شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


خودکفایی ۹۶ درصدی در بخش کشاورزی


خودکفایی ۹۶ درصدی در بخش کشاورزی
جعفر خلقانی دارای مدرك دكترای اكولوژی با گرایش مدیریت جامع آفات كشاورزی از انگلستان است كه سوابق مدیریتی و اجرایی وی از سال ۱۳۵۸ آغاز شده است.
وی از سال ۷۴ تا ۷۶ مشاور وزیر جهاد كشاورزی و رئیس موسسه تحقیقات آفات و بیماری‌های جنگل‌ها و مراتع كشور و از سال ۷۶ تا ۷۸ مدیركل كشاورزی و منابع طبیعی سازمان برنامه و بودجه بوده و از سال ۸۴ تاكنون معاون وزیر جهاد كشاورزی و رئیس سازمان تحقیقات و آموزش كشاورزی است. خلقانی در گفت‌وگو با خبرنگار «تهران‌امروز» به تشریح برنامه‌ها، اهداف و چالش‌های موجود در سازمان تحقیقات و آموزش كشاورزی پرداخت.
ـ وضعیت كلی بخش تحقیقات كشاورزی در كشور به چه صورت است؟
خوشبختانه كشور از پتانسیل بسیار بالایی در این بخش برخوردار است، ما در سازمان تحقیقات كشاورزی از بزرگ‌ترین منابع مانند ۵ هزار محقق در موسسات وابسته به سازمان در سطح كشور برخورداریم كه از این تعداد ۲ هزار و ۴۵۰ نفر عضو هیات علمی داریم، همچنین در همین حدود اعضای هیات علمی دانشگا‌ه‌ها هستند كه در كنار مجموعه تحقیقات كشاورزی، مجموعه پتانسیل تحقیقات بخش كشاورزی را تشكیل می‌دهند. این موضوع از یك جهت بسیار مهم است كه ما در داخل بخش كشاورزی از پتانسیل بالای نیروی انسانی برخورداریم كه بزرگ‌ترین منبع مسائل مربوط به تحقیقات بخش كشاورزی است؛ چرا كه مهم‌ترین مساله تحقیقات ابتدا متخصصانی هستند كه باید به دنبال این تحقیقات باشند. از طرف دیگر یكی از مسائلی كه روی این ظرفیت بسیار عظیم تاثیرگذار است، اینكه تحقیقات كشاورزی دارای یك شبكه است بدین معنا كه در سازمان تحقیقات ۲۳ موسسه تحقیقات ملی ، ۳۱۷ ایستگاه تحقیقاتی، ۵۸ مركز آموزشی و۱۳۰ هزار هكتار عرصه تحقیقات داریم كه همگی به صورت یك شبكه به یكدیگر متصل هستند.
ـ نقش و جایگاه بین‌المللی ما در این زمینه به چه صورت است؟
نقش و جایگاه بین‌المللی ما از دیگر مواردی است كه مربوط به همان پتانسیل‌هاست كه عرض كردم. سازمان تحقیقات كشاورزی در حال حاضر به عنوان نماینده كشورهای آسیای میانه، مركزی و شمال آفریقا در كنسرسیوم بین‌المللی تحقیقات در شورای اصلی عضو است. سازمان تحقیقات از طرف وزارت جهاد كشاورزی در معاهدات بین‌المللی مانند معاهده سازماندهی منابع ژنتیكی گیاهی در بین ۱۰۶ كشور فعالیت دارد، همچنین در آنجا نقش نمایندگی كشورهای خاورنزدیك را هم بازی می‌كنیم. به عنوان مثال در خصوص موسسه مهم تحقیقات رازی ما به عنوان فوكارپوئنت كشورهای اسلامی برای تولید واكسن و آموزش تولید واكسن هستیم. به زبان ساده‌تر در بین كشورهای اسلامی ما به عنوان كشوری كه به خوداتكایی در تولید واكسن رسیده است شناخته شده‌ایم. با فائو و مسائل و تحقیقات مربوط به آن ارتباط داریم، بنابراین با این دسته‌بندی كلی می‌توان به وسعت بالای پتانسیل‌ها در این بخش پی برد كه نقش عظیمی را می‌تواند در كشور داشته باشد.
ـ فرازهای سند چشم‌انداز ۲۰ ساله در رابطه با اصل تحقیقات در كشاورزی چگونه است؟
در اصول حاكم بر برنامه چهارم كه در فرآیند سند ۲۰ ساله در این برنامه آمده است ۴ اصل مدنظر هستند؛ اول، تقاضا محور و ماموریت‌گرا كردن تحقیقات، دوم خصوصی‌سازی و جلب مشاركت بخش غیردولتی در امر پژوهش، سوم توجه به مساله مالكیت معنوی و چهارم ایجاد هماهنگی بین سیاست‌های سایر بخش‌ها با سیاست‌های تحقیقات.
در سند چشم‌انداز ۲۰ ساله هم اولا برخورداری از دانش پیشرفته، افزایش توانایی در تولید علم و فناوری، اتكا بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی و دوما دست یافتن به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی با تاكید بر جنبش نرم‌افزاری و تولید علم، ارتقای نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال كامل پیش‌بینی شده است.
ـ اهداف وزارت جهادكشاورزی در این جهت چیست؟
توسعه پایدار كشاورزی و منابع طبیعی، افزایش كیفی و كمی محصولات كشاورزی و استفاده بهینه از امكانات و نیروی انسانی از جمله اهداف وزارتخانه در رسیدن به آن آرمان‌هاست، به عبارتی دیگر اگر به صورت كلی به این مسائل بپردازیم، توسعه پایدار كشاورزی مبتنی بر دانایی محوری در وزارت جهادكشاورزی یك اصل است، لذا از یك طرف توجه اسناد قانونی و بالادستی را به اهمیت تحقیقات در بخش كشاورزی داریم و از طرف دیگر در درون وزارتخانه حركت بدون علم و بدون تصمیم‌سازی براساس نتایج تحقیقاتی كاملا منتفی است، هر حركتی و هر تصمیمی مبنی بر ارتباط با بخش تحقیقات و بخش علمی است.
ـ سهم تحقیقات بخش كشاورزی از محل تولید ناخالص ملی چقدر است؟
به نظر من این سهم صرفا یك سهم اعتباری نیست گرچه قابل سنجش و قابل اندازه‌گیری است. اگر از نقطه نظر كارآمدی تحقیقات به موضوع توجه كنیم و آمار و ارقامی را بخواهیم در این رابطه ارائه دهیم در یك عبارت كلی باید گفت در برنامه چهارم توسعه قرار بوده كه رشد افزوده بخش كشاورزی ۵/۶ درصد باشد، سهم منابع تولید ۳/۴ پیش‌بینی شده و قرار بوده كه از محل ارتقای بهره‌وری ۲/۲ درصد به این بخش اختصاص داده شود، بدین‌معنا كه محل ارتقای بهره‌وری در رشد بخش كشاورزی به سهم تحقیقات، آموزش و ترویج عمدتا برمی‌گردد.
در سال ۸۵ رقم محقق‌شده در رشد افزوده بخش ۱/۷ درصد است، بدین‌معنا كه ما در رشد افزوده بخش كشاورزی از برنامه چهارم توسعه جلو هستیم. در حال حاضر نزدیك به ۱۰۲ میلیون تن تولید در سال ۸۵ در بخش كشاورزی محقق شده است و ضریب خودكفایی‌ ما ۹۴ تا ۹۶ درصد است كه همگی نتیجه كار علمی در داخل بخش كشاورزی است، بخش متكی بر یافته‌های علمی خود توانسته به چنین نتایج ارزشمندی برسد.
ـ مهم‌ترین چالش‌هایی كه در داخل بخش كشاورزی وجود دارد، كدامند؟
خودكفایی محصولات اساسی و ایجاد امنیت غذایی مهم‌ترین چالش و مهم‌ترین تكلیف ما در بخش كشاورزی است، در عین حال ارتقای سلامت جامعه یعنی تولید غذای سالم همراه با توسعه پایدار كشاورزی به عبارتی دیگر حفاظت از منابع و بسترهای زیست‌محیطی از دیگر چالش‌ها و تكالیف مهم ماست كه همراه یكدیگر اتفاق می‌افتد چرا كه ما بستر امنیت غذایی را امنیت اكولوژیك می‌دانیم و به هیچ قیمتی حاضر نیستیم به این دلیل كه می‌خواهیم در یك بخشی حتما خودكفا شویم، منابع تولید نسل‌های آینده را بر هم بزنیم.
ـ چگونه می‌توان اقدامی كرد كه هم امنیت غذایی تامین شود و هم امنیت اكولوژیست وجود داشته باشد؟
امنیت غذایی امروزه امنیت كشور است و امنیت اكولوژیك بستر اصلی حفظ تمامی منابع ماست. به‌نظر من برای تحقق این امر افزایش نرخ بهره‌وری ما به ازای استفاده از دانش فنی در واحد تولید می‌تواند موثر واقع شود. یعنی به جای اینكه بگوییم چقدر از نهاده‌ها و عوامل تولید استفاده كرده‌ایم و به آنها بیفزاییم، بیاییم میزان افزایش دانش فنی در بخش را برای اینكه بدانیم چقدر افزایش تولید داشته‌ایم،‌ بسنجیم.
ما همیشه یك مثال روشن برای این امر داریم و آن اینكه اگر ما در تولید گندم به خودكفایی رسیده‌ایم، در آن مقطع تنها با انتقال ۲۵ درصد دانش فنی موجود در بخش كشاورزی به مزرعه بود كه این اتفاق مهم روی داد. اگر مشاهده می‌كنید كه در حال حاضر افزایش تولید گندم به سرعت بالا می‌رود، اصلا به‌خاطر افزایش سطح تولید نبوده بلكه به دلیل افزایش استفاده از دانش و علم و فناوری در بخش كشاورزی بوده است.
ـ با توجه به این توضیحات، نقش آموزش در ارتقای بهره‌وری چیست؟
در این زمینه اگر یك مقایسه ساده بكنیم، برای كشاورزانی كه ۴ سال آموزش دوره ابتدایی را دیده‌اند، در یك دوره ۳۰ ساله در كشورهای مختلف مطالعه‌ای صورت گرفته است كه این آموزش كوتاه ۸/۷ درصد ارتقای بهره‌وری برای كشاورزان به ارمغان آورده است و این جالب است كه در مقایسه با نقش نهاده‌ها مثل كود، سم و ... افزایش بهره‌وری در استفاده از این نهاده‌ها ۱۳/۲ بوده است،‌ یعنی بالاتر از ۵/۳ نزدیك به ۴ برابر دانش در مقایسه با افزایش نهاده‌ها می‌تواند بهره‌وری را بالا ببرد.
ما اعتقاد داریم كه استفاده از دانش فنی است كه می‌تواند منجر به ارتقای بخش كشاورزی شود. این دانش فنی می‌تواند در شكل‌های مختلف خود را نشان دهد. با توجه به شعار همیشگی ما یعنی دانایی‌محوری، باید تاكید بكنم كه ما هم به اهداف برنامه چهارم می‌رسیم و هم در جهت و مسیری كه سند چشم‌انداز ۲۰ ساله برای ما تعیین كرده، گام برمی‌داریم.
ـ پس در حال حاضر سهم تحقیقات از تولید ناخالص داخلی براساس برنامه چهارم پیش رفته است یا نه؟
متاسفانه آنچه گریبانگیر كل تحقیقات كشور است این است که سهم تحقیقات از تولید ناخالص داخلی در تحقق اهداف سند چشم‌انداز ۲۰ ساله كه مقام اول را در منطقه آسیای جنوب غربی و در كل منطقه آسیا دنبال می‌كند، براساس برنامه چهارم پیشرفتی نكرده است!‌ بنابراین ما هم از این قاعده مستثنی نبوده و از این لحاظ عقب هستیم، یعنی در برنامه چهارم باید بالای ۵۰۰ میلیارد تومان بودجه به ما اختصاص داده می‌شد كه این امر تحقق پیدا كند ولی در حال حاضر خیلی پایین‌تر از این مقدار در اختیار ما قرار داده‌اند.
آنچه در اینجا مهم است اینكه ما در تولید ثروت برای ارتقای بهره‌وری نقش و سهم عظیمی داشته‌ایم ولی متاسفانه این نقش عظیم تحقیقات به بخش برنمی‌گردد. به عنوان مثال، ما به ازای هر ریال هزینه‌كردی كه در تولید بذور مانند بذر ذرت هیبرید داشتیم، ۷۰ ریال ارزش افزوده در بخش تولید كرده‌ایم، فقط در تحقیقات غلات (گندم) ۲ هزار و ۹۶۷ میلیارد ریال سود در بخش كشاورزی ایجاد كرده‌ایم با معرفی ارقام مختلف این محصول، كه اینها نشان‌دهنده بهره‌وری بخش تحقیقات است ولی چون بخشی از فعالیت‌های ما حاكمیتی است، این درآمد ایجادشده به داخل بخش تحقیقات نمی‌آید ولی اثر خود را بر روی اقتصاد كشور می‌گذارد. مثال مهم دیگر در این زمینه تولیدات موسسه رازی است كه ۲۵۰ میلیون دلار در سال گذشته تولید ۷/۲ میلیارد دوز واكسن داشته است اما این درآمد به داخل بخش تحقیقات آنگونه كه باید، برنمی‌گردد. افزایش كارآیی كود با ۵/۲ درصد توانسته ۱۸ میلیون دلار صرفه‌جویی ایجاد كند. هر واحد بذر چغندر كه وارد كشور می‌شده، ۷۰ یورو قیمت داشته كه ما نزدیك به ۲۱۰ هزار واحد را در سطح كشور توزیع كردیم ولی قطعا پولی كه به بخش واردات داده می‌شود، به بخش تولید داخلی اختصاص نمی‌یابد اما مابه‌التفاوت آن نه قابل ادعاست و نه قابل برگشت به بخش تحقیقات است البته در بخش‌های دیگر هم همین‌طور است.در حال حاضر تنها در جایی این درآمد‌ها به خودمان برمی‌گردد كه بخشی هنوز توانایی آن را ندارد كه در اختیار بخش خصوصی قرار بگیرد، وقتی دانش و فناوری‌های بالایی را مثل واكسن هنوز خودمان تولید می‌كنیم، بخشی از فروش آن به داخل بخش تحقیقات برمی‌گردد.
ولی در نتیجه‌گیری آنچه مهم است تمام اتفاقی كه در داخل بخش تحقیقات كشاورزی رخ می‌دهد در جهت اهداف برنامه چهارم و به سوی تقاضا محور كردن تحقیقات و انجام تحقیقات كاربردی و ایجاد برنامه‌های راهبردی با تاكید بر بهره‌وری منابع تولید است.
ـ با توجه به تاكیدی كه بر دانایی‌محوری دارید سازمان تحقیقات كشاورزی درخصوص بهره‌وری نیروی كار و توسعه منابع انسانی متخصص چه اقداماتی انجام داده است؟
ما نیروی تخصصی را در درون بخش تحقیقات از بزرگ‌ترین عوامل كار تحقیقاتی می‌دانیم، ممكن است در هر جای دیگری نیروی انسانی به این شكل و با این اهمیت مورد توجه نباشد اما در بخش تحقیقات اگر به نیروی انسانی توجهی نشود هیچ اتفاق مثبتی روی نمی‌دهد.به عنوان مثال با تولیدی كه در موسسه رازی صورت می‌گیرد جلوی واردات به میزان بسیار زیادی گرفته می‌شود و اتفاقات بهداشتی و اقتصادی عظیمی در این موسسه رخ می‌دهد اما اگر همه دستاورد‌های اقتصادی این موسسه را در یك كفه‌ترازو و در كفه دیگر «پروفسور میرشمسی» پدر واكسن ایران را قرار دهیم، كفه مربوط به پروفسور سنگینی می‌كند.
ما در سازمان تحقیقات یكی از اقداماتی كه در جهت آموزش و توسعه منابع انسانی علمی انجام می‌دهیم، ارتباطات بین‌المللی‌ماست یعنی حضور محققان ما در مجامع بین‌المللی و از سوی دیگر رابط های بین‌المللی كه با توجه به پتانسیل‌های ما از خارج از كشور در ایران حضور پیدا می‌كنند. یكی از مكان‌هایی كه به صورت نهادینه،‌ عضو آن هستیم «كنسرسیوم بین‌المللی تحقیقات CJIAR» است.
همچنین ما در داخل كشور كارگاه‌های آموزشی بین‌المللی برای كشورهای اكو و كشورهای اسلامی برگزار می‌كنیم كه اینها روابط متقابلی ایجاد می‌كند بین محققان داخل با خارج از كشور. دوم كارگاه‌های آموزشی است كه ما برای محققان خودمان برگزار می‌كنیم. از طرفی دیگر ایجاد بورس‌های آموزشی است كه در حال حاضر هم براساس قانون انجام می‌گیرد.
بدین ترتیب مساله آموزش منابع انسانی در بخش کشاورزی به خوبی در حال پیشرفت است. از طرف دیگر كاری كه در داخل سیستم سازمان تحقیقات انجام می‌گیرد جذب نخبگان است كه ابتدا این امر به نخبگان بخش كشاورزی در دانشگاه‌ها اختصاص می‌یابد، البته متاسفانه سهم جذب با توجه به تعداد عزیزان پایین است.
با توجه به این توضیحات، وضعیت نیروهای انسانی‌ای كه بتوانند پتانسیل عظیم تحقیقاتی را در صحنه عمل پیاده كنند در بخش تحقیقات چگونه است؟
متاسفانه ما در این بخش مشكل داریم. ما در حال حاضر از ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بهره‌برداری كه در داخل بخش داریم نزدیك به ۸۰ درصد كم‌سواد و بی‌سواد هستند و نزدیك به بالای ۷۲ درصد از نیروها، بالای ۴۰ سال هستند یعنی با كمبود دانش به معنای سواد روبه‌رو هستیم كه بهره‌وری را كاهش می‌دهد. ۸۲ درصد واحدهای باغی‌ما در دست افراد بی‌سواد است، ۷۷ درصد واحدهای زراعی و ۷۲ درصد واحد‌های دامی ما هم همین طور.
بنابراین ما در سازمان یك پتانسیل عظیم علمی داریم ولی در طرف مقابل برای انتقال این دانش با افراد بی‌سواد مواجه می‌شویم كه مشكلات زیادی را ایجاد می‌كند.
ـ چه راه‌حل‌هایی را برای حل این مشكل در پیش گرفته‌اید؟
باید در داخل سازمان به جوان‌سازی روی بیاوریم و ساماندهی كنیم نیروهایی را كه می‌توانند این دانش را منتقل كنند، در این راستا چند مورد اتفاق افتاده است یكی آموزش و توسعه آموزشی در بخش كشاورزی به‌خصوص در بحث آموزش‌های علمی- كاربردی است كه نزدیك به ۲۸ هزار نفر در این زمینه ظرفیت دانشجویی ایجاد كرده‌ایم كه ۵۸ مركز آموزشی داریم. توسعه آموزش‌های فنی و حرفه‌ای در روستاها در شورای عالی آموزش و پرورش در حال حاضر در دستور كار قرار گرفته است.ورودی جوانان روستایی به آموزش علمی- كاربردی بدون كنكور است.
از حدود ۲ سال گذشته سهمیه كاردانی به كارشناسی را برای این عزیزان از آموزش عالی گرفته‌ایم و از یكی دو سال آینده ارتقای كارشناسی ارشد را خواهیم داشت.
از سوی دیگر ساماندهی مهندسی ناظر را از طریق‌ سازمان نظام مهندسی در دست اجرا داریم كه هم برای اشتغال فارغ‌التحصیلان در جوان‌سازی بخش تاثیر‌گذار است و هم اینكه انتقال دانش را در بخش توسعه می‌دهد. به عنوان مثال استفاده از مهندسین ناظر در طرح خودكفایی گندم در سال ۸۳ براساس گزارش سازمان نظام مهندسی ۱۰۰ میلیارد تومان سودآوری ایجاد كرده است.
یكی دیگر از كارهایی كه برای جوان‌سازی مد‌نظر است توسعه مجتمع‌های تولیدی زودبازده است با اعتباراتی كه دولت اختصاص داده است بالای ۱۳۰ هزار نفر نیروی جوان را جذب خواهد كرد، اگر نظام آموزشی كارآمد شود به نحوی كه فارغ‌التحصیل كاربلد باشند در این مجتمع‌ها با وام‌های بانكی‌ای كه می‌دهند افرادی جذب خواهند شد كه كارشان مبتنی بر یافته‌های علمی خواهد بود. این مجتمع‌ها دیگر به صورت سنتی كار نخواهند كرد.
دو اتفاق دیگر هم در یكی دو سال اخیر توجه بسیاری بر رویشان صورت گرفت، یكی طرح تسریع انتقال یافته‌های تحقیقاتی بود كه با همكاری تنگاتنگ با معاونت ترویج و سازمان تحقیقات از طریق ایستگاه‌های تحقیقاتی كه ما در گستره وسیعی از كشور داریم اتفاق افتاد و هدف آن این بود كه یافته‌های علمی ضرورتا در یك واحد تحقیقاتی پیاده نشود بلكه در زمین‌های خود كشاورزان و با حضور خودشان اتفاق بیفتد.نكته دوم بحث مجمع خبرنگاران كشاورزان است. بیش از ۳ هزار نفر از كشاورزان نمونه عضو آن هستند كه خودشان به دنبال به دست آوردن یكسری یافته‌ها و دستاوردها هستند كه در زمین‌هایشان به كار می‌بندند، وقتی این اتفاق روی می‌دهد كشاورزان معمولی باور بیشتر و اعتماد به‌نفس بیشتری پیدا می‌كنند چون می‌بینند كه در زمین مشابه زمین خودشان چنین اتفاقاتی رخ داده كه نتیجه آن به كلیت بخش كشاورزی برمی‌گردد.
ـ وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در این خصوص كار یا طرحی ارائه داده است؟
بله. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری كار خوبی در زمینه ایجاد قطب‌های تحقیقاتی انجام داده است كه بسیاری از دانشگاه‌ها آن را دنبال می‌كنند یعنی به جای اینكه فقط به یكسری مقاله‌ها و تحقیقات تكراری در بخش كشاورزی كه برای فرد محقق بهره‌های علمی به دنبال دارد بسنده كنند، قطب‌های علمی تشكیل می‌دهند. این قطب‌های علمی مسوولیت دارند كه بسته به تخصص هر دانشگاهی وزارت علوم این قطب‌ها را بین دانشگاه‌های كشاورزی تقسیم می‌كند مثل قطب علوفه در دانشكده كشاورزی و منابع طبیعی پردیس كرج.
این قطب‌ها در سطح بسیار بالایی می‌توانند تاثیر علمی و تنگاتنگی با داخل بخش كشاورزی پیدا كنند؛ كه در داخل بخش كشاورزی از ایده‌های این قطب‌ها بسیار استقبال می‌شود چرا كه این قطب‌ها هم اساتید دانشگاه را دعوت می‌كند به حل مشكلات بخشی و هم همكاری خوبی را بین اعضای هیات علمی وزارت جهاد كشاورزی و اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها برای حل مشكلات بخش به وجود می‌آورد كه با هم مشاركت داشته باشند این موضوع خیلی مهم است كه به جای اینكه هر كس و هر بخشی كار خود را انجام دهد مشاركت صورت گیرد. اگر این قطب‌ها با برنامه‌های راهبردی كه ما ایجاد كرده‌ایم پیوند بخورند خیلی از مسائل بخش كشاورزی با مشاركت علمی این دو بخش حل می‌شود.ما در داخل بخش تحقیقات ۷۵ برنامه راهبردی ایجاد كرده‌ایم كه هركدام مركزیتی برای خودكفایی محصولات كشاورزی و برای حل مشكلات منطقه‌ای در بخش كشاورزی هستند.
بنابر این ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های بخش تحقیقات باید از حالت كار تحقیقات جزیره‌ای بیرون آمده و كارآمد شود و ارتباط منظمی بین دانشگاه و تحقیقات بخش كشاورزی با منابع خودشان به وجود آید چرا كه امكانات هر دو طرف پایین است و هر یك باید از منابع و امكانات خود جهت نیل به این هدف استفاده كنند.
ـ با توجه به بحث‌های داغ این روزهای اخیر به‌نظر شما كاهش نرخ سود بانكی روی بخش كشاورزی به لحاظ پژوهشی چه تاثیری داشته؟
كاهش نرخ بانكی قطعاً یك انقلاب اقتصادی در كشور ما می‌تواند به وجود آورد یكی از اتفاقات ناشی از آن می‌تواند امكانپذیر و اقتصادی شدن سرمایه‌گذاری برای واحدهای كوچك باشد چرا كه نرخ بازده سرمایه باید یك نرخ معقول باشد كه فرد بتواند وام دریافت‌ شده را در یك مدت مشخص برگرداند.
در كل نسبت به صنعت و بخش‌های دیگر، نرخ بازده در بخش كشاورزی با توجه به اینكه واحدها، واحدهای كوچكی هستند خیلی بالا نیست، این موضوع می‌تواند به كلیت به خصوص بخش كشاورزی كمك‌های مثبتی بكند.
مهم‌ترین نكته اینكه این امر می‌تواند خصوصی‌سازی تحقیقات را كه تاكنون اتفاق نیفتاده محقق كند. گرچه نرخ بازده سرمایه‌گذاری در تحقیقات بسیار بالاست ولی به دلیل اینكه ما با مسائل مالكیت معنوی و عدم بازگشت سرمایه به داخل بخش تحقیقات و... مواجه هستیم به ظاهر آنچه كه برای سرمایه‌گذار بخش تحقیقاتی در بخش خصوصی اتفاق می‌افتد ضرورتاً نرخ بازده در كوتاه‌مدت بالا نیست. با پایین آمدن نرخ بانكی البته اگر وام‌ها به كسانی كه می‌خواهند در بخش تحقیقات سرمایه‌گذاری كنند داده شود ما تولیداتمان را به شدت علمی می‌كنیم، بازدهی را بالا می‌بریم و واحدها در مراحل اولیه كه هنوز سازماندهی لازم صورت نگرفته می‌توانند سرمایه‌گذاری كنند و همزمان با آنها بحث مالكیت معنوی و... را جلو ببریم كسانی كه در داخل بخش تحقیقات سرمایه‌گذاری می‌كنند از ابتدا سامان پیدا می‌كنند و یكی از هدف‌هایی كه برنامه چهارم داشته كه خصوصی‌سازی در تحقیقات اتفاق بیفتد محقق ‌می‌شود.
ـ در حال حاضر سهم بخش خصوصی در بخش تحقیقات كشاورزی چقدر است؟ آیا راضی هستید؟
ما در حال حاضر آمار مشخصی نداریم ولی این سهم بالا نیست، اما در خارج از كشور سهم بخش خصوصی در تحقیقات خیلی بالاست، تمام بخش‌های خصوصی سهم عمده‌ای از فروششان را علاوه بر سودشان اختصاص می‌دهند به تحقیقات چرا كه در غیر این صورت زمین خواهند خورد چون در یك فضای رقابتی قرار گرفته‌اند. اما در اینجا واحدهای تولیدی ضرورتاً سهمی از فروششان را به تحقیقات اختصاص نمی‌دهند. اگر ما بخواهیم تولیداتمان وارد بازارهای جهانی شود، تولیدكننده نمی‌تواند سهمی از فروش و حتی سود خود را به بخش تحقیقات اختصاص ندهد البته در حال حاضر برخی از شركت‌های عظیم صنعتی مثل شركت نفت و صنایع دفاع این كار را انجام می‌دهند چون با رقابت در دنیا قرار گرفته‌اند.ولی در جاهایی كه ما هنوز بازارهای بین‌المللی نداریم مثل تولیدات بخش كشاورزی اگرتولیدكنندگان بخواهند وارد عرصه بین‌المللی شوند ناچار است بخشی از فروش و سود خود را به تحقیق و توسعه اختصاص دهد. به‌نظر من بهره‌وری و نرخ وام بانك‌ها با توجه به مسائل روز می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید