جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


راهی متعالی برای گسترش سینمای ایران


راهی متعالی برای گسترش سینمای ایران
رسانه سینما در سال های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شکوفا شده است و در این ادعا، کسی تردیدی ندارد؛ جشنواره های جهانی، بدون فیلمی از سینمای ایران برگزار نمی شوند.
حال، سینمای ایران باتوجه به موقعیتی که یافته است، می رود تا افق های دیگری را نیز فتح کند و گسترش دهد؛ افق هایی مانند سینمای معناگرا.
در پی، گزارشی از جایگاه این نوع از سینما را می خوانید.
این روزها، سینمای ایران درحالی به فعالیت، رشد و توسعه اش ادامه می دهد که یکی از بخش های مهم و خبرساز آن، یعنی سینمای معناگرا وارد پنجمین سال تولد خود شده است. اگرچه، پیش از این نیز بر اساس شواهد و آمار، فیلم های قابل استنادی از این بخش سینمایی عرضه شده، اما تولید آن، گذرا و موردی بوده و به عنوان جریانی مداوم محسوب نمی شده است، ازاین رو، بنیاد سینمایی فارابی در چهار سال پیش، بخش جدیدی را در راستای حمایت از سینمای معناگرا و اندیشه ورز بنیان گذاشت و "عبدا... اسفندیاری" را نیز به مدیریت این بخش منصوب کرد.
اسفندیاری که اکنون، پنجمین سال مدیریت خود در این بخش را آغاز می کند، تجاربی طی این چهار سال اندوخته است که شنیدنی است.
او در این سال ها، هر دو هفته یک بار، به کمک افرادی از بنیاد فارابی، مراسمی در سینما فرهنگ برگزار کرده و فیلمی مربوط به بخش سینمای معناگرا – ایرانی یا خارجی – را برای دوستداران این بخش، به نمایش درآورده و در پی آن، جلسه ای نیز در قالب نقد و بررسی برگزار کرده است. در این جلسات که عوامل ایرانی دست اندرکار تولید آن فیلم نیز حضور می یافتند، تماشاگران حرفه ای، همراه با کارشناس یا کارشناسان میهمان، به نقد و بررسی سینمایی فیلم به نمایش درآمده می پرداختند و از زوایای مختلف، آن را مورد کاوش قرار می دادند.
مشاهدات صاحب این قلم حاکی است که در بیشتر این جلسات، تماشاگران عنوان سینمای معناگرا را نامفهوم و مبهم ارزیابی می کردند و از عبدا.... اسفندیاری در این باره توضیح می خواستند و این درحالی بود که در جلسات بعد نمایش فیلم نیز، همین سئوال ها را مطرح می کردند و گویی قبلاً پاسخ این سئوال ها را نشنیده بودند.
عده ای از تماشاگران این جلسات، تولید آثار معناگرا در عرصه سینما را بهانه ای برای ساخت فیلم های دولتی ارزیابی می کردند، اما بعدها با دیدن آثاری از دیگر کشورها، دریافتند که سینمای معناگرا، مفهومی خاص این کشور یا آن کشور نیست، بلکه فراتر از این بحث ها است و به عبارتی با روح و جان و ضمیر انسان سروکار دارد و اصولاً هستی و پدیده های ماورای زیست انسان را می کاود و به تصویر می کشد.
چنین بود که فیلمسازان دیگری نیز از حیطه کارگردانان کشورمان به این بخش از سینما وارد شدند و با بهره مند شدن از همراهی مسئولان بنیاد فارابی مبنی بر اصرارشان در ساخت آثار کیفی و درجه یک، فیلم های قابل تامل، کیفی و متفاوتی به تولید درآوردند و سعی کردند که کیفیت، فدای کمیت نشود و این درحالی بود که دیگر کمتر صدای اعتراض یا انتقاد دوستداران و اهالی سینمای ایران نسبت به ساخت آثاری از این دست شنیده می شد و کم کم مخالفت ها به حداقل رسید تا این که سینمای معناگرا به عنوان سینمایی که دارای نگاه خاص و متفاوتی است، پذیرفته عام و خاص شد؛ چنان که در جشنواره بین المللی فیلم فجر، جای گرفت و دارای عنوان "سینمای معناگرا و جلوه گاه شرق" شد و به این ترتیب، شان لازم و درخور خود را یافت.
در بخش مسابقه سینمای معناگرا بیست وششمین جشنواره فیلم فجر (بهمن ماه سال ۱۳۸۶) ۱۲ فیلم با یکدیگر به رقابت پرداختند که از این تعداد، سه فیلم شامل: "شب" به کارگردانی رسول صدرعاملی، "فرزند خاک" به کارگردانی محمدعلی باشو آهنگر و "در میان ابرها" به کارگردانی روح ا... حجازی از ایران حضور داشتند.
از آنجایی که هر جریان فرهنگی و هنری اصیلی در خطر آسیب پذیری است، جریان سینمای معناگرا نیز مصون از آسیب های گوناگون نیست و جا دارد ضمن فراوردن امکانات برای توسعه آن، از درغلتیدن این جریان به وادی ابتذال و سطحی نگری هم نگران بود و نگاه های کلیشه ای به آن را دور ساخت. خسرو معصومی، کارگردانی که با فیلم "باد در علفزار می پیچد" در جشنواره فیلم فجر بیست وششم شرکت کرده بود، در این باره به ما گفت: سینمای معناگرا، ارزشمند و شریف است و نباید به خاطر برآورده شدن دغدغه های شخصی خودمان از این بخش سوءاستفاده کنیم، ولی فکر می کنم در این عرصه، نیازمند حرکتی جدید هستیم تا بتوانیم مفاهیم را به روز کنیم و در این ارتباط، به مخاطب نزدیک تر شویم.
طهماسب صلح جو، کارشناس و منتقد سینمای ایران نیز در این باره گفت: آقای محمدرضا جعفری جلوه (معاون سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی) معتقد است که این نوع سینما به مفاهیم و دغدغه هایی می پردازد که در محدوده جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی محدود نمی شوند. این تعریف سینمای معناگرا است. ما طی این سال ها به این نوع سینمایی، رویکرد داشته ایم اما فقط به ساخت فیلم های مذهبی پرداخته ایم، درحالی که سینمای معناگرا، صرفاً سینمای دینی نیست و جامع است.
باری، از سینمای معناگرا به عنوان راهی برای گسترش کیفی سینمای ایران نیز یاد شده است، زیرا طرفداران این نظریه، عقیده دارند که با کیفی سازی فیلم ها و پربار کردن محتوای آن، می توان مخاطبان قهر کرده یا گریزان از رسانه سینما را بار دیگر، آشتی داد و به این ترتیب، ضمن رونق سینما موجب بروز کیفیت نیز شد. البته، این موضوع به دور از واقعیت هم نیست، زیرا یکی از دلایل افرادی که با سینما قهر کرده اند، نبود تفکر و اندیشه در فیلم های سینمایی است و آنها رغبتی به دیدن فیلم هایی که از نظرشان، فاقد محتوا است، ندارند.
عبدا... اسفندیاری (مدیر حوزه سینمای معناگرا) نیز معتقد است که در یک فرایند مستمر بحث و گفت وگو در زمینه فیلم های معناگرا می توان جریان سازی و فرهنگ سازی کرد. او می گوید: بخشی از کار ما در حوزه سینمای معناگرا، جلوگیری از انحرافات و اشتباه ها در تولید فیلم های مربوط به این حوزه است و ما این دغدغه را داریم که اصولاً چگونه می توان معانی و مفاهیم فرهنگی و ارزشی را به تصویر کشید تا حق مطلب درمورد آن، ادا شود و به سمت و سوی انحراف و خرافات، سوق نیابد.
سیدمحمد میرکمالی
منبع : هفته‌نامه آتیه