یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دود، عشق، باروت


دود، عشق، باروت
«دود، عشق، باروت» عنوان كتابی ۶۰ صفحه ای مشتمل بر پنج خاطره از پنج رزمنده دوران دفاع مقدس می باشد كه با تلاش سیدحسین میرپور تنظیم شده است.
بخشی از خاطره اول با عنوان برجك تانك را می خوانیم.
«ضیاءالدین كه بالای تانك رفت ناگهان خمپاره ای در كنار تانك فرود آمد.
او را كه درون تانك كشیدم ابتدا فكر كردم او را موج گرفته است و مرتب به سر و صورتش می زدم.
ناگهان خون از كمر ضیاءالدین فوران كرد. دهانش را باز كرد و گویا چیزی می خواست بگوید، اما توان گفتن نداشت.
یكدفعه شروع به خندیدن كرد و من احساس كردم كسی به بالای تانك آمده است ولی كسی را ندیدم.
پس از خندیدن سرش را پایین انداخت و شهید شد. از خدمت سربازی او فقط ۱۰ روز مانده بود.» ضیاء دین در جبهه همیشه مشغول ذكر گفتن بود.نمازش به موقع و همیشه آیات قرآن را تلاوت می كرد. ضیاءدین متجری اكنون از میان ما رفته است.
این كتاب از سوی نشر میرپور در مشهد در ۲۰۰۰ نسخه به چاپ رسیده است.
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید