چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


سیمرغ شعر و حکمت


سیمرغ شعر و حکمت
نام او «محمّد»، لقبش «فریدالدّین» و کنیه‌اش «ابوحامد» بود و در شعرهایش بیشتر عطّار و گاهی نیز فرید تخلص کرده‌است. نام پدر عطّار ابراهیم (با کنیه ابوبکر) و نام مادرش رابعه بود. او که داروسازی و عرفان را از شیخ مجدالدّین بغدادی فرا گرفته‌بود [نیازمند منبع]، به شغل عطاری و درمان بیماران می‌پرداخت از عارفان و همچنین یکی از شاعران بلندنام ادبیات فارسی‌ در اواخر سده ششم و اوایل سده هفتم است.
او در سال ۵۱۳ هجری مطابق با ۱۱۱۹ میلادی در نیشابور کنونی زاده‌شد. بیست و پنجم فروردین ماه هر سال، بزرگداشت این عارف بزرگ ایرانی است. بدین مناسبت عصر پنجشنبه۲۲ فروردین ماه نشست «حکمت عطار» در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با حضور اساتید عرفان و فلسفه برگزار شد که گزارش آن از دیده می‌گذرد:
● سخن عطار زبان حال است نه قال
در ابتدای نشست دکتر غلامرضا اعوانی، رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به ویژگی‌های حکمت عطار پرداخت وضمن اشاره به کارهای خوبی که در سال‌های اخیر بزرگانی چون علامه محمد قزوینی، سعید نفیسی، بدیع‌الزمان فروزانفر، عبدالحسین زرین کوب، محمد جواد مشهور و دکتر شفیعی‌کدکنی در زمینه شناخت عطار کرده‌اند گفت: در میان غربیان نیز کسانی چون هلموت ریتر با نگارش اثر گرانسنگ «دریای جان» کاری در ردیف ماسینیون و نیکلسون، در زمینه عطار پژوهی کرده است.
وی سپس به جایگاه بلند عطار نزد سایر عرفای بزرگ چون مولوی، شبستری و علاء‌الدوله سمنانی اشاره کرد و گفت: مقام عطار در آثار دیگر شاعران چون مولانا بسیار بالاست، به گونه‌ای که مولوی می‌نویسد: عطار روح بود و سنایی دو چشم او/ ما از پی سنایی و عطار آمدیم. در این شعر مولوی مقام عطار را بالاترین مقام، یعنی مقام روح می‌داند که مقامی ورای مقام حس، خیال، عقل و دل است. حکمت عطار با روح آمیخته است.
دکتر اعوانی در ادامه گفت: مولوی در جای دیگری می‌نویسد: هفت شهر عشق را عطار رفت/ ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم. که این هفت وادی مربوط است به هفت وادی سیر و سلوک که عطار در مصیبت نامه از آنها برای نائل شدن به مقام انسان حقیقی یاد می‌کند. شیخ محمود شبستری، نویسنده گلشن راز، هم در مورد عطار گفته است: مرا از شاعری خود عار ناید/ که در صد قرن چون عطار ناید. چه عطاری که عطار جهان است/ سخن‌های وی از اسرار جان است. در این شعر شاهدیم که شبستری مقام جان را که بالاترین مقام است، به عطار نسبت می‌دهد. علاء الدوله سمنانی نیز در مورد عطار می‌فرماید: سری که درون دل مرا پیدا شد/ از گفته عطار و زمولانا شد.
دکتر اعوانی سپس به مساله شعر به عنوان حکمت پرداخت و گفت: پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید که گاهی شعر به حکمت می‌رسد. شعر از شعور و آگاهی می‌آید که به معنای حکمت است. عرفان نمونه اعلای شعور الهی است و شعر وسیله‌ای برای بیان حقایق، دقایق، معرفت، حقیقت، خودشناسی، دیگرشناسی و نظر الهی به وجود، طبیعت، نور الهی و... است.
وی در ادامه به دو اصطلاح کلیدی درد و مرد در آثار عطار اشاره کرد و گفت: عطار مرد اهل درد است و شعر را حکمت و قوت و جان می‌بخشد. شاعران ما حکیم‌اند ویکی از افتخارات عرفان حکمت است. اساسا عرفان عین حکمت است و متافیزیک واقعی است و متافیزیک اسلامی و دینی عرفانی است. عرفان شعبه‌ای از معرفت است که از ولایت حاصل می‌شود. لذا لفظ صوفی را که برای مولانا و عطار به کار می‌بریم، بدین معناست که ایشان صوفیان حقیقی هستند.
دکتر اعوانی با اشاره به تمایزی که سهروردی میان دو نوع حکمت بحثی و ذوقی وارد کرده است گفت: معرفت ذوقی حاصل کشف و شهود و عالی‌ترین مرتبه معرفت است و لفظ صوفی در اینجا به معنای حکیم الهی است. اینکه می‌بینیم عطار با حکمت یونانیان مخالف است به معنای نفی حکمت نیست، بلکه از حصر آن در حکمت یونانیان و حکمت بحثی گلایه دارد.
دکتر اعوانی در پایان گفت: عطار جامع علوم زمان خود بود و از او می‌توان خودشناسی، راه سیر و سلوک، روانشناسی و علم‌النفس الهی و نقد اجتماعی آموخت. زبان او زبان حال است، نه قال و او از تمثیل برای متمثل ساختن حقایق الهی استفاده می‌کند.
● دردمندی، حرف اصلی عطار است
دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، استاد فلسفه دانشگاه تهران در کتاب «دفتر عقل و آیت عشق» سه فصل را به عطار اختصاص داده است. او در این کتاب با اشاره به ویژگی‌های عقل در آثار عطاربه مقایسه میان فصوص الحکم ابن عربی و مصیبت نامه عطار پرداخته و موضع سخت عطار در قبال حکمت یونانی را دلیلی بر توجه نکردن به آثار این حکیم الهی دانسته است. وی که دومین سخنران نشست «حکمت عطار» بود، سخن خود را اینچنین با شعری از عطار آغاز کرد: کاف کفر این جان به حق المعرفه/ خوش ترم آید ز فاء فلسفه.
چون که این علم لزج چون ره زند/ بیشتر بر مردم آگه زند. هر متفکری در عالم به رغم تالیفات فراوانی که دارد، یک حرف بیشتر برای گفتن ندارد که از باطنش می‌جوشد. بدون تردید عطار یکی از بزرگترین اندیشمندان بزرگ جهان است. پنج مثنوی مصیبت نامه، منطق الطیر، اسرارنامه، الهی نامه و مختارنامه و کتاب تذکره الاولیا در نثر و همچنین دیوان قصاید و غزلیات آثار اصیل اوست. او در میان این همه آثار متنوع یک حرف واحد بیشتر ندارد و آن درد است و درد و درد. دردمندی حرف اصلی عطار است.
دکتر دینانی سپس در بیان معنای این درد گفت: این دردمندی که بیت‌الغزل آثار عطار است، اشاره به درد جسمانی یا درد اجتماعی ندارد، بلکه دردی است که درمانش خودش است. انسانی که دردمند نیست، حیوان مستقیم‌القامه است.
درد اساس عشق است و عشق بدون درد نداریم. اگر عشق از درد ناشی می‌شود، طلب نیز از عشق ناشی می‌شود و کسی که طلب ندارد حرکت ندارد و مرده است. درد یک موهبت است که از طریق انسان در تمام عالم ساری و جاری است.
نگارنده «ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام» در ادامه به انعکاس اندیشه‌های عطار در مولانا و حافظ پرداخت و بر دو ویژگی سادگی و جذابیت در نوشته‌های عطار تاکید کرد و با اشاره به اهمیت مصیبت نامه عطار به اهمیت عقل در آثار عطار پرداخت. وی در پایان گفت: قهرمان آثار عطار سالک فکرت است که در مصیبت نامه تمام کائنات را در می‌نوردد و با همه موجودات هم سخن می‌شود. این سالک فکرت بسیار شبیه حی بن یقظان ابن سیناست و انسان را به جهانی بسیار بالاتر از جهان متناهی می‌برد. عطار عارفی برای همه اعصار است و در هر عصری نیز مخاطب خاص خود را دارد.
● ادبا به عالم معنوی عطار وارد نشده اند
دکتر شهرام پازوکی، استاد فلسفه و عرفان موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، آخرین سخنران این نشست بود. وی سخن خود را به نقد بدفهمی‌هایی اختصاص داد که در روزگار مدرن، به ویژه در جامعه ما نسبت به آثار عرفانی رخ داده است و گفت: بحث من ناظر به عالم مدرن و شرایط کنونی جامعه ماست که از یکسو عده‌ای با استناد به سلوک برخی افراد، می‌گویند عرفان برای گل و بلبل است یا برای تزیین اوقات فراغت است و متاسفانه این تفسیر عمومی شده است.این بدفهمی‌ها ناشی از عدم درک سنت معنوی عمیق و کهنی است که عرفا علی رغم تمایزهای جزیی خود، در آن می‌زیسته‌اند. سنتی که میان رسالت و نبوت، معنی و صورت، حقیقت و شریعت، تاویل و تفسیر، عقل کلی و عقل جزیی، قال و حال، فقه و اخلاق، خلیفه صوری و انسان کامل و... تمایز می‌گذارد و برای شناخت عطار نیز باید این سنت عمیق عرفانی شناخته شود.
وی تاکید کرد: عدم ورود به این عالم معنوی سبب می‌شود که از یکسو کسانی که دین را منحصر در ظاهر می‌کنند، به قشری نگری و مخالفت سطحی با آثار عرفانی بپردازند و از سوی دیگر نیز برخی عالمان تجربی تحت تاثیر متدولوژی خودشان به بررسی این آثار بپردازند و به خطا دچار شوند. اما سخن من امروز بیشتر متوجه آن دسته از مفسرانی است که علی رغم زحمات فراوانی که برای زنده نگاه داشتن آثار عطار کرده‌اند، با نگاه ادبی به تفسیر این آثار پرداخته‌اند.
دکتر پازوکی، کتاب «عطار در مثنوی و گزیده‌های او» نوشته دکتر حمیدی را نمونه‌ای از این آثار خواند و گفت: این مفسر ضمن اینکه سبک ادبی عطار را بررسی کرده است، او را شاعری با بینشی حقیر، یاوه گو، خرافاتی خوانده و تقریبا شبیه تعبیراتی را در مورد او به کار برده است که کسروی در مورد حافظ استفاده کرده است. دکتر شفیعی کدکنی در نقد این سخنان دکتر حمیدی آنها را ناشی از نگریستن به آثار عطار از منظری بیرون از منظومه فکری او می‌داند. اما خود ایشان عرفان را نگاه هنری به دین و الهیات معرفی می‌کند که خالی از اشکال نیست.
دکتر پازوکی در نقد این نوع نگاه به عرفان، به جدید بودن این تلقی از هنر و تجربه دینی و ارتباط آن با الهیات پروتستانی و آثار فیلسوفان ایده آلیست و رمانتیک آلمانی اشاره کرد و گفت: این نگاه به عرفان که در میان اندیشمندان پروتستان تقویت می‌شود، در واقع آن را معرفت نمی‌داند و آن را از جنس خیال و احساسات می‌داند، به همین دلیل است که عارفان پروتستان چنین اندک‌اند. هنر نیز در این تعبیر برخاسته از اندیشه‌های مدرن ایده‌آلیست‌های آلمانی در قرن هجدهم است که سخن خود را در تقابل با فیلسوفان روشنگری بیان کرده بودند.
این معنا هنر در میان قدما و عرفای ما اصلا جایگاهی ندارد و اساسا در میان ایشان چیزی به اسم هنرهای زیبا (fine art) به معنای جدید آن وجود ندارد. در زمینه تجربه دینی نیز که اصطلاحی وضع شده توسط ویلیام جیمز انگلیسی است، باید اشاره کنیم که اگرچه عارفان ما از احوال سخن می‌گفتند، اما تجربه به مفهوم پوزیتیویستی منظور ایشان نبوده است.
وی در پایان به نقد مفسران ادیبی پرداخت که عطار را سوررئالیست یا رمانتیک خطاب می‌کنند و گفت: میان خیال عطار با عالم خیال سوررئالیست‌ها و همچنین واقعیت نزد او با واقعیت نزد سوررئالیست‌ها زمین تا آسمان تفاوت است و اینها قابل مقایسه نیستند.
امروز با همدلی در آثار عطار نگریسته نمی‌شود، که اگر چنین شود، آثار او تذکره‌ای می‌گردد که در همه زمان‌ها با آنها که همدل اویند، از عالم معنویت فراموش شده سخن می‌گوید، عالمی که دردمندان داروی عطار در جست‌وجوی آن هستند.
محسن آزموده
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید