یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


«لزوم توجه بیشتر به اقتصاد شهری»


«لزوم توجه بیشتر به اقتصاد شهری»
به طور كلی علم اقتصاد به دنبال دستیابی به بهترین راه‌ها برای استفاده مطلوب از منابع محدود است. در متون اقتصادی نیز، در تعریف علم اقتصاد به استفاده بهینه از منابع محدود اشاره شده است.
با رشد و گسترش علم اقتصاد كه خود نیز معلول رشد و توسعه بشری بوده است، امروز شاهد به‌كارگیری ابزارها و تحلیل‌های اقتصادی در بسیاری از زمینه‌ها می‌باشیم. به طور دقیق‌تر می‌توان گفت علم اقتصاد هم در مسائلی كه فی‌نفسه از جنس اقتصاد بوده‌اند كه شامل حوزه‌های اقتصاد خرد و اقتصاد كلان می‌باشد و هم در دیگر زمینه‌ها كه در واقع نوعی از تصمیم‌گیری بهینه در آنها مطرح بوده است، رشد و گسترش یافته است. به بیان دیگر می‌توان گفت در كلیه زمینه‌های علوم و دانش بشری كه انسان از طرفی با برخی از منابع و امكانات و از طرفی با چگونگی تخصیص بهینه آنها مواجه بوده است، ابزارها و تحلیل‌های اقتصادی به خوبی ایفای نقش كرده‌اند.
تركیب این رویكرد (تخصیص بهینه منابع) با دیگر زمینه‌های دانش بشری كه اغلب با گزاردن پیشوند اقتصاد قبل از عبارت دیگر در متون علمی عنوان شده است، ابزاری توانمند در اختیار بشر قرار داده است تا به بسیاری از مسائلی كه هر روزه با گسترش علم و تكنولوژی با آن مواجه می‌شود، پاسخگو باشد. به عنوان مثال می‌توان به عبارتی همچون اقتصاد منابع، اقتصاد محیط زیست، اقتصاد آموزش، اقتصاد شهری و ... اشاره نمود.
بنابراین، با این مقدمه می‌توان گفت اقتصاد شهری تركیبی است از استفاده از ابزارها و تحلیل‌های اقتصاد و نیز مسائل و مشكلاتی كه بشر در شهرها با آن مواجه شده است.
همانطور كه در بالا به آن اشاره شد در مسائل شهری از طرفی مواجه با انبوهی مشكلات و معضلات كه به واسطه شكل‌گیری شهرها نمود یافته‌اند هستیم و از طرفی می‌بایست بهترین تصمیم در زمینه چگونگی استفاده از منابع محدود شهری همچون زمین و دیگر امكانات فیزیكی در حل مسائل و مشكلات شهری گرفته شود. این اجبار دوسویه باعث شده است كه در سالیان اخیر اقتصاد شهری به عنوان شاخه‌ای از علم اقتصاد مورد توجه بسیار، هم در محیط‌های علمی و آكادمیك و هم در بین مدیران اجرایی حاكمیت به‌ویژه در سطح شهری و منطقه‌ای قرار گیرد.
می‌توان شهرها را به عنوان مهم‌ترین مراكز اجتماعات بشری قلمداد كرد كه اثرگذاری بسیاری بر عملكرد اقتصاد هر كشور دارند. در دهه‌های اخیر درصد جمعیت شهرنشین به شدت رو به افزایش بوده است، به طوری كه پیش‌بینی می‌شود، آینده رشد و توسعه هر كشور را باید در شهرها جست‌و‌جو كرد.
به طور مثال در مورد كشورمان آمارها نشان می‌دهد درصد جمعیت شهرنشین در اوایل دهه پنجاه حدود ۳۰درصد بوده است كه این میزان به حدود ۷۰درصد در حال حاضر رسیده است و پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد در ده سال آینده به حدود ۷۸درصد خواهد رسید.
مهم‌ترین عامل حركت به سمت شهرنشینی، تحولات بنیادین در اقتصاد به سمت صنعتی شدن و لزوم استفاده از اقتصاد مقیاس در شهرها و اجتماعات بزرگ بوده است. این تحولات به دنبال خود باعث شكل‌گیری بسیاری از مسائل و معضلات بشری در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شده است.
گسترش بیكاری و حاشیه‌نشینی در شهرها، آلودگی محیط زیست، فقر و فساد شهری، ترافیك و مساله مسكن تنها برخی از پیامدهای منفی شهرنشینی می‌باشند.
به وجود آمدن اینگونه مسائل در كنار چگونگی تخصیص بهینه فضای شهری باعث شكل‌گیری مفهوم اقتصاد شهری شده است.
همانطور كه می‌دانیم مفهوم مشابهی برای روستا به عنوان اقتصاد روستایی وجود ندارد و دلیل عمده آن هم عدم‌وجود چنین مسائلی در فضای روستایی است.
بنابراین امروزه محدودیت منابع و نیز مشكلات خاص شهری ایجاب می‌كند به طور دقیق‌تری به مفهوم اقتصاد شهری پرداخته شود و از امكانی كه این علم نوپا در اختیار بشر قرار داده است به خوبی استفاده شود.
منصور ملكی
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد


همچنین مشاهده کنید