یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

درسی که باید گرفت


درسی که باید گرفت
همه پرسی برای اصلاح قانون اساسی ونزوئلا که هوگو چاوز رئیس‌جمهور این کشور امریکای جنوبی امید بسیاری به آن دوخته بود ، سرانجام روز یکشنبه با «نه» اکثریت شرکت کنندگان به پایان رسید تا چاوز به صراحت اعتراف کند که «در حال حاضر، نتوانستیم آن را انجام دهیم.»
هدف از این همه پرسی، جلب موافقت مردم برای تغییر ۶۹ اصل از قانون اساسی ونزوئلا بود که پیش از این در سال ۱۹۹۹ میلادی – یعنی ۸ سال پیش – هنگام به قدرت رسیدن چاوز اصلاح شده بود.
دادن اجازه انتخاب مجدد نامحدود به رئیس‌جمهور، افزایش مدت دوره ریاست جمهوری از شش سال به هفت سال، به کنترل درآوردن ذخایر ارزهای خارجی کشور توسط وی، کنترل بانک مرکزی، بازنگری در تقسیمات سرزمینی کشور و اعطای قدرت بیشتر به او در اداره امور عمومی از جمله محورهای اصلاحات پیشنهادی قانون اساسی بود.
کاهش ساعات کاری به میزان شش ساعت در روز و ایجاد یک نظام تامین اجتماعی برای کارگران غیر رسمی وخودگردان از دیگر موارد اصلاح قانون اساسی ای بود که چاوز از آن به عنوان «سکوی پرش به سوی سوسیالیسم قرن بیست و یکم» یاد می‌کرد.
چاوز به پیروزی در این همه پرسی امید بسیاری داشت زیرا او از محبوبیت خود در میان مردم کشورش و حتی منطقه به خوبی آگاه است.
رئیس‌جمهور ونزوئلا که ۸ سال پیش با شعار «مبارزه علیه فساد اداری» وارد عرصه قدرت شد، در این مدت موجب تحولات اجتماعی و سیاسی بسیاری در کشورش شده که از پشتیبانی گسترده اقشار مختلف مردم به ویژه توده‌های محروم برخوردار است. او با اصلاحاتش در این مدت به حدود پنج میلیون افراد حاشیه نشین و سرخپوست کشورش، هویت شهروندی و اجتماعی بخشیده است، نفت و منابع عمومی کشور را از دست شرکتهای خصوصی آزاد ساخته و با دولتی کردن آن، این منابع را در خدمت رفاه مردم به کار گرفته است. شرکتهای مخابراتی، ارتباطات و برق را با هدف کنترل قیمتهای آن، دولتی کرده است. نفت کشور را ملی اعلام کرده است.
بیش از سه میلیون هکتار زمین کشاورزی را میان روستاییان بی زمین تقسیم کرده است. در دوران ۸ ساله حکومت او، میلیونها کودک و بزرگسال بی‌سواد، باسواد شده‌اند.
هزاران پزشک در محله‌های فقیر به کار خدمت رسانی به مردم مشغول گشته‌اند. دهها هزار نفر از افراد بی پول و محروم بطور رایگان تحت اعمال جراحی پزشکی قرار گرفته‌اند.
در دوران او، محصولات غذایی اساسی به کمتر از نصف قیمت بازار در اختیار توده‌های محروم و فقیر قرار می‌گیرد. مدت زمان کار هفتگی از ۴۴ ساعت به ۳۶ ساعت کاهش یافته، در همان زمان که حداقل حقوق ماهانه را به ۲۰۴ یورو (حدود ۳۰۰ هزار تومان) افزایش داده است یعنی رقمی که پس از کاستاریکا، بالاترین میزان حقوق پایه کارگران در همه امریکای لاتین به شمار می‌رود.
نتیجه همه این اقدامات آن شده است که طی سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۵ میلادی نرخ فقر در این کشور از ۴۲.۸ درصد به ۳۳.۹ درصد کاهش یابد و نرخ رشد اقتصادی کشور به رقم ۱۲ درصد به عنوان یکی از بالاترین نرخهای رشد در جهان برسد.
چاوز نه تنها در عرصه داخلی به چنین پیشرفتهای بزرگی نایل شده، بلکه در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی به یک رهبر انقلابی ضدامپریالیستی تبدیل گشته است که حتی انتخابات بسیاری از کشورهای منطقه همچون بولیوی و اکوادور را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
او همه این اقدامات را در پیروی از «سیمون بولیوار» رهبر آزادیبخش امریکای لاتین از چنگ استعمار اسپانیا انجام می‌دهد و در همین راستا، کشورش را «جمهوری بولیواری ونزوئلا» نام نهاده است.
همین تاثیرگذاری موجب شده است که او از یکسو، به محبوبیت خود در میان مردم کشورش و منطقه اطمینان پیدا کند و از سوی دیگر، آماج توطئه‌های امپریالیسم امریکا همچون کودتای دولتی، اعتصاب در صنعت نفت، اخلال در نظام اقتصادی کشور از سوی دست نشاندگان امپریالیسم و حتی تهدید به حمله از سوی واشنگتن قرار بگیرد.
در چنین شرایط حساسی، چاوز اقدام به اصلاح قانون اساسی کشورش گرفت تا به گمان خود، سوسیالیسم قرن بیست و یکم با قدرت و سهولت بیشتری به پیش برود اما او در کمال ناباوری دریافت طرح اصلاحات او با ۴۹.۳ درصد رای موافق در برابر ۵۰.۷ درصد رای مخالف شکست خورده است. میزان مشارکت افراد حق رای در این انتخابات نیز بسیار کمتر از حد انتظار یعنی ۵۶ درصد بود.
چاوز بلافاصله پس از اعلام نتایج اعلام کرد که به دموکراسی احترام می‌گذارد و شکست همه پرسی اصلاحات قانون اساسی را می‌پذیرد.
به عقیده او، شرایط برای چنین اصلاحاتی هنوز در جامعه ونزوئلا فراهم نشده بود و به همین دلیل، این اصلاحات را در زمانی دیگر بار دیگر در معرض قضاوت مردم خواهد گذاشت.
اقدامات چاوز در داخل، نفوذش در خارج و مخالفتهای واشنگتن با او، همه نشان از زیرکی چاوز دارد اما با همه اینها، اندکی تامل در متن اصلاحات قانون اساسی نشان می‌دهد که پاشنه آشیل او در این همه پرسی چه بوده است؟ چاوز که خود را مردی انقلابی و دموکرات می‌خواند و حتی شکست همه پرسی روز یکشنبه را «یک جهش بزرگ سیاسی» در کشورش توصیف کرده است، باید می‌دانست که روح اصلاحات او در همه پرسی قانون اساسی، دادن «اختیارات و مدت حکومت نامحدود» به رئیس‌جمهور بوده و همین امر، چیزی است که مردم را به هراس انداخته است.
او باید بداند «قدرت مطلق و نامحدود» به «دیکتاتوری» منجر می‌شود و دیکتاتورها هیچگاه حتی آنگاه که «مصلح» هم به شمار رفته‌اند، نتوانسته اند و نمی‌توانند پاسدار دموکراسی باشند.
«چاوز انقلابی» باید بداند چیزی که اکنون ونزوئلا و کشورهای دوست از او انتظار دارند، این است که به جای اندیشیدن به ادامه قدرت یک فرد، به ایجاد و تقویت روندی کمک کند که حتی بدون او نیز از اهداف و آرمانهای انقلابش همچون پاسداری از حقوق مردم، یاری فقیران و مبارزه با استکبار و امپریالیسم پاسداری کند.
اگر نتیجه اقدامات چاوز آن باشد که از جنبش ضدامپریالیستی و مردمی او، صدها چاوز دیگر سربرآورند و این حرکت در درون جامعه به صورت دموکراتیک نهادینه شود، آنگاه هیچ کودتای امپریالیستی و حرکت ضدمردمی نخواهد توانست علیه دولت برآمده از «انقلاب بولیواری» موفق شود. این نکته‌ای است که چاوز و همفکران انقلابی اش باید بدانند.
محمدرضا نادری
منبع : روزنامه جام‌جم