کاری بکن که می توانی

بود و نبود جهان هستی و هر چه كه درآن است نشان می دهد كه اگرچه هدف زندگی بلند است، اما راه بسیار كوتاه است. زندگی شیرین است، اما بسیاری از حوادث آن تلخ است و ناگوار و گرچه باید خوب زندگی كرد، اما خوب زندگی كردن نیز كاری است بس دشوار و مهم.
زندگی، فرصت و امكانی برای شكوفایی استعدادها، رشد، تكامل و تحقق اهداف و آرزوها و تجربه ای است كه تكرارش بسیار سخت است و بنابراین باید با شناخت صحیح، دقت، تدبیر و استفاده صحیح و درست از فرصت ها پیش رفت.
خوب زندگی كردن و لذت بردن از زندگی، هنری است كه آموختن آن لازم است. زندگی هر فرد فرصتی است تكرار نشدنی و منحصر به فرد. هر فرد فقط یك بار در تاریخ هستی انسان متولد می شود. باید این فرصت كوتاه را خردمندانه زیست و مدیریت كرد.
شاید بتوان گفت مهارت خوب زیستن در شرایط پرابهام و توفان خیز امروز و مهارت شناسایی فرصت ها و بهره گیری از آن ها، موقعیت هایی سخت گذرا هستند. با این همه باید بدانیم چه عواملی موجب بهتر زندگی كردن می شود و چه عواملی زندگی را برای انسان سخت می كند.
● آرامش گمشده انسان امروز
انسان از نخستین روز خلقت و آغاز ورود به زندگی اجتماعی همه تلاش خود را به كار گرفت تا به زندگی خود رونق بخشد و همه ابزارهای مرتبط با خود را ارتقا دهد. هنوز هم در تلاش است تا زندگی خود را به بهترین صورت برساند و تجلیگاه آرمان های خود را هر روز بیشتر جلوه گر سازد.
انسان هزاره سوم خسته از دستاوردهای آزاردهنده تكنولوژی، آلودگی های صوتی، آلودگی محیط زیست به دنبال آرامش و خوب زیستن است اگر در روزهای اول زندگی اجتماعی، انسان تصور می كرد ابزار او را به فراغ بال می رسانند، امروز دیگر مدرن ترین ابزار زیستی، انسان غمگین را درقرن بیست ویكم خوشحال نمی كند. كارشناسان علوم رفتاری خستگی انسان قرن بیست و یكم را تمدن زدگی و خستگی ناشی از دستاوردهای صنعتی دانسته اند و معنویت را درمان دغدغه های روحی و فكری انسانها می دانند. به گفته دكتر مجید ابحری رفتارشناس، انسان امروزی به دنبال آرامش، رسیدن به كمال و خوشبختی در زندگی است و هنر خوب زیستن هم در آرامش افراد معنی می شود.
وی با اشاره به این كه خوشبختی تنها در مادیات نیست، می گوید: خوشبختی واقعی در عصری كه ما در آن زندگی می كنیم، مادیات نیست. رفاه نسبی به اندازه ای كه نیازهای اولیه و ضروری انسان تأمین شود و ابزار و امكانات زندگی برای فرد مهیا گردد برای رسیدن به آرامش كافی است.
وی برابری و عدالت اجتماعی را برای رسیدن به آرامش مهم می داند و می گوید: همدلی و تفاهم، صداقت و عشق متقابل به ویژه در روابط زناشویی و خانوادگی از جمله هنر خوب زیستن است.
به گفته او، فریب و نیرنگ، دروغ و ریا، دوری و نفاق، رشك و حسد، به عنوان آسیب های رفتاری موجب تخریب یك زندگی شاد و آرام می شود.
دكتر ابحری ارتباط فامیلی و خویشاوندی را برای رسیدن افراد به آرامش مهم می داند و اظهار می كند: برقراری ارتباط عاطفی با خویشاوندان و دوستان و تجدید حیات با آنان از جمله عوامل كاهش استرس در میان افراد است، چرا كه امروزه علمای روانشناسی و علوم رفتاری رفت و آمد با اقوام را بهترین روش برای كاستن از افسردگی و انزوا می دانند
او مهمترین نكته را توكل به خدا، اعتماد به نفس، امید به آینده و پذیرفتن معنویات در زندگی می داند و معتقد است پذیرفتن مبانی ارزشی در زندگی جزو عواملی است كه بشر را به خوشبختی و شادكامی صادق، پایدار و مستمر می رساند.
ابحری تأكید می كند: برای خوب زیستن در جامعه مسئولان هم باید اقداماتی انجام دهند، آنان با تدوین برنامه های جامع و مدون در تأمین اجتماعی نظام های بیمه و بازنشستگی دغدغه های قشرهای جامعه را به كمترین میزان می رسانند و می توان با كاستن از بیكاری و ایجاد اشتغال از ترس و هیجان فقر كاسته و در نتیجه اعتیاد، خودكشی، افسردگی و مهاجرت اجباری را به كمترین اندازه رساند.
● انتخاب غلط در زندگی موجب از بین رفتن آرامش می شود
برخی كارشناسان مسائل اجتماعی معتقدند كه بسیاری از مشكلاتی كه در زندگی افراد پیش می آید به دلیل نوع غلط انتخاب ها در زندگی آنان است و دغدغه های فكری و نداشتن آرامش در زندگی به دلیل نوع گزینش مسائل فردی و اجتماعی افراد است. دكتر حسن علم الهدی كارشناس مسائل اجتماعی در این باره می گوید: اگر انتخاب ها در زندگی شفاف و منطقی باشد و ریشه در واقعیت های روانی، فكری و جسمانی فرد داشته باشد، بسیار راحت می توان زندگی كرد.
وی تأكید می كند: بسیاری از مشكلاتی كه برای خود و اطرافیان ایجاد می كنیم، مشكلات خود ساخته است و برای از بین بردن این گونه مشكلات باید تلاش كنیم كه گزینش های شخصی مان درارتباط با دیگران صحیح باشد، این مسأله بسیاری از مشكلات را كاهش می دهد و در نتیجه افكار مثبت در خود تقویت می شود.
وی با اشاره به این مسأله كه بسیاری از مشكلات انسان ها در زندگی به خاطر جهل است، می گوید: اگر افراد بتوانند رفتارهای خودآگاهانه را در خود تقویت كنند راحت تر می توانند زندگی كنند.
به گفته او، یكی از دلایلی كه موجب می شود انسان در زندگی احساس رضایت نداشته باشد، توقعات غیرمنطقی است. گاهی افراد به مسائلی فكر می كنند كه ساز وكار رسیدن به آن در آنها وجود ندارد و همین توقعات بی جا ممكن است مشكلات فراوانی برای آنان به وجود آورد.
به گفته او، برای رسیدن به زندگی خوب و ایده آل افراد باید در زندگی اجتماعی ـ فردی رفتارهای منصفانه و صادقانه ای با یكدیگر داشته باشند این موضوع بر روی كاركرد زندگی افراد تأثیر می گذارد.
وی معتقد است رفتارهایی كه مبتنی بر نبود صداقت و ریاكاری است نخستین كسی را كه متضرر می كند، خود فرد است. دروغگویی، آرامش و امنیت اجتماعی ـ روانی را از فرد می گیرد.
دكترعلم الهدی تأكید می كند: برای خوب زیستن باید بتوانیم فشارهای روانی و روحی خود را خوب مدیریت كنیم. زندگی پر از مسائل و مشكلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... است و مهم این است كه افراد با ساز وكارهای مناسب این مسائل را مدیریت كنند.
وی با اشاره به این كه بسیاری از افراد توانایی مدیریت احساسات و هیجانات خود را ندارند، خاطرنشان می كند: برخی افراد نمی توانند ارتباط مثبت و سازنده با دیگران داشته باشند. این درحالی است كه ارتباط سازنده با مردم بسیاری از مشكلات زندگی فرد را كم می كند.
برخی از انسان ها آنقدر در تجملات زندگی غوطه ور شده اند كه دیگر فرصتی برای دیدن بسیاری از مسائل زیبای زندگی ندارند. بیشتر داشتن و بهتر داشتن در زندگی یكی از ملاك های خوب زیستن شده است، اما دكتر علم الهدی این موضوع را رد می كند و می گوید: ثروتمندانی هستند كه با وجود داشتن امكانات خوب اقتصادی، زندگی پرافت و خیز و پرتنشی را دارند ولی در كنار این گروه افرادی هستند كه با قناعت زندگی می كنند، اما چون به لحاظ فرهنگی و باورهای قوی در سطح خوبی قرار دارند در آرامش مطلق به زندگی ادامه می دهند.
وی خاطرنشان می كند: از نظر علمی ثابت شده است كه اعتقاد به مبدأ هستی و معنویات باعث آرامش در افراد می شود و بسیاری از كارشناسان بر عنصر معنویت و دین برای خوب زندگی كردن توجه دارند.
● مهارت خوب زندگی كردن را بیاموزیم
با ایجاد راهكارهای مناسب به طور حتم می توان با تفكری خلاق در زندگی موفق بود و خوب زندگی كرد باید در نظر داشته باشیم زندگی به معنای مبارزه ای دائمی و تلاش مستمر برای حل مسائل است، آن هم در جهان بحران زده و پر مسأله امروزی! تا وقتی زنده هستیم مسأله وجود خواهد داشت. پس یاد بگیریم كه مسائل را خودمان حل كنیم. مشكلات و بحران ها و ناكامی ها را فرصتی برای یادگیری و توسعه فردی تلقی كنیم. بیاموزیم كه چگونه در بحران غرق نشویم و انرژی و توانایی خود را از دست ندهیم. مهارت یادگیری را بیاموزیم. در جهان پرتحول دیجیتالی، مهارت ها و دانش ها به سرعت منسوخ می شود.
به جز یادگیری علم، راه و رسم مهارت آموزی سریع و اثربخش را نیز بیاموزیم.انطباق و سازگاری خلاق با شرایط تازه و تحول یافته را داشته باشیم و در شناسایی مستمر قابلیت های درونی، شكوفاسازی آن و تبدیل آن ها به مهارت لازم برای كار و زندگی تلاش كنیم.

هدی هاشمی

منبع : روزنامه ایران