یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ابهام در بازگشایی دفتر حفاظت منافع آمریکا


ابهام در بازگشایی دفتر حفاظت منافع آمریکا
پیچیدگی روابط ایران - آمریکا به گونه‌ای است که در هر مقطع زمانی، نشانه‌های متفاوت و متضادی را مشاهده می‌کنیم. از اواسط ژوئن ۲۰۰۸، شاهد گسترش مولفه‌های تعارض و برخورد در روابط دو کشور بوده‌ایم. این امر از اواخر ژوئن با تغییرات مشهودی روبه‌رو شد. مواضع اتخاذ شده از سوی مقامات وزارت امور خارجه ایران و آمریکا به گونه‌ای بوده است که بسیاری از تحلیلگران از افتتاح قریب‌‌الوقوع <دفتر حفاظت منافع آمریکا> در تهران صحبت به عمل آوردند.
کسانی که به چنین پیچیدگی‌هایی در روابط متقابل ایران - آمریکا واقف باشند، نسبت به تبیین وضعیتی که فاقد زیرساخت‌های دیپلماتیک، امنیتی و استراتژیک مناسب است، واکنش زودهنگام و شتاب‌زده از خود نشان نخواهند داد. واقعیت‌های روابط ایران - آمریکا را می‌توان در <تضاد ایدئولوژیک> به همراه <نیاز متقابل ژئوپلیتیکی> دانست. در هر مرحله‌ای از روابط متقابل دو کشور، یکی از شاخص‌های یادشده، از اهمیت و جایگاه موثرتری برخوردار می‌شد؛ اما این امر به مفهوم نادیده گرفتن نشانه‌های دیگر در روابط ایران - آمریکا محسوب نخواهد شد.
اگرچه کارویژه دفتر حفاظت منافع ماهیت کنسولی دارد، اما این موضوع در روابط ایران - آمریکا، انعکاس سطح جدیدی از روابط استراتژیک تلقی می‌گردد. طبعا کشوری که بتواند چنین سطحی از روابط را ایجاد کند و برای کارگزاران دیپلماتیک و تاسیسات خود مصونیت به وجود آورد، به نشانه‌هایی از مطلوبیت امنیتی نائل خواهد شد. به‌طور کلی، دفتر حفاظت منافع می‌تواند سطح ارتباطات و میزان حضور سیاسی - هویتی یک کشور را در واحدهای سیاسی رقیب ارتقا دهد.طی سال‌های گذشته نشانه‌های تعارض دیپلماتیک - استراتژیک ایران و آمریکا تداوم یافته است. از آنجایی که هیچ نشانه‌ای از موج‌های معطوف به بازسازی روابط وجود نداشته است، از این رو، تضادهای هویتی به قوت خود باقی مانده و عامل تشدید ستیزش‌های امنیتی گردیده است. در چنین شرایط و فضایی دو سوال درباره احتمال بازگشایی دفتر حفاظت منافع آمریکا در تهران وجود خواهد داشت. سوال اول مربوط به <امکان‌پذیری> چنین فرآیندی است. در این روند آمریکایی‌ها هنوز در وضعیت قطع روابط دیپلماتیک رسمی با ایران به سر می‌برند. به عبارت دیگر آمریکایی‌ها بر این اعتقاد هستند که ماهیت و موجودیت سیاسی ایران با منافع منطقه‌ای و بین‌المللی آنان مغایرت خواهد داشت. که در این صورت اگر تضادهای هویتی وجود داشته باشد، حتی برقراری دفتر حفاظت منافع آمریکا در تهران نیز نمی‌تواند عامل ایجاد ثبات، تعادل و همکاری در روابط ایران - آمریکا شود. زیرا کارویژه چنین دفتری بیش از آنکه ماهیت همکاری‌جویانه داشته باشد در فضای تعارضی قرار خواهد گرفت. می‌توان به این جمع‌بندی رسید که در فضای گسترش تضادهای هویتی - ایدئولوژیک، امکان شکل‌گیری چنین دفاتر و مجموعه‌های سیاسی - دیپلماتیک با <اما - اگرهای> زیادی روبه‌رو می‌شود. به‌طور مثال این سوال مطرح خواهد شد که چنین دفتری در چه محلی تاسیس و دایر گردد در حالی که سفارت آمریکا هم‌اکنون به عنوان نماد لا‌نه جاسوسی در اختیار نهادهای انقلا‌بی است.دومین سوال که مطرح می‌شود آن است که کارویژه چنین دفتری در چارچوب سیاست‌های امنیت و روابط خارجی آمریکا چه خواهد بود. طبعا نشانه‌های ساختاری و هویت آمریکا در دوران جدید تغییر چندانی نکرده است. آمریکایی‌ها هدف اصلی خود از بازگشایی دفتر حفاظت منافع در تهران را گسترش <دیپلماسی عمومی> قرار خواهند داد. پیگیری چنین کارویژه‌ای با سیاست‌های امنیتی و رفتار استراتژیک ایران مغایرت دارد. بنابراین هرگونه تحرک سیاسی جدید که ماهیت ساختاری خواهد داشت؛ دارای عوارض و پیامدهای امنیتی برای ایران و آمریکا خواهد بود.
از سوی دیگر، اگر چنین دفتری در تهران دایر شود؛ در آن شرایط طیف گسترده‌ای از ایرانیان برای انجام کارهای کنسولی خود به دفتر حفاظت منافع آمریکا در تهران مراجعه خواهند کرد. در شرایطی که بیش از ۵/۲ میلیون ایرانی در ایالت‌های مختلف آمریکا حضور دارند؛ طبیعی به نظر می‌رسد که تردد این افراد به تهران و همچنین دیدار خانواده آنان از ایرانیان مقیم در آمریکا، منجر به ایجاد صف‌های طویل در برابر دفتر حفاظت منافع آمریکا می‌شود. این امر با شاخص‌های فرهنگی و رسالت‌گرایی ایرانیان مغایرت خواهد داشت.
به موازات چنین ازدحامی، امکان شکل‌گیری حرکت‌های اعتراضی نسبت به سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا در تهران وجود دارد. هر گروه سیاسی و اجتماعی از انگیزه و تحرک لا‌زم برای نقد رفتار سیاسی آمریکایی‌ها برخوردار است. حتی تاریخ سیاسی ایران نشان می‌دهد که تظاهرات گروه‌های سیاسی در برابر محل استقرار هیات‌های آمریکایی در سال‌های ۱۹۸۶ و ۱۹۹۷ در برابر هتل استقلا‌ل تهران با انگیزه‌های سیاسی شکل گرفته است. اینگونه اقدامات گریز از مرکز، مغایر با روند بازسازی روابط دوجانبه خواهد بود.
طبعا ایران و آمریکا به چنین محدودیت‌هایی واقف هستند. البته واقعیت‌های ژئوپلیتیکی منطقه به گونه‌ای شکل گرفته است که می‌تواند ضرورت‌های ارتقای سطح روابط دیپلماتیک ایران - آمریکا را فراهم سازد. ژئوپلیتیک جدید خاورمیانه صرفا در شرایطی به ثبات و تعادل می‌رسد که اهداف استراتژیک ایران- آمریکا- عربستان با یکدیگر متقارن و هماهنگ گردد. تاسیس چنین دفتری را می‌توان اولین گام برای هماهنگ‌سازی اهداف متعارض کشورهایی همانند ایران و آمریکا دانست.از آنجایی که برگزاری دور سوم مذاکرات مقامات ارشد دیپلماتیک - استراتژیک ایران و آمریکا در عراق با تاخیر طولا‌نی همراه شده است؛ می‌توان نشانه‌هایی را مورد ملا‌حظه قرارداد که به موجب آن نیاز دو کشور به توسعه روابط سیاسی - امنیتی از طریق بازسازی تاسیسات دیپلماتیک وجود خواهد داشت. به عبارت دیگر، دو کشور ایران و آمریکا متناسب با نقش ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی خود به چنین سطحی از همکاری‌ها نیاز داشته، اما تحقق چنین اهداف و فرآیندی نیازمند مدیریت دیپلماتیک بر اساس ضرورت‌های ژئوپلیتیکی است. بنابراین در <شرایط نه صلح، نه جنگ> و در فضای روابط ایران- آمریکا؛ جایگاه عوامل و نیروهای مخالف عادی‌سازی و بازسازی روابط دیپلماتیک دو کشور، موثرتر از نیروهایی است که درصدد به‌کارگیری ابتکار و نوآوری برای بهینه‌سازی و بازسازی سطح روابط ایران و آمریکا باشند. این نیروها از الگوهایی استفاده می‌کنند که از ماهیت و نشانه‌های تعارضی برخوردارند.
ابراهیم متقی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید