چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

رفراندوم تعیین هویت


رفراندوم تعیین هویت
گفتن و نوشتن از انتخابات تركیه این روزها بس جذاب و شیرین است . هم برای ما ایرانی ها كه نبض زندگی مان با سرنوشت همسایگان می زند و هم برای اروپایی ها و دیگر ملت ها كه در این انتخابات نشانه های یك تصمیم بزرگ ملی را حس كرده اند و از پیش می دانستند كه پشت صحنه این انتخابات یك نزاع جدی بر سر این كه چه كسی صلاحیت اداره این سرزمین را دارد در گرفته است . بنابراین امروزكسی دراین تردید ندارد كه رأی گیری ۲۲ جولای یك رفراندوم بود.
در این همه پرسی، آحاد مردم تركیه برابر یك سؤال روشن قرار گرفتند كه آیا پس از یك دوره ۴‎/۵ ساله آن ها حاضر به قبول رهبری حزب اسلام گرای عدالت و توسعه هستند یا نه؟ این سؤال را كه سنگ بنای انتخابات یا رفراندوم ۲۲جولای را نهاد ژنرال ها و سران احزاب لائیك آوردند. یعنی كسانی كه معتقد بودند اگر یك رئیس جمهور اسلامگرا بر رأس و ریاست یك جمهوری لائیك قرار گیرد بنیان و اساس میراث آتاتورك یا همان كمالیسم به خطر خواهد افتاد.
شاید اگر ژنرال بیوك آنیت و همفكران لائیك همچون «دنیز بایكال» تركیه را به سمت انتخابات زودهنگام و یك شرایط اضطراری نمی كشاندند پیروزی روز ۲۲ جولای اردوغان این گونه شمایل یك جنبش را پیدا نمی كرد.
در هر حال، عقربه انتخابات در جهت خلاف میل ژنرال ها ولائیك ها چرخید و صندوق های ۲۲ جولای دراین كشاكش سیاسی ـ فلسفی دو جناح مدعی وظیفه ای متفاوت از همه صندوق های رأی به خود گرفتند. این همان چیزی بود كه در شب انتخابات رسانه هایی چون نیوزویك تیتر اصلی خود را بدان آراستند: « رأی به هویت»
این جدال برسرهویت با جوهر انگشتان ۴۷ میلیون شهروند ترك تفسیرشد. رأی ۲۲ جولای هم تكلیف بحران هویت دو جریان لائیك و اسلامگرا را روشن كرد كه در این چند ماه از درون محافل روشنفكری به خیابان ها كشیده شده بود هم این كه پاسخی راهگشا برای معمای دوگانگی در ساختار حاكمیت ارزانی كرد. این كه طرفین این جدال چه مقدار به رأی مردم پایبند بمانند و آیا در عمل هم بساط این حاكمیت دوگانه و بحران هویت برچیده خواهد شد بحث دیگری است اما آنچه از این انتخابات در دفتر مورخان ثبت شد این بود كه مردم تركیه در بزنگاه یك بن بست و دو راهی، با قضاوتی ملی راه و رسم زیست سیاسی خویش را روشن كردند .
انتخاباتی كه با این خصوصیات برپا شود سزاوار مزین شدن به اسم وعنوان جنبش یا حركت اجتماعی است. صندوق های این دست انتخابات ها به معنای واقعی انرژی و ظرفیت یك تحول را در دل نهان دارند و بسته به تدبیر برندگان انتخابات و نخبگان حاكم این موج انرژی حاصل از رأی توده می تواند خیلی از راه سخت توسعه و پیشرفت را هموار كند.
آرای ریخته شده به صندوق انتخابات ۲۲ جولای تركیه یك رأی ناب است كه شباهتی به هیچ كدام از انتخابات سنتی تاریخ ۷۰ ساله احزاب این كشور ندارد. پیروزی تازه جناح اردوغان از آن جهت كه بوی تغییر مسیر جامعه تركیه را به مشام می آورد درخشان ترین توفیق سیاسی است.
خیل دوستداران اردوغان حزب عدالت و توسعه حق داشتند كه شب دوشنبه سرزمین آناتولی را در غوغای شادی خود غرق كنند و برای ساعت ها دوربین ها وآنتن رسانه های جهان را درتسخیر بگیرند. پرچم ها و پارچه نوشته هایی كه در این جشن با آرم معروف حزب عدالت وتوسعه «AK » بر دست ها بالارفت وجوانانی كه با تی شرت های منقش به عكس رهبر حزب خیابان های استانبول و دیگر شهرهای تركیه را رنگین كردند همه آن حالات وحركات آن شب خاطره انگیز از واقعه ای ژرف خبر دادند.
هیچ چیز دیگری به اندازه آن صندوق های سپید نمی توانست آسمان غبارگرفته تركیه را شفاف سازد وپرده ضخیم تناقض و پریشانی را از چهره سیاست این كشور كنار بزند و چه دوراندیش بودند رهبران حزب عدالت وتوسعه كه در تصمیمی به موقع و توأم با اعتماد به نفس رقیب را در زمین رقابت انتخاباتی زمین گیر كردند.
اكنون كه وقت تفسیر وتحلیل پیام ها وپیامدهای این رویداد است، شاید رساترین كلام همانا تفسیرهای خود رهبر حزب عدالت و توسعه و سكاندار این كارزار یعنی رجب طیب اردوغان باشد .
اردوغان درنخستین اظهار نظرش همان چیزی را به زبان آورد كه دو ماه پیش آرزو كرده بود یعنی پیروزی خط دموكراسی و اصلاحات. رهبر حزب عدالت وتوسعه خطاب به هزاران هوادارش كه شادمان وشتابان از شهر های مختلف به كاروان جشن پیروزی درآنكارا پیوسته بودند گفت : «این انتخابات بیانگر پیروزی دموكراسی در تركیه است و نشان می دهد كه مردم تركیه از اصلاحات مورد نظر دولت برای این منظور ـ دموكراتیزه كردن ـ حمایت می كنند.» اردوغان سپس درجایگاه فاتح میدان، به خاطرآورد كه این پیروزی درنیم قرن مبارزه و رقابت حزبی تركیه بی سابقه است : «در ۵۲ سال اخیر این بار نخست است كه حزبی توانسته تعداد آرای خود را افزایش دهد.»
نطق پر احساس اما سنجیده اردوغان حاوی دو فراز مهم نیز بود فرازی خطاب به جناح رقیب كه در آنجا او سعی كرد با تكیه بر آداب پیروزی و شكست، پیامی از مدارا و الفت به جانب رقیبان بفرستد و گفت: دولت وی به همه مردم تركیه خدمت خواهد كرد، بدون توجه به این كه به حزب وی رأی داده اند یا خیر.
و پیامی دیگرخطاب به اروپا و جهان غرب كه درآن اردوغان كوشید به مخالفان دو آتشه تركیه در پاریس و برلین و امثال ساركوزی پاسخ دهد و گفت این انتخابات راه تركیه را برای گذشتن از دروازه اتحادیه اروپا هموار خواهد كرد.
واكنش و پاسخ اروپا و محافل غرب نیز جالب بود. اغلب آنها انتخابات ۲۲ جولای را متفاوت از همه رقابت های مرسوم ارزیابی كردند. ارزش های این انتخابات در ترازوی جهان مدرن چیزی نبود كه ناظران اروپایی از آن چشم پوشند . برای آنان نیز ۲۲ جولای مبنای یك نگاه جدید به تركیه است و نشانه های تولد یك جامعه جدید را همراه دارد. می توان انتظار داشت كه تغییر نگاهی كه حادثه ۲۲ جولای آن را كلید زده است فقط به سیاستمداران ویا طایفه تجارت و سرمایه محدود نماند و پس از این قاطبه گردشگران و سیاحان با قطب نمای انتخابات در آفاق اقتصاد وسیاست تركیه غور كنند.
● یك برهه كاملاً استثنایی
در تحلیل این انتخابات باید گوش به سخن كسانی سپرد كه نكته هایی ناگفته از كشمكشی دارند كه این رویداد ۲۲ جولای درزهدان آن شكل گرفت. همه اسباب و لوازم این انتخابات بحرانی سه ماهه فراهم شد. درست است كه جدال هویتی دو جبهه لائیك و اسلامگرا سابقه و سرگذشتی طولانی دارد اما در آستانه این انتخابات است كه به نقطه تعیین كننده و فیصله بخش می رسد . جامعه تركیه از ۲۴ آوریل ۲۰۰۷ تا ۲۲ جولای یك برهه استثنایی و راز آلود را از سرگذراند. از شامگاه روزی كه سران لائیك و ژنرال ها قصد خود را در مخالفت با رهبری نماد و نماینده اسلامگرایان یعنی اردوغان علنی كردند، تركیه وارد یك شرایط خطیر وحساس شد و اردوغان و همكارانش با انتخابی سخت ودشوار روبرو شدند انتخابی كه در واقع مسیر جامعه را رقم می زد. ایستادن مقابل كاندیداتوری عبدالله گل برای ریاست جمهوری درآن شب پراضطراب نمایش عمق نابردباری سیستم لائیك نسبت به اسلامگرایانی بود كه حدود پنج سال دوران حكومت خود را به مدارا با رقیبان دیرین سپری كرده بودند. نكته جالب این بود كه اردوغان و دوستانش حتی تا آخرین دقایق این مبارزه اندیشه مصالحه و توافق را تعقیب كردند تا حدی كه خود نخست وزیر اسلامگرایان قید منصب ریاست جمهوری را كنار نهاد و به امید تفاهم با افسران نگران ارتش، وزیر خارجه اش كه آراسته به شهرت میانه روی و برخوردار از دوستی و اعتماد نزد محافل اروپایی بود به صحنه آورد. اما دیپلمات خونسرد اسلامگرایان با همان واكنشی روبروشد كه پیش از آن اردوغان را در مسیر ورود به انتخابات ریاست جمهوری متوقف كرده بود. كنار رفتن عبدالله گل نشانه آن بود كه راه دیپلماسی و شیوه گفت وگو درگشودن گره اختلاف دو جریان به آخر رسیده است. ازاین تاریخ تركیه در احاطه یك جدال تاریخی و كاملاً نمادین قرار می گیرد، جدالی بر سر حق حكومت كردن. حزب عدالت وتوسعه كه یك بار با رأی آزادانه مردم در انتخابات ۲۰۰۲ نیمی از حكومت (نهاد دولت ومجلس) را دردست گرفت در این برهه صلاحیت اش برای حكم راندن از ناحیه كسانی كه خود را نگهبانان میراث جمهوری لائیك می خوانند زیر سؤال رفت. در مركز این جدال ارتش به عنوان ركن قدرت این كشور با همه شاخه های حزبی و حكومتی لائیك ها قرار گرفت رشته هدایت این نزاع در دست دو چهره سیاسی نظامی بود كه هردوی آنها در منطق سیاست این كشور نمادهای جمهوری لائیك شناخته می شوند.
ژنرال یاشار بیوك آنیت رئیس جدید ستاد ارتش تركیه، كه از بدو روی كارآمدن خود در اكتبر ۲۰۰۶ مخالفت خود را با قدرت گیری اسلامگرایان آشكار كرده بود كسی كه حتی در نخستین سخنرانی خود درهمان روزها رشد اسلامگرایی را تهدیدی برای بنیان های سكولار این كشور خوانده بود. بیوك آنیت در آستانه انتخابات خردادماه با انتشار بیانیه ای مهم تصمیم ارتش را در مخالفت با ورود رهبران عدالت و توسعه به میدان رقابت انتخاباتی آشكار كرد، بیانیه ای كه ازهر نظر یادآور رویارویی تاریخی نظامیان با سیاسیون در دهه های گذشته بود. دومین مخالفت از سوی عالی ترین مقام سیاسی لائیك ها یعنی احمد نجدت سزر آغاز شد، فردی كه به دلیل تكیه زدن بر كرسی حساس رئیس جمهوری تركیه نماد و نگهبان میراث لائیسم به حساب می آید. او در مواجهه با اردوغان گامی فراتر از ارتش نهاد و از مجموعه ای از نهادهای تحت امر خود كه شامل فهرست بلند رؤسای دانشگاه ها، سران نظامی وانتظامی، اعضای شورای امنیت و مسئولان عالی قضایی بودند را برای سد كردن راه نامزدی اردوغان در انتخابات به صحنه آورد.
به این صورت اردوغان و اسلامگرایان درآزمونی گرفتار شدند كه به ظاهر دو انتخاب بیشتردر برنداشت یا رویارویی و ایستادن مقابل اراده حریفی كه بر ابزار قهر و خشونت متكی بود یا خروج از حاكمیت. اما در تصمیمی مهم اردوغان حریف خشمگین خویش را به سوی انتخاب راه سوم سوق داد كه همانا انتخابات زود هنگام بود . رجوع دوباره به رأی مردم اگرچه برای رهبر عدالت وتوسعه یك ریسك سیاسی بود اما از خطرات وعواقب این راه نهراسید .
بنابراین ۹۰ روز گذشته برای اردوغان و اسلامگرایان امتحان بزرگ مدیریت بحران بود. آنها در انتخابی سخت باید توان خویش را در عبور دادن كشتی لرزان حكومت و مردم از تلاطم یك بحران به اثبات می رساندند. این نكته شایان دقت است كه بخشی از ارزش های انتخابات مرهون تصمیم های خطیری است كه رهبری حزب حكومت و جامعه را از غلتیدن به دام رویارویی های خسارت بار بازداشت. روزهای ماه مه و ژوئن را تركیه در فضایی پر آشوب به سر كرد ، لائیك ها تدارك مواجهه خیابانی را دیدند در چند دور پیاپی در چند شهر مهم این كشور بویژه استانبول و ازمیر و مانیسا ده ها هزار نفر علیه حزب حاكم عدالت و توسعه و برای كناره گیری اردوغان به خیابان ها آمدند.
اردوغان و دوستانش این بار یك ركورد سیاسی را در جلب اعتماد مردم به ثبت رساندند. آمارها حاكی از آن است كه آنها این بار شمار كرسی های خود را در پارلمان جدید نسبت به سال ۲۰۰۲ به اندازه ۱۰ درصد افزایش داده و در واقع به اكثریت مطلق دست یافته اند علاوه بر این توانسته اند رأی گروه ها و اقشار تازه ای از جامعه متنوع تركیه را به خود جلب كنند. در اتفاقی مهم اسلامگرایان سهم حضور زنان را در پارلمان جدید دو برابر افزایش داده اند تا حدی كه از ۵۲ كاندیدای زنی كه به مجلس جدید راه یافته ۳۱ نفرشان از لیست زنان مسلمان عدالت و توسعه است. اما اهمیت ركوردی كه عدالت و توسعه در جلب اعتماد مردم بدان دست یافت در نقطه دیگری است كه تحسین محافل دموكراسی را به همراه آورد. اتفاق شگفت این است كه اردوغان در دور دوم دولت خود توانسته است رضایت جامعه را جلب كند یعنی امری خلاف عادات دنیای احزاب و سیاست. معمول است كه دولت های حزبی دور دوم زمامداری را در سراشیبی رضایت توده پیش می برند و گذشت زمان و زمین ماندن مطالبات جامعه بنای اعتبار مردان حزبی را فرسوده می كند. در تجربه تركیه این موضوع به صورت یك قانون درآمده بود و درست به همین دلیل اردوغان در فردای انتخابات، از رأی ۲۲ جولای به عنوان حادثه بی سابقه در ۵۰ سال اخیر یاد كرد.
ارزش های پیروزی ۲۰۰۷ عدالت و توسعه به هیچ روی با انتخابات ۲۰۰۲ قابل قیاس نیست. می توان اقبال آن روز مردم تركیه به جناح اردوغان را به حساب رویگردانی آنان از احزاب سنتی و تمایل شان به پیدایی یك نیروی نوپدید گذاشت. اما رأی ۲۲ جولای یك رأی ناب است كه نه عواطف و علایق سركوب شده جامعه كه از ژرفای عقلانیت آنان سرچشمه گرفته است در انتخاب جدید، شهروندان تركیه با نگاهی بینا و دیدی محاسبه گر به عملكرد و كارنامه حكومتی عدالت وتوسعه رأی دادند. اقبال امروز آنان به اسلامگرایان معنا و مفهوم دیگری دارد و شایسته است كه دلایل این اقبال اجتماعی كه خود سرآغاز یك تحول است به درستی ارزیابی شود و مشخص گردد كه چه اسباب و عواملی موجب كامیابی تجربه زمامداری گروه سیاستمداران دینمدار شد و جناح اردوغان در پیمودن پلكان اعتماد جامعه از چه اندیشه ها و روش هایی مدد گرفتند.
● ریشه های كامیابی
سیاستمداران عدالت و توسعه در میدان زمامداری به مجموعه ای از امتیازات و فضایل آراسته شدند كه آنها را از همتایان لائیك شان برتری بخشید. بخشی از این ویژگی ها از سلوك سیاسی آنان ناشی می شود كه موجب توجه قشر متوسط و خرده پای جامعه شد. بخشی دیگر به مهارت ها و توان مدیریتی و برنامه ریزی آنان برمی گردد كه زمینه ساز موفقیت اقتصادی آنان شد اما رشته سوم این كامیابی را باید در الگوی سازگاری آنان میان دوگانه مذهب و سیاست جست وجو كرد؛ یعنی همان چیزی كه در بسیاری از نقاط جهان اسلام به امری ناممكن و یا شبه محال تبدیل شده است.
▪ حال این مجموعه را از نگاه می گذرانیم.
۱) اكسیر خوشنامی:
پاكیزگی در كشوری كه كارنامه مردان حزبی با فساد قرین است یك توفیق بزرگ محسوب می شود. ستون فقرات اعضا و مدیران عدالت و توسعه را كسانی شكل دادند كه كمترین شائبه انحراف و آلودگی در زندگی سیاسی آنان بود. در كارزار انتخابات اخیر عنصر اخلاق یكی از لنگرگاه های امید اردوغان شد وقتی كه لائیك ها اردوغان و همكارانش را با فهرستی از اتهام های جورواجور روبه رو كردند اما در نهایت نتوانستند درستكاری آنان را در نزد جامعه ای كه ۵ سال را در زیر سایه دولتی بی حاشیه به سر برند مخدوش كنند. روشن است این ویژگی درستكاری وقتی با وصف مسلمانی سیاستمداران غالباً جوان آنكارا به هم آمیخت چه مفهومی در ذهن ها نشست. دولتمردان اسلامگرا در تجربه زمامداری خویش توانستند پلی میان سیاست و اخلاق برقرار كنند و این اتفاق در پهنه تركیه كه تصویری سودجو و فرصت طلب از اهل سیاست و سیاستمداران بر ذهن ها نشسته است رویدادی خجسته بود.
۲) الگوی تازه سازگاری مذهب و سیاست:
برای اردوغان كه در نقش یك چهره مذهبی وارد میدان شد از ابتدا غامض ترین مسأله تلفیق دوگانه سیاست و دین بود آن هم در جامعه ای كه نظام حكومتی آن از ۱۹۲۳ یعنی زمان تأسیس جمهوری آتاتورك جدایی از مذهب را ركن اصلی حكومت قرار داده است. بنابراین بی سبب نیست كه گفته می شود انتخابات اخیر در مهم ترین دستاورد خود بر كارنامه مردان عدالت و توسعه در پیوند سیاست و مذهب مهر تأیید زد. این كه اردوغان و دوستانش چه سازوكاری را برای این تلفیق به كار بستند و راز كامیابی آنان در سیاست ورزی درعین دینداری چه بود اكنون محل بحث و اختلاف نظر است. چنان كه گروهی از ناظران این توفیق را مرهون عملگرایی آنان می دانند و معتقدند تمركز دولت و مجلس اسلامگرا بر اقدام و عمل به جای ورود در مجادلات فلسفی و تئوریك باعث جهش آنان شد به همین دلیل این عده، از حزب عدالت و توسعه به عنوان محافظه كاران عملگرا تعبیر می كنند برخی هم پا را فراتر نهاده و می گویند اردوغان و عبدالله گل بنیان حزب را بر سهل گیری و مدارا در تعامل با جهان خارج پایه ریزی كردند و این سهل گیری همه شئون سیاست داخلی و نگاه فرهنگی و دیپلماسی آنان را دربرگرفت چنان كه آنان در امر گزینش اعضای حزب فیلترهای گزینش مذهبی را برداشتند به همین دلیل این عده از تعبیر مسلمانان لیبرال برای نامیدن عدالت و توسعه استفاده می كنند.
البته رهبران عدالت و توسعه تا به حال چیزی به نام ایدئولوژی یا مانیفست رابطه مذهب و سیاست منتشر نكرده اند تصویر ذهنی ما از دوره اسلامگرایان تركیه مجموعه ای از رفتارها و كاركردهای آنان است كه در عین حال به تقویت گرایشات مذهبی مردم و اقبال جامعه به مذهب انجامیده است. در واقع اسلامگرایان در حركتی ظریف به ترویج غیر مستقیم مذهب پرداختند تا آنجا كه در این ۴ سال میزان گرایش به حجاب در تركیه به ۶۰ درصد رسید. بی گمان در این نوع دینمداری اردوغان تدبیری نهفته است؛ تدبیری كه از پیچیدگی های جامعه و ساخت تعصب آمیز لائیسیته قدرت این كشور ناشی می شود.
به هرحال از بحث های اختلافی كه بگذریم واقعیت های این چهار سال گویای آن است كه رهبران عدالت وتوسعه تعریفی از مذهب و شریعت در عمل ارائه كرده اند كه همه ویژگی های جذاب یك مذهب مقبول را داراست؛ مذهبی كه سازگار با زمان است، از تحمیل عقیده پرهیز می كند، حریم های خصوصی را محترم می شمارد، میدان را برای عقاید و مذاهب دیگر تنگ نمی كند ضمن آن كه در میدان زمامداری بهبود استانداردهای زندگی را سرلوحه امورقرارداده است. در این انتخابات قرائت كاركردی از دین نقش غیرقابل انكاری در موفقیت آنان داشته است. آنان به نحوی توانسته اند یك تفسیر بومی شده و مقبول تركیه هزاره سوم از ایدئولوژی اسلامی ارائه كنند. هنر اردوغان و دوستانش در طراحی این رفرم این بود كه مسیر تحول جامعه را درست تشخیص دادند و در زیر پوستین جامعه ای خسته از یك ایدئولوژی فرتوت نشانه های رستاخیز اجتماعی را حس كردند.
گروه اردوغان در تجربه دینمداری خویش از همه تندروی ها و تعصبات نحله های افراطی فاصله گرفتند آنها حتی سعی كردند كه تندروی و لغزش های دو جریان سلف خویش یعنی احزاب فضیلت و رفاه را به خوبی در انتخاب دینی خویش اصلاح كنند. با وجود آن كه شخص اردوغان و بسیاری از اعضای عدالت و توسعه از شاگردان اربكان بودند، اما در عمل آنان راهی متفاوت از الگوی ناموفق استاد خویش را پایه نهادند.
در نگاه دنیای مدرن نیز آنان معماران الگوی جدید سازگاری مذهب و سیاست هستند. الگوی اردوغان در نقطه مقابل تفسیر تنگ نظرانه و متحجرانه از مذهب قرار گرفته است هر چقدر الگوهای اسلام برخاسته از سرزمین های عربی و تحت حمایت سلفی ها مورد انزجار است اسلام پیاده شده در دولت تركیه منعطف و مقبول جلوه می كند تا حدی كه متفكرانی مانند فوكویاما نیز مدل دولت اردوغان و عدالت و توسعه را آلترناتیوی برای جریان های سلفی می خواند. بی گمان پس از انتخابات، این اقبال و توجه جهان خارج به سوی الگوی دینداران آنكارا افزونتر خواهد شد و اردوغان این موقعیت را دارد كه پس از تغییر نگاه شهروندان ترك به مذهب زمینه یك تغییر در نگاه بدبینانه جهان غرب را هم فراهم كند.
۳) كارآمدی در اداره اقتصاد و معاش مردم:
اردوغان سؤالی كه در روز جشن پیروزی مطرح كرد كلید موفقیت حزب نیز درآنجا قرار دارد او پرسید كه چرا در پنجاه سال اخیر آرای یك حزب و اعتماد مردم به آن دوچندان می شود.
پاسخ اردوغان یك كلمه بود و آن كارآمدی حزب در اداره امور نابسامان جامعه یا همان چیزی كه اردوغان برنامه اصلاحات می خواند. اردوغان گوی سبقت در میدانی ربود كه پاشنه آشیل احزاب پرآوازه این كشور محسوب می شود كارنامه اقتصادی اردوغان بر همه موفقیت های او سایه سنگین انداخته است. بر این اساس شاید در میان عناوین و القاب مختلف كه برای تیم اردوغان به كار می رود نام بروكرات های موفق برای نشان دادن توان مدیریتی آنان سزاوارتر باشد. آنها اصلاحات اقتصادی را در كشوری به نتیجه رساندند كه لااقل به اندازه تاریخچه خود همانند ایران مدل های اصلاحات اداری را پشت سرگذاشته است. از همان ابتدا كه اردوغان در كرسی شهرداری تركیه قرار داشت اصحاب عدالت و توسعه چهره یك حزب كارآمد و تشنه سازندگی را بر ذهن ها نشاندند. گویی حزبی است كه برای ساختن آمده است. بازتاب این نكته در رأی مردم روشن شد. اردوغان توانست گروه های تازه ای از ناراضیان را در قطار توسعه خویش سوار كند. اگر تا دیروز گفته می شد عدالت و توسعه رأی خود را از بازرگانان خرده پا و مهاجران و طبقات متوسط جامعه گرفته این بار چندین گروه دیگر به این مجموعه اضافه كرد.
همه چیز درباره دلیل این توفیق تیم اردوغان به آنجا برمی گردد كه كادر و اعضای حزب عدالت و توسعه را مدیرانی كارآزموده در زمینه سازماندهی امور تشكیل می دهند، بویژه در ساختارهایی كه در ارتباط مستقیم با نیازهای جامعه بودند آنان نشان دادند كه تكنیك مدیریت را بهتر از مدعیان تكنوكراسی می دانند.
حاصل جمع این توانایی ها بود كه اقتصاد پیچیده تركیه كه به غول سركش برای دولت های حزبی تبدیل شده بود در چنگ مدیران عدالت و توسعه رام شد. تركیه از ركود و تلاطم طولانی دهه ۹۰ نجات یافت. ارزش لیر تركیه به طرز چشمگیری در برابر دلار بالا رفت بخش خصوصی جان تازه ای گرفت و با افزایش شاخص های رشد اقتصادی به طور چشمگیر میزان سرمایه گذاری خارجی افزایش یافت.
● افول لائیك ها
ارزش پیروزی سیاسی عدالت و توسعه به این بود كه به تنهایی دربرابر اردوی پر شمار و مجموعه ای از احزاب كهنسال قرار گرفت، كه برخی مانند جمهوری خواه خلق تاریخچه ای به اندازه خود تركیه دارند. افول احزاب كهنه كار لائیك پدیده ای چندوجهی است كه مجموعه ای از اسباب و علل جامعه شناختی و ایدئولوژیك در آن دخیل است. ناظران امور تركیه در این باره اتفاق نظر دارند كه در عصر امروز میراث فلسفی- سیاسی آتاتورك در دست لائیك ها به یك جمود آمیخته است كه از هرگونه تغییر و نوسازی گریزان است. لائیك ها در این مدت هیچ تعریف روشنی از مسلك لائیسم ارائه نكردند معلوم نشد مفهوم و مصادیق این ایدئولوژی چیست. لائیسم به صورت یك تابلو درآمد بی آنكه مشخص شود دلیل ارزش مداری آن چیست؟ در عرصه سیاست و انتخابات این تعصب و دگرستیزی به نوع عریان خود را نشان داد تا حدی كه آنها اسلامگرایان را به سیاست تحمیل و اجبار متهم می كردند اما خود در این دام افتادند. تضاد عمیق دیگر لائیك ها این بود كه با پرچم و شعار دموكراسی به میدان آمدند اما رفتار سه ماه اخیرآنان نماد و نمونه عدول از دموكراسی بود. جالب است كه اردوغان در برابر هر حركت ضد دموكراتیك لائیك ها جلوه ای تازه از رفتاردموكراتیك به نمایش گذاشت.
به هرحال وارثان و نگاهبانان كمالیسم امروز به همان عارضه ای دچار شدند كه منشأ انحطاط تاریخی احزاب است. آنها چشم بر تحول جامعه بستند و به جای آن كه خود را با آهنگ حركت جامعه تطبیق بدهند بر هماهنگی توده با عقاید كهنه خویش اصرار ورزیدند. تناقضات و لغزش های جریان های لائیك از حد و اندازه فراتر رفت تا آنجا كه حق حیات جریان منتخب مردم را انكار كردند این اتفاق حتی ناظران غرب را به شگفتی واداشت كه چگونه جریان مدعی دموكراسی از ابزار دموكراسی برای حذف حریف بهره می گیرد.
ناظران غربی همچنین در تحلیل انتخابات اخیر سهم شایانی برای اشتباهات ارتش قائل هستند؛ ژنرال هایی كه بسیار تلاش كردند تصویری مشابه اسلامگرایان الجزایر یا تندروهای خاورمیانه ازعدالت و توسعه ارائه كنند، اما همه محاسبه آنان در ۲۲ جولای بر هم خورد. نه تركیه شباهتی به الجزایر دهه ۹۰ داشت و نه حزب اردوغان جبهه نجات بود. عدالت و توسعه همه تنوع ها و اختلاف ها را به رسمیت شناخت و ضمن ارسال پیام دوستی به مخالفان داخلی خود دامنه مدارای خود را تا آنجا پیش برد كه در دوستی با غرب از همتایان خویش پیشی گرفت.
محمد نوری
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید