سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


به دنبال تجربه‌ای متفاوت


به دنبال تجربه‌ای متفاوت
محمدرضا اصلانی یكی از چهره‌های مطرح حوزه مستند‌سازی است. او در سال ۵۴ اولین فیلمش با نام «شطرنج باد» را كارگردانی كرد: اصلانی امسال دومین فیلم بلندش را كلید زد؛ فیلمی كه از داستان و عكس‌های منتشر شده‌اش می‌توان حدس زد تجربه‌ای متفاوت در سینمای ایران است.
از ساخت اولین فیلمتان زمان زیادی می‌گذرد. خوشبختانه بعد از سال‌ها به سراغ سینما آمده‌اید.
از سال ۴۵ تا امروز فیلمساز بوده‌ام. ساختن فیلم فقط برای اكران سینما، فیلمسازی نیست. من در این مدت به جز «چیغ» مستند دیگری نساخته‌ام و بعد از انقلاب با یك وقفه چند‌ساله سریال داستانی و مجموعه روایی منطق‌الطیر را ساخته‌ام. تعداد فیلم‌های داستانی‌ام بیشتر از فیلم‌های مستند است.
اما بیشتر در حوزه مستند فعالیت كرده‌اید.
همه وجوه و شاخه‌های سینما برای من محترم، جالب و دوست‌داشتنی هستند و در همه شاخه‌ها حرفی برای گفتن دارم، نه تخصصی برای كار كردن. سخنی را می‌شود در فیلم مستند گفت و سخنی را در فیلم داستانی، سخن شاخه و شكل را تعیین می‌كند.من اگر در این سال‌ها سنگ سینمای مستند را به سینه زده‌ام، فقط به این خاطر نبوده كه مستند‌ساز بوده‌ام هرچند به این موضوع افتخار می‌كنم، اما سینمای مستند را برای سرزمینم یك غذای روحی- صنعتی ضروری می‌دانم. ضرورت آن را به عنوان شاخصه صنعتی بودن جامعه اعلام می‌كنم. ما در تنها شاخه‌ای از سینما كه با آن می‌توانیم با جهان صنعتی سینما هماوردی كنیم شاخه مستند است. این یك نظریه است كه برایش دلایل زیادی دارم و مطمئنم سینمای آینده ایران، سینمای مستند است و ایران مركز مستند‌سازی جهان می‌شود همان طور كه هالیوود مركز فیلمسازی داستان‌پرداز است.
چقدر شرایط مناسب، تهیه‌كننده حرفه‌ای و فیلمنامه خوب در ترغیب شما به ساخت «آتش سبز» موثر بود؟
برای ساخت هر فیلمی باید شرایط مناسب فراهم شود وگرنه آن فیلم ساخته نمی‌شود. شرط اول من، تهیه‌كننده اصولی و روشنفكر است. درباره فیلمنامه بگویم كه من تا به حال كار غیر‌متفاوت نداشته‌ام كه این بار به دنبال فیلمنامه متفاوت باشم. فیلمنامه‌ها و خلاصه فیلمنامه‌های زیادی كه متفاوت هم هستند دارم كه خواندنش حوصله می‌خواهد! این فیلمنامه پس از سال‌ها شرایط تولید پیدا كرده است. بسیاری از فیلمنامه‌هایم در پیچ و خم تصویبات اداری گم شده‌اند و طرح‌های زیادی نوشته و انباشته شده با تضمین تولید، كه همچنان مانده‌اند.
«آتش سبز» فیلمی است داستانی یا تركیبی از سینمای مستند و داستانی. چقدر از تجربیات مستند‌سازی در این فیلم استفاده كرده‌اید؟
«آتش سبز» فیلمی است داستانی به طور مطلق اما از داستانسرایی به دستورالعمل ارسطویی پیروی نمی‌كند. همه زندگی آدم، تجربه فشرده‌ای است كه در هر لحظه بروز می‌كند. پس در مستند‌های من و دیگر مستند‌سازان از تاریخ سینما، نقاشی، شعر، تئاتر و تجربیاتمان ردپایی دیده می‌شود. چه نیازی است كه سخنی بگوییم وقتی بن‌مایه‌ای در آن نیست.
این طور كه به نظر می‌رسد «آتش سبز» تجربه‌ای متفاوت در سینمای ایران است و بازیگران بازی های متفاوتی دارند.
در همه فیلم‌هایم من و عوامل فیلم تجربه متفاوتی می‌كنیم. (البته قصد خودستایی ندارم) این بزرگ‌ترین لذت و تنها انگیزه كار است، اگر كاری تجربه‌‌ای متفاوت را به چالش نمی‌كشد، چرا باید آن را انجام داد؟ بازیگران این فیلم گمان دارم كه نقش‌های چند‌وجهی خود را دوست داشته باشند، چون نقش و نحوه بازیگری متفاوتی خواهد بود.
به نظر می‌رسد در «آتش سبز» با روایتی پیچیده روبه‌روییم.
همین طور است. آتش سبز، نحو روایت خطی نیست و نحوه روایت تو در تو هم نیست، و هم هر دو هست. به هر حال فیلم داستانی است كه در آن روایت سبك را بیان می‌كند، نه داستان. داستان زمینه روایت است. و این البته چیزی از داستانی بودن فیلم كم نمی‌كند. اما این بار نه فقط روایتی متفاوت كه داستانی متفاوت نیز با هم می‌بینیم. ان‌شاءالله.
منبع : روزنامه تهران امروز