پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


طرح های ۹گانه بهره‌وری رهایی از کمند اقتصاد نفتی


طرح های ۹گانه بهره‌وری رهایی از کمند اقتصاد نفتی
برخی از کارشناسان بر این باورند که ایران با درآمد نفتی ۶۰ تا ۷۰میلیارد دلاری در سال، باید تولید ناخالص ۶۰۰میلیارد دلاری داشته باشد و میزان بهره‌وری را در واحدهای دولتی و خصوصی افزایش دهد. بر پایه آمارهای موجود، شاخص بهره‌وری کل در ایران از رقم ۱۰۰ در سال ۴۴ به میزان ۸۸ در سال ۸۵ رسیده است یعنی طی ۴۰ سال گذشته ۱۲درصد کاهش یافته است. این در حالی است که شاخص بهره‌وری نیروی کار در ایران طی ۴۰ سال گذشته دو برابر شده است.
این موضوع که بسته بهره‌وری در طرح تحول اقتصادی از چه جهت‌هایی حائز اهمیت است و اینکه ساز و کار طرح تحول در بخش بهره‌وری به چه صورت است مضمون سوالات ما از دکتر «مهدی بشیری»، عضو شورای مشورتی بخش بهره‌وری کارگروه طرح تحول اقتصادی است.
وی درباره سازوکارهای لازم برای رشد بهره‌وری می‌گوید: «امروزه فعالان بخش‌های مختلف اقتصادی و کسانی که مشغول به کسب و کار هستند از طرق مختلف بهره‌وری شخصی خود را افزایش می‌دهند، اما لزوما این افزایش بهره‌وری فردی هم راستا با بهره‌وری عمومی کشور نیست.
در حال حاضر کشور ما با چه مشکلاتی در زمینه بهره‌وری دست به گریبان است؟
در خصوص مشکلات بهره‌وری کشور می‌توان عنوان کرد که تمام مشکلات به سه دسته تقسیم می‌شوند.
اول مشکلات اقتصادی، دوم مشکلات مدیریتی و سوم مشکلات فرهنگی. در حوزه مشکلات اقتصادی باید گفت امروز پیش‌نیازهایی که باعث می‌شوند کسب و کار به شکل بهره‌ور در کشور ما شکل بگیرند، وجود ندارند.
برای مثال نرخ تورم ما از میزان بالایی برخوردار است، فضای کسب و کار کنونی کشور رقابتی نیست (یا اگر هم در بخش‌هایی رقابتی وجود دارد، این رقابت مسیر درستی را طی نمی‌کند و سالم نیست) و دست آخر مردم هم علاقه‌ای به رشد بهره‌وری ندارند؛ چرا که فضا، فضای رقابت‌پذیری نیست.
در حال حاضر ما شاهد هستیم که فعالان بخش‌های مختلف اقتصادی و کسانی که مشغول به کسب و کار هستند، از طرق مختلف بهره‌وری شخصی خود را افزایش می‌دهند. اما لزوما این افزایش بهره‌وری شخصی هم راستا با بهره‌وری عمومی کشور نیست.
از جمله معضلات دیگر در حوزه اقتصادی این است که بنگاه‌های اقتصادی موجود در کشور، به صورت اقتصادی و بهینه فعالیت نمی‌کنند. به عنوان مثال بنگاه‌‌های کوچک اقتصادی ما همه روزه بر تعدادشان افزوده می‌شود، در حالی که اگر این واحدها به صورت تلفیقی و متحد با یکدیگر به فعالیت اقتصادی بپردازند و تشکیل یک بنگاه اقتصادی بزرگ‌تر و با امکانات وسیع‌تر بدهند، ارزش افزوده فعالیت اقتصادی آنها افزایش خواهد یافت.
به مشکلات حوزه اقتصادی اشاره کردید حال چه مشکلاتی در حوزه مدیریتی در اقتصاد کنونی وجود دارد؟
در خصوص بخش مدیریت باید گفت نظام کنونی مدیریت ما مبنی بر بهره‌وری نیست. نظام اطلاعات بهره‌وری ما نیز دقیق و کامل نیست. در واقع مرکز ملی بهره‌وری که در کشور وجود دارد، ذی‌نفوذ نیست. بدان معنا که وجود دارد، ولی هیچ کدام از دستگاه‌های اجرایی را ملزم به رشد بهره‌وری نمی‌کند و هیچ کس در مقابل این سازمان پاسخگو نیست.
چطور می‌توان این روند را اصلاح کرد یا حداقل از مسیر کنونی خارج و به سمت و سوی صحیح هدایت کرد؟
نظام ارزیابی عملکردی که امروزه در کشور ما وجود دارد مبتنی بر بهره‌وری نیست، یعنی یک سری شاخص‌ها، ارزیابی عملکرد می‌شوند و سپس جایزه جشنواره‌های مختلف هم به آنها اهدا می‌شود. بدون اینکه در نظر گرفته شود.
آیا عملکرد دستگاه‌های دولتی ما منجر به رشد ارزش افزوده تمامی بخش‌های اقتصادی کشور شده است یا خیر.
در این مورد برخی بر این باورند که اگر به عنوان مسوول یک بخش، کارهای خود را به خوبی انجام می‌دهند، همین کافی است.
در صورتی که باید به این موضوع نیز توجه شود که آیا فعالیت این مسوول اثری روی بهبود ارزش افزوده کل بخش داشته است یا خیر.
به هر حال باید بگوییم حوزه‌های گزارش‌دهی و گزارش‌گیری موجود در کشور الزاما با بهره‌وری همسو نیست.
نکته‌ دیگری که در بحث‌های مدیریتی وجود دارد این است که نظام بودجه‌ریزی، نظام تشویق و تنبیه و نظام پاداش و دستمزد، هیچ‌یک همسو با بهره‌وری نیست. یا به عبارت دیگر بهره‌وری فردی ما با بهره‌وری اجتماعی و کلان ما سازگار و هم جهت نیست.
چرا بهره‌وری فردی ما با بهره‌وری کلان موجود در تناقض است؟ مگر بهره‌وری کلان با تجمیع تک به تک بهره‌وری فردی، شکل نمی‌گیرد؟
نکته اینجا است که ما وقتی سود تک‌تک بنگاه‌ها را با هم جمع می‌کنیم، باید سود کلان کشور را تشکیل دهد، اما به صورت عینی ما شاهد هستیم که این اتفاق رخ نمی‌دهد.
مردم در فعالیت‌های اقتصادی کلان به نوعی سود می‌برند و جالب توجه این‌که در برخی مواقع این سودها با بهره‌وری نسبتا قابل قبولی نیز همراه است. اما این بهره‌وری‌ها به نفع بهره‌وری کلان اقتصاد و هم‌راستا با آن نیست.
چه ارتباطی بین بهره‌وری فردی و بهره‌وری کلان وجود دارد؟
به نظر من ارتباطی که بین این دو پارامتر وجود دارد، این است که مجموع این‌ها الزاما برابر عدد نهایی و سود نهایی نیست. دلیلش هم این است که سودهای فردی ما هم راستا با سود کلان کشور نیست.
فعالان بخش اقتصادی ما درصدد افزایش بهره‌وری خود به منظور افزایش درآمد به نسبت هزینه‌هایشان هستند. به همین خاطر نیز از یارانه‌هایی که دولت در اختیارشان قرار داده است، استفاده می‌کنند. برای نمونه می‌توان به فروش بنزین (که برخی در کنار پمپ‌های بنزین اقدام به آن می‌کنند) اشاره کرد.
این اقدام به‌رغم این‌که برای فرد سودآوری دارد اما بر افزایش سود کلان کشور هیچ اثری نمی‌گذارد.
مشکلاتی که گفتید در بخش فرهنگی وجود دارد، به چه صورت است؟
مردم ما به هیچ وجه عادت نکرده‌اند که فعالیت‌های خود را به صورت بهره‌ورانه انجام دهند، مردم به گونه‌ای عمل می‌کنند که گویی اصلا نیازی به بهره‌وری ندارند و بهره‌وری را موثر و کارگشا نمی‌دانند.این در حالی است که در قرآن و دین و مذهب‌ما نیز به مصرف صحیح، اسراف نکردن، صرفه‌جویی در مصرف و به طور کلی بهره‌وری تاکید و اشاره شده است. اما ما شاهد هستیم که عرف امروزی موجود در کشور به گونه‌ای دیگر است و موضوع به گونه‌ای جا افتاده است که گویی رشد بهره‌وری هیچ ضرورتی ندارد.
چه برنامه‌ای در بخش بهره‌وری طرح تحول اقتصادی گنجانده شده است تا معضلات کنونی حل شود؟
در‌حال‌حاضر در ارتباط با هر کدام از این حوزه‌ها ۹ طرح بهره‌وری تدوین شده است و متولی مربوطه نیز تعیین شده است که جزئیات البته ناگفته نیز نماند که مشکلاتی که ما در بخش‌های مختلف اقتصادی داریم، همگی به صورت زنجیروار به یکدیگر وصل هستند. بنابراین در مدت سه ساله پیش‌بینی شده برای اجرای طرح تحول نخواهیم توانست تمام مشکلات را ‌حل کنیم. باید منتظر معجزه بود که همه مشکلات طی سه سال اجرایی شدن طرح تحول حل شود.
به هر حال باید توجه داشت که اگر برنامه‌های طرح تحول با همدیگر و به صورت جامع برگزار نشود حل هیچ یک از معضلات محقق نخواهد شد.
بهترین زمان و بهترین شرایط برای اجرای طرح تحول اقتصادی که دولت به دنبال اجرای آن است، چه زمان و تحت چه شرایطی است؟
برای اجرا کردن طرح تحول همین امروز هم فرصت خوبی است، چرا که اجرایی شدن آن مصادف شده است با آغاز برنامه پنجم توسعه.
ما در برنامه چهارم توسعه آنقدر اعداد و ارقام را مطرح کردیم و آنقدر بحث را گسترده کردیم تا بهره‌وری آنقدر بزرگ شد که هیچ دولتی نتواند آن را اجرا کند، چرا که بهره‌وری در برنامه چهارم به صورت نشدنی گنجانده شد. این اتفاق نباید در برنامه پنجم نیز رخ دهد. در برنامه پنجم باید قاعده الاهم فی‌الاهم رعایت شود. در آینده چنانچه ما از این اقتصاد مبتنی بر نفت خارج نشویم، همیشه همین اتفاقات صورت خواهد پذیرفت و پیشرفتی رخ نخواهد داد، چرا که امروزه همه نگاه نفتی به اقتصاد دارند و منتظر پول نفت هستند و همه خیالشان راحت است که با وجود پول نفت مشکلات اقتصادی کشور بر زمین نمی‌ماند.
مهمترین اتفاقی که باید رخ دهد، این است که اقتصاد ما از کمند نفت رها شده و به صورت صحیح و مستقل اداره شود.
صابر دری‌نژاد-
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد