پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

دیپلماسی فرانسه در جهان عرب (۲)


همان چیزی كه «خاویر سولانا» به آن معتقد بود: «آمریكا می خواهد دموكراسی را به زور اسلحه وارد كند، اما ما گزینه دیگری داریم: دیپلماسی همكاری وتجارت .» در حقیقت ، روش اروپا مبتنی بر یك سلسله پیمانهای امضا شده ، اصلاحات تدریجی و پاداشهای مالی قرار می گرفت. آنها می گویند اكسیژن برای تنفس ملتها، حس تحرك و درك طرز كار جوامع مدنی است.
در داخل جهان عرب، فرانسه به شدت به بشاراسد اعتقاد دارد. شیراك معتقد است كمك فرانسه به سوریه، مالی نیست، اما انسانی است. هیأت های عالی رتبه فرانسوی برای مشاوره در مورد ساختن دوباره ساختارهای دولت به دمشق اعزام می شوند. در كشوری كه نیمی از اقتصادش چپ است واز سویی، نوعی مشی رادیكالی اسلام وجود دارد، برای جوانان ناامید و بیكار، اصلاحات یك نیاز فوری و اساسی است. اما آیا چنین چیزی برای سوریه كافی خواهد بود. سوریه باوجود همكاریهای فرانسه، باقی مانده نظامی است كه هنوز یك دولت امنیتی دارد و اقتصاد آن هنوز به وسیله انحصار قدرت مشخص می شود.
البته این بخشی از دیدگاه گلیستهاست كه فرانسه را دارای نقش به خصوصی در جهان می دانند: «تعهد بر سر ایستادگی به پای یكسری ایده آلهای انسانی» و چنین چیزی در جهانی كه به وسیله باید ونبایدهای آمریكایی تعریف می شود، كار سختی خواهدبود. اما چنین آرمانی، اگر فرانسه را در رودررویی با آمریكا قرار داده است، آیا می تواند به توقف آمریكا نیز منجر شود، شاید نوعی تفاوت بین ایده آلیسم فرانسوی و پراگماتیسم انگلو آمریكایی وجود دارد.
با این دیدگاه، آمریكا مصمم است كه دیكتاتوری های ضدغربی را واژگون كند، اما فرانسه می خواهد با كار كردن با این دیكتاتوری ها به این هدف كمك كند كه آنها كمتر ضدغربی شوند.
با این حال، در برابر تمام نسبت های ضدآمریكایی كه به فرانسه داده می شود شیراك می گوید از اینكه به ما ضد آمریكایی می گویند واقعاً اندوهگین می شوم ولی عصبانی نمی شوم.
البته دیدگاههای دیگری هم در برابر ایده آلیست بودن فرانسویها وجود دارد. برای مثال، عده ای معتقدند اعراب از دیپلماسی پاریس قدردانی می كنند. در همین ارتباط، بیلان تجاری فرانسه با جهان عرب، شاهد این سخاوتمندی اعراب است.
درسال ۲۰۰۰ ، صادرات فرانسه به كشورهای عربی به بیش از ۱۰۵ بیلیون فرانك قدیم تخمین زده شد و واردات از كشورهای عربی به ۹۵بیلیون فرانك قدیم می رسید. چنین چیزی در مقایسه با سال ۱۹۹۹ از افزایش ۵۰ درصدی واردات و ۱۱ درصدی صادرات خبر می دهد. در همین سال، از بین ۵۰ شریك تجاری فرانسه، ۸ كشور عربی وجود داشته است. در بین این كشورها، الجزایر بالاترین شریك تجاری فرانسه بود. كشورهای شورای همكاری خلیج فارس نیز دومین شریك تجاری فرانسه هستند . در منطقه خلیج فارس، عربستان اولین شریك تجاری فرانسه در سال ۲۰۰۰ است و پس از آن، امارات متحده عربی قرار دارد. این نمایه به خوبی اهمیت بازارهای عربی برای اقتصاد فرانسه وبازار فرانسه برای ذخایر عرب را نشان می دهد و این برخلاف برخی دیدگاههای ضد فرانسه است كه معتقدند دیدگاه عرب گرایی شیراك حاصلی برای فرانسه نداشته است. هرچند كه حوادث وخیم سیاسی اخیر نشان داده است كشورهای عرب، سنت سیاسی فرانسه گرایی خود را به مصلحت و ناچاری پیوستن به آمریكا در جنگ علیه تروریسم واگذار كرده اند. اما در پس مواضع حكام عرب، در درون محافل كشورهای عربی ، دیدگاههای دیگری هم وجود دارد. یك عرب سوری می گوید: ما اعراب این ذهنیت را داریم كه به فرهنگ فرانسوی ها نزدیكتریم، آنها سمبل روشنگری هستند و بیش از سایرین از حقوق بشر دفاع می كنند، همچنانكه یك هم زبان فلسطینی اش می گوید: «آنها ازشهرت بد كمتری برخوردارند، نه به دلیل سخن گفتن بیشتر از حقوق بشر، بلكه چون بیشتر از فلسطین حرف می زنند و تهاجمی نیز نیستند، احترام بیشتری نزد اعراب دارند.» اما روش فرانسوی اشاعه تمدن و دموكراسی در نهایت چگونه می تواند در سرنوشت ۲۵۰ میلیون عرب در جهان كارا واقع شود؛ اعرابی كه تنها نقطه وصل وحدت عربی آنها در این سالها بر حلقه نفت چرخیده است. اما برخلاف ثروت نفتی، در تولید فرهنگی توقیفی نداشته اند.
در حالی كه ۹۰ سال از خرابه های امپراتوری عثمانی و ۶۰ سال از استعمار فرانسه و انگلیس می گذرد، در این ۴ دهه هیچ كشور دموكراتیك عرب نداریم. جهان عرب به شدت دچار تشتت و چند دستگی وعدم موضع واحد است. اتحادیه عرب روی هیچ موضعی اتفاق ندارد و ایده امت یا ملت عرب یك واقعیت بیرونی نیست. قدرت در این حكومتها تنها از راه انتقال از پدر به پسر میسر است و در همین حد هم حتی بعد از گذشت ۴ سال از آمدن بشار به جای پدرش، هیچ تغییر آشكاری در این كشور دیده نمی شود.
شاید نقطه ضعف آشكار ایده آلیست های الیزه در این باشد كه نمی توانند مواضع خود را در قالب استراتژی مبدل كنند. همین است كه موضع مخالف با آمریكا هم هیچ اثر واقعی نمی تواند ایجاد كند.
اگر سیاستمداران فرانسوی، به صراحت با یكدیگر در میان می گذارند كه ورای تمام عملكردی كه وجود دارد، به این حقیقت و منفعت هم اعتقاد قلبی دارند كه قدرت مطلق، فساد می آورد اما هنوز جا برای بحث وجود دارد. «برخی خواستار جهان چند قطبی هستند كه در آن مراكز قدرت متفاوتی وجود داشته باشد، اما من معتقدم كه اینها فوراً به مراكز قدرت متخاصمی تبدیل خواهند شد» . اینكه در پاسخ این حرف «تونی بلر» نخست وزیر انگلیس هم انتلكتوئل های پاریسی و هم سیاستمداران الیزه چه سنتز جدیدی را مطرح كنند.
منبع : انجمن درمانگران ایران