پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نقش اسراییل در تنگنای فلسطین


نقش اسراییل در تنگنای فلسطین
بهترین تفسیر از سوی اسراییلی ها در مورد رخدادهای غزه و درگیری داخلی میان دو جنبش فتح و حماس تفسیر متعلق به یوسی مارید، رییس سابق حزب «میرلق» اسراییل است. یوسی مارید چپ گرا، رخدادهای غزه را همانند شلیك گلوله به سر ملت فلسطین دانست و خاطر نشان ساخت كه: «آسیب هایی كه این درگیری به مبارزه ملی فلسطین وارد آورد كشور اسراییل طی ده ها سال نتوانسته بود چنین آسیبی به ملت فلسطین وارد آورد.»
از این سخن، خطرآفرین بودن درگیری فلسطینی ها و تاثیر آن بر قضیه فلسطین كاملاً آشكار می شود. منتها به نظر می رسد كه یوسی مارید، اسراییل را كاملاً بی گناه كرده گویی كه اصلاً در این ماجرا هیچ نقشی نداشته است.
همه می دانند كه اسراییل طی سال های طولانی برای خلق فتنه در درون فلسطینی ها جهت پایان دادن به طرح ملی فلسطینی ها، نقش بسیار مهمی ایفا كرد. كلاوس، استراتژیست معروف می گوید: «بهترین نوع پیروزی نظامی زمانی محقق می شود كه شخص به اهداف خود برسد و در عین حال از قدرت خود استفاده نكرده باشد.» این همان كاری است كه اسراییل طی سال ها آن را به انجام رساند و تا می توانست اختلاف و تناقضات میان فلسطینی ها را به سود خود شدت بخشید.
او توانست ملت فلسطین، سرزمین و قضیه اش را به انشعاب كشاند. اسراییل دو جنبش فتح و حماس را در تنگنایی عجیب فرو برد كه با توجه به سیطره حماس بر غزه خروج از آن جداً دشوار می نماید. اسراییل از زمان انتفاضه اول تلاش كرد با قضیه مبارزه جویی فلسطین برخورد كند. برخورد اسراییلی ها با قضیه فلسطینی برخورد با ملتی كه با اشغالگری مخالف بوده و برای تحقق اهدافش می جنگیده نبود، بلكه اسراییل با این قضیه طوری برخورد می كرد كه گویی با سازمان های تروریستی كه افرادی در راس آن ها قرار گرفته اند، سروكار دارد. اسراییل میان اراضی اشغال شده در سال ،۱۹۴۸ كرانه باختری، غزه و قدس، فاصله جغرافیایی ایجاد كرد و در این فاصله جغرافیایی برای جدا كردن روستاها و شهرهای فلسطینی بیش از ۹۰ مانع امنیتی به وجود آورد.
اسراییل میان فلسطینی های داخل و خارج و میان تندروها و میانه روها و میان فتح و حماس و میان مشروعیت فلسطینی و كسانی كه آن ها را خارج از مشروعیت فلسطین می داند و حتی میان زندانیان فلسطینی فاصله ایجاد كرد. اسراییل همچنین میان زندانیان سازمان های فلسطینی میانه رو (فتح) و زندانیان گروه های تندرو همانند حماس تفاوت قائل می شد و در این میان شعارهایی از غزه و حفظ كرانه باختری را مطرح ساخت و آن قدر این شعار را تكرار كرد كه اسحاق رابین نخست وزیر سابق اسراییل آرزو داشت كه دریا غزه و ساكنانش را فرو بلعد. اسراییل پس از توافق اسلو تلاش كرد كه سرنوشت غزه را از كرانه باختری در حل و فصل ها كاملاً از یكدیگر مجزا كند.
به همین دلیل شعار «غزه اولاً» را مطرح ساخت و دولت شارون بدون هماهنگی با تشكیلات خودگردان فلسطینی و پیش از پیروزی حماس در انتخابات قانونگذاری به طور یكجانبه از غزه خارج شد. زمانی كه حماس در انتخابات پیروز شد، ایالات متحده امریكا به سران «فتح» گفت كه در دولت وحدت ملی شركت نكنند و امریكا و اسراییل با عدم شركت فتح به هر آنچه كه می خواستند رسیدند. گفته می شود كه ایهود اولمرت نخست وزیر اسراییل پس از موافقت فتح با تشكیل دولت وحدت ملی به شدت او را مورد انتقاد قرار داده بود.
از دیگر برخوردهای دوگانه اسراییل با فلسطینی ها، پیشنهاد اولمرت به محمود عباس مبنی بر تحت پیگرد قرار نگرفتن افراد و فعالان فتح در كرانه باختری است ولی در مقابل آن ها نیز باید سلاح بر زمین گذارند. آخرین مورد از برخوردهای دوگانه، وعده اولمرت به عباس مبنی بر آزاد ساختن ۲۵۰ زندانی از جنبش فتح است.
اسراییل تلاش جدی به كار می برد تا این كه افكار عمومی جهان را علیه حماس تحریك كند و بهانه اسراییل در این میان با انجام عملیات شهادت طلبانه و پرتاب موشك و ادامه مقاومت بوده است. اسراییل واقعاً سعی می كرد كه حماس را تضعیف كند.
از سویی دیگر ایالات متحده امریكا نیز یار و یاور اسراییل در محاصره كردن حماس و یارانش در اراضی فلسطین بود. امریكا و اسراییل اعلام كردند كه آماده هستند به اقتصاد كرانه باختری تا سر حد امكان كمك كنند ولی غزه را همچنان در محاصره داشته باشند. هدف آن ها كمك به میانه روها و در هم كوبیدن تندروهای فلسطین است. این امر به افزایش اختلافات میان فلسطینی ها منجر گردید زیرا برخی از گروه ها دیگر قادر نبودند جهت دولت را تشخیص دهند.
جهت تاكید بر نقش اسراییل و امریكا در ایجاد تنگنا برای فلسطینی ها، نشریه «یونگاولت» در تاریخ ۱۴/۶/۲۰۰۷ تفسیری نوشته وولف راینهارت را به چاپ رساند: دولت بوش از مدت ها پیش قصد به انفجاركشاندن اوضاع داخلی فلسطین را داشت لذا تلاش می كرد كه جریان طرفدار خود در درون جنبش فتح را به پاكسازی فیزیكی رهبران حماس تحریك كند.
این سخن، برگفته های ژنرال كیث دانیون مسوول تماس نظامی امریكایی با تل آویو، ایراد شده در كمیته خاورمیانه كنگره امریكا در ماه مه گذشته مهر تایید می زند. او گفت: كشورش در اوضاع داخلی فلسطین نقش موثر و قدرتمندانه ای ایفا می كند. دانیون پیش بینی كرده بود كه به زودی در غزه وضعیت انفجارآمیزی روی خواهد داد. او گفت وزارت دفاع و اطلاعات مركزی امریكا هم نیروهای خود را بر حمایت از هم پیمانان خود متمركز كرده اند و دستگاه های اطلاعاتی فتح علیه حماس را به حالت آماده باش كامل درآورده اند.
بی شك اگر دخالت امریكا و اسراییل نبود، اختلافات میان فتح و حماس هرگز به این جا كشیده نمی شد و بی شك اگر دو گروه خواستار انجام مذاكره باشند، این دخالت ها بیشتر خواهد شد بنابراین باید كاملاً هوشیار بود و نگذاشت كه بیگانگان در این روند دخالت كنند و از سویی دیگر كشور عربی كه واقعاً مایل است در این راه كمك موثری برای احیای روند مذاكرات میان دو گروه باشد می تواند نقش بسیار ارزنده ای ایفا كند.
بسیاری از روشنفكران عرب دائماً ادعا می كنند كه آن ها علیه توطئه های جاری در وطن عربی هستند، آیا آنچه كه در غزه اتفاق افتاد از دید آن ها یك توطئه نبوده؟ آیا بیگانگان در ایجاد آن نقش نداشته اند؟!
احمد سعید نوفل
منبع: الحیاهٔ چاپ انگلستان
منبع : روزنامه جوان