یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

چهل حدیث اخلاقی از پیامبر گرامی اسلام


چهل حدیث اخلاقی از پیامبر گرامی اسلام
- فضیلت دانش طلبی
« مَنْ سَلَكَ طَریقًا یَطْلُبُ فیهِ عِلْمًا سَلَكَ اللّهُ بِهِ طَریقًا إِلَی الْجَنَّهِٔ... وَ فَضْلُ الْعالِمِ عَلَی الْعابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ عَلی سائِرِ النُّجُوم لَیْلَهَٔالْبَدْرِ.»:
هر كه راهی رود كه در آن دانشی جوید، خداوند او را به راهی كه به سوی بهشت است ببرد، و برتری عالِم بر عابد، مانند برتری ماه در شب چهارده، بر دیگر ستارگان است.
- دین یابی ایرانیان
« لَوْ كانَ الدِّینُ عِنْدَ الثُّرَیّا لَذَهَبَ بِهِ رَجُلٌ مِنْ فارْسَ ـ أَوْ قَالَ ـ مِنْ أَبْناءِ فارْسَ حَتّی یَتَناوَلَهُ.»:
اگر دین به ستاره ثریّا رسد، هر آینه مردی از سرزمین پارس ـ یا این كه فرموده از فرزندان فارس ـ به آن دست خواهند یازید.
- ایمان خواهی ایرانیان
« إِذا نَزَلَتْ عَلَیْهِ(صلی الله علیه وآله وسلم) سُورَهُٔ الْجُمُعَهِٔ، فَلَمّا قَرَأَ: وَ آخَرینَ مِنْهُمْ لَمّا یَلْحَقُوا بِهِمْ. قَالَ رَجُلٌ مَنْ هؤُلاءِ یا رَسُولَ اللّهِ؟ فَلَمْ یُراجِعْهُ النّبِیُّ(صلی الله علیه وآله وسلم)، حَتّی سَأَلَهُ مَرَّهًٔ أَوْ مَرَّتَیْنِ أَوْ ثَلاثًا. قالَ وَفینا سَلْمانُ الفارْسیُّ قالَ فَوَضَعَ النَّبِیُّ یَدَهُ عَلی سَلْمانَ ثُمَّ قالَ: لَوْ كَانَ الاِْیمانُ عِنْدَ الثُّرَیّا لَنالَهُ رِجالٌ مِنْ هؤُلاءِ.»:
وقتی كه سوره جمعه بر پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) نازل گردید و آن حضرت آیه وَ آخَرینَ مِنْهُمْ لَمّا یَلْحَقُوا بِهِمْ را خواند.
مردی گفت:ای پیامبر خدا! مراد این آیه چه كسانی است؟ رسول خدا به او چیزی نگفت تا این كه آن شخص یك بار، دوبار، یا سه بار سؤال كرد.
راوی میگوید: سلمان فارسی در میان ما بود كه پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم)دستش را روی دوش او نهاد، سپس فرمود: اگر ایمان به ستاره ثریّا برسد، هر آینه مردانی از سرزمین این مرد به آن دست خواهند یافت.
- مشمولان شفاعت
« أَرْبَعَهٌٔ أَنَا الشَّفیعُ لَهُمْ یَوْمَ القِیمَهِٔ:۱ـ مُعینُ أَهْلِ بَیْتی.
ـ وَ الْقاضی لَهُمْ حَوائِجَهُمْ عِنْدَ مَا اضْطُرُّوا إِلَیْهِ.
ـ وَ الُْمحِبُّ لَهُمْ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ.
ـ وَ الدّافِعُ عَنْهُمْ بِیَدِهِ.»:
چهار دسته اند كه من، روز قیامت، شفیع آنها هستم:۱ـ یاری دهنده اهل بیتم،۲ـ برآورنده حاجات اهل بیتم به هنگام اضطرار و ناچاری،۳ـ دوستدار اهل بیتم به قلب و زبان،۴ـ و دفاع كننده از اهل بیتم با دست و عمل.
- ملاك پذیرش اعمال
« لا یُقْبَلُ قَوْلٌ إِلاّ بِعَمَل وَ لا یُقْبَلُ قَوْلٌ وَ لا عَمَلٌ إِلاّ بِنِیَّهٔ وَ لا یُقْبَلُ قَوْلٌ وَ لا عَمَلٌ وَ لا نِیَّهٌٔ إِلاّ بِإِصابَهِٔ السُّنَّهِٔ.»:
نزد خداوند سخنی پذیرفته نمیشود، مگر آن كه همراه با عمل باشد، و سخن و عملی پذیرفته نمیشود، مگر آن كه همراه با نیّت خالص باشد، و سخن و عمل و نیّتی پذیرفته نمیشود، مگر آن كه مطابق سنّت باشد.
- صفات بهشتی
« أَلا أُخْبِرُكُمْ بِمَنْ تَحْرُمُ عَلَیْهِ النّارُ غَدًا؟ قیلَ بَلی یا رَسُولَ اللّهِ.
فَقالَ: أَلْهَیِّنُ الْقَریبُ اللَّیِّنُ السَّهْلُ.»:
آیا كسی را كه فردای قیامت، آتش بر او حرام است به شما معرّفی نكنم؟ گفتند: آری، ای پیامبر خدا.
فرمود: كسی كه متین، خونگرم، نرمخو و آسانگیر باشد.
۷- نشانه های ستمكار
« عَلامَهُٔ الظّالِم أَرْبَعَهٌٔ: یَظْلِمُ مَنْ فَوْقَهُ بِالْمَعْصِیَهِٔ، وَ یَمْلِكُ مَنْ دُونَهُ بِالْغَلَبَهِٔ، وَ یُبْغِضُ الْحَقَّ وَ یُظْهِرُ الظُّلْمَ.»:
نشانه ظالم چهار چیز است :۱ـ با نافرمانی به مافوقش ستم میكند،۲ـ به زیردستش با غلبه فرمانروایی میكند،۳ـ حقّ را دشمن میدارد،۴ـ و ستم را آشكار میكند.
- شعبه های علوم دین
« إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلاثَهٌٔ: آیَهٌٔ مُحْكَمَهٌٔ أَوْ فَریضَهٌٔ عادِلَهٌٔ أَوْ سُنَّهٌٔ قائِمَهٌٔ وَ ما خَلاهُنَّ فَهُوَ فَضْلٌ.»:
همانا علم دین سه چیز است، و غیر از اینها فضل است:۱ـ آیه محكمه (كه منظور از آن علم اصول عقائد است)،۲ـ فریضه عادله (كه منظور از آن علم اخلاق است)،۳ـ و سنّت قائمه (كه منظور از آن علم احكام شریعت است).
- فتوای نااهل
« مَنْ أَفْتی النّاسَ بِغَیْرِ عِلْم... فَقَدْ هَلَكَ وَ أَهْلَكَ.»:
كسی كه بدون صلاحیّت علمی برای مردم فتوا دهد، خود را هلاك ساخته و دیگران را نیز به هلاكت انداخته است.
۰- روزه واقعی
« أَلصّائِمُ فی عِبادَهٔ وَ إِنْ كانَ فی فِراشِهِ ما لَمْ یَغْتَبْ مُسْلِمًا.»:
روزهدار ـ مادامی كه غیبت مسلمانی را نكرده باشد ـ همواره در عبادت است، اگر چه در رختخواب خود باشد.
۱- فضیلت رمضان
« شَهْرُ رَمضانَ شَهْرُ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهْرٌ یُضاعَفُ فیهِ الْحَسَناتُ وَ یَمْحُو فیهِ السَّیِّئاتُ وَ هُوَ شَهْرُ الْبَرَكَهِٔ وَ هُوَ شَهْرُ الاِْنابَهِٔ وَ هُوَ شَهْرُ التَّوبَهِٔ وَ هُوَ شَهْرُ الْمَغْفِرَهِٔ وَ هُوَ شَهْرُ الْعِتْقِ مِنَ النّارِ وَ الْفَوْزِ بِالْجَنَّهِٔ.
أَلا فَاجْتَنِبُوا فیهِ كُلَّ حَرام وَ أَكْثِرُوا فیهِ مِنْ تِلاوَهِٔ الْقُرآنِ....»:
ماه رمضان، ماه خداوند عزیز و جلیل است، و آن ماهی است كه در آن نیكیها دوچندان و بدیها محو میشود، ماه بركت و ماه بازگشت به خدا و توبه از گناه و ماه آمرزش و ماه آزادی از آتش دوزخ و كامیابی به بهشت است. آگاه باشید! در آن ماه از هر حرامی بپرهیزید و قرآن را زیاد بخوانید.
۲- نشانه های شكیبا
« عَلامَهُٔ الصّابِرِ فی ثَلاث:أَوَّلُها أَنْ لا یَكْسَلَ،و الثّانِیَهُٔ أَنْ لا یَضْجَرَ،وَ الثّالِثَهُٔ أَنْ لا یَشْكُوَ مِنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ. لاَِنـَّهُ إِذا كَسِلَ فَقَدْ ضَیَّعَ الْحَقَّ،وَ إِذا ضَجِرَ لَمْ یُؤَدِّ الشُّكْرَ،وَ إِذا شَكی مِنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ فَقَدْ عَصاهُ.»:
علامت صابر در سه چیز است:اوّل: آن كه كسل نشود،دوّم: آن كه آزرده خاطر نگردد،سوّم: آن كه از خداوند عزّوجلّ شكوه نكند،زیرا وقتی كه كسل شود، حقّ را ضایع میكند،و چون آزرده خاطر گردد شكر را به جا نمیآورد،و چون از پروردگارش شكایت كند در واقع او را نافرمانی نموده است.
۳- بدترین جهنّمی
« إِنَّ أَهْلَ النّارِ لَیَتَأَذُّونَ مِنْ ریحِ الْعالِمِ التّارِكِ لِعِلْمِهِ وَ إِنَّ أَشَدَّ أَهْلِ النّارِ نِدامَهًٔ وَ حَسْرَهًٔ رَجُلٌ دَعا عَبْدًا إِلَی اللّهِ فَاسْتَجابَ لَهُ وَ قَبِلَ مِنْهُ فَأَطاعَ اللّهَ فَأَدْخَلَهُ اللّهُ الْجَنَّهَٔ وَ أَدْخَلَ الدّاعِیَ النّارَ بِتَرْكِهِ عِلْمَهُ.»:
هماا اهل جهنّم از بوی گند عالمی كه به علمش عمل نكرده رنج میبرند، و از اهل دوزخ پشیمانی و حسرت آن كس سختتر است كه در دنیا بنده ای را به سوی خدا خوانده و او پذیرفته و خدا را اطاعت كرده و خداوند او را به بهشت درآورده، ولی خودِ دعوت كننده را به سبب عمل نكردن به علمش به دوزخ انداخته است.
۴- عالمان دنیا طلب
« أَوْحَی اللّهُ إِلی داوُدَ(علیه السلام) لا تَجْعَلْ بَیْنی وَ بَیْنَكَ عالِمًا مَفْتُونًا بِالدُّنْیا فَیَصُدَّكَ عَنْ طَریقِ مَحَبَّتی فَإِنَّ أُولئِكَ قُطّاعُ طَریقِ عِبادِی الْمُریدینَ، إِنَّ أَدْنی ما أَنـَا صانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنـْزَعَ حَلاوَهَٔ مُناجاتی عَنْ قُلوبِهِمْ.»:
خداوند به داود(علیه السلام) وحی فرمود كه: میان من و خودت، عالِم فریفته دنیا را واسطه قرار مده كه تو را از راه دوستیام بگرداند، زیرا كه آنان، راهزنانِ بندگانِ جویای مناند، همانا كمتر كاری كه با ایشان كنم این است كه شیرینی مناجاتم را از دلشان بركنم.
۵- نتیجه یقین
« لَوْ كُنْتُم تُوقِنُونَ بِخَیْرِ الاْخِرَهِٔ وَ شَرِّها كَما تُوقِنُونَ بِالدُّنیا لاَثَرْتُمْ طَلَبَ الآخِرَهِٔ.»:
اگر شما مردم یقین به خیر و شرّ آخرت میداشتید، همان طور كه یقین به دنیا دارید، البته در آن صورت، آخرت را انتخاب میكردید.
۶- نخستین پرسش های قیامت
« لا تَزُولُ قَدَمَا الْعَبْدِ یَوْمَ القِیمَهِٔ حَتّی یُسْأَلَ عَنْ أَرْبَع: عَنْ عُمْرِهِ فیما أَفـْناهُ، وَ عَنْ شَبابِهِ فیما أَبـْلاهُ، وَ عَنْ عِلْمِهِ كَیْفَ عَمِلَ بِهِ، وَ عَنْ مالِهِ مِنْ أَیـْنَ اكْتَسَبَهُ وَ فیما أَنـْفَقَهُ، وَ عَنْ حُبِّنا أَهـْلَ الْبَیْتِ.»:
هیچ نده ای در روز قیامت قدم از قدم برنمیدارد، تا از این چهار چیز از او پرسیده شود:۱ـ از عمرش كه در چه راهی آن را فانی نموده،۲ـ و از جوانیاش كه در چه كاری فرسوده اش ساخته،۳ـ و از مالش كه از كجا به دست آورده و در چه راهی صرف نموده،۴ـ و از دوستیِ ما اهل بیت.
۷- محكم كاری
« وَ لكِنَّ اللّهَ یُحِبُّ عَبْدًا إِذا عَمِلَ عَمَلاً أَحـْكَمَهُ.»:
پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) وقتی كه با دقّت قبر سعد بن معاذ را پوشاند فرمود: میدانم كه قبر سرانجام فرو میریزد و نظم آن بهم میخورد، ولی خداوند بندهای را دوست میدارد كه چون به كاری پردازد، آن را محكم و استوار انجام دهد.
۸- مرگ، بیداری بزرگ
« أَلنّاسُ نِیامٌ إِذا ماتُوا انْتَبَهُوا.»:
مردم در خواباند وقتی كه بمیرند، بیدار میشوند.
۹- ثواب اعمال كارساز
« سَبْعَهُٔ أَسـْباب یُكْسَبُ لِلْعَبْدِ ثَوابُها بَعْدَ وَفاتِهِ:رَجُلٌ غَرَسَ نَخْـلاً أَوْ حَـفَـرَ بِئْـرًا أَوْ أَجْری نَهْـرًاأَوْ بَنـی مَسْجِـدًا أَوْ كَتَبَ مُصْحَفًا أَوْ وَرَّثَ عِلْمًاأَوْ خَلَّفَ وَلَـدًا صالِحـًا یَسْتَغْفِرُ لَـهُ بَعْـدَ وَفاتِـهِ.»:
هفت چیز است كه اگر كسی یكی از آنها را انجام داده باشد، پس از مرگش پاداش آن هفت چیز به او میرسد:۱ـ كسی كه نخلی را نشانده باشد (درخت مثمری را غرس كرده باشد)،۲ـ یا چاهی را كنده باشد،۳ـ یا نهری را جاری ساخته باشد،۴ـ یا مسجدی را بنا نموده باشد،۵ـ یا قرآنی را نوشته باشد،۶ـ یا علمی را از خود برجای نهاده باشد،۷ـ یا فرزند صالحی را باقی گذاشته باشد كه برای او استغفار نماید.
۰- سعادتمندان
« طُوبی لِمَنْ مَنَعَهُ عَیـْبـُهُ عَنْ عُیـُوبِ الْمُـؤْمِنینَ مِنْ إِخْوانِهِ طُوبی لِمَنْ أَنـْفَقَ الْقَصْدَ وَ بَذَلَ الفَضْلَ وَ أَمْسَكَ قَولَهُ عَنِ الفُضُولِ وَ قَبیحِ الْفِعْلِ.»:
خوشا به حال كسی كه عیبش او را از عیوب برادران مؤمنش باز دارد، خوشا به حال كسی كه در خرج كردن میانه روی كند و زیاده از خرج را ببخشد و از سخنانِ زائد و زشت خودداری ورزد.
۱- دوستی آل محمّد
« مَنْ ماتَ عَلی حُبِّ آلِ مُحَمَّد ماتَ شَهیـدًا.
أَلا وَ مَنْ ماتَ عَلی حُبِّ آلِ مُحَمَّد ماتَ مَغْفُورًا لَهُ.
أَلا وَ مَنْ ماتَ عَلی حُبِّ آلِ مُحَمَّد ماتَ تائِبـًا.
أَلا وَمَنْ ماتَ عَلی حُبِّ آلِ مُحَمَّد ماتَ مُؤْمِنًا مُسْتَكْمِلَ الإِیمانِ.
أَلا وَ مَنْ ماتَ عَلی بُغْضِ آلِ مُحَمَّد جاءَ یَوْمَ الْقِیمَهِٔ مَكْتُوبٌ بَیْنَ عَیْنَیْهِ مَأْیُوسٌ مِنْ رَحْمَهِٔ اللّهِ.
أَلا وَ مَنْ ماتَ عَلی بُغْضِ آلِ مُحَمَّد لَمْ یَشُمَّ رائِحَهَٔ الْجَنَّهِٔ.»:
كسی كه با دوستی آل محمّد(صلی الله علیه وآله وسلم) بمیرد، شهید مرده است.
آگاه باشید كسی كه با دوستی آل محمّد(صلی الله علیه وآله وسلم) بمیرد، آمرزیده مرده است.
آگاه باشید كسی كه با دوستی آل محمّد(صلی الله علیه وآله وسلم) بمیرد، توبه كار مرده است.
آگاه باشید كسی كه با دوستی آل محمّد(صلی الله علیه وآله وسلم) بمیرد، باایمان كامل مرده است.آگاه باشید كسی كه با دشمنی آل محمّد(صلی الله علیه وآله وسلم) بمیرد، در حالی به صحرای قیامت میآید كه بر پیشانیاش نوشته شده: ناامید از رحمت خدا.
آگاه باشید كسی كه با دشمنی آل محمّد(صلی الله علیه وآله وسلم) بمیرد، بوی بهشت به وی نمیرسد.
۲- سزای زن و مرد همسر آزار
«أَیُّمَا امْرَأَهٔ أَذَتْ زَوْجَها بِلِسانِها لَمْ یَقْبَلِ اللّهُ مِنْها صَرْفًا وَ لا عَدْلاً وَ لا حَسَنَهًٔ مِنْ عَمَلِها حَتّی تُرْضِیَهُ وَ إِنْ صامَتْ نَهارَها وَ قامَتْ لَیْلَها وَ كانَتْ أَوَّلَ مَنْ یَرِدُ النّارَ وَ كَذلِكَ الرَّجُلُ إِذا كانَ لَها ظالِمًا.»:
هر زنی كه شوهر خود را با زبان بیازارد، خداوند هیچ جبران و عوض و نیكی از كارش را نمیپذیرد تا او را راضی كند، اگرچه روزش را روزه بگیرد و شبش را به عبادت بگذراند، و چنین زنی اوّل كسی است كه داخل جهنّم خواهد شد، و همچنین است اگر مرد به زنش ستم روا دارد.
۳- سزای زن ناسازگار با شوهر
«أَیُّمَا امْرَأَهٔ لَمْ تَرْفُقْ بِزَوْجِها وَ حَمَلَتْهُ عَلی ما لا یَقْدِرُ عَلَیْهِ وَ ما لا یُطیقُ لَمْ تُقْبَلْ مِنْها حَسَنَهٌٔ وَ تَلْقَی اللّهَ وَ هُوَ عَلَیْها غَضْبانُ.»:
هر زنی كه با شوهر خود مدارا ننماید و او را به كاری وادار سازد كه قدرت و طاقت آن را ندارد، از او كار نیكی قبول نمیشود و در روز قیامت، خدا را در حالتی ملاقات خواهد كرد كه بر وی خشمگین باشد.
۴- نخستین رسیدگی در قیامت
«أَوَّلُ ما یُقْضی یَوْمَ القِیمَهِٔ الدِّماءُ.»:
اوّلین كاری كه در روز قیامت به آن رسیدگی میشود، خون های به ناحقّ ریخته شده است.
