یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

امیرمومنان (ع ) درباره اهل بیت پیامبر سخن می گوید


امیرمومنان (ع ) درباره اهل بیت پیامبر سخن می گوید
« هم موضع سره , ولجا امره , و عیبه علمه , و موئل حكمه . » (۱ )
« آنان دارنگان راز پیامبر و پشتیبان امر وی و ظرف علم و مرجع قوانین . »
پس از مسئله نبوت در اسلام , با اهمیت ترین مسئله ای كه نزد همه فرق و طوایف مسلمین مطرح است . مسئله اهل بیت (ع ) است . در این كه خاندان عصمت از همه آلودگی ها و هوی های نفسانی و پلیدی ها دور بوده , مقام بی همتایی از فضل و فضیلت و تقوا و تقرب به بارگاه الهی را دارا بوده اند , كسی تردید نكرده است .
« عبدالرحمان بن خلدون » محقق و متفكر مشهور در بحث از اسناد كرامات و خارق العاده به اهل بیت , این جمله را می گوید :
« وقتی كه كرامات برای اشخاص دیگر امكان پذیر و از آنان به وجود می آید , چه گمان می بری در حق اهل بیت , با آن علم و دین و آثاری كه از نبوت در آنان بوده و عنایتی كه خداوند متعال به اصل شریف آنان (پیامبر اكرم داشته و آن عنایت به شاخه های پاكیزه آن اصل كریم رسیده است » (۲آن چه كه در عبارات فوق دیده می شود , از گوینده ای (ابن خلدون ) است كه به آن اندازه كه از سایر فرق و مذاهب مسلمانان آگاهی داشته است , از مكتب اهل بیت و مختصات روحی آنان اطلاعی نداشته است . با این حال توصیف او همان است كه پیروان اهل بیت معتقدند كه آنان از نظر علم ودین و اتصال روحی و جسمی با پیامبراكرم برتر از همه بوده اند.
در جمله ابن خلدون , اهل بیت عصمت مخصوصا در برابر دیگران منظور شده است , زیرا او می گوید :
« كرامات و خارق العاده ها از دیگر اشخاص به ثبوت رسیده است , چه رسد به اهل بیت كه ... »
تاكنون هزاران كتاب و مقاله درباره عظمت مقام الهی این دودمان طهارت , چه به وسیله شیعیان و چه به وسیله سنیان نوشته شده , محبوبیت و عظمت آنان به عنوان ضرورت اسلامی مورد اعتقاد همه قرار گرفته است . در این مبحث به ذكر سه مسئله قناعت می ورزیم :
مساله اول ـ پاداش رسالت : پیامبر اكرم (ص ) پاداش رسالت خود را محبت و وداد اهل بیت قرار داده است . این كه پاداش رسالت , محبت و وداد خاندان عصمت است , مستند به آن وحی ای است كه هیچ یك از عناصر شخصیت طبیعی پیامبر نمی تواند در آن دخالتی داشته باشد , پیامبری كه نژاد پرستی و بهره برداری شخصیتی از نسب را محكوم كرده , و پیوستگی خویشاوندی را ملاك هیچ عظمتی نمی داند , و در گفتار و دستورات خود , عواطف و احساسات طبیعی معمولی را دخالت نمی دهد , نمی تواند اهل بیت خود را در مجرای آن پدیده ها توصیه كند و آنان را معادل قرآن معرفی كرده , یكی از دو نقل اساسی اسلام قرار بدهد :
« من در میان شما دو وزنه سنگین می گذارم : قرآن و عترتم را. »
پیامبری كه آیه زیر را از خدا آورده است : « و هنگامی كه (یا بدان جهت كه ) خداوند ابراهیم را با حوادثی آزمایش كرد و ابراهیم از عهده آن آزمایش ها برآمد , خدا گفت : من تو را پیشوا برای مردم قرار می دهم . ابراهیم گفت : از نسل من هم به پیشوایی می رسند خدا گفت : پیمان من در امامت و پیشوایی به ستمكاران نمی رسد . » (۳ )
با این حال چگونه می تواند آن همه درباره تعظیم اهل بیت خویش و پیروی از آنان توصیه اكید كند و پاداش رسالت خود را محبت عاطفی به آنان قرار بدهد !
مساله دوم : مفاد آیه مباركه قرآنی است كه می گوید : « بگو به آنان من پاداشی برای رسالت خود نمی خواهم مگر محبت و وداد بر اهل بیتم . » (۴ )
دلیل قاطع برای اثبات این كه موضوع محبت دودمان عصمت , فوق پدیده نسب و اتصال خانوادگی است , همین آیه است . توضیح این كه قرار دادن رسالت پیامبر با آن همه عظمت الهی كه داشته است , در مجرای معامله ای كه قیمتش محبت و عواطف طبیعی بوده باشد , حتی شایسته یك انسان خردمند هم نیست كه یك عمر با همه عقاید و رفتارها و فرهنگ ها و افكار مبارزه كند و آن ها را مبدل به بهترین عقاید و مترقی ترین فرهنگ و منطقی ترین رفتار و سازنده ترین افكار كرده سپس بگوید : « پاداش من عبارت است از این كه به فرزندان من محبت كنید! » و با این توصیه آن قانون اساسی را به هم بزند كه می گوید ارزش و عظمت واقعی اشخاصی از پدران و مادران آنان سرچشمه نمی گیرد , بلكه معلول احساس تعهد برین و اندیشه و رفتار مطابق آن احساس است كه تثبیت آن در عقول و دل های مردم , خود جزئی از رسالت آن خردمند است .
وابسته كردن اصول انسانی به یك پدیده غیر اختیاری , مساوی نابود كردن همه تكامل ها و رشدهای واقعی است . لذا باید آیه پاداش رسالت را با دقت بیشتری در نظر بگیریم كه منظور از این محبت چیست این محبت را می توانیم از آیاتی كه درباره بی نیازی رسالت پیامبر اكرم از پاداش های معمولی وارد شده است و این كه پاداشی كه درخواست كرده , حقیقتی مافوق ارزش های معمولی است , درك كنیم .
« و تو از آنان پاداشی برای رسالت نمی خواهی , این رسالت (یا این قرآن ) جز عامل تذكر برای عالمیان نیست . » (۵ )
« به آنان بگو من برای رسالتم مزدی نمی خواهم . مزد من (حركت و تحول دینی ) كسی است كه می خواهد راهی به سوی خدا اتخاذ كند . » (۶ )
در این دو آیه مباركه , پاداش خود را گرویدن به دین و نجات از گمراهی ها و رهسپار شدن مردم به سوی كمالات انسانی معرفی می كند. بنابر مضمون دو آیه , مودت قربی (محبت به اهل بیت ) راهی به سوی خدا و وسیله ذكر (اعتلای روحی ) عالمیان است .
خداوند متعال در یكی از آیات قرآنی , منفعت و پاداش رسالت را از پیامبر نفی كرده , آن را به خود مردم مربوط میكند.
« به آنان بگو آن چه كه به عنوان پاداش رسالت از شما درخواست كرده ام , برای خود شماست . پاداش من فقط باخداست . » (۷ )
مسلم است كه پیامبر از هیچ كس هیچ گونه پاداشی جز محبت و وداد خاندان عصمت برای خود نخواسته است . نتیجه بدیهی این آیات این است كه تبیعت مردم از خاندان عصمت , آن منفعت والاست كه به خود مردم می رسد نه به خود پیامبر اكرم . این نتیجه به هر دو تقدیر (اجر متعدد و اجرا واحد) تفاوتی نمی كند.
در پنج آیه از قرآن مجید پاداش رسالت را به خدا منسوب می نماید :
« من برای رسالت خودم هیچ پاداشی نمی خواهم .پاداش من فقط به عهده پرورنده عالمیان است . » (۸ )
این آیات به ضمیمه آیه مودت , گویای این حقیقت است كه محبت و وداد اهل بیت (ع ) عنایت خداوندی بر بندگان است كه به عنوان پاداش مقرر شده است .
مساله سوم : توجه جدی و توصیف و توصیه امیرالمومنین در موارد متعدد از نهج البلاغه درباره اهل بیت است .این همان امیرالمومنین است كه در راه اعلای كلمه حق با عموها و خویشاوندان نزدیكش مبارزه ها كرد و چند نفر از آنان را از پای درآورد.
همه محققین در تاریخ اسلام می دانند كه او با « عقیل » كه برادر بزرگترش بود , چگونه رفتار كرد و برادر بودنش با عقیل , او را از عدالت محض منحرف نكرد. با جلوگیری از خواسته های مادی عقیل , او روانه شام شد.
آیا احتمال می رود كه این همه تاكیدات امیرالمومنین درباره خاندان عصمت , برای اشباع عواطف طبیعی بوده باشد .
ائمه معصومین علیهم السلام گیرنده علوم پیامبر و مرجع قوانینی كه آورده بود هستند. تاكنون هیچ محقق كلامی و تاریخی و ادبی و فقاهی و اجتماعی , چه در زمان خود ائمه معصومین علیهم السلام و چه در قرون و اعصار بعدی , نتوانسته اند در علوم و معارف آنان اشكال و اعتراضی وارد كنند. دیده نشده است كه ائمه معصومین (ع ) در برابر سئوالی ناتوان بمانند. با این كه می دانیم متصدیان امور در دوران بنی امیه و بنی عباس , كوشش های جدی برای گرفتن نكته ضعف با راه های گوناگون از آن پیشوایان الهی داشته اند.كتاب « مغز متفكر شیعه » كه در دوران ما به وسیله دانشمندان اروپایی درباره علوم و معارف جعفربن محمد علیهماالسلام تالیف شده , خیره كننده و فوق تصور است . در منابع معتبر اسلامی , مناظره ها و گفت و گواهای ائمه بااصحاب مكتب های آن روز كه ریشه های اصلی ایدئولوژی ها و جهان بینی های امروز است , ثبت شده است .
از نظر شناخت عقاید و حكام و سایر معارف اسلامی , روشن است كه ائمه معصومین در عالی ترین مقام بوده اند و چنان كه در تفسیر موضوعی متذكر خواهیم گشت , اتصال آنان به معدن وحی , حقیقی ثابت شده است .
در كتاب كافی در ابواب متعددی این مساله وجود دارد كه ائمه معصومین منبع الهی علوم و معارف خود را از پیامبر اكرم (ص ) گرفته اند.
صاحب اثر : محمد تقی جعفری
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی
منبع : سایت پیامبر اعظم


همچنین مشاهده کنید