جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

رمضان ماه سرفرازی عبادالرحمان


رمضان ماه سرفرازی عبادالرحمان
فرا رسیدن ماه زیبایی‌ها و بهار قرآن بر عاشقان حضرت دوست و میهمانان خوان كرمش مبارك باد.
«یا ایهالذین آمنوا كتب علیكم الصیام كما كتب علی الذین من قبلكم لعكم تتقون
پاسخ به ندای الهی، ‌چنانچه قرآن مجید آگاهی می‌دهد، نشانه ایمان و رابطه دل با عالم آفرین است.
مردمی كه در سخت‌ترین روزهای آتشبار تابستان و طول ساعاتش و در سردترین زمان زمستان، و به هنگام فعالیت و آسایش، و آن وقت كه در سایه آزادی بسر می‌برند. و در آن مدت كه در سیاه چالهای زندان، بخاطر دفاع از حق گرفتار چنگال مردم ستمگرند از اجرای فرمان خداوند روی گردان نیستند، اینان نمایشگر این حقیقتند كه الله را با توجه به عمق ذات خویش یعنی فطرت، و با تفكر در كاخ آفرینش به كمك خرد و اندیشه باور كرده و پیوند خویش را با فرمانبری از او و بندگی به پیشگاه جبروت و جلالش پایدار و ثابت نگه می‌دارند.
اینان با پاسخ گفتن به دعوت حق، به این واقعیت آگاهی می‌دهند كه ما در مرز خدا پرستی بسر برده، و آنچه برای ما مهم است حفظ این رشته، و نگهداری این پیوند سعادت آفرین است.
آری اینان نخواسته و نمی‌خواهند، كه زیر چتر اسارت هوا و طاغوتهای بی‌جان و باجان بسر برده، و از این راه بخاطر لذتهای زودگذر دنیا، به كوبیدن فضایل انسانی اقدام كنند.
اینان آگاهانه فعالیت می‌كنند، و استادی برای درس گرفتن جز انبیاء الهی و ائمه بر حق انتخاب نكرده‌اند.
دانسته و بیدار مسیر حیات را برگزیده، و از همه شئون هستی بدون استثنا در راه بزرگداشت حقیقت، و شكوفا كردن نیروهای پر بهای انسانیت بهره می‌گیرند.
آنچه در كام آنان شیرین است عدل است، و برنامه‌ای تلخ‌تر و كشنده‌تر از ظلم و تجاوز به حدود انسانی خویش و دیگران نمی شناسند.
بنده‌ی حقند و آزاد ز قبود ابلیسی و شیطانی، و هم اینانند كه میدان و بستر تاریخ از پرتو مشعل وجودشان روشن و نور باران است.
خلف صالح آدمند، و فرزند پاك نهاد حوا، و دور از اندیشه باطل، و حركات اهریمنی، و دشمن سرسخت عدو مبین انسان یعنی شیطانند - و در حال مبارزه با قایلیان در جویبار تاریخ « گرچه منتهی به شهادت آنان در میدان جنگ با چهره‌های ضد خدائی شود، كه شهادت برای ایشان عین پیروزی و غلبه بر بیداد گریست، چونان كه شهیدان تاریخ این اصل را ثابت كردند».
زیر بنای وجودشان ایمان به الله، و میوه حیاتشان برنامه‌های مثبت در تمام زوایای زندگی است.
با رسیدن رمضان،آتش شوق در نهادشات بخاطر وصال به تیزتر شده، و با پایان ماه صیام، به علت نزدیك شدنشان، به حق و تحصیل پاكی بیشتر اول شوال را عید گرفته، و سیر صعودی الی الله را با حفظ برنامه‌های خدائی ادامه می‌دهند. به هنگام نماز هم در معراج روحانی قرار گرفته، با گفتن تكبیره الاحرام یكسره بر هر چه جز اوست پشت پا زده، سپس در جو بی‌نهایت در بی‌نهایت رحمانیت و رحیمیت به پرواز آمده، به دریافت حقیقت ربوبیت مولا بر عالمین نایل شده، و از فیض رحمت او بهره گرفته مالكیت و حكومتش را بر روز قیامت احساس نموده پرستش را وقف حضرتش كرده، و در صراط مستقیم قرار می‌گیرند تا چهره مغضوب و گروه گمراه را آنچنان كه هستند ببینند و سخت از آنان تنفر پیدا كرده و بگریزند، و چنانچه آن دو گروه كثیف و شیطانی دستی در زندگیشان دراز كنند، با نیری خداداد به مبارزه با آنان برخاسته و ریشه پلیدشان را از سرزمین حیات بركنند.
آنگاه به منطقه توحید وارد شده و پس از تشرف به آن حصن ایمنی دهنده از عذاب به تعظیم حق ركوع كرده، و سپس با تمام وجود، در برابر جلالش به خاك افتاده، در پایان تشهد، پیوند خویش را با پیامبر راستین و بندگان شایسته الهی تجدید می‌كنند.
●پیوند روزه با مردم
ما مردم مسلمان برای حفظ كیان اسلام در میان حیات، و برای بدست آوردن حسنات، و آراسته شدن به مكارم اخلاق، و به چنگ آوردن فضایل انسانی و زودن رذائل، و استیفای حقوق طبیعی، ناچار به مبارزه و جهاد، در میدانهای گوناگون هستیم، كه از میان آنها سه نوع مبارزه بنیاد سعادت سلامت را در اختیار ما تشكیل می‌دهد:
۱_ مبارزه با دشمنان متجاوز در میدان جنگ
۲_ مبارزه با هوای نفس و آثار آن كه عبارت از معاصی است.
۳_ جهاد و كوشش برای پیاده كردن برنامه‌های مثبت و اعمال شایسته. ما برای بدست آورددن پیروزی در این سه میدان به دو برنامه اساسی و زیر بنایی نیازمندیم، كه بدون آن دو برنامه فتح و پیروزی میسر نیست.
۱_ آگاهی نسبت به كیفیت مبارزه
۲_ تحصیل نیرو و آمادگی جسمی و روحی
اما آگاهی و بینش در این مرز، تنها از راه فهم قرآن، نهج البلاغه، صحیفه، و سنت پیامبر میسر است، و این آگاهی را یا باید از طریق مطالعه یا معاشرت یا دانشمندان مسئول كسب كرد.
اما بدست آوردن نیروی جسمی و روحی، از طریق حفظ بهداشت قرار گرفتن در كانال بعضی از عبادات به خصوص روزه میسز است. زیرا روزه علاوه بر ایجاد سلامتی و نیرو در جسم، روان را نیز بخاطر انجام فرمان حق و خودداری از آلودگی‌ها پاك كرده، و قوت دل، و اراده‌ی قوی و پاكی جان به انسان می‌بخشد، و از همین جاست كه می‌توان پیوند روزه را به سه نوع مبارزه یك امر حتمی دانست و ما ناچاریم این پیوند را تجزیه و تحلیل كرده و رابطه‌ی روزه دار را با هر سه برنامه توضیح دهیم.
●میدان جنگ
مسلمانان برای مبارزه با دشمنان متجاوز و استعمارگر كه ملت اسلام در تمام دوره‌ها با آنان روبرو هستند، و برای حفظ شخصیت مادی و معنوی خو به ناچار باید بجنگند، جنگ بخاطر بپا داشتن حق، و بر پا بودن حكومت قرآن، و حفظ حقوق ملت اسلام در این مرحله علاوه بر فهم قواعد جنگ، و دانستن تاكتیك‌های مخصوص به مبارزه و بینش نسبت به كیفیت جهاد و ساختن و بدست گرفتن اسلحه، توان جسمی و دل پر قوت، و اراده‌ای قوی، و تحملی فوق العاده و استقامتی مهم، و شجاعتی فوق العاده لازم است، و این واقعیات در میدان جنگ از داشتن ابزار جنگی مهمتر است، و فقط در سایه‌ی تمرینهای طاقت فرسا قابل بدست آوردن است.
میدان جنگ همراه با گرسنگی، كم خوابی، كم خوراكی، گرمای شدید، سرمای سخت، و دشواریهای دیگری است كه اگر جنگجو پیش از شركت در میدان مبارزه به اینگونه تمرینها تن نداده باشد، بدون شك به هنگام دچار شدن به یكی از این بلاها فرار را بر قرار ترجیح داده و كیان خویش و یك ملت را در برابر سیل خطرها رها كرده، تن به ذلت و اسارت می‌دهد و روزگار تیره‌ای را برای ملت به جای می گذارد.
اینجاست كه باید گفت: روزه فرمان قاطعی است كه آمادگی كاملی برای مبارزه با دشمن در میدان جنگ به انسان می‌بخشد، زیرا در كلاس سی‌روزه‌اش برای انسان استقامت و پایداری در برابر گرسنگی، تشنگی، سرما، گرما، بی‌خوابی و تحمل سختیها را به ارمغان آورده، و آدمی را در سایه‌ی چتر فرمان حق به تمرینهای لازم وا می‌دارد، تمرینهایی كه به سلامت جسم، و قوت روح، و ازدیاد نیروهای اراده و توان بخشیدن به حالات مثبت نفس كمك می‌كند.
دشمنان اسلام در اطراف مدینه، به كندن خندق مشغول بودند و در عین تشنگی و گرسنگی، و گرمای آتش زای عربستان از كار خود گله نداشتند، راستی اگر به تمرینهای سخت برنخاسته بودند، و با قرار گرفتن در مدار بعضی عبادات، مخصوصا روزه تحصیل قوت و توان نكرده بودند كجا دست به آن اقدامات طاقت فرسا می‌زدند، و چگونه در جنگ خندق بر دشمنان خطرناك كه چند برابر آنان سرباز داشت پیروز می‌شدند.
ارتش آزادی بخش اسلام در راه حركت به سوی تبوك دچار انواع سختی‌ها شدند، تاجایی كه مدتی از زمان راه هر ده نفر با یك خرما سد جوع می‌كردند، به حركت خویش ادامه دادند، خود را به میدان تبوك رساندند از معركه نگریختند، اینان اگر به وسیله‌ی اجرای دستور الهی كه عبارت از روزه بود به تمرین برنخاسته بودند، و تحمل رنجها و سختی‌ها را در خویش با كمك روزه نیافریده بودند، بدین پایه استقامت نمی‌كردند.
یاران سرور آزادگان كربلا دچار هولناكترین مصائب شدند گرماو گرسنگی و تشنگی آن چند روزه جزئی از حادثه سخت آن ایام بود با هجوم آن همه بلا، تا حصول پیروزی و چشیدن شربت شیرین و خوشگوار شهادت ایستادگی كردند، در حالات آنان می خوانیم كه قائم اللیل و صائم النهار بودند.
در حالی كه تن پروران به هنگام جنگ اگر عیش و نوش خویش را در خطر ببیند، از طریق فرار، یا جاسوسی به نفع دشمنان یا تسلیم شدن در برابر مخالفین صفحه ی تاریخ را سیاه كرده و از خویش لكه های ننگ به جا می‌گذارند.
اینجاست كه نمی‌توان پیوند روزه را با مساله‌ی مبارزه و جنگ با دشمنان انكار كرد، بعكس باید گفت در میان علل پیروزی روزه را نقش مهمی است و سهم بسزایی را در غلبه بر دشمن بر عهده دارد.
●میدان غرایز و شهوات
در این میدان كه انسان برای پیشگیری از بروز انواع مفاسد و گناهان ناچار بدست زدن به مبارزه ای سنگین و سخت تر از مبارزه بادشمنان بیرونی است، نمی توان آثار و منافع روزه را از نظر دور داشت.
انسان مخصوصا جوان در مرز طغیان غرایز علی الخصوص غریزه شهوت است و در این زمان است كه امیال گوناگون و خواسته‌های برخاسته از غریزه جنسی همچون یك ارتش او را به محاصره می‌كشند.
اسلام با سركوب كردن غرایز سخت مخالف است، آنچه اسلام در این زمینه دارد عبارت از پرورش شهوات و مودب نمودن غرایز به آداب الهی است.
مبارزه با شهوات بخاطر تعدیل شهوات است نه بخاطر نابودی آن، و بدون شك بخش مهمی از برنامه تعدیل را روزه به عهده دارد.
غزیزه جنسی در بین غرایز و خواسته‌ها دهانه‌ای گسترده‌تر از دهانه‌ی جهنم، و حفره‌هایی بزرگتر از طبقات دوزخ دارد، دوزخی كه بنا به قول قران با بلعیدن مستحقین عذاب اعلام عدم سیری می‌كند.
انسان در میدان طغیان غرایز و شهوات از هیچ گناهی سیر نمی‌شود، و در برابر هیچ فرآورده‌ای قانع نمی‌گردد. زیاده طلبی و فزون خواهی دامنش را به پلیدی هر پولی آلوده می‌كند، و حرص و طمع وسایل سقوطش را فراهم می‌آورد. عشق به مقام او را در مرز انواع بیدادگریها می برد، و شهوت جنسی وسایل بدبختی و ذلتش را آماده كرده، و چه بسا كه آبرویش را بر باد داده، و نظام گرم خانه‌اش را رو به سردی برده و كشتی زندگی‌اش را لجن‌زار گناه فرو نشانده، و از وجودش جز منبع آلودگی و فساد باقی نمی‌گذارد.چنانچه برنامه ای برای پیشگیری از طغیان غرایز مخصوصا غیریزه جنسی در میان نباشد سراسر زوایای حیات پر از فساد گشته، و گور انسان با دست خودش كنده خواهد شد، و طلیعه‌ی این حادثه تلخ هم تاكنون در جامعه غرب و خودفروشان و مقلدان شرق آشكار گشته.
جامعه‌ی غربی كه از چشمه وجود فروید، دركایم، داروین، و یهودیان دیگری كه تئوری‌های پوچ و ویران كننده شرف و غیرت را در لباس علم ارائه كرده‌اند، سیراب می‌شود، در برابر هیچ یك از آلودگی‌ها، از قبیل زنا به انواعش، ربا، مشروب خواری، دزدی‌، همجنس بازی، قمار، غارت، پیمان شكنی، و ... نیروی خود نگهداری ندارد، به همین خاطر طبق پیشگویی‌های قران طولی نمی‌كشد كه با تمدنش از درون منفجر شده و فاجعه عظیمی به بار خواهد آورد.
ولی هنوز در بین بسیاری از مسلمانان آنان كه آراسته به حقایق مكتب الله‌اند، و فرمانبر قواعد و امرالهی پاكانی یافت می‌شوند كه با فراهم بودن انواع وسایل گناه و طغیان، و آنچه تحریك شهوت می‌كند، و با لذت جنسی و جسمی سر و كار دارد، دست به هیچ گناهی نزده، بلكه وجودشان برای بسیاری از مردم مانع در افتادن به گنداب سقوط و لجن‌زار گناه است.
اینان كسانی هستند كه با پیروی از دستورات سعادت آفرین اسلام مخصوصا روزه با شرایط و قیوداتی كه قرآن و سنت در كنارش بیان می‌دارد، غرایز و شهوات را در زیر فرمان خدا برده، و با تكیه بر اراده استوارشان كه ریشه از ایمان به خدا و روز جزا می گیرد، در برابر معاصی از خویشتن داری برخور دارند.
آری روزه عامل مهمی است كه در فرو نشاندن طغیانهای نفسی سخت موثر است، و چنانچه قرآن مجید می‌فرماید، اجرای روزه در انسان ایجاد نیروی خود نگهداری كرده، و بی‌تردید مردمی كه به كسب این نیرو برخاسته، به راحتی می توانند با عوامل گناه مبارزه كرده و در این میدان صد در صد پیروز شوند، و خویش را از تسلط فساد و پلیدی حفظ كنند. یكبار دیگر در آیه « كتب علیكم الصیام » دقت كنید و بخصوص نتیجه مثبت روزه را در پایان آیه بنگرید كه خدای عزیر می‌فرماید: روزه بر شما واجب است چنانچه بر پیشینیان واجب بوده و اجرای این فرمان در نفس شما نیروی خویشتن‌داری و خود نگهداری می‌افریند« لعلكم تتقون ».
●میدان عمل
می‌توان گفت: آبادی دنیا بسته به برنامه‌های مثبتی است كه از انسان سر می‌زند، و هر چه میدان عمل و فعالیت و كار در گردونه نقشه‌های سازنده بیشتر باشد، بهره فراوان‌تری نصیب انسان می‌گردد.
پیامبر اسلام (ص) از تنبل و تن پرور و عافیت طلب سخت بیزار بود، و اجازه نمی‌‌داد به مردمی كه نیروی فعالیت دارند كمك مالی شود، او با دستورات ریشه‌دارش ریشه تكدی را نابود كرد، و مسلمانان را بخاطر بدست آوردن اقتصاد مستقل تشویق به كار فرمود.
اسلام از اقتصاد وابسته سخت نفرت دارد اسلام كشور مصرف كننده را ذلیل می‌داند و مملكت مونتاژ كننده را بی‌قدر و قیمت می‌شناسد.
اسلام از استراحت زیاد مردم و پرخوری و پرخوابی و تمام عوامل سازنده تنبلی بی‌زار است و بی كاران را دشمن ملك و ملت شناخته و خودش دشمن بزرگ بی‌كاران است.
اسلام از انسان دو نوع كار می خواهد و دو مشكل فعالیت توقع دارد، و سلامت و سعادت جامعه را در پرتو اجرای هر دو برنامه می‌داند:
۱_ كوشش برای آبادی دنیا
۲_ كوشش برای عمران جهان دیگر
از قسمت اول تعبیر به فعالیت مادی و اقتصادی می‌كند و از بخش دوم به كوشش عبادی.
نسبت به مردمی كه تمام همت خویش را صرف برنامه های مادی می‌كنند بغض دارد بخاطر اینكه این دسته آخرت خویش را به باد می دهندو در برابر مردمی كه از فعالیت اقتصادی دست كشیده، یكپارچه به عبادت مشغولند اظهار عداوت می‌كند، زیرا این دسته به سهم دنیای خویش ضربه می‌زنند.
اسلام اصولا فعالیت مادی و معنوی منطبق بر اصول الهی را عبادت می‌داند، و برای كمترین كوشش انسان در هر دو میدان اجر و ثواب قائل است.
به حقیقت در این میدان روزه بهترین نیرو را به انسان بخشیده و توان آدمی را برای فعالیت قوت می‌دهد.
بازیافت سلامتی بدن در سایه روزه، چشیدن سختی گرسنگی و تشنگی، تحمل گرمای شدید و سرمای طاقت فرسا، نگهداری اعضاء و جوارح از گناه به هنگام روزه داشتن جداً ماده سستی و تنبلی را در انسان كشته و از آدمی یك عنصر فعال و ارزنده می‌سازد. و برای اینكه بدانید ریاضت موافق با قانون چه اثرات مطلوبی در وجود انسان به جا می‌گذارد به قسمتی از نامه ۴۴ نهج البلاغه كه خطاب علی (ع) به استاندارش عثمان بن حنیف انصاری است اشاره می‌شود:
هان ای پسر حنیف مرا نیافریده‌اند كه خود را به غذای چرب و نرم عادت دهم، و بخاطر آن از نیك بختی باز مانم اینگونه برنامه كار چهارپا و حیوانی است كه اندیشه‌اش جز علف چیزی نیست، و برنامه گاو و خرها است كه خاك و خاشاك را برای پر كردن شكم بهم می زند، شكمبه را از علف پر می‌كند، و نسبت به آنچه برایش در نظر دارند كه عبارت از بار كشیدن است غافل است.
من برای بیكاری و تن پروری و سستی و به هدر دادن عمر آفریده نشده‌ام ممكن است كسی در بین شما بگوید: اگر خوراك و پوشاك پسر ابوطالب این است اینگونه خوراك كه جز ضعف و سستی حاصلی ندارد، مگر دو لقمه نان جوین خشك، چند عدد خرما، مقداری نمك یا اندكی سركه چه اندازه نیرو می دهد ولی بدان درخت جنگلی و بیابانی با اینكه كم آب می خورد و كسی به آن رسیدگی نمی كند چوبش سخت تر و استوارتر است اما پوشش درخت‌های ناز پرورده و بنیانش سست‌تر است ولی شعله‌ گیاهان دشتی افروخته‌تر و خاموشی‌اش دیرتر است.
آری به اعتقاد مولای پرهیزكاران، و سرور خویشتن‌داران و بزرگ نیرومندان، انسان تمرین دیده و رنج تشنگی و گرسنگی چشیده و روی خاك بیابان و سنگلاخ خفته با آدم ناز پرورده، و در دریای عیش و نوش و شكم چرانی و شهوت پرستی غرق شده خط مشتركی نداشته و بی‌تردید تمرین دیده در میدان عمل پیروز است و تن پرور سست ،مغلوب و ورشكسته.
سعدی در گلستان می‌گوید: دو درویش خراسانی را به جرم جاسوسی به زندان بردند پس از یك هفته بی‌گناهی هر دو ثابت شد چون در زندان را گشودند، آن را كه فربه بود مرده یافتند و دیگری را كه لاغر بود زنده دیدند سبب پرسیدند درویش لاغر و نحیف گفت: « دوست من آدمی بود پرخور و تحمل گرسنگی و تشنگی نداشت به این خاطر مرد، ولی من انسانی هستم ریاضت دیده و رنج گرسنگی و و تشنگی برده، نبود عذا و نرسیدن آب چندان به من اثر نكرد به همین خاطر با مرگ در مبارزه بودم تا این ساعت كه مرا آزاد می كنید.
خلاصه در بدست آوردن فضایل انسانی، پیاده كردن برنامه های مادی و معنوی، و قرار گرفتن در میدان عمل و عبادت نیروی مقاومت در برابر حوادث و موانع لازم است، و قسمتی از این نیرو را بنا به حكم قران باید از راه روزه بدست آورد.
« واستعینوا بالصبر والصلوه و انها لكبیره الا علی الخاشعین » [۶]
از روزه و نماز كمك بخواهید و كمك خواستن از این دو فرمان باور نكردنی است مگر برای آنان كه دلی پر از خشوع در گرو عشق حق دارند.
[۱] _ البقره : ۱۸۳
[۲] _ « ان الشیطان للانسان عدو مبین » یوسف : ۵.
[۳] _ این تقسیم از روایات مشهوری كه، كتب مهم روایتی از قول رهبر اسلام نقل كرده‌اند استفاده شده، آنجا كه پیامبر بزرگ فرمود: پایداری در سه جا برای مسلمان ضروری است: در برابر مصیبت، در مقابل گناه و به هنگام روبه رو شدن با عبادت آری اگر این سه نوع مبارزه نبود امر به استقامت و صبر مفهومی نداشت چون صبر در قرآن و روایت اكثراً در برابر جنگ و جاد استعمال شده.
[۴] _ سوموا تصحوا.
[۵] _ نهج البلاغه ابن میثم ج ۵ ، ص ۱۰۰
[۶] _ البقره : ۴۵
منبع : عرفان