یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

با آمریکا به تعادل استراتژیک رسیده‌ایم


با آمریکا به تعادل استراتژیک رسیده‌ایم
ارزش استراتژیک گفت‌وگو با آمریکا در اوضاع کنونی درجلوگیری از نهادینه شدن نقش آمریکا در منطقه و «بازتعریف نقش ایران» در محیط حیاتی امنیتی خود به ویژه در منطقه خلیج‌فارس ، بیشتر نمایان می شود. منطقه خاورمیانه پس از بحران‌های افغانستان، عراق، لبنان و به تازگی غزه، در حال انتقال به نظم جدید سیاسی ـ امنیتی و بازتعریف نقش بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است. در این میان، ایران و آمریکا، قدرت اصلی و تأثیرگذار در دوران «تثبیت نقش‌های جدید» هستند؛ بنابراین، هرگونه همکاری ایران در حل بحران‌های منطقه‌ای و ایجاد ثبات باید با هدف کمک به بیرون بردن نیروهای آمریکا از منطقه، جلوگیری از نهادینه شدن نقش آمریکا و بازتعریف نقش سیاسی ـ امنیتی ایران در این دوران انتقالی باشد.
نگاه غالب در نزد نخبگان حاکم در ایران این است که هرگونه گفت‌وگوی مستقیم با آمریکا در «شرایط نابرابر» به ضرر امنیت و منافع ملی بوده و ایران سرانجام بازنده این میدان خواهد بود. همچنین، اصولاً ارزش استراتژیک و توان بالای بازیگری و مشروعیت نقش ایران در سطح منطقه و در نزد احزاب و گروه‌های سیاسی و دولت‌های دوست ، به خاطر ایفای یک نقش مستقل و گفت‌وگو نکردن مستقیم با آمریکاست.
در این باره باید گفت که نقش کارساز ایران در بحران‌های عراق و لبنان، نمونه ای آشکار است. از این دیدگاه، به سود ایران است تا مسائل خود با آمریکا را غیرمستقیم و از راه بازوهای – قدرت - خود در منطقه حل و فصل کند.
اما ایران با بهره‌گیری از سیاست فعال و حضور مؤثر در مسائل منطقه‌ای در چهار مرحله در بحران‌های افغانستان، عراق، لبنان و غزه برای نخستین بار در تاریخ سیاسی معاصر توانسته است به نوعی «تعادل استراتژیک» از لحاظ ایفای «نقش برابر» در مقابل یک قدرت هژمون‌طلب خارجی همچون آمریکا در منطقه برسد؛ امری که به ایران فرصت داده تا شرایط بازی را از نوع «باخت ـ برد» (باخت برای ایران ـ برد برای آمریکا) به «برد ـ برد» تغییر جهت دهد و بکوشد تا از راه گفت‌وگوی مستقیم با هدف بهینه کردن دستیابی به اهداف امنیتی و منافع ملی، به بازتعریف نقش خود در نظام‌های سیاسی ـ امنیتی محیط پیرامون خود، به ویژه منطقه خلیج فارس بپردازد.
ورود ایران به سه دوره گفت‌وگوهای مستقیم با آمریکا در عراق، بر مبنای بازی برد ـ برد و در نتیجه افزایش نقش منطقه‌ای ایران است.
در مقابل، افزایش نقش منطقه‌ای ایران، به نوعی به «تضاد» در روابط ایران و آمریکا در منطقه منجر می‌شود. در دهه‌های گذشته، سیاست خارجی آمریکا در منطقه، بر به حداقل رساندن نقش سیاسی ـ امنیتی ایران استوار بود که با تکیه بر رویکرد سنتی توازن قوا و تقویت قدرت‌های رقیب منطقه‌ای مانند عراق در زمان رژیم بعث و عربستان و اسرائیل در اوضاع کنونی اجرا شده است؛ چیزی که نخبگان حاکم و محافظه‌کار در جهان غرب و اسرائیل،‌ خواهان تشدید آن هستند. البته باید افزود که تأکید این نخبگان بر مفاهیمی مانند شکل‌گیری «هلال شیعی» به رهبری ایران و یا آغاز یک رقابت بزرگ و «جنگ سرد جدید» بین ایران و آمریکا در سراسر منطقه، با هدف تأثیرگذاری در حوزه سیاست‌گذاری آمریکا و همچنین قرار دادن منطقه در حالتی است که مجبور باشد بین نقش آفرینی ایران یا آمریکا یکی را انتخاب نماید.
البته در این باره باید گفت که چنین تحلیل‌هایی بر جنبه منفی افزایش قدرت منطقه‌ای ایران تأکید دارند؛ یعنی هدف اصلی آنها، تأکید بر وجود تضادهای استراتژیک و مسائل حل نشدنی بین ایران و آمریکا در همه درگیری های خاورمیانه، از جمله عراق و افغانستان است؛ امری که بسیار خطرناک بوده و می‌تواند انرژی سیاسی ـ امنیتی ایران را صرف مقابله با یک قدرت بزرگ فرامنطقه‌‌ای کند و سرانجام به زیان منافع امنیتی ملی ایران تمام شود. به این ترتیب، چنین دیدگاه‌هایی در منطقه به طور طبیعی از سیاست‌های «تغییر» اوباما نسبت به ایران استقبال نخواهند کرد.
بر خلاف دیدگاه‌های بدبینانه موجود در ایران، روند «تغییر» در سیاست خارجی اوباما نسبت به ایران را نباید دست‌کم گرفت، چرا که چنین تغییری به دلیل بروز تحولات جدید ژئوپلتیک در منطقه و افزایش نقش ایران، اجتناب‌ناپذیر شده است. در وضعیت جدید، سرنوشت درگیری های موجود در سه زیرسیستم منطقه‌ای، عراق و خلیج فارس، افغانستان و آسیای جنوبی و لبنان و فلسطین و خاور نزدیک ـ که آمریکا دارای منافع حیاتی در آنهاست ـ بستگی به حل معضلات استراتژیک بین ایران و آمریکا و «تعریف نقش‌های جدید» دارد؛ دولت اوباما نمی‌تواند بدون بازتعریف نقش جدید ایران در سیاست خارجی آمریکا از ایران توقع همکاری در حل مسائل منطقه را داشته باشد. شرایط ناپایدار سیاسی منطقه خاورمیانه به ایران هیچ تضمینی برای حفظ نفوذ، حضور همیشگی و نقش آفرینی‌اش در منطقه نمی‌دهد. ارزش راهبردی نقش ایران در منطقه در شرایطی که آمریکا حضوری دائمی و نهادینه شده نداشته باشد ظهور و بروز خواهد یافت. والبته باید در نظر داشت که ریشه اصلی درگیری های آینده خاورمیانه بر محور «تثبیت نقش‌ها» استوار خواهد بود.
بر این مبنا، دوگانگی‌های تحلیلی دیگری مانند دموکراسی‌سازی، جهانی‌شدن و جنگ ایدئولوژی‌ها ـ میان شیعه و سنی ـ در خدمت دولت‌ها و در راستای تثبیت نقش‌ها خواهند بود.
همچنین در این زمینه باید این را افزود که مهمترین مسأله ایران و آمریکا در سال‌های آینده بر محور بازتعریف نقش منطقه‌ای ایران خواهد بود، که جایگاه منطقه‌ای و جهانی ایران را در دهه‌های آینده تعیین می‌کند. ایران باید از این فرصت استثنایی تاریخی در شرایط اوج نقش منطقه‌ای خود استفاده کرده و با حل معضلات استراتژیک خود با آمریکا، به «امنیت پایدار» و در نتیجه «توسعه پایدار» برسد. دولت جدید آمریکا نیز باید دریابد که تنها یک ایران قدرتمند و دارای نقش متناسب با شأن و جایگاه خود در منطقه، تمایل به گفتگو با آمریکا را خواهد داشت.
دکتر کیهان برزگر
عضو هیات علمی دانشگاه علوم و تحقیقات
منبع : سایت تابناک


همچنین مشاهده کنید