پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

اختلافات دو رهبر سیاسی


اختلافات دو رهبر سیاسی
مبارزات تاریخی ملی شدن نفت در ایران مشحون از فراز و فرودهای فراوان و پیچیدگی های بسیار است. و ساده بینی است اگر بخواهیم در یک نوشتار کوتاه برای خوانندگان به طور دقیق تمامی صف بندی های مختلف را نسبت به این موضوع در تاریخ ترسیم کنیم. ولی قطعاً با نگارش منصفانه می توان خطوط کلی این صفوف را به نمایش گذارد.
پس از شهریور ۱۳۲۰ و اشغال ایران توسط متفقین، حرکت های سیاسی با سه جهت "ملی"،‌ "مذهبی" و "کمونیستی" و با سه مبنای فکری جداگانه در مجلس چهاردهم نمایان گردید و به تدریج توسعه یافت. در این میان بین نیروهای ملی و مذهبی بخاطر علاقمندی به میهن و مخالفت با حضور و دخالت بیگانگان، در شرایطی که کشور در زیر استعمار روشن و پنهان انگلستان بود، رشته های به ظاهر محکم اتحاد و ائتلاف پدید آمد و دیری نگذشت که مبارزات ملی کردن نفت به طور گسترده ای محور اتحاد میان ملیون و مذهبی ها شد.
بر اساس شواهد تاریخی متعاقباً با شکل گیری این وحدت خجسته، در برهه ای از تاریخ که جامعه ی ایرانی در تب فقر و پریشانی می سوخت، جریان کمونیستی (توده ای ها) علی رغم تضادی که بخاطر تأمین منافع روس ها با استراتژی انگلیس داشت، در کنار استعمار پیر و دولت های دست نشانده اش، هدف سرکوب مبارزین ملی و مذهبی را دنبال می کرد و شاید بتوان اینگونه قضاوت کرد که علت عمق تعامل میان دکتر مصدق و آیت الله کاشانی تا قبل از سی تیر ۱۳۳۱ صف آرایی و جمع اضداد منافع ملت با نهضت ملی شدن نفت بود. به همین خاطر هر چه فشار دستگاه استبدادی برای جلوگیری از مبارزه بیشتر می شد نزدیکی این دو رهبر سیاسی نیز بیشتری گردید. تا جایی که با اعلام صریح مصدق مبنی بر به رسمیت نشناختن قرارداد دارسی، ۱۹۳۳ و نیز قرارداد الحاقی و ارائه پیشنهاد ملی کردن نفت در تمام نقاط کشور با پشتیبانی مستقیم آیت الله کاشانی، این تصمیم حتی در کمیسیون مربوطه نیز مورد تأیید قرار نگرفت.
اما این آیت الله کاشانی بود که با مقبولیتی که در میان علمای بلاد و مردم داشت، توانست این مبارزه را به سراسر کشور بکشاند و با صدور بیانیه از طرف ایشان و دیگر علما موفق به ایجاد امواج مردمی شود. آنگونه که طبق اسناد در سال ۱۳۲۹ "ملی شدن نفت به یک خواست ملی تبدیل شد".
همسو با این مبارزان جمعیت فدائیان اسلام بودند که توانستند با ترورهای انقلابی، قدرتمند موجود بر سر راه ملی شدن نفت را از میان بردارند و مسیر مبارزه را هموار سازند. بر اساس اظهارات برخی ملیون، اگر اقدامات مؤثر گروه آرمان خواه فدائیان اسلام نبود، رژیم هیچگاه مجبور به عقب نشینی نمی شد تا با باطل اعلام کردن انتخابات راه برای حضور اعضای جبهه ی ملی در مجلس هموار شود. و دیگر اینکه اعدام انقلابی رزم آرا توسط خلیل طهماسبی سبب شد که مجلس به سرعت مغلوب تصمیم کمیسیون نفت شود و با تصویب ماده واحده ی ملی شدن نفت و تصویب و تأیید سنا در ۲۹ اسفند، درخشانترین پیروزی ملی مذهبی ها صورت پذیرد. با وجود همراهی آیت الله کاشانی و مصدق در زمان نخست وزیری دکتر مصدق، در زمانی که حزب توده قوت گرفتن ملی مذهبی ها در ایران را به سود خود نمی دیدند و به دستور روسها با نهضت مخالفت و از هیچ رفتار خیانت آمیزی مضایقه نداشتند؛ بهانه های اتحاد میان این دو رهبر به کاهش افتاد. زمانیکه دولت مصدق در مضیقه ی اقتصادی شدیدی به سر می برد و انگلستان ایران را تحریم کرده بود، روسها به واسطه ی توده ای ها در داخل آشوب و اعتصاب به راه می انداختند تا حکومت مصدق فلج شود. آیت الله کاشانی مردم را دعوت به خرید اوراق قرضه کرد تا با این کار پاره ای از مشکلات اقتصادی مرتفع گردد. ولی جای تأسف و عبرت تاریخی است که پس از حوادث افتخارآمیز حضور ملت در سی تیر، برخی زمینه های داخلی و فتنه های خارجی سبب شد تا میان این دو رهبر سیاسی اختلاف افتد.
شاید علاوه بر توطئه های توده ای ها در هتک حرمت و حیثیت آیت الله کاشانی، علت اصلی این انشقاق را بتوان در فاصله ی دیدگاهی و طرز تفکر این دو رهبر دانست. چرا که مصدق برخلاف کاشانی که مبارزات خود را با استعمار پیر از جوانی در عراق آغاز کرده و در مخالفت با اشغالگران بین النهرین کفن به تن کرده بود، اعتقادی اینچنین به مقابله با استعمار نداشت و دین را از سیاست جدا می دانست. ضمن اینکه آیت الله کاشانی هم قاطعیتی را که رهبری انقلابی باید داشته باشد در تمام حوزه ها نداشت. این همان آفاتی بود که توانست مبارزین همسو را از یکدیگر جدا کند و درست همان نقطه ای بود که با تقویت آن توسط رهبر قاطع و کبیر انقلاب در بهمن ۵۷ باعث پیروزی و وحدت انقلابی گردید.
منبع : کانون اندیشه جوان