند!
به‌ هرحال‌ «گیلانه‌» بد نفروخت‌ و در این‌ مساله‌ «بهرام‌ رادان‌» بی‌تاثیر نبود. اما تاثیر اصلی‌ در كلیت‌ فیلم‌ را حضور هنرمندانه‌ «فاطمه‌ معتمدآریا» دارد كه‌ حضورش‌ بی‌نظیر است‌ و دیدنش‌ در نقشی‌ كه‌ حدود سی‌سال‌ از خودش‌ بزرگتر است‌، حسی‌ از ناباوری‌ و حیرت‌ را در توان‌ بازیگری‌ این‌ بانوی‌ هنرپیشه‌ به‌ وجود می‌آورد.
● زن‌ زیادی؛ این‌ مردان‌ بد نامرد!
▪ كارگردان‌: تهمینه‌ میلانی‌
▪ بازیگران‌: امین‌ حیایی‌، مریلا زارعی‌، پارسا پیروزفر، السا فیروزآذر و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: سیصد و بیست‌ میلیون‌ تومان‌
می‌توان‌ دیدگاه‌ «تهمینه‌ میلانی‌» را قبول‌ كرد یا نه‌. می‌توان‌ آن‌ را دوست‌ داشت‌ یا از آن‌ متنفر بود. می‌توان‌ با «تهمینه‌ میلانی‌» هم‌ رای‌ شد كه‌ تمام‌ مشكلات‌ بشریت‌ زیر سر مردان‌ است‌ و زن‌های‌ بدبخت‌ هیچ‌ گناهی‌ ندارند و اصلا می‌توان‌ پا را از این‌ هم‌ فراتر گذاشت‌ و فریاد زد: «خاك‌ بر سر همه‌ مردها»! اما هیچ‌ كدام‌ از این‌ «می‌توان‌ها» و «نمی‌توان‌ها» تفاوتی‌ در این‌ مساله‌ ایجاد نمی‌كند كه‌ این‌ كارگردان‌، كارش‌ را بلد است‌ و فیلم‌هایی‌ كه‌ می‌سازد، اگر اندكی‌ روی‌ فیلمنامه‌شان‌ دقت‌ و تمركز داشته‌ باشد، جزو بهترین‌ فیلم‌های‌ سینمای‌ ایران‌ هستند.
«زن‌ زیادی‌» هم‌ اینگونه‌ است‌. فیلمنامه‌ فیلم‌ پر از شعار است‌ و بیانیه‌های‌ زمخت‌ و توی‌ ذوق‌ زن‌. اما میلانی‌ در كارگردانی‌ فیلم‌، به‌ سیاق‌ سال‌های‌ اخیر، از فیلم‌ قبلی‌اش‌ گام‌ها جلوتر است‌ و این‌ پیشرفت‌ را كسی‌ نمی‌تواند انكار كند.
حقیقت‌ این‌ است‌ كه‌ در غوغای‌ فروش‌ آثار بنجل‌ و مزخرف‌، اینكه‌ فیلمی‌ مثل‌ «زن‌ زیادی‌» می‌فروشد و خوب‌ هم‌ می‌فروشد، جای‌ خوشحالی‌ دارد. این‌ فیلم‌، هرچه‌ باشد، حداقل‌ این‌ حسن‌ را دارد كه‌ زحمت‌ و فكر و اندیشه‌ صرف‌ ساخت‌ آن‌ شده‌. فروش‌ چنین‌ فیلمی‌ جای‌ خوشحالی‌ دارد، حتی‌ اگر فیلم‌ را دوست‌ نداشته‌ باشیم‌.
● مجردها؛ اطواری‌ به‌ نام‌ كمدی‌
▪ كارگردان‌: اصغر هاشمی‌
▪ بازیگران‌: محمدرضا فروتن‌، مریلا زارعی‌، آتیلا پسیانی‌، مجید صالحی‌، الناز شاكردوست‌ و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: سیصد و پنجاه‌ و هفت‌ میلیون‌ تومان‌
«مجردها» قرار بوده‌ یك‌ كمدی‌ باشد. كمدی‌ هم‌ هست‌، اما یك‌ كمدی‌ ناهنجار، با لحظاتی‌ گاه‌ بشدت‌ خنده‌دار و گاه‌ از فرط‌ لوس‌ بازی‌، آزارنده‌.
فیلم‌، بهتر از كمدی‌های‌ دیگر نمایش‌ داده‌ شده‌ در سال‌ گذشته‌ است‌، اما باز هم‌ «بی‌مایگی‌» در آن‌ آشكار است‌. قصه‌ رابطه‌ یك‌ زن‌ جدی‌ و یك‌ مرد یكدنده‌ كه‌ عاشق‌ می‌شود، دستمایه‌ كلیشه‌یی‌ جذاب‌ این‌ فیلم‌ است‌، اما نكته‌ در این‌ است‌ كه‌ یك‌ ضلع‌ این‌ رابطه‌، كه‌ نقش‌ «محمدرضا فروتن‌» باشد آن‌ قدر نچسب‌ و آزاردهنده‌ است‌ كه‌ كل‌ فیلم‌ را ویران‌ می‌كند و آن‌ وقت‌، كل‌ بار كمدی‌ فیلم‌ روی‌ لوده‌بازی‌های‌ مجید صالحی‌ می‌افتد و در این‌ شكل‌ نتیجه‌ معلوم‌ است‌: ادا و اطوارهایی‌ به‌ عنوان‌ كمدی‌، كه‌ نسبت‌ به‌ نمونه‌های‌ تلویزیونی‌ به‌ زور سینما شده‌ بهتر است‌!
● رستگاری‌ در هشت‌ و بیست‌ دقیقه؛ فریاد زیر آب‌
▪ كارگردان‌: سیروس‌ الوند
▪ بازیگران‌: مهتاب‌ كرامتی‌، بهرام‌ رادان‌، شهاب‌ حسینی‌، ثریا قاسمی‌، سیاوش‌ تهمورث‌ و عنایت‌ بخشی‌
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: صد و سی‌ میلیون‌ تومان‌
این‌ فیلم‌ «سیروس‌ الوند» با موضوع‌ گروه‌های‌ فشار، كه‌ یكی‌ از اعضای‌ آن‌ با یك‌ زن‌ نه‌ چندان‌ خوشنام‌ رابطه‌یی‌ برقرار می‌كند، به‌ این‌ دلیل‌ پرفروش‌ نشد كه‌ نتوانست‌ انتظاراتی‌ را كه‌ از خود ایجاد كرده‌ بود پاسخ‌ گوید. حقیقت‌ این‌ است‌ كه‌ چنین‌ فیلمی‌ كه‌ در ظاهر جسورانه‌ می‌نماید باید این‌ جسارت‌ را داشته‌ باشد كه‌ راهی‌ را كه‌ آغاز كرده‌، ادامه‌ دهد و به‌ انتها برساند. اما فیلم‌ «سیروس‌ الوند» فقط‌ در آغاز و بطور كلی‌ فقط‌ هنگام‌ تعریف‌ كردن‌ داستان‌ بطور شفاهی‌ برای‌ یكی‌ دیگر است‌ كه‌ جسورانه‌ به‌ نظر می‌رسد و گرنه‌ در خود فیلم‌ نشانی‌ از جسارت‌ نیست‌ و قصه‌ تعریف‌ شده‌ در فیلم‌ هم‌ همان‌ قصه‌ «فریاد زیر آب‌» است‌ كه‌ سی‌سال‌ پیش‌ خود «سیروس‌ الوند» آن‌ را خیلی‌ گرمتر و بهتر جلوی‌ دوربین‌ برده‌ بود.
دلیل‌ شكست‌ اقتصادی‌ «رستگاری‌ در هشت‌ و بیست‌ دقیقه‌» جز این‌ نمی‌تواند باشد. فیلم‌ در ظاهر می‌كوشد سیاسی‌ باشد اما در عمق‌ یك‌ فیلم فارسی‌ خوش‌ ظاهر است‌ كه‌ نمی‌تواند تماشاگرش‌ را گول‌ بزند. به‌ همین‌ دلیل‌ هم‌ فیلم‌ شكست‌ می‌خورد، گرچه‌ نمی‌توان‌ تلاش‌های‌ الوند و خصوصا مهتاب‌ كرامتی‌ را در فیلم‌ انكار كرد.● گل‌ یخ؛ سلطان‌ قلب‌های‌ بی‌فردین‌
▪ كارگردان‌: كیومرث‌ پوراحمد
▪ بازیگران‌: محمدرضا گلزار، ویشكا آسایش‌، الناز شاكردوست‌، گوهر خیراندیش‌ و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: صدوهفتاد میلیون‌ تومان‌
بازسازی‌ فیلم‌ بسیار محبوب‌ و بسیار پرفروش‌ «سلطان‌ قلب‌ها»، به‌ این‌ دلیل‌ كه‌ آگاهانه‌ سعی‌ شده‌ ضعف‌های‌ فیلمفارسی‌ در آن‌ كمرنگ‌ شود، شكست‌ سختی‌ می‌خورد، آن‌ هم‌ با وجود هنرپیشه‌یی‌ چون‌ «گلزار» كه‌ شایعه‌ ممنوع‌الكار بودنش‌ خود یك‌ تبلیغ‌ بزرگ‌ تجاری‌ برای‌ این‌ فیلم‌ می‌شد محسوب‌ شود. حقیقت‌ این‌ است‌ كه‌ فیلمفارسی‌ به‌ دلیل‌ بی‌منطقی‌های‌ روایی‌اش‌ و آن‌ رویاپردازی‌ خاصش‌ جذابیت‌ عام‌ دارد وگرنه‌ قصه‌ آن‌ را اگر به‌ نوع‌ دیگری‌ روایت‌ كنیم‌، رغبت‌ عامه‌ برای‌ دیدن‌ آن‌ به‌ وجود نخواهد آمد كه‌ «گل‌ یخ‌» این‌ مساله‌ را به‌ تلخی‌ چشید.
گذشته‌ از نقض‌ غرض‌ كارگردان‌ در آگاهانه‌ ساختن‌ فیلمفارسی‌های‌ ناخودآگاه‌ و تصادفی‌، نكته‌ دیگری‌ كه‌ به‌ «گل‌ یخ‌» ضربه‌ زد، نبود جذابیت‌ در شخصیت‌های‌ آن‌ است‌. فیلم‌، مثلث‌ عشقی‌ گلزار، الناز شاكردوست‌ و ویشكا آسایش‌ است‌ و طبق‌ فیلمنامه‌، ویشكا آسایش‌ شخصیت‌ منفی‌تری‌ است‌ و باید گلزار دوباره‌ به‌ سوی‌ شاكردوست‌ بازگردد تا پایان‌ خوش‌ حاصل‌ آید، اما آنچه‌ در فیلم‌ می‌بینیم‌، شخصیت‌ منفی‌ جذابیت‌ بیشتری‌ دارد و همدلی‌ بیشتری‌ جلب‌ می‌كند تا به‌ این‌ دلیل‌، مثلث‌ عشقی‌ فیلم‌ هم‌ جذابیتش‌ را از دست‌ دهد و فیلم‌، اگرچه‌ كاملاً شكست‌ نخورد، اما به‌ این‌ دلایل‌ نتوانست‌ فروشی‌ را كه‌ مدنظر سازندگانش‌ بود (و به‌ بهای‌ حراج‌ اعتبار هنری‌ پوراحمد می‌توانست‌ تمام‌ شود) به‌ دست‌ آورد.
● هشت‌پا؛ بیل‌ را بكش‌، ملاقات‌ با طوطی‌
▪ كارگردان‌: علیرضا داوودنژاد
▪ بازیگران‌: مهتاب‌ كرامتی‌، ویشكا آسایش‌، محمدرضا فروتن‌، ماهایا پطروسیان‌، آتنه‌ فقیه‌ نصیری‌، احمدنجفی‌، رضا داوودنژاد و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: صد و سی‌ و پنج‌ میلیون‌ تومان‌
«علیرضا داوودنژاد» قطعاً این‌ فیلم‌ را ساخته‌ كه‌ فیلمی‌ پرفروش‌ حاصل‌ آورد. محاسباتش‌ هم‌ در ظاهر چندان‌ غلط‌ نبوده‌. استفاده‌ از ستارگان‌ پرطرفدار، یك‌ داستان‌ پرهیجان‌ و البته‌ پرداخت‌ پرهیجان‌ فیلم‌ به‌ علاوه‌ داستان‌ غیرمتعارف‌ آن‌ و لحظات‌ جدید و جذابش‌ (چون‌ شمشیربازی‌ زنان‌ خلافكار فیلم‌) انتظار پرفروش‌ بودن‌ آن‌ را هم‌ ایجاد می‌كرده‌ است‌، اما مشكل‌ فیلم‌ و البته‌ حسن‌ آن‌، در یك‌ جنبه‌ است‌ كه‌ خودش‌ را نشان‌ می‌دهد: فیلم‌ زیاده‌ از حد متفاوت‌ است‌. متفاوت‌ از این‌ حیث‌ كه‌ غیر اینجایی‌ است‌. حسن‌ این‌ قسمت‌ این‌ است‌ كه‌ فیلمی‌ را به‌ معرض‌ نمایش‌ می‌گذارد كه‌ پیش‌ از آن‌ مثل‌ آن‌ در سینمای‌ ایران‌ ساخته‌ نشده‌ و مشكل‌ آن‌ هم‌، البته‌، این‌ است‌ كه‌ تماشاگر عادت‌ كرده‌ به‌ سریال‌های‌ نودقسمتی‌ تلویزیونی‌ و ساختار سهل‌پسندانه‌ آنها، فیلمی‌ چون‌ «هشت‌پا» را نمی‌پسندد.به‌ هرحال‌، برخلاف‌ خیلی‌ از مثلا منتقدان‌، معتقدم‌ «هشت‌پا» حداقل‌ از حیث‌ كارگردانی‌ یكی‌ از بهترین‌ فیلم‌های‌ «داوودنژاد» است‌ كه‌ حتی‌ یك‌ پلان‌ آن‌ به‌ كلیت‌ فیلم‌ تحسین‌ شده‌ این‌ كارگردان‌ «نیاز» می‌ارزد. حیف‌ كه‌ «هشت‌پا» نفروخت‌ و گرنه‌ ادامه‌ این‌ راه‌ از طرف‌ داوودنژاد به‌ فیلم‌های‌ بهتر و پخته‌تری‌ ختم‌ می‌شد، با اینكه‌ این‌ فیلم‌ هم‌ به‌ نسبت‌ تجربه‌ اول‌ داوودنژاد، در این‌ سروشكل‌ با نام‌ «ملاقات‌ با طوطی‌» فیلم‌ كامل‌تر و پخته‌تری‌ است‌.
● ماهی‌ها عاشق‌ می‌شوند؛ گیر انداختن‌ مرد عشق‌ گریز
▪ كارگردان‌: علی‌ رفیعی‌
▪ بازیگران‌: رضا كیانیان‌، رویا نونهالی‌، گلشیفته‌ فراهانی‌، مریم‌ سعادت‌، مائده‌ طهماسبی‌، فرخ‌ نعمتی‌ و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: صدوچهل‌ میلیون‌ تومان‌
عاشقانه‌ علی‌ رفیعی‌، با مضمون‌ بازگشت‌ یك‌ عاشق‌ پس‌ از بیست‌ سال‌ به‌ طرف‌ عشق‌ قدیمی‌اش‌ می‌توانست‌ خیلی‌ راحت‌ جزو فیلم‌های‌ كلیشه‌یی‌ این‌ نوع‌ محسوب‌ شود كه‌ همه‌ ساله‌ ده‌ها فیلم‌ از آن‌ نوع‌ ساخته‌ می‌شود و از فرط‌ تكرار كسی‌ هم‌ رغبتی‌ به‌ دیدن‌ آن‌ نشان‌ نمی‌دهد، اما فیلم‌ «ماهی‌ها عاشق‌ می‌شوند» فقط‌ در ظاهر و در خط‌ داستانی‌ به‌ نوع‌ خود وفادار می‌ماند و «علی‌ رفیعی‌» در اولین‌ تجربه‌ كارگردانی‌اش‌ نشان‌ می‌دهد آنقدر تبحر دارد كه‌ از یك‌ قصه‌ كلیشه‌یی‌ یك‌ فیلم‌ غیركلیشه‌یی‌ حاصل‌ آورد.
فیلم‌، طبق‌ گفته‌ رفیعی‌ می‌كوشد رابطه‌ «ذایقه‌ و عاطفه‌» را نشان‌ دهد و این‌گونه‌ پس‌ از بیست‌ سال‌، دست‌ پخت‌ رنگارنگ‌ زنان‌ فیلم‌، مرد عاشق‌ گریزان‌ را پاگیر می‌كند.
در این‌ حد، فیلم‌، فیلم‌ خوبی‌ شده‌ كه‌ خصوصاً پلان‌های‌ مربوط‌ به‌ غذا و رنگ‌ و روی‌ غذا در آن‌ مسحور كننده‌ است‌، خصوصاً اگر با شكم‌ گرسنه‌ به‌ دیدن‌ فیلم‌ بروید! در زمینه‌ عاطفی‌ هم‌ فیلم‌ «رفیعی‌» به‌ نسبت‌ كار اول‌ كارگردانان‌ دیگر پختگی‌ بیشتری‌ نشان‌ می‌دهد تا به‌ رغم‌ عنوان‌ طعنه‌آمیز این‌ نوشته‌، یكی‌ از گرم‌ترین‌ فیلم‌های‌ سال‌ باشد و نشان‌ بدهد كه‌ او تمام‌ عوامل‌ و عناصر فیلم‌ را تحت‌ كنترل‌ در آورده‌ و فیلمی‌ یكدست‌ را به‌ وجود آورده‌ است‌.
● چپ‌ دست؛ مثل‌ شارلاتان‌
▪ كارگردان‌: آرش‌ معیریان‌
▪ بازیگران‌: حمید گودرزی‌، رضا داوودنژاد، لیلا اوتادی‌، رابعه‌ اسكویی‌ و بهزاد فراهانی‌
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: دویست‌ و پنجاه‌ میلیون‌ تومان‌
همه‌ آنچه‌ در مورد «شارلاتان‌» نوشته‌ شد، در این‌ مورد هم‌ صدق‌ می‌كند. با این‌ تفاوت‌ كه‌ منبع‌
اقتباس‌ (!) این‌ یكی‌، فیلم‌های‌ فارسی‌ قدیمی‌ نیست‌، بلكه‌ یك‌ كمدی‌ رمانتیك‌ ضعیف‌ امریكایی‌ به‌ نام‌ «پنجاه‌ قرار اول‌» با بازی‌ «درو باریمور» در مورد دختری‌ كه‌ حافظه‌اش‌ فقط‌ و فقط‌ بیست‌ و چهار ساعت‌ گنجایش‌ دارد و پس‌ از آن‌ همه‌ چیز از یادش‌ می‌رود، است‌. نكته‌ دیگر هم‌ این‌ است‌ كه‌ حداقل‌ به‌ نسبت‌ «شارلاتان‌» ده‌ درصد بیشتر صرف‌ توجه‌ به‌ جزییات‌ فیلم‌ شده‌ و گرنه‌ «آش‌ همان‌ است‌ !
● اسپاگتی‌ در هشت‌ دقیقه؛ آش‌ شله‌ قلمكار
▪ كارگردان‌: رامبد جوان‌
▪ بازیگران‌: رامبد جوان‌، سارا خویینی‌ها، افسانه‌ چهره‌آزاد و آتیلا پسیانی‌
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: دویست‌ و سی‌ میلیون‌ تومان‌
اولین‌ فیلم‌ سینمایی‌ «رامبد جوان‌» بازیگر مستعد فیلم‌های‌ كمدی‌ یك‌ كمدی‌ متفاوت‌ است‌ كه‌ قرار است‌ بفروشد و می‌فروشد. فیلم‌، اگرچه‌ فیلم‌ خوبی‌ نیست‌، اما تفاوت‌ كمدی‌ آن‌ با فیلم‌های‌ مرسوم‌ خنده‌دار سینمای‌ ایران‌، روشی‌ نو از جانب‌ كارگردان‌ را نشان‌ می‌دهد. با اینكه‌ «رامبد جوان‌» در ساخت‌ فیلم‌ زحمت‌ فراوان‌ كشیده‌ و این‌ از تك‌تك‌ پلان‌های‌ فیلم‌ آشكار است‌، اما به‌ هرحال‌ نتیجه‌یی‌ كه‌ می‌بایست‌ حاصل‌ نیامده‌ و این‌ شاید از كم‌تجربگی‌ «رامبد جوان‌» نشات‌ گرفته‌ باشد. با این‌ حال‌، فیلم‌ به‌ عنوان‌ تجربه‌ اول‌ سازنده‌اش‌،با نیت‌ اصلی‌ فروش‌، فیلم‌ قابل‌ احترامی‌ است‌ كه‌ به‌ هدفش‌ می‌رسد، با اینكه‌ تمسك‌ رامبد جوان‌ به‌ هر بهانه‌یی‌ برای‌ فروش‌ فیلمش‌، آن‌ را از حیث‌ ساختاری‌ چندپاره‌ كرده‌ كه‌ در نگاه‌ كلی‌، آش‌ شله‌قلمكاری‌ را تداعی‌ می‌كند كه‌ سروشكل‌ خوبی‌ دارد، اما هنوز موادش‌ جا نیفتاده‌!● نوك‌ برج‌؛ قواعد یك‌ فیلم‌ پرفروش‌
▪ كارگردان‌: كیومرث‌ پوراحمد
▪ بازیگران‌: محمدرضا فروتن‌، نیكی‌ كریمی‌، امیرحسین‌ صدیق‌، لیلی‌ رشیدی‌ و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: دویست‌ و چهل‌ و هشت‌ میلیون‌ تومان‌
پس‌ از سال‌ها بیكاری‌و پس‌ از دو فیلم‌ شكست‌ خورده‌ «شب‌ یلدا» و «گل‌ یخ‌»، این‌ فیلم‌ قرار بود بفروشد تا كیومرث‌ پوراحمد خوش‌ قریحه‌ ادامه‌ حیات‌ خود را در سینما تثبیت‌شده‌تر ببیند. چنین‌ هم‌ می‌شود. «نوك‌ برج‌» كه‌ در اصل‌، یك‌ قصه‌ عاشقانه‌ در مورد یك‌ مرد عاشق‌ پیشه‌ و یك‌ زن‌ جدی‌ و بدعنق‌ است‌ (و البته‌ یك‌ عشق‌ جوانانه‌تر هم‌ در كنار آن‌ وجود دارد)، برای‌ فروش‌ ساخته‌ شد و خوب‌ هم‌ می‌فروشد. «نیكی‌ كریمی‌» در این‌ فیلم‌، در نقشی‌ نسبتا دور از شمایل‌ همیشگی‌اش‌ می‌درخشد و برخلاف‌ او «محمدرضا فروتن‌» بازی‌ دلچسبی‌ ارایه‌ نداده‌ است‌. فیلم‌، به‌ هر حال‌، اگرچه‌ نیتی‌ جز فروش‌ ندارد، اما خوب‌ ساخته‌ شده‌ و نشان‌ از كارگردانی‌ كاربلد دارد (چنین‌ هم‌ هست‌) و به‌ این‌ دلیل‌ یك‌ سروگردن‌ از بسیاری‌ از فیلم‌های‌ پرمدعای‌ دیگر هم‌ بهتر است‌.فیلم‌ پرفروش‌ ساختن‌ قواعدی‌ دارد كه‌ «پوراحمد» این‌ قواعد را می‌شناسد و به‌ این‌ دلیل‌ فیلمش‌ سهل‌انگارانه‌ نیست‌، اگرچه‌ نمی‌تواند انتظاری‌ را كه‌ از «پوراحمد» می‌رود برآورده‌ سازد.
● خیلی‌ دور خیلی‌ نزدیك؛ سینمای‌ محترم‌ جذاب‌
▪ كارگردان‌: رضا میركریمی‌
▪ بازیگران‌: مسعود رایگان‌، الهام‌ حمیدی‌، افشین‌ هاشمی‌، كیانوش‌ گرامی‌ و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: دویست‌ و ده‌ میلیون‌ تومان‌
«خیلی‌ دور، خیلی‌ نزدیك‌» اثبات‌ كننده‌ این‌ مدعاست‌ كه‌ می‌توان‌ فیلم‌ معناگرا ساخت‌، بدون‌ اینكه‌ آن‌ را پر از بدویت‌ و فقر و زشتی‌ كرد. می‌توان‌ حرف‌ زد، بدون‌ اینكه‌ شعار داد و می‌توان‌ فیلم‌ دینی‌ ساخت‌ بدون‌ اینكه‌ روی‌ منبر رفت‌. بله‌، حرفی‌ كه‌ «خیلی‌ دور، خیلی‌ نزدیك‌» می‌زند، ارزشمند است‌، اما ارزش‌ اصلی‌ فیلم‌ در جذابیت‌ آن‌ است‌ و نه‌ حرف‌ آن‌. «رضا میركریمی‌»، در چهارمین‌ فیلمش‌، نشان‌ می‌دهد كه‌ در تصویر كردن‌ دلخواسته‌هایش‌ به‌ تبحری‌ رسیده‌ كه‌ وجه‌ مشخصه‌ هر سینماگر هنرمندی‌ می‌تواند باشد. او، حرف‌هایش‌ را می‌زند، منتهی‌ به‌ زبان‌ سینما و این‌ خیلی‌ محترم‌ و ارزشمند است‌. كافی‌ است‌ فقط‌ پلان‌های‌ عبور اتومبیل‌ در كویر این‌ فیلم‌ را با كلیت‌ فیلم‌های‌ معناگرایی‌ كه‌ این‌ سال‌ها ساخته‌ شده‌ مقایسه‌ كنید تا دستگیرتان‌ شود كه‌ سینما و سینمای‌ شاعرانه‌ یعنی‌ چه‌ و چرا باید به‌ «خیلی‌ دور، خیلی‌ نزدیك‌» احترام‌ گذاشت‌ حتی‌ اگر آن‌ را دوست‌ نداشته‌ باشیم‌ كه‌ البته‌ دوست‌ نداشتن‌ چنین‌ فیلمی‌ خود یك‌ كار نه‌ چندان‌ راحت‌ است‌!
● سالاد فصل‌؛ جنایت‌ و عشق‌ و مرگ‌
▪ كارگردان‌: فریدون‌ جیرانی‌
▪ بازیگران‌: خسرو شكیبایی‌، لیلا حاتمی‌، محمدرضا شریفی‌نیا، مهناز افشار و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: صدوهشتاد میلیون‌ تومان‌
«فریدون‌ جیرانی‌» در ساخت‌ ملودرام‌های‌ اجتماعی‌ روانشناسانه‌ به‌ تبحری‌ خاص‌ رسیده‌ و این‌ فیلم‌، اثبات‌ كننده‌ تبحر اوست‌. «سالاد فصل‌» یك‌ ملودرام‌ اجتماعی‌ است‌ كه‌ در حد خودش‌ موفق‌ عمل‌ می‌كند. انتظار بیش‌ از حد هم‌ از چنین‌ فیلمی‌ نمی‌توان‌ و نباید داشت‌. همین‌ كه‌ این‌ فیلم‌، بی‌دردسر و بی‌دست‌انداز قصه‌اش‌ را می‌گوید و خوب‌ هم‌ می‌گوید، نهایت‌ انتظار و توقع‌ ما از این‌ فیلم‌ می‌تواند باشد. به‌ سیاق‌ دیگر فیلم‌های‌ «جیرانی‌»، «سالاد فصل‌» هم‌ بازی‌های‌ خوب‌ و به‌ یادماندنی‌ دارد كه‌ از آن‌ جمله‌ می‌توان‌ به‌ «خسروشكیبایی‌» و خصوصاً «مهناز افشار» اشاره‌ كرد كه‌ این‌ هم‌ یك‌ باردیگر اثبات‌ می‌كند «فریدون‌ جیرانی‌» در اصل‌ كارگردان‌ بازیگرهاست‌. فیلم‌، البته‌ آنقدر كه‌ انتظارش‌ می‌رفت‌ و شایسته‌اش‌ بود، نفروخت‌ كه‌ شاید این‌ به‌ دلیل‌ تلخی‌ این‌ فیلم‌ باشد. هرچه‌ باشد این‌ روزها تماشاگران‌ سینمای‌ ایران‌، لحظاتی‌ شاد را در سینما به‌ دیدن‌ یك‌ فیلم‌ تلخ‌ ترجیح‌ می‌دهند و چوب‌ این‌ تنزل‌ سلیقه‌ را فیلم‌هایی‌ مثل‌ «سالاد فصل‌» و حكم‌ و زن‌ زیادی‌ و رستگاری‌ در هشت‌ و بیست‌دقیقه‌ و... می‌خورند.
● دیشب‌ باباتو دیدم‌ آیدا؛ عمیق‌ و شكست‌خورده‌
▪ كارگردان‌: رسول‌ صدرعاملی‌
▪ بازیگران‌: سوفی‌ كیانی‌، خاطره‌ اسدی‌، شاهرخ‌ فروتنیان‌، شراره‌ دولت‌آبادی‌ و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: صد و پنج‌ میلیون‌ تومان‌
«دیشب‌ باباتو دیدم‌ آیدا»، اگرچه‌ به‌ نسبت‌ «دختری‌ با كفش‌های‌ كتانی‌» و «من‌ ترانه‌ پانزده‌ سال‌ دارم‌» فیلم‌ بهتری‌ است‌، اما به‌ اندازه‌ آنها نمی‌تواند در گیشه‌ها موفق‌ شود. دلیل‌ اصلی‌ این‌ قضیه‌ هم‌ در ریتم‌ این‌ فیلم‌ است‌ كه‌ به‌ نسبت‌ دو فیلم‌ قبلی‌ نوجوانانه‌ صدرعاملی‌ ریتم‌ درونی‌تری‌ دارد. آن‌ دو فیلم‌ قصه‌ می‌گفتند، اما «دیشب‌ باباتو دیدم‌ آیدا» یك‌ موقعیت‌ كلی‌ را وا می‌گوید و بیشتر به‌ شخصیت‌ها می‌پردازد تا این‌ آخرین‌ فیلم‌ صدرعاملی‌، عمیق‌ترین‌ فیلم‌ او و البته‌ در سال‌های‌ اخیر كم‌ فروش‌ترین‌شان‌ باشد كه‌ این‌ دو خصیصه‌، البته‌ در سینمای‌ ایران‌ بسیار با هم‌ مرتبط‌ هستند!«دیشب‌ باباتو دیدم‌ آیدا» فیلمی‌ عمیق‌، گرم‌ و دوست‌داشتنی‌ است‌ كه‌ حیف‌ شد نفروخت‌.
● شارلاتان؛ فیلم‌فارسی‌ به‌ توان‌ صد!
▪ كارگردان‌: آرش‌ معیریان‌
▪ بازیگران‌: امین‌ حیایی‌، شقایق‌ فراهانی‌، مهران‌ غفوریان‌، جواد رضویان‌، اصغر سمسارزاده‌ و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: چهارصد و پانزده‌ میلیون‌ تومان‌
«آرش‌ معیریان‌» معجون‌ جذابی‌ است‌: استاد دانشگاه‌ و منتقد سینمایی‌ كه‌ در نوشته‌هایش‌ كمتر از «گدار» را قبول‌ ندارد، ولی‌ موقع‌ فیلم‌ ساختن‌ روی‌ مرحوم‌ «بیك‌ ایمانوردی‌» را هم‌ سفید می‌كند! این‌ نكته‌ را در «شارلاتان‌» به‌ بهترین‌ وجهی‌ می‌توان‌ دید كه‌ گویی‌، آمیزه‌یی‌ از سخیف‌ترین‌ فیلمفارسی‌های‌ سال‌های‌ قبل‌ از انقلاب‌ است‌ و تنها تلاش‌
فیلمنامه‌ نویسانش‌، دیدن‌ ده‌ بیست‌ فیلم‌ كم‌مایه‌ و قرار دادن‌ صحنه‌های‌ گوناگون‌ آنها در كنار هم‌ بوده‌ است‌. فیلمی‌ كه‌ در ابتدا قرار است‌ در مورد یك‌ فیلمنامه‌نویس‌ باشد، اما لوكیشن‌های‌ آن‌ كافه‌های‌ ساز و ضربی‌، غرب‌ وحشی‌، جزیره‌ آدمخواران‌ و آدم‌هایش‌ علاوه‌ بر این‌ مهاراجه‌های‌ هندی‌ و شاهزاده‌های‌ عربی‌ هستند، خودتان‌ حدس‌ بزنید چه‌ آش‌ هفت‌جوشی‌ خواهد بود. تنها چیزی‌ كه‌ اهمیت‌ ندارد، سینما است‌.
● كافه‌ ترانزیت؛ گفت‌وگوی‌ تمدن‌ها از راه‌ شكم‌
▪ كارگردان‌: كامبوزیا پرتوی‌
▪ بازیگران‌: پرویز پرستویی‌، فرشته‌ صدرعرفایی‌ و...
▪ میزان‌ فروش‌ تقریبی‌: صدوشصت‌ و پنج‌ میلیون‌ تومان‌
فروش‌ نسبتاً خوب‌ «كافه‌ ترانزیت‌» نشان‌ می‌دهد كه‌ فیلم‌ خاص‌ و غیرمتعارف‌ هم‌ اگر خوب‌ ساخته‌ شود و خوب‌ اكران‌ شود، تماشاگرانی‌ خواهد داشت‌. این‌، بارها و بارها گفته‌ شده‌ و «كافه‌ ترانزیت‌» یكبار دیگر آن‌ را اثبات‌ می‌كند.
فیلم‌، قصه‌ یك‌ زن‌ قهوه‌چی‌ است‌. دردل‌ این‌ سرگذشت‌، هم‌ روابط‌ ومناسبات‌ سنتی‌ آذربایجان‌ و محصور بودن‌ انسان‌ و زن‌ در این‌ سنت‌ها به‌ تصویر می‌آید و هم‌ روابط‌ فرامرزی‌ كه‌ در این‌ قهوه‌خانه‌ كه‌ ایستگاه‌ كامیون‌های‌ ترانزیت‌ است‌ به‌ تصویر كشیده‌ می‌شود و در نهایت‌ عشقی‌ ورای‌ زبان‌ و زمان‌ و مرز پیدا می‌شود كه‌ جانمایه‌ فیلم‌ است‌ و البته‌ فدای‌ آزادیخواهی‌ زن‌ می‌شود...
فیلم‌، در ظاهر یك‌ فیلم‌ سفارشی‌ است‌، اما حس‌ و اندیشه‌ و عاطفه‌ جاری‌ در آن‌، فراتر از هر سفارشی‌، به‌ هنرمندی‌ پهلو می‌زند و این‌ افسوس‌ را پدید می‌آورد كه‌ «كامبوزیا پرتوی‌» كاربلد، چرا این‌ سال‌ها در محاق‌ خود خواسته‌ بود و فیلم‌ نساخت‌؟ گرچه‌ فیلمنامه‌های‌ او چراغ‌ شماری‌ از فیلم‌های‌ خوب‌ سال‌های‌ اخیر را روشن‌ كرده‌ است‌.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید