دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


پنتاگون و هالیوود


پنتاگون و هالیوود
هدف نهایی آنان از این اقدامات کمک به ایجاد یک تصویر ذهنی مطلوب از ارتش در اذهان مخاطبان به ویژه کودکان و نوجوانان که سربازان آینده ارتش ایالات متحده هستند و همچنین نمایندگان کنگره که باید همه ساله بودجه هنگفت نیروهای پنج گانه ارتش را تصویب کنند، می‌باشد.
هالیوود و پنتاگون از دیر باز همکاری تنگاتنگی با یکدیگر داشته‌اند، چرا که در اختیار نهادن تجهیزات لازم و حمایت از اکران فیلم‌های هالیودی از یک سو و ساخت فیلم‌های همسو با اهداف پنتاگون از سوی دیگر، همکاری نزدیک دو طرف را رقم زده است.
دیوید روب در کتاب اخیر خود با عنوان «نام عملیات هالیوود» نشان می‌دهد که چگونه هالیوود با پذیرش نظرات پنتاگون در مورد تغییر فیلمنامه‌ها، حذف مسایل واقعی اما ناخوشایند، سانسور جنایات جنگی و پرهیز از نشان دادن صحنه‌های استعمال مواد مخدر و مشروبات الکلی، عملا به یک جریان گسترده خود سانسوری در ایالات متحده دامن می‌زند.
البته هدف نهایی آنان از این اقدامات کمک به ایجاد یک تصویر ذهنی مطلوب از ارتش در اذهان مخاطبان به ویژه کودکان و نوجوانان که سربازان آینده ارتش ایالات متحده هستند و همچنین نمایندگان کنگره که باید همه ساله بودجه هنگفت نیروهای پنج گانه ارتش را تصویب کنند، می‌باشد. خبرنگار نشریه «مادر جونز» در گفت و گو با «دیوید روب»، ابعاد مختلف این همکاری را بر ملا می‌کند.
امروزه تعدادی از تهیه کنندگان هالیوود، به افرادی تبدیل شده‌اند که با تغییرات افراد شرور فیلم‌نامه‌‌ها به انسان‌هایی قهرمان، تغییر شخصیت‌های اصلی، عوض کردن مفاهیم سیاسی حساسیت برانگیز و یا اضافه کردن صحنه‌های مربوط به حضور نیروهای نجات به فیلم‌هایی که اصولا به این صحنه‌ها نیازی نداشته‌اند، در جهت خوشحال کردن پنتاگون، گام بر می‌دارند.گویی که هیچ انسان بدی در ارتش وجود ندارد. هیچ معاشرتی بین فرماندهان و زیر دستان صورت نمی‌گیرد. سربازان ارتش از مواد مخدر و الکل استفاده نمی‌کنند. هیچگاه بر سر خشک مغزی‌های موجود، کشمکشی روی نمی‌دهد. و در نهایت اینکه ارتش و رئیس جمهوری نباید با تصویری بد معرفی شوند.
دیوید روب در این مصاحبه توضیح می دهد که چرا پنتاگون بیش از ساخت یک فیلم خوب به دنبال ارائه تصویر مناسبی از خویش است و چرا تهیه کنندگان فیلم‌هایی نظیر اسلحه برتر، برهنگان و سانتینی بزرگ مجبور شده‌اند که با دست‌کاری و تغییر در فیلمنامه‌هایشان، خواسته‌های پنتاگون را اجرا نمایند. البته آنان در مقابل توانسته‌اند با قیمتی اندک به لوکیشن‌ها، خوردوها، تانک‌ها، نفربرها ، تجهیزات و نیروهای نظامی مورد نیاز خویش برای ساخت فیلم‌هایشان دست یابند.
در سال جاری، آقای روب که بعنوان خبرنگار در دو نشریه گزارش‌گر هالیوود و دیلی واریتی به فعالیت مشغول است، از انقعاد یک موافقتنامه میان استودیوهای فیلمسازی هالیوود و مقامات پنتاگون، مطلع گردید و تصمیم گرفت که در این مورد به تحقیق بپردازد. وی به بررسی صدها سند پنتاگون پرداخت و با ده‌ها فیلم نامه نویس، تهیه کننده و فرمانده نظامی نیز مصاحبه نمود. در نهایت نیز یافته‌هایش را در کتاب «نام عملیات: هالیوود» منتشر کرده است.
در ادامه مصاحبه خبرنگار نشریه «مادر جونز» جف فلیچر با دیوید روب را می‌خوانید:
مادر جونز: سابقه همکاری ارتش ایالات متحده با هالیوود به چه زمانی باز می‌گردد؟
دیوید روب: همکاری‌های سازمان یافته دو طرف، درست پس از پایان جنگ جهانی دوم آغاز گردید. البته پیش از آن هم پنتاگون با تهیه‌کنندگان فیلم‌های سینمایی همکاری می‌کرد. اما این روابط، مانند امروز، ساختار یافته نبود. هر چند اولین همکاری دو طرف به ساخت فیلم بالها در سال ۱۹۷۲ میلادی باز می‌گشت که برنده جایزه اسکار نیز شد.
▪ یک تهیه کننده باید چه گام‌هایی را برای دستیابی به این کمک‌ها بردارد؟ و این فرآیند چگونه است؟
ـ اولین گام این است که یک درخواست همکاری را برای پنتاگون ارسال و نیازمندی های خود را از قبیل کشتی، تانک، هواپیما، بندرگاه، اسلحه، زیر دریایی و نیروهای نظامی اعلام نمایید. بدین ترتیب این تجهیزات در ساعت مقرر به شما تحویل می‌گردد. البته باید پنج نسخه از فیلم نامه را به پنتاگون ارسال کنید تا در میان پنج نیروی هوایی، دریایی، زمینی، گارد ساحلی و تفنگداران دریایی توزیع شود. کمی بعد از نیز پاسخ مثبت و یا منفی آنها را برای همکاری دریافت خواهید کرد. البته همیشه آنها تغییراتی را در فیلمنامه اعمال می‌کنند تا تصویر ارائه شده در این فیلم‌ها، با نظرات آنها انطباق یابد. به هر حال شما می‌توانید این تغییرات را اعمال کنید، با آنها به مذاکره بپردازید و یا اینکه از همکاری‌های آنان چشم پوشی کنید.
البته باید دانست که همیشه یک نماینده پنتاگون به عنوان مشاور نظامی در لوکیشن‌های شما حضور می‌یابد. تا از انطباق فیلم شما با فیلمنامه‌ اطمینان یابد. در صورت عدم رضایت وی، آنها راش ‌های فیلم را بازبینی می‌کنند و تقاضای تغییر صحنه‌های مورد نظر را می‌نمایند. همچنین شما بدون موافقت آنها قادر به تغییر هیچ یک از بخش‌های فیلم نامه مورد توافق نخواهید بود.
به خاطر داشته باشید که سرهنگ دیوید جورجی که یکی از این مشاوران نظامی است، یک‌بار تهدید نموده بود که در صورت عدم تامین رضایتش، نیروهای نظامی خود را از لوکیشن خارج خواهد کرد. البته پس از آماده شدن فیلم، شما باید یک نمایش خصوصی را برای مقامات پنتاگون تدارک ببیند. لذا همه مردم ما باید دریابند که این فیلم‌ها از سوی مقامات نظامی بازبینی شده است.
▪ در این مرحله که ساخت فیلم به پایان رسیده است، ارتش چه کاری می‌تواند در صورت مشاهده وجود یک مشکل انجام دهد؟
ـ این اتفاق در مورد فیلم رشته‌ اندوه اثر کلینت ایستوود روی داد. در فیلم‌نامه این فیلم صحنه‌ای وجود داشت که یک سرباز آمریکایی به سوی یک سرباز زخمی و بی‌دفاع کوبایی، آتش می‌گشود، مقامات پنتاگون اعلام نمودند که این صحنه‌ باید حذف شود، چون یک جنایت جنگی است. لذا کارگردان مجبور به حذف آن صحنه شد.
چرا که آنان تهدید نموده بودند که در غیر این صورت، ضمن عدم همکاری، از نمایش فیلم در سینماهای پایگاه‌های نظامی خارج و داخل خاک آمریکا جلوگیری خواهند نمود؛ کاری که می‌تواند به نمایش عمومی یک فیلم سینمایی آسیب‌هایی جدی وارد کند. البته این اتفاق در گذشته در مورد چند فیلم روی داده است. به هر حال، ایستوود که در یک طرح خیرخواهانه کمک به فقرا که با حمایت نیروی دریایی انجام می‌گرفت نیز عضویت داشت، با اقدامات تلافی جویانه مقامات پنتاگون روبه‌رو شد.
▪ برای من این سوال مطرح شده که پنتاگون برای کمک به یک فیلم، چه معیارهایی را مد نظر می‌گیرد؟
ـ مهمترین فاکتور، کمک نهایی فیلم به برنامه‌های استخدام پرسنل مورد نیاز ارتش است. همچنین آنها به دنبال عقلانی نشان دادن عملیات هایشان هستند، هر چند ارائه این تصویر خوب، به بهای تحریف واقعیت‌ها تمام شود. واقعیت‌هایی که معمولا بار ارزش منفی نیز دارند. این در مورد فیلم سیزده روز که تصویری دقیق ولی در عین حال منفی نسبت به بحران موشکی کوبا (که می‌توانست به آغاز جنگ جهانی سوم، منجر شود)، ارائه می‌داد، اتفاق افتاد. هنگامی که دو تهیه کننده فیلم پیتر آلموند و کوین کاسنتر به مذاکره در مورد فیلم‌نامه خود و اتفاقات روی داده در کاخ سفید در دوره ریاست جمهوری نیکسون با مقامات پنتاگون پرداختند، آنان خواهان تغییر اتفاقات تاریخی مستندی شدند که نوار صوتی مذاکرات آنها هم موجود است. البته با پاسخ منفی تهیه‌کنندگان، از کمک‌های ارتش هم خبری نبود.
▪ اما چرا تهیه کنندگان بیشتری از این رویکرد استقلال طلبانه استفاده نمی‌کنند؟
ـ امروزه بسیاری از تهیه‌کنندگان، ساخت فیلم‌ نامه‌هایی پیشنهادی را تنها منوط به همکاری‌ ارتش می‌دانند چرا که در غیر این صورت، هزینه‌های فیلم بسیار زیاد خواهد شد. بدین ترتیب ما شاهد یک خود سانسوری سازمان یافته هستیم. همان طور که در مورد فیلم "سقوط بلک هاوک" اثر ریدلی اسکات که به بررسی جنگ تفنگداران آمریکایی در موگادیشو می‌پرداخت، این اتفاق روی داد.
اما اگر از مسئله حذف جنایات جنگی بگذریم، چه چیز‌هایی دیگری باید در
▪ فیلم‌های سینمایی ساخته شده با حمایت پنتاگون مورد توجه قرار گیرد؟
ـ آنان هرگز به فیلم‌هایی که با مشارکت خارجی‌ها تهیه می‌شود، کمکی نمی‌کنند، چرا که معمولا در این فیلم‌ها، ارتش امریکا به صورتی ناکارآمد نشان داده می‌شود. مثلا در جریان ساخت فیلم‌ حملات مارس، پنتاگون، حاضر نشد هیچ کمکی به تهیه آن نماید. همچنین این فیلم‌ها، باید فاقد صحنه‌های طنز آمیز باشد و به همین خاطر آنها از کمک به ساخت روز استقلال خودداری نمودند.
نکته دیگر این است که آنها به استعمال مواد مخدر و یا مصرف مشروبات الکلی در فیلم‌های مورد حمایت ارتش هیچ علاقه‌ای ندارند. آنان همیشه از شما می‌خواهند که این صحنه‌ها را حذف کنید،‌ همانند فیلم برهنگان که کارگردان علیرغم وجود بسیاری از این صحنه‌ها، در فیلم‌نامه، مجبور به حذف آنها شد.
▪ شما در کتاب خود، در مورد رویکرد پنتاگون به جلب توجه کودکان نسبت به ارتش با حمایت از ساخت کارتون‌هایی نظیر «باشگاه میکی موسی»، و «لاسی»، مطالبی نگاشته‌اید. در این مورد بیشتر توضیح دهید.
ـ در این فیلم‌ها، آنان این رویکرد را مد نظر داشتند که کودکان امروز، سربازان آینده ارتش ایالات متحده خواهند بود. البته در کارتون موش تلوتلو می‌خورد هم آنها لوکیشن قصه را بر روی اولین زیردریایی هسته‌ای ایالات متحده یعنی «یواس اس تاتیلوس» ساخته بودند. چرا که براساس اسناد موجود، پنتاگون این کارتون را فرصت مناسبی برای شناساندن محیط دوستانه داخل زیر دریایی به نسل جدید، ارزیابی نموده بود.البته اهداف دیگری هم نظیر شناساندنمحیط دوستانه داخل زیردریایی، عدم انتشار هر گونه تشعشع رادیو اکتیو، وجود غذاهای خوب و وجود یک سینمای کوچک در داخل کافه تریای زیر دریایی از سوی پنتاگون در حمایت از ساخت این کارتون، وجود داشته است.
همچنین باید خاطر نشان کنم که مقامات نیروی هوایی، حتی به خاطر جلب بیشتر نوجوانان به فیلم‌های همسو با اهدافشان، با کاهش خشونت‌های موجود در فیلم The Right Stuff آن را از یک فیلم ویژه افراد ۱۷ ساله به بالا به یک فیلم مناسب همه سنین تبدیل کردند.
▪ در این مدت به نظر شما بیشترین تغییرات اعمال شده از سوی پنتاگون در مورد کدام فیلم‌ها انجام گردیده است؟
ـ بی‌تردید فیلمی به نام "حمله هوایی" که توسط کای روث ساخته شد، بهترین نمونه از فیلم‌هایی این چنین است. وی که اغلب به عنوان بدترین کارگردان هالیوود نیز شناخته می‌شود، تصمیم گرفته بود که فیلمی‌ در مورد جنگ‌های هوایی در سال‌های جنگ جهانی دوم و نقش ناوهای هواپیمابر در آنها بسازد.
نقش‌های اول این فیلم را یک خلبان جوان یهودی و یک خلبان جوان سیاه پوست بر عهده داشتند.
اما مقامات پنتاگون اعلام نمودند که اجازه ساخت هیچگونه فیلمی با این مفاهیم را نخواهند داد. لذا باید این فیلم‌نامه‌ تغییر یابد.
به علاوه، اعلام نمودند که ما متمایل به همکاری در ساخت فیلمی در مورد جنگ جهانی دوم نیستیم، بلکه شما باید در مورد هواپیماهای عصر مدرن فیلم بسازید. البته وی با این پیشنهادها مخالفت نکرد و فیلم مورد نظر آن‌ها را ساخت. فیلمی که در آن از دو جوان یهودی و سیاه پوست و هواپیماهای ملخی خبری نبود. بدین ترتیب، پس از مشاهده این اثر، شما با یک فیلم معمولی و کاملا تحریف شده مواجه می‌شوید.
▪ اما شما معتقدید که این اقدامات مخالف اصول قانون اساسی ایالات متحده است؟
ـ این قانون نه تنها به افراد حق آزادی بیان اعطا می‌کند، بلکه حتی به دولت‌ها اجازه تعیین چگونگی این آزادی را نمی‌دهد. اما در دهه‌های اخیر و به ویژه از آغاز جنگ سرد، دولت ما به خود اجازه هر گونه مداخله‌ای را در این امر می‌دهد. همچنین عدم همکاری پنتاگون با فیلم‌های مخالف با خواسته‌هایشان، قطعا در تباین با اصول قانون اساسی آمریکاست. البته کاری که سال‌ها پیش در جریان ساخت دو فیلم "کلاه سبزها" اثر جان وین و "حملات" اثر روبرت آلدریچ از سوی کنگره در مورد لزوم عدم مداخله ارتش در ساخت این دو اثر روی داد و تا حدودی نیز موفق بود، باید باز هم تکرار گردد. چرا که فیلم‌های بسیاری تنها به دلیل خودداری از ارائه کمک های لازم از سوی ارتش آمریکا، هرگز ساخته نشده‌اند.
در اینجا من می‌خواهم نکته مهم دیگری را برای شما بگویم:
سرلشکر جورجی که مشاور نظامی فیلم‌های بسیاری بوده است، گفته که یکی از اهداف اصلی این برنامه ارائه تصویری مثبت از ارتش در جهت جذب بودجه ۵۰۰ میلیارد دلاری سالانه می‌باشد. چرا که نمایندگان بسیاری این فیلم‌ها را می‌بینند و به خواسته‌های ما، رای مثبت می‌دهند. البته مطمئنا بسیاری از سربازان ارتش هم به شما خواهند گفت که پس از مشاهده این فیلم‌ها تصمیم گرفته‌اند که به ارتش بپیوندند. و به یاد آورید که پس از اکران عمومی فیلم «اسلحه برتر» بسیاری از جوانان و از جمله مسئول کنونی اداره فیلم‌های نیروی دریایی، به مراکز استخدام ارتش، هجوم آوردند. مطمئنا مسئولان ما به کارایی این روش ایمان دارند و مطمئنا عضویت مردم در ارتش آمریکا و اعزام به مناطق جنگی و کشته شدن آنها تا حدوی با ساخت چنین آثاری مرتبط است.
▪ و سوال آخر من این است که آیا این سیستم روزی تغییر خواهد کرد؟
ـ من معتقدم که اگر مردم ما در مقابل این اقدامات بایستند، ما شاهد تغییری اساسی خواهیم بود. من معتقدم که آمریکایی‌های واقعی در برابر این وضعیت ساکت نخواهند نشست. به خاطر داشته باشیم هنگامی که پرقدرت‌ترین رسانه دنیا در تسخیر قوی‌ترین ارتش دنیا قرار گیرد، تا تبلیغات مورد نظر خود را به همه نشان داد، مطمئنا نتیجه نهایی در سینماها و تلویزیون‌ها به قیمت تاثیر بر روان آمریکایی‌ها تمام خواهد گردید.
منبع: ماهنامه سیاحت غرب، شماره ۵۲
منبع : خبرگزاری فارس