یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

هست جاودان


هست جاودان
وجود مبارك و حیات طیبه حضرت رسول(ص) به عنوان آخرین پیام آور بزرگ الهی آنچنان جهان انسانی را تحت تأثیر خود قرار داده است كه تا به حال چندین هزار جلد كتاب و مقاله پیرامون ابعاد مختلف آن نگاشته شده است و هر پژوهنده به قدر وسع خود خوشه چین گوشه ای از سیر تاریخی زندگی ایشان بوده است اما این كه این پژوهش ها هنوز هم حتی در ابتدای راه است حرف تازه ای نیست كه حكایت اقیانوس است و انگشت دانه تفكر و تعقل ما. اما وظیفه و اتیان امر حكایت دیگری است. جستار زیر به همین مناسبت است كه از نظرتان خواهد گذشت.
اولنا محمد، آخرنا محمد، اوسطنا محمد...
اگر وجود را دایره ای بدانیم و مركز ثقلی برای آن متصور شویم كه نقطه اتم و اكمل این دایره باشد، باید وجود سرمدی خاتم الانبیا حضرت محمد (ص) را مركز ثقل بدانیم و این اعتقاد تمامی حكماء و عرفای مسلمان است كه چه از باب نظر و چه در ساحت عمل وجودی كامل تر و تام تر از محمد (ص) را سراغ نمی دهند.
در چیستی این وجود كامل باید گفت وقتی صحبت از وجود كامل می شود، باید انسان كامل كه مظهر تمامی صفات جمیله و جلیله خداوند است را مدنظر قرار داد. قطب كامل و وجود اعظم یعنی همان انسان كامل و انسان كامل نه به آن معنا كه قوس صعود و نزول دایره تكامل محدود شده است بلكه انسان كامل یعنی تازه این اول عشق است و در آموزه های شیعه اضافه كنید كه بعد از نبوت است كه یا علی گفتیم و عشق آغاز شد.
محمد (ص) به اعتبار وصف خود قرآن هم اسوه حسنه است و هم رحمه للعالمین، و هر كدام از اینها دنیایی است از معنا.
معنای بودن در میان مردم و لارهبانیه فی الاسلام را جز این چیزی دیگر برای معناكردن رسا نیست. پس باید این الگو و اسوه حسنه در تماشای ما باشد تا بتوانیم بفهمیم و عمل كنیم و از طرفی دیگر رحمتش را كه عین همان اسوه بودنش است به جان و دل بچشیم و راز ضرورت بازخوانی سنت و سیره رسول الله نیز دقیقا در همین نكته است و البته بس دشوار.
رحمه للعالمین بودن یعنی «ای دل اگر عاشقی...» و اسوه حسنه بودن یعنی با تمامی تعلقاتی كه با آنها هیچگاه نبوده ای یك حضور را تجربه كنی و چقدر دردناك است كه او كه خدای محمد بودن را زیبا می داند فریاد بدارد «الم نشرح لك صدرك...» آیا ما سینه تو را گشوده نداشتیم آیا ما بار سنگینی را از دوش تو بر نداشتیم آنگاه كه از گرانی و طاقت فرسا بودن آن گویی داشت كمرت می شكست، و چقدر این فریاد نیز پر از آرامش است، پر از خواستن.
و اسوه حسنه بودن یعنی با هر قبیله بدوی آن گونه حرف بزنی كه حالا بعد از چند هزار سال بلكه تا آخر زمان به كار انسان و سامان انسان بیاید.
رحمه للعالمین و اسوه حسنه جهان بودن یعنی پیامبر جانها باشی و امام پیكرها، حضور درون باشی و شكوه بیرون
اسلام در لغت به معنای تسلیم بودن و در قرآن غیر از اینكه اسم خاص دینی است كه حضرت رسول (ص) منادی آن است به معنای مطلق ادیان حنیفی كه اصلی ترین و اولی ترین دستور آن خضوع و خشوع در مقابل قادر متعال یگانه است معرفی شده است.
اما اسلام یعنی همان دینی كه پیامبر (ص) با عبارت «لااله الاالله» اصل اصیل و بنیادین آن را استوار كرد و با حاملیت و تبلیغ و ترویج آن به مدد وحی الهی توانست آن را عزیز خدا و بندگان خدا قرار دهد، شامل تعالیم و مفاهیمی است كه شناخت هر چه بیشتر اسلام در گرو فهمیدن آنهاست.
اسلام نه مانند مسیحیت با الهیاتی مشحون از دنیاگریزی پا به عرصه وجود و بعد گسترش نهاد نه به مانند بعضی ازنحله ها یكسره به سویی دیگر پرداخت و حیات ماورایی انسان را فراموش كرد بلكه تجربه نبوی پیامبر پایی در زمین و سری در آسمان داشت. فهم مفاهیم و گزاره های یادشده غیر از قرآن و تفسیر و تأویل آن بر عهده سنت نیز است و سنت نیز همان فعل و گفتار و رفتار و تقریر پیامبر است و در یك كلام سیره آن حضرت كه البته در اعتقاد شیعیان سیره معصومین (ص) نیز جزء سنت است.
رحمه للعالمین بودن یعنی «ای دل اگر عاشقی...» و اسوه حسنه بودن یعنی با تمامی تعلقاتی كه با آنها هیچگاه نبوده ای یك حضور را تجربه كنی و چقدر دردناك است كه او كه خدای محمد بودن را زیبا می داند فریاد بدارد «الم نشرح لك صدرك...»
به هر حال باید گفت روش زندگانی پیامبر (ص) انعكاس كاملی از آموزه های اسلام است و با تحقیق و مداقه در سیر تاریخی زندگی آن حضرت آشكار می شود كه ایشان آن گونه كه نسبت به عبادات و مقررات اخلاقی چون یك دین درون گرا اهتمام داشتند به زوایا و ابعاد دیگر زندگی نیز توجه خاصی داشتند و شاید همین نكته باشد كه روشنفكرانی مانند حسن حنفی (روشنفكر معاصر مصری) را به این نظریه برساند كه اسلام در ذات خود دینی سكولار است چرا كه نهادهای اجتماعی و مدنی آن از همان ابتدا در كاركردی وسیع و مرتبط با دین قرار داشتند كه البته این در جای خود محل مداقه و مناظره است. خاصه با توجه به تعریفی كه از جانب آنها از سكولاریسم داده می شود.
اینكه عالی ترین مقام اسلام شخص مبارك حضرت رسول الله(ص) از همان ابتدا غیر از دعوت نظری و آ موزش آموزه های اصیل اعتقادی از فعالیت در ساختن مسجد (اعم از حمل سنگ و مواد ساختمانی تا كلنگ و بیل زدن) گرفته تا قضاوت و حكمیت میان مردم و فرماندهی سپاه و استراتژی نظامی داشتن همه و همه آشكاركننده این است كه رهبری دینی و مذهبی ایشان را نمی توان از رهبری اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شان تفكیك كرد.
با تأملی در احادیث بسیاری كه از ایشان توسط محدثان و دانشمندان حدیث به میراث داری به ما رسیده است متوجه می شویم كه این رهبری در عین حال از بساطتی كه ذی فنون بودن افراد عادی و حتی خواص دارند دور است و بلكه پیچیدگی نوع فعالیت ایشان در سطوح مختلف رهبری مبین این است كه این تنها مساله توانایی انسانی نیست بلكه ذات مفهومی اسلام است كه این قدرت را به رهبر دینی خود می دهد.
وقتی حضرت می فرمایند :اطلبو الرزق من خبایا الارض. روزی و ثروت را از معادنی كه در زیرزمین است به دست آورید، یا :من احیی مواتا فهی له. هر كسی زمین بایری را احیا كند مالك آن می شود.متوجه این دقت و توجه و پیچیدگی در تفكر و تلقی، حتی در مسائل اقتصادی و حقوقی می شویم و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
زمانی كه استاد علامه، دكتر عبدالحسین زرین كوب كارنامه اسلام را یك فصل درخشان تاریخ انسانی خواند هر مسلمانی احساس تازگی و نشاط می كند خاصه آنكه این فصل درخشان نه فقط از جهت توفیقی كه مسلمین در ایجاد یك فرهنگ تازه جهانی یافتند ایجاد شده باشد بلكه گوشه ای از راز به وجود آمدن این فصل درخشان به سبب فتوحاتی بود كه مسلمین را موفق به ایجاد یك دنیای تازه ورای شرق و غرب كرده بود.
و در این میانه باز به تعبیر علامه زرین كوب است كه جهان نو وطنی اسلام توانست در حوزه های مختلفی اعم از ریاضیات، نجوم، طب، فیزیك، مكانیك، شیمی، جغرافیا، تاریخ نگاری، ملل و نحل، فلسفه و كلام، ادبیات و حكومت داری و... گاهی تحولی ولو كوچك و گاه تغییری اساسی و موفقیتی بزرگ حاصل كند و اینچنین تمدن اسلامی را در طول چندصد سال تمدن شماره یك جهان قرار دهد.
وجود مقدس حضرت رسول به عنوان كسی كه بنیانگذار ترویج فرهنگ اسلامی بود اگر چه در عرصه ای بسیار زودتر از تمدن سازی اسلام زیستند اما بدون شك نمی توان حتی اندكی نقش قاطع ایشان را در بسترسازی فكری، عقیدتی و عملی این تلاش مؤمنانه و مقدس برای اسلام مورد تردید قرار داد.
قال رسول الله: ای مردم من (در قیامت) پیشاپیش شما هستم و شما از دنبال نزد حوض كوثر بر من درآیید، آگاه باشید كه من درباره ثقلین از شما سئوال می كنم و جویا می شوم پس بنگرید تا چگونه پس از من با آن دو رفتار می كنید، زیرا خدای لطیف و خبیر مرا آگاه كرده كه آن دو از یكدیگر جدا نشوند. تا مرا دیدار كنند و من نیز همان را از خدای خود خواستم و آن را به من عطا فرمود، آگاه باشید كه من آن دو را در میان شما برجای نهادم: یكی كتاب خدا و دیگر عترت من، خاندانم، بر ایشان پیشی نگیرید كه پراكنده و متلاشی خواهید شد و درباره آنان كوتاهی نكنید كه هلاك می شوید، به ایشان چیزی تعلیم نكنید كه آنها از شما داناترند، ای گروه مردم چنان نباشد كه پس از رفتن من شما را ببینم كه به كفر بازگشته و گردن همدیگر را بزنید... هان! بدانید كه علی بن ابیطالب برادر و وصی من است، پس از من درباره تاویل قرآن بجنگد چنان كه من درباره تنزیل آن جنگیدم... .
سال یازدهم هجرت است. لشگریان اسلام تحت فرماندهی اسامه هجده یا بیست ساله در منطقه جِرف اتراق كرده تا تجهیز شوند و...
رسول الله بیمار است حال پیامبر روز به روز بدتر می شود ابن هشام می گوید: برای اینكه تب و حرارت بدن مبارك رسول الله (ص) پایین بیاید و بتواند برای وداع با مردم به مسجد برود دستور داده شد؛ هفت مشك آب از چاههای مختلف مدینه كشیده شود و بر بدن مطهر ایشان ریخته شود. بعد دستمالی بر سر بسته و در حالی كه یك دست روی شانه علی (ع) و دست دیگرشان را بر شانه فضل بن عباس گذارده بودند به مسجد آ مدند و بر منبر نشستند.
شیخ مفید و طبرسی می گویند؛ آنگاه پیامبر (ص) فرمود: ای گروه مردم نزدیك است كه من از میان شما بروم، پس هر كس امانتی پیش من دارد بیاید تا به او بپردازم و هر كس به من وام و قرضی داده مرا آگاه كند، ای مردم میان خدا و بندگان چیزی نیست كه سبب وصول خیر یا دفع شری شود جز عمل و كردار، سوگند به آن كه مرا به حق به نبوت برانگیخته، رهایی ندهد كسی را جز عمل نیك و رحمت پروردگار و من كه پیغمبر اویم اگر نافرمانی او را بكنم هر آینه به دوزخ می افتم!
● بارخدایا آیا ابلاغ كردم!؟ ...
و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابكم- آل عمران .-جز این نیست كه محمد پیامبری است كه پیش از او پیامبران دیگی بوده اند،آیا اگر بمیرد یا كشته شود،شما به آیین پیشین خود باز می گردید؟
منبع : سایت پیامبر اعظم


همچنین مشاهده کنید