جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
هنر شنیدن موسیقی
پرسش درباره ساختار موسیقایی مانند تونالیته یا بخشهای هارمونیک ترانه معمولا با سکوت و نگاهی تهی و بی احساس روبرو خواهد شد.
این بیماری ضد موسیقی درواقع نتیجه سیستم تربیتی و آموزشی است که در آن هنر، یک جنبه تجملی و غیر ضروری تلقی میشود. بسیاری از خوانندگان این مطلب از پیامدهای ناگوار این شیوه آگاهند و من بیش از این به بررسی مشکل نمی پردازم، بلکه قصد دارم به راه حل آن و یافتن پاسخ این پرسشها که موسیقی چیست و چگونه باید به آن گوش دهیم و چگونه میتوان "کیفیت شنیدن" را تعریف کرد، فکر کنم.
ظاهرا عموم مردم نمیدانند که "هنر، در معنای کامل آن، نمیتواند به سرعت درک شود و برای حواس آموزش ندیده و غیر حساس امری بدیهی و آشکار به شمار نمی آید". هنر، در واقع نوعی چیدمان جدید از مناسبتها و مفاهیمی است که حواس انسان را به نوعی کاملا متفاوت از زندگی روزمره تحت تاثیر قرار میدهد و تجربه ای تازه در اختیار او میگذارد.
یک عکاس، یک واقعه معمولی را به شکلی غیر معمول ضبط میکند و با در قاب قرار دادن لحظه ای از زندگی روزمره، به اجزائ نامربوطی که میبیند، ارتباطی میبخشد که برای چشم بی تجربه قابل دیدن نبوده است.
نامتعارف بودن، یکی از موارد مشخصه هنر است، این جنبه ایست که موجب گسترده شدن روند عادی تفکر میشود و این گسترش و دست یافتن به دیدگاههای تازه است که منبع اصلی لذت بردن از هنر به شمار می آید. آنچه موجب تحریک سریع و دور از ظرافت حواس و احساسات شود، بدون اینکه در آن تفکر یا توجهی به کار رفته باشد یا چنین انتظاری از مخاطب وجود داشته باشد، قطعا هنر نخواهد بود.
موضوع گفتگوی ما، هنر موسیقی است و آنچه موسیقی را از هنرهای دیگر متمایز میکند این است که موسیقی، انتزاعی ترین شکل هنر به شمار میرود و چیزی به جز خودش را بیان نمیکند. موسیقی بدون ساختار باطنی و درونگرایانه اش هیچ است و دسته بندی کردن آن کاری است که به ناچار انجام شده است و در تعریف ذات موسیقی بی تاثیر بوده است.
برای بیشتر موسیقی دانان، موسیقی دارای جنبه های قابل درکی است که در هنرهای تجسمی هم کاربرد دارند، مانند شکل، رنگ، بافت، بعد و حجم . موسیقی میتواند بدون هیچ تحریک خارجی، دیده/شنیده و لمس شود.
بیشتر رهبران ارکستر میتوانند به نتها نگاه کنند و در ذهن خود یک اجرای ایده آل را با در نظر گرفتن تمام این مشخصات، مجسم کنند، بدون اینکه نگران شکل ظاهری سازها باشند. موسیقی، حتا در انتزاعی ترین شکل خود میتواند تداعی کننده رنگ و فرم باشد.
من در اولین سال کالج با کمال تعجب متوجه شدم که در تمام رسیتالها و کنسرتها، ردیف اول و دوم صندلیها به ترتیب توسط استادان دانشکده ریاضی و فیزیک اشغال میشد.
از همان زمان و طی تحقیقات بعدی متوجه شدم که ریاضی دانان و فیزیک دانان، به خصوص آنهایی که با بخش تئوری آن سر و کار دارند، درک، عشق و احترام بی اندازه ای نسبت به موسیقی دارند بسیاری از آنان موسیقی دان هم هستند.
کسانی که به این موضوع علاقه دارند به خوبی میدانند که اینشتین ویولون مینواخت و تا جایی که میدانیم نوازنده خوبی هم بود. چرا که علوم ریاضی و فیزیک وهنر موسیقی تا حد بسیاری متکی به تفکر انتزاعی هستند و داشتن درک صحیح و یا دست داشتن در یکی از آنها، تاثیر بسیار مثبتی در توانایی یادگیری دیگری دارد و اگر شخصی در هر سه آنها مهارت داشته باشد که دیگر خوشبخت ترین دانشمند به شمار می رود.
خوب، گوش کردن به یکی از فوگ های fugue باخ مانند چیست؟ فوگ نوعی موسیقی پلی فونیک (چند صدایی) است که آواهای موجود در آن (یا به عبارتی ملودیهای آن) از دو تا شش صدای مشخص و مجزا تشکیل شده است که به صورت عمودی در کنار هم قرار گرفته اند و یک فرم اوج گیرنده هارمونیک را به وجود می آورند.
درواقع چیزی شبیه گوش دادن به صحبتهای همزمان ۲ تا ۶ نفر است که به طور همزمان درباره موضوع واحدی صحبت میکنند. شنونده میتواند موضوع کلی صحبت را بشنود، و متوجه شود که این گروه در کجا با هم توافق دارند و کجا مخالف یکدیگرند.
درواقع، تفاوت و تشابه میان "گوش دادن" و "شنیدن" مانند نسبت "فکر کردن" و "حس کردن" است. روشن کردن رادیو و انجام دادن کاری دیگر، گوش کردن نیست، و از طرفی توجه کردن به کاری که انجام میدهید هم به شمار نمی آید. گوش کردن، توجه کردن است و این کاری است که انجام دادنش، به اشتیاق برای درک مطلب نیاز دارد و روندی بسیار پویا و مشارکتی دارد.
هدف هنر سوق دادن انسان به سوی خشنودی نیست و برای این به وجود نیامده است که به شما احساسی بدهد یا احساسی بگیرد، ذهنتان را کسل رده و شما را به خواب ببرد، بلکه کار هنر این است که درون انسان را سرشار از زندگی کرده، ذهن او را فعالتر و قابلیتها، قدرت درک و آگاهیهایش را گسترش دهد.
تعجبی ندارد که هنر در دستگاههای دولتی یک تجمل به شمار می آید. پابلو پیکاسو نقاش مدرن اسپانیایی گفته است: "هنر باید با تیغ هایی تیز تجهیز شود".
گوش دادن به موسیقی به معنای تسلیم شدن به آن نیست، بلکه به معنای درگیر شدن با فرمها و مفاهیم درونی آن و درهم آمیختن این مفاهیم با آنچه در ذهن داریم، است و لذت بزرگی که از پیش بینی کردن رازها و فراز و فرودهای منطقی آن میبریم به اندازه غافلگیر شدن در انتهای یک رمان ادبی زیبا، و حتا بیشتر از آن، به زندگی ما غنا میبخشد.
Bill Hammel
استاد دانشگاه موسیقی استرالیا
استاد دانشگاه موسیقی استرالیا
منبع : کنسرواتوار موسیقی تهران
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه روسیه مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
هلال احمر یسنا بارش باران آتش سوزی قوه قضاییه پلیس تهران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش سازمان هواشناسی دستگیری
حقوق بازنشستگان قیمت خودرو بانک مرکزی قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو خودرو دلار سایپا ایران خودرو کارگران تورم
فضای مجازی سریال نمایشگاه کتاب تلویزیون مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین حماس جنگ غزه اوکراین چین نوار غزه ترکیه انگلیس ایالات متحده آمریکا یمن
استقلال فوتبال علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید بایرن مونیخ باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی دیابت کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی