چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


راسل کرو هنرپیشه موسیقیدان


راسل کرو هنرپیشه موسیقیدان
شاید ما (راسل كرو) را بیشتر با فیلم‌های (گلادیاتور) و (ذهن زیبا) ب‌شناسیم. راسل كرو، هنرپیشه‌ای نیوزیلندی است كه آینده خود را در هالیوود یافت. كرو روز هفتم آوریل ۴۶۹۱ در (ولینگتون) پایتخت نیوزیلند به دنیا آمد. مادرش (ژاكلین ومیس) و پدرش (جان الكساندر كرو) در كار تدارك فیلم بودند. او یك برادر به نام (تری) دارد. پدربزرگ مادری‌اش (استن ومیس) آپاراتچی سینما بود و بنا به گفته كرو در زمان جنگ جهانی دوم به همراه دوست نیوزیلندی‌اش (جف مورفی) اولین فیلم كشور خود را ساختند. جد مادری كرو یك (مائوری) (از قبایل بومی زلاندنو) بود و به همین خاطر نام كرو در لیست خانواده‌های نیوزیلندی قرار دارد. كرو اصلیت نروژی، اسكاتلندی، ایرلندی و ویلزی نیز دارد.
وقتی كرو چهار ساله بود خانواده‌اش به استرالیا نقل‌مكان كردند و پدر و مادرش در آن جا نیز به شغل تداركات ادامه دادند. یكی از تهیه‌كنندگان مطرح سینمای استرالیا پدرخوانده مادر كرو بود و همین نسبت سبب شد كرو در سن پنج یا شش سالگی در یك اپیزود كوتاه بازی كند. او از دوران دبستان در تئاترهای مدرسه حاضر می‌شد و از همان زمان فهمید به بازیگری علاقه خاصی دارد. در كریسمس ۰۷۹۱ یعنی زمانی كه شش سال بیشتر نداشت یك گیتار از پدر و مادرش هدیه گرفت. او می‌گوید (آن گیتار از خودم بزرگ‌تر بود. بعد مرا به كلاس آموزش گیتار كه نزدیك خانه‌مان بود فرستادند. من همیشه دوستانم را جمع می‌كردم و برایشان گیتار می‌زدم و آواز می‌خواندم.)
وقتی یازده سال داشت به اولین گام‌های شهرت دست یافت. در آن زمان عكسش در مجله (نشنال جیاگرافیك) چاپ و همین موضوع سبب شد شناخته‌تر شود. در چهارده سالگی خانواده كرو دوباره به نیوزیلند بازگشتند. در آن جا كرو به همراه پسر عموهایش (مارتین) و (جف) در مدرسه گرامر اوكلند ثبت‌نام كرد ولی دوره راهنمایی را تمام نكرد زیرا می‌خواست كار كند و از نظر مالی به خانواده‌اش كمك نماید. در اواسط دهه ۰۸۹۱ (راسل) با راهنمایی دوست خوبش (تام شارپلین) به موسیقی روی آورد و با نام مستعار (راس لروك) روی سن رفت و آهنگ (می‌خواهم مارلون براندو باشم) را اجرا كرد. كرو در ۱۲ سالگی به استرالیا بازگشت چون می‌خواست در انستیتو ملی هنرهای دراماتیك تحصیل نماید. او می‌گوید (من تئاتر كار می‌كردم. در همان جا با رییس بخش فنی این انستیتو آشنا شدم و با او مشورت كردم. از او پرسیدم درباره من چه فكر می‌كند و آیا خوب است سه سال در آنجا درس بخوانم. او گفت: وقت هدر دادن است. تو همه آن چیزهایی را كه قرار است آن جا یاد بگیری، همین الان بلدی و قبلا هم آنها را اجرا كرده‌ای. به همین دلیل در آن انستیتو هیچ چیزی به جز عادات بد را یاد نمی‌گیری.) كرو در سال ۷۸۹۱ مدتی هیچ كاری برای خود نیافت و به همین خاطر به مدت شش ماه كار تداركاتی می‌كرد.مدتی بعد برای بازی در دو سریال تلویزیونی به نام‌های (همسایه‌ها) و (زندگی با قانون) قرارداد بست و همین سریال‌ها سبب شد در اولین فیلم سینمایی خود به نام (تقاطع۰۹۹۱ ) و پس از آن (پیمان خونی) بازی نماید. او در سال ۲۹۹۱ در نخستین قسمت از سری دوم (پلیس، گروه نجات) به ایفای نقش پرداخت.
● كرو و القاعده
كرو روز نهم مارس سال ۵۰۰۲ خبری جالب را به مجله (QG) داد. او اعتراف كرد كه ماموران اداره تحقیقات فدرال (IBF) پیش از اجرای هفتاد و سومین مراسم اسكار و در روز ۵۲ مارس ۱۰۰۲ پیش او رفتند و به او گفتند اعضای القائده قصد دارند او را بربایند. كرو به این مجله گفت آن زمان نخستین باری بود كه نام القائده را می‌شنیدم. او می‌گوید: (وقتی به لوس‌آنجلس رسیدم دیر وقت بود. ماموران اف‌بی‌‌آی به من تلفن زدند و گفتند قبل از این‌كه هر كاری انجام بدهی باید با تو صحبت كنیم. باید در مورد موضوعی حرف بزنیم. فكر می‌كنم یك پلیس زن فرانسوی در لیبی یا الجزایر یك نوار كشف كرده بود كه نشان می‌داد اعضای القائده می‌خواهند به قصد ایجاد نوعی ناآرامی فرهنگی چند آمریكایی را بربایند.) كرو ماه‌ها توسط چند مامور مخفی محافظت می‌شد و آنها همه جا چه در هنگام فیلمبرداری و چه در زمان حضور در مراسم‌ مختلف اعطای جوایز همراه او بودند و در این مدت كرو هیچ وقت نفهمید واقعا چه اتفاقی در حال وقوع است و چه خطری او را تهدید می‌كند. اف‌بی‌‌آی هم مدتی بعد ادعای كرو را تایید كرد.
● اخلاق تند
در سال‌های اخیر (كرو) بارها در درگیری‌های مختلف حضور داشته است و همین موضوع سبب گشته كه به بداخلاقی معروف شود. او در زمان مراسم اعطای جوایز آكادمی سینما و تلویزیون انگلیس (ATFAB) با (مالكوم گری) تهیه‌كننده دعوا كرد. در زمان فیلمبرداری فیلم (ذهن زیبا) در محوطه دانشگاه پرینستون، كرو كه از دست دانشجویی به نام (مردیت مورونی) كه بدون اجازه از او فیلم گرفته بود ناراحت شده بود، حركت بسیار ناشایستی انجام داد و همین عمل توجه رسانه‌ها را به او مبذول داشت. این دانشجو از پشت پنجره خوابگاه دانشگاه فیلمبرداری می‌كرد زیرا مسئولان به او گفته بودند مزاحم كار فیلمبرداری نشود. با وجود این كرو از دست او عصبانی شد. راسل كرو در سال ۹۹۹۱ در رستورانی در استرالیا دعوا به راه انداخت و این نزاع توسط یك دوربین مخفی فیلمبرداری شد. در نوامبر ۲۰۰۲ كرو در یك رستوران ژاپنی در لندن با (اریك واتسون) تاجر نیوزیلندی دعوای سختی كرد و حسابی داد و بیداد به راه انداخت. به گفته شاهدان، آن دعوا (خیلی جالب) بود. راسل كرو در ژوئن ۵۰۰۲ به جرم حمله درجه دوم دستگیر شد. او متهم شده بود كه در هتلی در نیویورك تلفن اتاقش را به سوی كارمند هتل پرتاب كرده است چون سیم‌كشی تلفن اتاقش خراب بود و كارمند در این مورد نمی‌توانست كاری برای او انجام دهد. او به جرم استفاده از اسلحه درجه چهار (تلفن) محكوم شد. او برای آزاد شدن مجبور شد صد هزار دلار آمریكا بپردازد. ماجراهای دعوای كرو آن‌قدر زیاد است كه از روی آن كارتونی به نام (راسل كرو و جنگ در دور دنیا) ساخته‌اند. در این كارتون كرو با قایق خود به جاهای مختلف دنیا می‌رود تا با غریبه‌هایی از كشورهای مختلف دعوا كند. ولی باید بگوییم راسل كرو در مواقع دیگر اتفاقا مردی عاطفی و مهربان بوده است. او پس از مرگ دوست مستندسازش (استیوا روین) درباره او گفت (او كسی بود كه همه ما استرالیایی‌ها آرزو داشتیم مثل او باشیم.) او شایعه حضور خود در فیلمی درباره زندگی (استیوا روین) و در نقش او را تكذیب كرد و گفت(من از این كار وحشت دارم و بازی در نقش او عمیقا مرا غمگین می‌كند. خیلی بد است كه میلیون‌ها نفر پیش خود فكر كنند من دارم بر سر قبر دوستم جشن می‌گیرم. ل در صحنه حاضر شده بود سه تن از حمله‌كنندگان را كه شانزده، هفده سال بیشتر نداشتند، بازداشت كرد اما بقیه حمله‌كنندگان موفق شدند از محل بگریزند. سه جوانی كه دستگیر شدند با قرار وثیقه آزاد شده‌اند. پلیس برای شناسایی و بازداشت بقیه آنها اعلان عمومی داده و از مردم كمك خواسته است.
ایان سینز بری، از پلیس ساوتهمپتون به بخش فارسی بی‌‌بی‌‌سی گفت كه سه ایرانی كه قربانی حمله شده‌اند پیشتر اقدامی در تحریك گروهی كه به آنان حمله كردند انجام نداده بودند. به گفته وی، این‌گونه حملات معمولا در شكل گروه‌های یكی دو نفره انجام می‌شود و این‌كه گروهی با این تعداد دست به حمله زده باشد در ساوتهمپتون كم‌سابقه است. بنا بر گزارش پلیس، پدر ایرانی كه قربانی حمله شده ۴۵ ساله است، بر اثر ضربه میله آهنی دچار جراحت در سر شده و دو پسر او نیز جراحت‌هایی برداشته‌اند؛ سن پسر كوچك‌تر هجده سال گزارش شده است. حمله نژادپرستانه به سه ایرانی در نشریات محلی ساوتهمپتون بازتاب یافته است.
منبع : مجله خانواده سبز