پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

سیاست‏های کلی اقتصادی از دیدگاه امام علی علیه السلام


سیاست‏های کلی اقتصادی از دیدگاه امام علی علیه السلام
در نهج‌البلاغه و دیگر مجموعه‏های حدیثی مطالب بسیاری از امام علی علیه السلام در خصوص سیاست‏های كلی اقتصادی به چشم می‏خورد كه اگر هر فرد و یا حكومتی در آنها تأمل و سپس عمل نماید، دستاوردهای درخشانی در جهت رونق اقتصادی به دست خواهد آورد كه در این جا به بعضی از آنها اشاره می‏كنیم:
۱) جهت‏گیری كلی در برنامه‏ریزی اقتصادی
آن حضرت در قسمتی از نامه‏اش به مالك اشتر می‏فرماید:
« وَاعلَم أنَّ الرَّعیَّهٔ طَبقاتٌ لا یَصلُحُ بَعضُها إلّا بِبعض ولا غِنی‏ بِبعضِها عَن بَعض: فَمِنها جُنُودُ اللَّهِ، و مِنها كُتَّابُ العامَّهِٔ والخاصَّهِٔ، وَ مِنها قُضاهُٔ العَدلِ، و مِنها عُمَّالُ الإنصافِ والرِّفقِ، و مِنها أهلُ الجِزیَهِٔ والْخَراجِ مِن أهلِ الذِّمَّهِٔ و مُسلِمَهِٔ النَّاسِ، و مِنها التُّجَّارُ و أهلُ الصِّناعاتِ، و مِنها الطَّبقهُٔ السُّفلی‏ مِن ذَوی الحاجَهِٔ والمَسكَنَهِٔ و كُلّاً قَد سَمَّی اللَّهُ سَهمَهُ، وَ وَضَعَ عَلی حَدِّهِ فریضَهًٔ فِی كتابِهِ أو سُنَّهِٔ نَبیَّه - صلَّی اللَّه علیهِ وآلِه - عَهداً مِنهُ عِندَنا مَحفُوظاً... ؛ و بدان كه ملت آمیزه‏ای است از قشرهای گوناگون كه هر جزء آن جز در پیوند با جزء دیگر سامان نمی‏یابد و بخشی بی‏نیاز از بخش دیگر نیست. بخشی لشكریان خدایند و گروهی دبیران دیوانی و مردمی، برخی بر پای دارندگان دادند و جمعی كارگزاران انصاف و ارفاق بعضی اهل ذمّه‏اند و جزیه‏پرداز و شماری مسلمان و خراج گذار، بعضی تاجرند و برخی دیگر پیشه‏وران و صنعتگران و سرانجام، گروهی از قشرهای پایین جامعه‏اند كه نیازمند و زمینگیرند. و خداوند سهم خاص هر یك را در كتاب خود و سنت پیامبر- كه درود خدا بر او خاندانش باد - مشخص كرده و در جایگاه بایسته‏شان نشانده است كه به عنوان پیمانی از او در نزد ما محفوظ است.
پس لشكریان با رخصت حق، دژهای ملت، آرایه زمامداران، شكوه دین و راه‏های تحقق امنیتند و ملت جز با تكیه بر آن بر پای خود نمی‏تواند بایستد. و بر پای ماندن سپاهیان وابسته به بهره‏ای است كه خداوند از خراج به آنان اختصاص داده است تا با پیكار با دشمنان نیرو بگیرند، در سامان بخشیدن به زندگی بر آن تكیه كنند و برآوردن نیازمندی‏هایشان را پشتوانه‏ای باشد.
پس نیروهای مسلح و كارگزاران خراج نیز توان بودنشان نیست جز با تكیه بر داوران و كاركنان و دبیران كه بستن قراردادها، فراهم كردن درآمدها و جلب اعتماد جامعه در امور شخصی وعمومی بر عهده آنهاست. و تمامی این اصناف نمی‏توانند بر پا بمانند جز با تكیه بر بازرگانان و صنعت‏داران و نیازمندی‏های روزانه‏ای كه برآورده می‏كنند و بازارهایی كه به پا می‏دارند و به نیروی دست و بازوی خویش، نیاز دیگر اصناف را به گونه‏ای برمی‏آورند كه تلاش دیگران به مرز آن نمی‏رسد و سرانجام، آن پایین‏ترین قشر، یعنی نیازمندان و زمینگیران، حق این است كه همه از یاری دیگران بهره‏مند شوند.
در نظام خدایی، همگان در راحت و گشایشند و هر یك را بر زمامدار حقی است برابر آنچه وضع او را سامان دهد و زمامدار مسلمانان نمی‏تواند از زیر بار وظیفه‏ای كه در این خصوص خداوند بر دوش او نهاده است به شایستگی بیرون آید جز با تلاش و كمك گرفتن از خدا و آماده كردن خود بر پایبندی به حق وصبر در تمامی موارد، چه سبك باشد و چه سنگین.» (۱)
۲) عمران و آبادانی كشور
یكی دیگر از اصول كلی در برنامه‏ریزی اقتصادی امام علی علیه السلام توجه به آبادانی كشور و رونق دادن به كسب و تجارت است، چنان كه می‏فرماید:
" وَلیَكُنْ نَظَرُكَ فِی عِمارَهِٔ الأرضِ أَبلَغَ مِن نَظَرِكَ فِی استِجلابِ الخَراجِ لاَِنَّ ذلك لا یُدرَكُ إلّا بِالعِمارهٔ وَ مَن طَلَبَ الخَراجَ بِغَیرِ عِمارهٍٔ أخرَبَ البِلادَ و أَهلَكَ العِباد و لم یَستَقِم أمرُهُ إلّا قَلِیلاً"؛ و سزاوار است كه بیشتر از گردآوری خراج و مالیات به عمران زمین بیاندیشی، زیرا خراج جز از راه عمران به دست نمی‏آید و هر كس بدون عمران، خراج بگیرد، كشور را ویران و ملت را نابود می‏كند و فرمانروایی‏اش، چندان نمی‏پاید.(۲)
و باز می‏فرماید:
" فَإنّ العُمرانَ مُحتَمِلٌ ما حَمَّلتَهُ، و إنّما یُؤتی‏ خَرابُ الأرضِ مِن إعواز أهلِها و إنّما یُعْوِزُ أهلُها لاِشرافِ أنفُسِ الوُلاهِٔ عَلی الجَمعِ و سُوءِ ظَنِّهِم بِالبَقاء و قِلَّهِٔ انتِفاعِهم بِالعِبَر؛ تا بخواهی آبادانی زمین توسعه‏پذیر است و تنها زمینه‏ساز ویرانی‏اش ورشكستگی زمینیان است كه یگانه رمز آن در آزمندی نفسانی زمامداران به خواسته اندوزی و بدگمانی‏شان به پاییدن و بهره‏گیری ناچیزشان از عبرت‏ها خلاصه می‏شود."(۳)
۳) جلوگیری از رشد انگل‏های اقتصادی
مسؤولان و كارگزاران هر حكومت برای خود، خواص و نزدیكانی دارند كه برخی از آنها چشم به استفاده از امكانات و بهره‏جویی و لذت بردن از اموال مردم را دارند و اینان انگل‏هایی هستند كه رشد و ازدیاد آنان باعث اضمحلال یك نظام خواهد شد. امام علیعلیه السلام به كارگزاران خود اكیداً توصیه می‏كند كه از چنین عناصر خطرناكی بپرهیزید، آن جا كه می‏فرماید:
" ثُمّ إنَّ لِلوالی خاصَّهًٔ و بِطانَهًٔ فیهمُ استِئثارٌ و تَطاوُلٌ و قِلَّهُٔ إنصافٍ فِی مُعامَلهٍٔ، فأحسِم مادَّهَٔ أولئك بِقَطعِ أسبابِ تِلكَ الأحوالِ. ولا تُقطِعَنَّ لاِحَدٍ مِن حاشِیَتِكَ وَ حامَّتِكَ قَطِیعَهًٔ. ولا یَطمَعَنَّ مِنكَ فِی اعتِقادِ عُقدَهٍٔ تَضُرُّ بِمَن یَلیها مِنَ النَّاس فِی شِربٍ أو عَمَلٍ مُشتَرك یَحمِلُونَ مَؤُونَتهُ عَلی غَیرهِم، فیَكُونَ مَهْنَأُ ذلِك لَهُم دُونَك، وعَیبُهُ عَلَیكَ فِی الدُّنیا والآخِرهٔ؛ وانگهی، زمامداران را خواص و نزدیكانی است كه در وجودشان خصلت‏هایی چون خودكامگی، چپاولگری و نامردی در روابط اقتصادی با دیگران وجود دارد. پس بر تو است كه اسباب چنین خصلت‏هایی را ریشه‏كن نمایی. هیچ گاه به هیچ یك از حاشیه‏نشینان و خواصت زمینی مبخش و هرگز اجازه مده كه بر تو در احداث كشتزاری طمع كنند كه كشاورزان مجاورش در سهم آب یا كاری كه همگان به یاری یكدیگر انجام داده‏اند زیان ببینند یا این كه هزینه كشتزار اینان بر آنان تحمیل شود كه در این صورت در عیش و نوششان بهره‏ای نخواهی داشت، اما ننگ كردار بدشان در دنیا و آخرت بر شخص تو خواهد بود." (۴)
۴) امنیت اقتصادی
امنیت در برنامه‏ریزی‏های اقتصادی، عامل مهمی است كه بدون آن، رونق و شكوفایی اقتصادی امكان‏پذیر نیست. منظور از چنین امنیتی، شیوه برخورد دولت با تجار و كسبه و تولیدكنندگان و كارگران و برنامه‏ریزی دولتی در جهت امنیت شغلی آنان است. آن حضرت در این باره می‏فرماید:
"... وَلا تَحسِمُوا أحداً عن حاجَتِه، ولا تَحبِسُوهُ عن طِلْبَتِه، ولا تَبِیعَنَّ لِلنّاسِ فِی الخَراجِ كِسوَهَٔ شِتاءٍ ولا صَیفٍ، ولا دابَّهًٔ یَعتَمِلُونَ عَلیها ولا عَبداً، ولا تَضربُنَّ أحداً سَوطاً لِمَكان دِرهَمٍ، وَلا تَمَسُّنَّ مالَ أحدٍ مِن النّاس مُصلٍّ ولا مُعاهَدٍ، إلّا أن تَجِدُوا فَرَساً أو سِلاحاً یُعدَی بِه عَلی‏ أهل الإسلامِ فإنَّهُ لا یَنبَغِی لِلمُسلِم أن یَدَعَ ذلِكَ فِی أیدِی أعدَاءِ الإسلامِ فَیكُونَ شَوكَهًٔ عَلَیه؛ ... هرگز مبادا كسی را از مایحتاجش باز دارید و از رسیدن به خواسته‏اش بی‏بهره نمایید، هرگز مبادا از برای گردآوری خراج، پوشاك زمستانی یا تابستانی كسی را یا حیوان سواری را كه با آن كار می‏كند یا برده خدمتكارش را بفروشید، هرگز مبادا احدی از مردم را برای درهمی بی‏ارزش تازیانه بزنید، و هرگز مبادا به مال خواسته احدی از مردم - مسلمان نمازگزار یا اقلیت‏های در گرو پیمان - دست بیازید، مگر اسب و جنگ افزاری بیابید كه در تجاوز به مسلمانان به كار گرفته شده است. در چنین صورتی سزاوار نیست كه مسلمان، آنان را در اختیار دشمن باقی بگذارد تا بر ضد مسلمان شوكتی بیابد."(۵)
آن حضرت علیه السلام در جای دیگر در همین باره می‏فرماید:
"انطَلِق عَلی تَقوَی اللَّهِ وحدَهُ لا شَریكَ لَهُ، وَلا تُرَوِّعَنَّ مُسْلِماً وَلا تَجتَازَنَّ عَلیهِ كارِهاً، وَلا تأخُذنَّ مِنهُ أكثرَ مِن حَقِّ اللَّهِ فِی مالِهِ؛ بر مبنای تقوای خدایی كه یگانه است و برای او شریكی نیست به پیش رو! هرگز مبادا مسلمانی را بیمناك سازی یا بر (زمین وباغ) او به غیر دلخواهش و به زور وارد شوی و گذر كنی یا از او چیزی بیشتر از آنچه حق خدا در مال اوست بگیری."(۶)باز می‏فرماید:
" ثُمّ تَقُول: عِبادَ اللَّهِ أرسَلَنی إلیكُمْ وَلیُّ اللَّهِ و خَلِیفتُهُ لاِخُذَ مِنكُم حَقَّ اللَّه فِی أموالِكُم، فَهَل للَّهِ فِی أموالِكُم مِن حقٍّ فَتَؤَدُّوه إلی وَلیِّه؟ فَإن قالَ قائِلٌ لا، فَلا تُراجِعُه، و إن أنعَمَ لَكَ مُنِعمٌ فانطَلِق مَعهُ غیرِ أن تُخِیفَهُ أو تُوعِدَهُ أو تَعسِفَهُ أو تُرهِقَهُ،، فَخُذ ما أعطاكَ مِن ذَهَبٍ أو فِضَّهٍٔ، فإنّ كان لَهُ ماشِیَهٌٔ أو إبلٌ فَلا تَدخُلها إلّا بإذنِه، فإن أكثَرها لَه، فإذا أتیتَهَا فَلا تَدخُل عَلیها دُخُولَ مُتَسَلِّطٍ عَلَیه ولا عَنِیفٍ بِه، ولا تُنَفِّرَنَّ بَهیمَهًٔ وَلا تُفزِعَنَّها وَلا تَسُوءنَّ صاحِبَها فِیها؛ وانگهی سخن خود را چنین آغاز كنی: بندگان خدا، مرا ولی خدا و جانشین او به سوی شما فرستاده است كه حقی را كه خداوند در اموالتان دارد بگیرم. پس آیا در اموال شما حقی هست كه آن را به ولی او بپردازید؟
در این هنگام اگر گوینده‏ای جواب منفی داد، دیگر سخن خود را تكرار مكن، ولی اگر توانگری جواب مثبت داد همراهش روان شو با پرهیز از هرگونه هراس افكنی، تهدید، سخت‏گیری و تحمیل. پس هر آنچه از زر وسیم (نقدینه) به تو داد بستان. اگر (اموالی از نوع) گاو و گوسفند و شتر داشت، بی‏اجازه و سرزده بر آن داخل مشو، زیرا كه (هر چند تو را به عنوان نماینده ولی امر، سهمی در آن هست اما) بیشتر آن، ملك اوست. بنابر این به هنگام آمدن بدان جا نباید با آهنگ زور و سلطه بر آن دام‏ها وارد شوی، به هیچ روی دامی را رم مده و هراسانش مكن كه این، رنجش دامدار را در پی خواهد داشت."(۷)
۵) رعایت حقوق محرومان در تعیین بودجه اقتصادی
محرومان و مستضعفان همواره مورد توصیه حضرت امیر علیه السلام بوده‏اند. آن بزرگوار لحظه‏ای از رسیدگی به حال آنان غافل نبود. نه تنها خود چنین بود، بلكه این امر را به كارگزارانش هم توصیه می‏كرد. در این جا یك نمونه از سفارش‏های آن حضرت را در این باره می‏آوریم:
" ثمّ اللَّه، اللَّه فِی الطَّبقهِٔ السُّفلی مِن الّذینَ لا حِیلَهَٔ لَهُم مِن المساكِین والمُحتاجِین و أهلِ البُؤسَی‏ والزَّمنی، فإنّ فِی هذِهِ الطَّبَقَهِٔ قانِعاً و مُعترَّاً، واحفَظ للَّه ما استحفَظكَ مِن حَقِّه فِیهم، واجعَل لَهُم قِسماً مِن بَیتِ مالِكَ و قِسماً مِن غَلاَّت صَوافِی الإسلامِ فِی كُلِّ بَلَدٍ، فإنَّ لِلأقصی مِنهُم مِثلَ الّذِی لِلأدْنی، و كُلُّ قَد استُرعیتَ حَقَّهُ فَلا یَشغلَنَّكَ عَنهُم بَطَرٌ، فإنَّك لا تُعذَرُ بِتَضییعكَ التَّافِهَ لاِحكَامِكَ الكَثیرَ المُهمَّ، فَلا تُشخِص همَّكَ عَنهُم، ولا تُصعِّر خَدَّكَ لَهُم، و تَفَقَّد أُمورَ مَن لا یَصِلُ إلیكَ مِنهُم مِمَّن تَقتَحِمُهُ العُیُون، و تَحقِرُهُ الرَّجالُ ففرِّغ لاُِولئكَ ثِقَتَك مِن أهلِ الخَشیَهِٔ والتَّواضُعِ، فلیَرفَع إلیكَ أُمورَهم.
ثُمّ اعمَل فِیهم بالإعذار إلی اللَّه یومَ تَلقاهُ فإنّ هؤلاء مِن بَین الرَّعیهٔ أحوجُ إلی الإنصافِ مِن غَیرهِم، و كُلُّ فَأعذر إلی اللَّه فِی تَأدیهِٔ حقِّهِ إلیه، و تَعَهَّد أهلَ الیُتْمِ و ذَوی الرِّقَّهٔ فِی السِّنِّ مِمّن لا حِیلَهَٔ لَهُ ولا یَنصِبُ لِلمسألهِٔ نَفسَهُ، و ذلكَ عَلی الوُلاهِٔ ثَقِیلٌ والحَقُّ كُلُّهُ ثَقِیلٌ. وَ قَد یُخَفِّفُه اللَّهُ عَلی أقوامٍ طَلَبوا العاقِبَهَٔ فَصَبِّرُوا أنفُسَهُم و وَثِقُوا بِصدقِ مَوعُودِ اللَّهِ لَهُم؛ خدای را، خدای را، در خصوص فرودستان، زمینگیران، نیازمندان، گرفتاران و دردمندانی كه دردشان را هیچ چاره‏ای نیست، چه در میان این قشر، كسانی به دریوزگی روی می‏آورند و كسانی با نیاز آبروداری می‏كنند. پس برای خدا پاسدار حقی باش كه خداوند بر ایشان تعیین كرده است و تو را به رعایتش فرمان داده است و از بیت المال و محصول زمین‏های غنیمتی اسلام - در هر شهری - سهمی برایشان در نظر بگیر، چرا كه برای دورترین مسلمانان همانند نزدیك‏ترینشان سهمی هست و تو مسؤول رعایت حق همگانی.
پس هرگز مبادا سرمستی ریاست تو را از آنان باز دارد كه انجام گرفتن كارهای فراوان و مهم، زمین ماندن مسؤولیت‏های پیش پا افتاده را پوزشی نتواند بود. پس اندیشه از آنان برمدار و روی برمگردان و به ویژه امور كسانی از این قشر را بیشتر پرس و جو كن كه چندان كوچك و بی‏شمارند كه به چشم نمی‏آیند و نمی‏توانند به تو دست یابند. بدین منظور برای این گروه از نیازمندان، بخشی از نیروهای مورد اعتمادت را - كه خداترس و افتاده‏اند- آزاد بگذار تا گزارش امورشان را نزد تو آورند، سپس در موردشان به گونه‏ای اقدام كن كه در روز دیدار با خدایت پوزشی باشد كه این قشر را به انصافِ تو بیش از دیگران نیاز است هر چند عملكرد تو باید به گونه‏ای باشد كه در پیشگاه خداوندت در ارتباط با حقوقِ همگان پوزشی پذیرفته باشد. از یتیمان خردسال و پیران سالخورده كه چاره‏شان نیست و خود را در موضع درخواست نمی‏نشانند، پیوسته دلجویی كن و این مسؤولیتی است بس گران بر دوش زمامداران و حق در هر شكل و مصداق گران است، ولی بسا كه خداوند آن را برای مردمی كه آخرت خواهند و با تكیه زدن بر راستی وعده خداوند شكیبایی می‏ورزند، سبك سازد."(۸)
۶) ریشه‏یابی علل تنگناهای اقتصادی
كارشناسان علم اقتصاد، هنگامی كه در خصوص عوامل ركود اقتصاد یك كشور بحث می‏كنند معمولاً به علت‏های مادی توجه می‏كنند، اما در یك نظام الهی، غیر از اینها به عوامل غیر مادی و معنوی هم توجه می‏شود و با ریشه‏یابی آنها اقتصاد كشوری رونق و شكوفایی می‏گیرد، چنان كه علی علیه السلام در ریشه‏یابی تنگناهای اقتصادی می‏فرماید:
" إنَّ اللَّه یَبتَلی عِبادَهُ عِند الأعمالِ السَّیَّئهِٔ بِنَقص الثَّمراتِ و حَبسِ البَركاتِ، وإغلاقِ خزائِن الخَیراتِ، لِیَتُوبَ تائِبٌ و یُقلِعَ مُقلِعٌ، و یتَذَكَّرَ مُتذَكَّرٌ، و یَزدَجِرَ مُزدَجِرٌ، وَ قَد جَعَلَ اللَّهُ سُبحانَهُ الإستِغفارَ سَبَباً لِدُرُور الرِّزقِ و رَحمهِٔ الخَلقِ فَقال: "استَغفِروُا ربَّكُمْ إنَّهُ كانَ غَفَّاراً * یُرسِلِ السَّماءَ عَلیكُمْ مِدْراراً * و یُمِدِدكُمْ بِأموالٍ و بَنِینَ"(۹) فَرَحِمَ اللَّهُ امرَاً استَقبَلَ تَوْبَتَهُ و استَقالَ خَطِیئَتَهُ، و بَادَر مَنِیَّتَهُ؛ آری، هنگامی كه بندگان خدا كارنامه‏ای زشت ارائه كنند، خداوند به كاهش میوه‏ها و دریغ داشتن بركت‏ها و فرو بستن درهای خزائن خیرات، مبتلاشان می‏كند تا شاید كه توبه‏كاری توبه كند و خودداری، عنان نفس دركشد و مهار سازد. آری، چنین است كه خداوند استغفار را سببی ساخته است برای روزی رسانی و گسترش رحمت و فرموده است: و از پروردگارتان آمرزش جویید كه بسی آمرزنده است آسمان پر باران را به سویتان گسیل می‏دارد و با دارایی‏ها و فرزندان به یاری‏تان می‏شتابد. رحمت خدا بر آن كس كه از توبه استقبال كند و از خطاها پوزش طلبد و بر مرگ پیشی گیرد." (۱۰)
۷) فرد واقتصاد
امام علی علیه السلام هنگامی كه زندگی فردی یك مؤمن را زمان‏بندی می‏كند، برای اقتصاد، همطراز عبادت، نقش ویژه‏ای قائل است، چنان كه می‏فرماید:
"لِلمؤمِن ثلاثٌ ساعاتٍ: فَساعَهُٔ یُناجِی فِیها ربَّهُ، و سَاعهٌٔ یَرمَّ معَاشَهُ، و ساعهٌٔ یُخَلِّی بین نَفسِه و بینَ لذَّتِها فیما یَحِلُّ و یَجمُلُ، و لَیسَ لِلعاقِل أن یكونَ شاخِصاً إلّا فِی ثلاث: مَرمَّهٍٔ لِمَعاشٍ، أو خُطوَهٍٔ فِی معادٍ، أو لَذَّهٍٔ فی غَیر مُحَرَّم؛ در برنامه زندگی مؤمن، سه زمان مشخص است: زمانی كه در نیایش با پروردگارش می‏گذرد؛ زمانی را كه در ترمیم گذران خویش به سر می‏برد و در تأمین هزینه زندگی‏اش می‏كوشد؛ و زمانی كه نفس را با لذات آن در قلمروی كه مشروع و زیباست، تنها و آزاد می‏گذارد. خردمند را نیز نسزد كه جز در یكی از این سه مورد به صحنه در آید: سامان دادن به زندگی و تلاش اقتصادی؛ برداشت گامی در راه معاد و لذت بردن بدون ارتكاب گناه." (۱۱)
پی نوشت ها:
۱- نهج البلاغه، نامه ۵۳ .
۲- همان .
۳- همان .
۴- همان .
۵- همان، نامه ۵۱ .
۶- همان، نامه ۲۵ .
۷- همان، نامه ۲۵ .
۸- همان، نامه ۵۳.
۹- نوح (۷۱) آیات ۱۰ - ۱۲.
۱۰- نهج البلاغه، خطبه ۱۴۳.
۱۱- همان، كلمات قصار ۳۹۰.
منبع : تبیان