سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا
سابقه ایرانیان در صنعت چاپ
انتشار مصاحبهای از دکتر محسنیان راد (استاد ارتباطات) در واپسین روزهای سال ۸۵، بحثها و پرسشهای مختلفی را میان دانشجویان و علاقهمندان به موضوع چاپ برانگیخت و این البته دور از انتظار نبود، زیرا ایشان در این مصاحبه گفتهاند: <ایرانیان ۱۴۳ سال پیش از اختراع گوتنبرگ، چاپ داشتهاند.> آنچه در پی میآید، نگاهی است به این مصاحبه.
دکتر مهدی محسنیان راد، دکترای ارتباطات و استاد دانشگاه گفتوگویی درباره تاریخ چاپ در ایران با کتاب ماه کلیات - ویژه صنعت چاپ داشته که ضمن ارایه مستندات تاریخی، تحلیلی تاملبرانگیز درباره دلایل رواج فرهنگ شفاهی در ایران و موانع حکومتها در راه ترویج صنعت چاپ ارایه میدهد.
نظریه دکتر محسنیان راد در مورد دلایل بیمهری صفویه نسبت به صنعت چاپ به دلیل اینکه به قول ایشان <خاندان صفویه از کتاب بیش از اسلحه میترسیدهاند>، خود نیازمند بررسی است. هر چند که نشانههایی در آن میتوان یافت و استاد در ضمن این گفتوگو به برخی از آنها اشاره فرمودهاند.
با این همه این پرسش به میان میآید که خاندان صفوی برای تبلیغ اندیشهها و ایدههای خود به ابزاری مانند چاپ نیاز داشتهاند و چه بسا در صورت آگاهی صحیح از آن و امکان بهکارگیری و مزایای آن، صنعت چاپ را رونق میبخشیدند.
بررسی دلایل بیاعتنایی به چاپ در دوره صفویه و پس از آن، مستلزم کاوش منابع دیگری فراتر از سفرنامه شاردن است.
اینکه در آن زمان - به گفته شاردن - سایر کشورهای مشرق زمین نیز چاپخانه نداشتهاند، نکتهای در خور تامل است و نمیتوان تنها ترس حکومت را از کتاب، دلیل آن دانست.
کافی است اشاره کنیم که صفویه پس از استقرار خونین این سلسله توسط جنگهای شاه اسماعیل و بهویژه در دوران شاه عباس از ثبات و اقتدار قابل ملاحظهای برخوردار بود که بعید است صنعت چاپ ابزار موثرتری در دست مخالفانش باشد تا خودش. برای چنان حکومتی امکان کنترل و تفتیش معدود مراکز چاپی نباید کار دشواری باشد. بهویژه که ساخت دستگاه چاپ و حروف متحرک و بهکارگیری آنها مستلزم تخصص و امکانات خاصی بود که تنها از عهده مراکز مجهز و معتبر ساخته بود.
از آنجا که استاد، ملاک ترسیدن و نترسیدن از مردم را داشتن ماشین چاپ قرار دادهاند، خبری مربوط به چاپ تورات و ترجمه چهار زبانه آن در استانبول را - بدون ذکر منبع - در سال ۹۵۳ قمری، دلیل میآورند که عثمانیها <چیزی برای ترسیدن و مخفی کردن از مردمشان نداشتند.> این فرضیه شاید بیش از فرضیه اول استاد در مورد هراس حکومت صفوی از کتاب، نیاز به بررسی داشته باشد. حکومت عثمانی دست کم به خاطر دشمنیهایی که از جبهههای غربی احساس میکرد و تهدید صفویه، نمیتوانست در برابر آسیبهای احتمالی از این دو سو، آسوده خاطر بماند. اما از نظر داخلی آیا عثمانی چگونه جمهوری بود که چیزی برای ترسیدن و مخفی کردن از مردم نداشت؟ و آیا انتشار کتاب زبور (به چه صورت و در چه تیراژی و با چه توزیعی؟) حاوی کدام اطلاعات و آمار و ارقام حکومتی و اسناد مالی و امنیتی و سیاسی بود که آن را نشانه اطمینان حکومت عثمانی و مردمشان بدانیم؟ آیا اگر بحث چاپ را از این میان برداریم، از نقطه نظر رعایت حقوق جامعه، استاد به عثمانیها چند نمره بیشتر از صفویه میدهند؟
طرح این مسایل البته از ارزش نظریه دکتر محسنیان راد در مورد عوامل بازدارنده صنعت چاپ در عصر صفوی نمیکاهد، نگارنده ضمن تحسین نگاه موشکافانه ایشان و استخراج دلایل مذکور در مورد تعهد صفویه در سد کردن راه ماشین چاپ، بر این گمان است که به موازات آن باید دلایل دیگری را جستوجو کرد. دلایلی که در حکومتهای بعدی نیز تداوم یافتند و تا اواسط حکومت قاجار، همچنان سد راه ماندند.
دکتر محسنیان راد ضمن این گفتوگو به ساخت ماشین چاپ در جلفای اصفهان توسط کشیش گسارتسی نیز اشاره میکند و نقش وی و همکارانش را در ساخت مبتکرانه این ماشین چاپ - که شبیه ماشین چاپ گوتنبرگ و حدود ۱۷۰ سال بعد از آن ساخته شده - بازگو میکند که نکتهای درست و قابل استناد است.
اما در پایان مصاحبه ایشان با استناد به <شواهد پنهانی> که پیدا کردهاند، اظهار میدارند <ایرانیان ۱۴۳ سال پیش از اختراع گوتنبرگ با تیراژ وسیع از چاپ استفاده میکردهاند.> این سخن به مذاق هیات تحریریه کتاب ماه خوش آمد و آن را تیتر مصاحبه قرار داده، در نتیجه بسیاری از افراد کم دقت، بدون توجه دقیق به مستندات دکتر محسنیان راد و بیتوجه به تفاوت آن با اختراع گوتنبرگ تصور کردهاند که ایرانیان ماشین چاپ را ۱۴۳ سال قبل از گوتنبرگ اختراع کردهاند.
عباراتی که ایشان به آن استناد میکنند، <شواهدی پنهان> نیستند و در اولین و دومین صفحه از متن کتاب <تاریخ چاپ و چاپخانه در ایران> تالیف حسین گلپایگانی آمده و قبل از آن نیز در منابع دیگر آمده بودند.
دکتر محسنیان راد تنها به همان مطالب استناد میکنند که از چاپ اسکناس در تاریخ (۶۹۳ قمری/ ۱۲۹۳ میلادی) در آذربایجان خبر میدهد: <قطعه کاغذی مستطیل که پیرامون آن خطوط خطایی بود و بالای آن از دو طرف شهادتین نوشته شده بود و قدری پایینتر از آن ایریجین تورجی (لقب مغولی کی خاتون) و در میانه دایرهای کشیده و از نیم درهم تا ۱۰ دینار مبلغ چاو قید شده و این عبارت در آن مسطور بود که پادشاه جهان در سنه ۶۹۳ قمری این چاومبارک را در ممالک روانه گردانید.>
برای خواننده این مطلب روشن نیست که چاپ این اسکناسها به چه صورت بوده و اصطلاح چاو و چاپخانه که در آنجا اشاره شده، بیانگر چه تجهیزات و روشها و مصالحی بوده است. از این گذشته تعداد اسکناسها و روش تکثیر آنها به درستی معلوم نمیشود.
ایشان در ادامه میگویند: <متاسفانه این اسکناس موجود نیست، اما اگر بود...> با توجه به اینکه هیچ اسکناسی از آن تاریخ به جا نمانده، قضاوت در مورد آنچه در تاریخ وصاف بیان شده، آسان نیست. اما به هر حال میدانیم که حدود ۴۰۰ سال پیش از گوتنبرگ چینیها اختراعی مشابه گوتنبرگ داشتهاند و پیشنگ صنعتگر چین حروف متحرک چوبی را ابداع کرد، اما هم اجرای روش او برای استقرار حروف در کنار یکدیگر، نسبت به روش گوتنبرگ دشوارتر بود و هم تعداد فراوان حروف چینی مانع استفاده مطلوب از حروف چوبی و سفالی به آن روش میشد.
اگر <چاو> و <چاوخانه> در کتاب تاریخ وصاف، بیانگر چاپ به روش چینیها باشد - چون آنها مبدع چاو بودند- در ایران نیز نباید کار آسانی بوده باشد که در شهرهای مختلف رواج یافته باشد. مهمتر از این اگر روش چاو را استفاده از حروف متحرک (چوبی یا سفالی) بدانیم، با این ادعا باید انتظار داشته باشیم که حروف متحرک فارسی یا عربی در اواخر قرن هفتم هجری قمری ساخته شده باشد. در آن صورت بعید به نظر میرسد که هیچ نشانی از تجهیزات حروفریزی و حروفچینی در بعضی شهرها یافت نشود و هیچ کتابی به آن روش چاپ نشده باشد. (به نظر میرسد چاو در آن زمان بیشتر به معنای پول کاغذی یا چرمی بوده، نه به معنای چاپ.)
از مطالب دکتر محسنیان راد و نیز سطور مورد استناد ایشان از کتاب تاریخ وصاف نمیتوان پاسخی در این باره بهدست آورد. خود اسکناس مورد ادعا نیز موجود نیست که با بررسی آن بتوان در مورد نحوه آمادهسازی و چاپ آن قضاوت کرد.
اگر چاو در اینجا به معنای دقیق حروف متحرک (چوبی یا سفالی) نباشد و دلالت بر نوعی تکثیر کند، موضوع فرق میکند. در آن صورت لازم نیست مزیت ایرانیان را تنها به ۱۴۳ سال پیش از گوتنبرگ محدود کنیم. این سابقه را میتوان طولانیتر و قرنها عقبتر برد. زیرا نه تنها در ایران، بلکه در تمدنهای مختلف روشهایی برای انتقال تصویر(image) به روش دستی و به کمک ابزار و مصالح گوناگون وجود داشته است. مهرها از جمله سادهترین روشها بودهاند.
به همین دلیل بعضی نویسندگان غیرمتخصص در حوزه چاپ، با استناد به انواع مهرهای دوران هخامنشی، سابقه صنعت چاپ ایران را به آن تمدن نسبت میدهند. در این ادعاها توجه نمیشود که آنچه موجب شد گوتنبرگ به عنوان آغازگر صنعت چاپ شناخته شود، اختراع حروف متحرک فلزی و روش صنعتی برای تولید آنها و نیز روش صنعتی برای تکثیر کتابهای گوناگون و در صفحات فراوان بوده وگرنه پیش از گوتنبرگ تکثیر یک تصویر به کمک مهر یا یک صفحه چوبی کندهکاری شده و یا ابزارها و روشهای دیگر روی سطوح مختلف، امکانپذیر بوده است. اما با این روشها نمیتوانستهاند یک کتاب را تکثیر کنند و بهترین آن روشهای دستی نیز کندتر و نامناسبتر از استنساخ و بازنویسی کتابهای خطی بوده است.
ما درباره اسکناس <چاو مبارک> نمیتوانیم قضاوت مطمئنی داشته باشیم. دکتر محسنیانراد با توجه به شناختی که از مشکلات روششناسی در طرح نظرات دارند، با دقت خاصی تنها به همان عبارت از کتاب تاریخ وصاف اشاره کردند تا بهانهای بهدست منتقدان ندهند و هیچ ادعایی مبنی بر اختراع چاپ توسط ایرانیان، پیش از گوتنبرگ مطرح نساختهاند. اما بهتر بود برای مستندسازی و اعتبار پژوهش، زحمت بررسی منابع دیگری را هم به خود میدادند. تا زمینهای برای برداشتهای غیرکارشناسانه فراهم نیاید.
دکتر محسنیان راد در آغاز همین مصاحبه، با صراحت نظر خود را که پیش از این در کتاب ارتباطشناسی در سال ۶۹ درباره غلبه فرهنگ شفاهی در جامعه ایران ارایه داده بود، اصلاح کرده و میگوید: <معتقدم ایران جامعهای با غلبه فرهنگ شفاهی نیست، بلکه ایران را جامعه شفاهی کردهاند.>
ایشان استناد به تاریخ وصاف و استخراج این حکم را که <ایرانیان ۱۴۳ سال پیش از اختراع چاپ توسط گوتنبرگ با تیراژ وسیع از چاپ استفاده میکردهاند>، نیز به عنوان شاهدی در تایید فرضیه خود بهکار میگیرند. اما از کنار این مساله میگذرند که آیا روش چاپ آن اسکناسها، به گونهای بوده که بتوان با آن کتاب چاپ کرد؟ آیا این همان چیزی بود که در فرضیه ایشان حکومت صفوی مانع از آن میشد؟ آیا چاپ این اسکناس و چاپ آن برگه دعای آمرزش که گوتنبرگ به چاپ رساند، هیچ قرابتی با هم داشتند؟
امیدواریم استاد با همان وسواس علمی که از ایشان سراغ داریم، در این مورد نیز تدقیق بیشتری به عمل آورند. شاید این موضوع هم نیازمند بازنگری باشد.
نویسنده : مرتضی تفرشی
منبع : مجله صنعت چاپ
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران قوه قضاییه مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم شورای نگهبان رهبر انقلاب قوه قضائیه حسن روحانی صادق زیباکلام مجلس دوازدهم انتخابات
هواشناسی پلیس قتل تهران شهرداری تهران فضای مجازی بارش باران سازمان هواشناسی سیل سلامت شورای شهر تهران وزارت بهداشت
قیمت دلار قیمت طلا بانک مرکزی دولت خودرو قیمت خودرو سایپا بازار خودرو بورس مسکن دلار ایران خودرو
نمایشگاه کتاب همایون شجریان فردوسی سحر دولتشاهی شاهنامه کتاب نمایشگاه کتاب تهران سینمای ایران تلویزیون دفاع مقدس سریال تئاتر
دانشگاه تهران وزارت علوم تحقیقات و فناوری فضا آیفون
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه جنگ غزه فلسطین آمریکا روسیه حماس ترکیه افغانستان اوکراین نوار غزه
فوتبال استقلال لیگ برتر پرسپولیس فولاد خوزستان لیگ برتر ایران مهدی طارمی فولاد باشگاه استقلال رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران بازی
هوش مصنوعی همراه اول گوگل موبایل دوربین فناوری تبلیغات هواپیما ناسا نوآوری دبی ایلان ماسک
کاهش وزن افسردگی زوال عقل کودک تجهیزات پزشکی دوچرخه سواری واکسن فشار خون سلامت روان