۵- بی رحمی و ترحّم
«إِطَّلَعْتُ لَیْلَهَٔ أَسْری عَلَی النّارِ فَرَأَیْتُ امْرَأَهًٔ تُعَذَّبُ فَسَأَلْتُ عَنْها فَقیلَ إِنَّها رَبَطَتْ هِرَّهًٔ وَ لَمْ تُطْعِمْها وَ لَمْ تَسْقِها وَ لَمْ تَدَعْها تَأْكُلُ مِنْ خَشاشِ الاَْرْضِ حَتّی ماتَتْ فعَذَّبَها بِذلِكَ وَ اطَّلَعْتُ عَلَی الْجَنَّهِٔ فَرَأَیْتُ امْرَأَهًٔ مُومِسَهًٔ یَعنی زانِیَهًٔ فَسَأَلْتُ عَنْها فَقیلَ إِنَّها مَرَّتْ بِكَلْب یَلْهَثُ مِنَ الْعَطَشِ فَأَرْسَلَتْ إِزارَها فی بِئْر فَعَصَرَتْهُ فی حَلْقِهِ حَتّی رَوِیَ فَغَفَرَ اللّهُ لَها.»:
در شب معراج از دوزخ آگاهی یافتم، زنی را دیدم كه در عذاب است. از گناهش سؤال كردم. پاسخ داده شد كه او گربه ای را محكم بست، در حالی كه نه به آن حیوان خوراكی داد و نه آبی نوشاند و آزادش هم نكرد تا خود در روی زمین چیزی را بیابد و بخورد و با این حال ماند تا مُرد.
خداوند این زن را به خاطر آن گناه، عذاب كرده است. و از بهشت آگاهی یافتم، زن آلوده دامنی را دیدم و از وضعش سؤال كردم. پاسخ داده شد این زن به سگی گذر كرد، در حالی كه از عطش، زبانش را از دهان بیرون آورده بود، او پارچه پیرهنش را در چاهی فرو برد، پس آن پارچه را در دهان سگ چلاند تا آن حیوان سیراب شد، خداوند گناه آن زن را به خاطر این كار بخشید.
۶- عدم پذیرش اعمال ناخالص
«إِذا كانَ یَوْمُ الْقِیمَهِٔ نادی مُناد یَسْمَعُ أَهْلُ الْجَمْعِ أَیْنَ الَّذینَ كانُوا یَعْبُدُونَ النّاسَ قُومُوا خُذُوا أُجُورَكَمْ مِمَّنْ عَمِلْتُمْ لَهُ فَإِنّی لا أَقـْبـَلُ عَمَلاً خالَطَهُ شَیْءٌ مِنَ الدُّنْیا وَ أَهْلِها »:
چون روز قیامت فرا رسد، ندا دهنده ای ندا دهد كه همه مردم میشنوند، گوید: كجایند آنان كه مردم را میپرستیدند؟ برخیزید و پاداشتان را از كسی كه برای او كار كردید بگیرید! چون من عملی را كه چیزی از دنیا و اهل دنیا با آن مخلوط شده باشد، قبول نمیكنم.
۷- دنیا طلبی، عنصرِ حبط اعمال
«لَیَجیئَنَّ أَقوامٌ یَوْمَ الْقِیمَهِٔ وَ أَعْمالُهُمْ كَجِبالِ تِهامَهٔ فَیُؤْمَرُ بِهِمْ إِلَـیالنّارِ قالُوا یا رَسـُولَ اللّهِ مُصَلّینَ؟ قالَ نَعَمْ یُصَلُّونَ وَ یَصُومُونَ وَیَأْخُذُونَ هِنْـأً مِنَ اللَّیْلِ فَـإِذا عَرَضَ لَهُمْ شَیْءٌ مِنَ الـدُّنْیا وَثَبُوا عَلَیْهِ.»:
در روز قیامت گروهی را برای محاسبه میآورند كه اعمال نیك آنان مانند كوه های تهامه بر روی هم انباشته است! امّا فرمان میرسد كه به آتش برده شوند! صحابه گفتند: یا رسول اللّه! آیا اینان نماز میخواندند؟ فرمود: بلی نماز میخواندند و روزه میگرفتند و قسمتی از شب را در عبادت به سر میبردند! امّا همین كه چیزی از دنیا به آنها عرضه میشد، پرش و جهش میكردند تا خود را به آن برسانند!
۸- با هر كهای با اوستی
«أَلـْمَرْءُ مَـعَ مَـنْ أَحَـبَّ.»:
آدمی (در قیامت) با كسی است كه او را دوست دارد.
۹- دوستی اهل بیت
«مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَحْیی حَیاتی وَ یَمُوتَ مَماتی وَ یَسْكُنَ جَنَّهَٔ عَدْن غَرَسَها رَبّی فَلْیُوالِ عَلِیًّا مِنْ بَعْدی وَلْیُوالِ وَلِیَّهُ وَلْیَقْتَدِ بِالاَْئِمَّهِٔ مِنْبَعْدی فَإِنَّهُمْ عِتْرَتی وَ خُلِقُوا مِنْ طینَتی رُزِقُوا فَهْمًا وَ عِلْمًا وَوَیْلٌ لِلْمُكَذِّبینَ بِفَضْلِهِمْ مِنْ أُمـَّتی الـْقاطِعینَ فیهمْ صِلَتی لا أَنـَا لَهُمُ اللّهُ شَفاعَتی.»:
هر كس دوست داشته باشد كه چون من زندگی كند و چون من بمیرد و در باغ بهشتی كه پروردگارم پرورده جای بگیرد، باید بعد از من علی را و دوست او را دوست بدارد و به پیشوایان بعد از من اقتدا كند كه آنان عترت من هستند و از طینتم آفریده شدهاند و از درك و دانش برخوردار گردیده اند، و وای بر آن گروه از امّت من كه برتری آنان را انكار كنند و پیوندشان را با من قطع نمایند كه خداوند شفاعت مرا شامل حال آنان نخواهد كرد.
۰- ولایت علی(علیه السلام) شرط قبولی اعمال
«فَوَ الَّذی بَعَثَنی بِالْحَقِّ نَبِیًّا لَوْ جاءَ أَحـَدُكُمْ یَوْمَ الْقِیمَهِٔ بِأَعْمال كَأَمـْثالِ الْجِبالِ وَ لَمْ یَجیءَ بِوِلایَهِٔ عَلِیِّ بْنِ أَبیطالب لاََكَبَّهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ فِی النّارِ.»:
سوگند به خدایی كه مرا به حقّ برانگیخته، اگر یكی از شما در روز قیامت با اعمالی همانند كوه ها بیاید، امّا فاقد ولایت و قبول حاكمیّت علی بن ابیطالب باشد، خداوند او را به رو در آتش افكند.
۱- پاداش مریض
«إِذا مَرِضَ الْمُسْلِمُ كَتَبَ اللّهُ لَهُ كَأَحْسَنِ ما كانَ یَعْمَلُ فی صِحَّتِهِ وَ تَساقَطَتْ ذُنُوبُهُ كَما یَتَساقَطُ وَرَقُ الشَّجَرِ.»:
وقتی كه مسلمان، بیمار شود، خداوند همانند بهترین حسناتی كه در حال سلامت انجام میداده در نامه عملش مینویسد و گناهانش همچون برگ درخت فرو میریزد.
۲-مسئولیت مسلمانی
«مَنْ أَصْبَحَ لایَهْتَمُّ بِأمُوُرِالْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادی یالَلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم.»:
هر كه صبح كند و به امور مسلمین همّت نگمارد، از آنها نیست; و هر كس بشنود كه شخصی فریاد میزند: «ای مسلمان ها به فریادم برسید» ولی جوابش نگوید، مسلمان نیست.
۳- پستگی ایرانیان با اهل بیت
«قالَتِ الرُّسُلُ مِنَ الْفُرْسِ لِرَسُولِ اللّهِ(صلی الله علیه وآله وسلم) إِلی مَنْ نَحْنُ یا رَسُولَ اللّهِ؟ قالَ أَنـْتُمْ مِنّا وَ إِلَیْنا أَهْلَ الْبَیـْتِ.»:
فرستادگان باذان، پادشاه یمن، تحت الحمایه ایران كه اصالتاً ایرانی بودند به حضور پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) آمدند و گفتند: ای رسول خدا: سرانجامِ ما فارسیان به نزد چه كسی خواهد بود؟حضرت فرمود: شما فارسیان از ما هستید و سرانجامتان به سوی ما و خاندان ما خواهد بود!
قال ابن هشام: فَبَلَغَنی عَنِ الزُّهْرِیِّ إِنّه قالَ: فَمِنْ ثَمَّ قالَ رَسُولُ اللّهِ: سَلْمانُ مِنّا أَهـْلَ الْبَیْتِ.
ابن هشام از قول زهری گوید: و از همین جا بود كه پیامبر فرمود: سلمان از اهل بیت ماست.
۴- خیانت بزرگ (تقدّم مفضول)
«مَنْ تَقَدَّمَ عَلَی الْمُسْلِمینَ وَ هُوَ یَری أَنَّ فیهِمْ مَنْ هُوَ أَفـْضَلُ مِنْهُ فَقَدْ خانَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْمُسْلِمینَ.»:
كسی كه بر مسلمانان پیشی گیرد، در حالی كه میداند در میان آنها كسی افضل و بهتر از او وجود دارد، چنین كسی به خدا و رسولش و همه مسلمانان خیانت كرده است.
۵- ارزش هدایت
«لأََنْ یَهْدِیَ اللّهُ بِكَ رَجُلاً واحِدًا خَیْرٌ لَكَ مِمّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ.»:
پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله وسلم) خطاب به حضرت علی(علیه السلام) فرمود:در صورتی كه خداوند یك نفر را به دست تو هدایت كند، برای تو از حكومت كردن بر آنچه آفتاب بر آن میتابد بهتر است.
۶- مردمان آخرالزّمان
«یَـأْتی عَلَیالنّاسِ زَمانٌ تَخْبُثُ فیهِ سَرائِرُهُمْ وَ تَحْسُنُ فیهِ عَلانِیَتُهُمْ طَمَعًا فِی الدُّنْیا، لا یُریدُونَ بِهِ ما عِنْدَ رَبِّهِمْ، یَكُونُ دینُهُمْ رِیاءً لا یُخالِطُهُمْ خَوْفٌ، یَعُمُّهُمُ اللّهُ بِعِقاب فَیَدْعُونَهُ دُعاءَ الْغَریقِ فَلا یَسْتَجیبُ لَهُمْ!»:
زمانی بر مردم فرا میرسد كه برای طمعِ در دنیا، باطنشان پلید و ظاهرشان زیبا باشد، علاقهای به آنچه نزد پروردگارشان است نشان ندهند، دین آنها ریا شود و خوفی ]از خدا[ در دلشان آمیخته نشود، خداوند همه آنان را به عذاب سختی گرفتار كند، پس مانند دعای شخص غریق دعا كنند، ولی دعایشان را اجابت نكند!
۷- راستگوترین صحابه
«ما أَظَلَّتِ الْخَضْراءُ وَ لا أَقَلَّتِ الْغَبْراءُ مِنْ ذی لَهْجَهٔ أَصـْدَقُ مِنْ أَبـیذَرٍّ.»:
آسمان سایه نینداخته و زمین دربرنگرفته، صاحب سخنی راستگوتر از ابوذر را.
۸- پرسش از عالمان و همنشینی با فقیران
«سائِلُوا الْعُلَماءَ وَ خاطِبُوا الْحُكَماءَ وَ جالِسُوا الْفُقَراءَ.»:
از دانشمندان بپرسید و با فرزانگان سخن بگویید و با فقیران بنشینید.
۹- دستبوسی نه!
«هذا تَفْعَلُهُ الأَعاجِمُ بِمُلُوكِها وَ لَسْتُ بِمَلِك إِنَّما أَنـَا رَجُلٌ مِنْكُمْ.»:
مردی خواست تا بر دست رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) بوسه زند، پیامبر دست خود را كشید و فرمود: این كاری است كه عَجَم ها با پادشاهان خود میكنند و من شاه نیستم، من مردی از خودتان هستم.
۰- مهربانی با همنوعان
«ما آمَنَ بی مَنْ باتَ شَبْعانَ وَ جارُهُ جائِعٌ، وَ ما مِنْ أَهـْلِ قَرْیَهٔ یَبیتُ وَ فیهِمْ جائِعٌ لا یَنْظُرُ اللّهُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیمَهِٔ.»:
به من ایمان نیاورده كسی كه سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه باشد، و اهل یك آبادی كه شب را بگذرانند و در میان ایشان گرسنه ای باشد، خداوند در روز قیامت به آنها نظر رحمت نیفكند.
منبع : سایت حسین انصاریان
منبع : سایت پیامبر اعظم


همچنین مشاهده کنید