چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


کارگران دیگر ابزار تولید نیستند


کارگران دیگر ابزار تولید نیستند
طی پنجاه سال اخیر و به موازات توسعه اقتصادی و شکل گیری نظام سرمایه داری در جهان، طبقه کارگر نیز در اندازه و وزن اجتماعی رشد چشمگیری را شاهد بوده، بگونه ای که شاخص های بانک جهانی اینک بین ۵/۱ تا ۲ میلیارد نفر را در سراسر جهان عضوی از طبقه کارگر به شمار می آورد. بنا به تخمین سازمان بین المللی کار (ilo)، در دهه پنجاه میلادی بیش از دو سوم نیروی کار به کشاورزی اشتغال داشته اند که این میزان تا سال ۱۹۹۰ به کمتر از نصف تقلیل یافته است. امروزه بیش از نیمی از نیروی کار به صنعت روی آورده اند و بیش از آن نیز به خدمات عمومی می پردازند. در چین پنجاه سال پیش، ۱۵ میلیون کارگر صنعتی تنها ۵ درصد از نیروی کار این کشور را تشکیل می دادند حال آنکه اینک بیش از یک چهارم آن ــ نزدیک به ۱۷۵ میلیون کارگر ــ در شاخه های صنعتی به کار اشتغال دارند. همچنین شمار کارگران صنعتی طی پنجاه سال اخیر از ۱۴ میلیون (۸ درصد) به هشتاد میلیون (۱۸ درصد) در هند، از پانصد هزار ( ۶درصد) به هفت میلیون ( ۳۱ درصد) در کره جنوبی و از سیصد هزار ( ۳ درصد) به هفت میلیون نفر ( ۱۹ درصد) در تایلند افزایش یافته است.
اما این آمار و ارقام بیش از آنکه بازتابی از رشد و توسعه صنعتی جهان باشند، بیانگر ارتقای طبقه کارگر از یک ابزار تولید صرف، به یک قدرت تعیین کننده و تاریخ ساز هستند. جنبش های کارگری در اروپا، امریکای شمالی، افریقای جنوبی، امریکای لاتین و سایر کشورهای موسوم به جهان سوم، و مبارزات کارگران برای دستیابی به حقوق انسانی خود از طریق تشکل ها و اتحادیه های کارگری قدرتمند امروزه به «کارگر» وجهه ای سیاسی بخشیده و او را به حربه ای برای سد کردن ترکتازی نظام سرمایه داری تبدیل کرده است. نگاهی به تاریخ نشان می دهد که موج اعتصابات گسترده کارگران در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، روند صنعتی شدن آنان را دگرگون کرده و در جلوگیری از استثمار و بهره کشی لجام گسیخته از نیروی انسانی به منظور تولید و سود دهی بیشتر بسیار مؤثر عمل کرده است.
کره جنوبی شاهد بارزی از قدرت سیاسی تشکل ها و اعتصابات کارگری در شکل دهی نظام حکومتی یک کشور است. پس از کودتای نظامی سال ۱۹۶۱ در کره، تمامی اتحادیه های کارگری کشور منحل اعلام شد و تحت پوشش «اتحادیه تجاری فدراسیون کره» قرار گرفت که به دلیل وابستگی آن به نظام حاکم «سگ زرد» نامیده شد. در طول دو دهه جمعی از کارگران کره ای با حمایت دو تشکل دانشجوئی «جیامینتو» و «مینمینتو»، سازمانی با عنوان «انجمن رفاه کارگران کره ای ــ wwa» را تشکیل دادند که هدایت جنبش های کارگری این کشور را بر عهده گرفت. اعتصاب بیش از ۲۰۰۰ کارگر شرکت «ده وو» در دهه هشتاد نخستین حرکت مؤثر این انجمن بود که در کمتر از یک ماه به نه شرکت تجاری دیگر گسترش یافت و ظرف یکسال شاخه های دیگر از جمله بهداشت، آموزش، پژوهش و حمل و نقل عمومی را نیز در بر گرفت. هزاران کارگر کره ای به این «نهضت عظیم کارگری ــ gws» پیوستند و بازداشت های گسترده موجب شد تا در سال ۱۹۹۰ کره جنوبی بالاترین تعداد بازداشت شدگان جنبش های کارگری در جهان را داشته باشد. در فاصله دسامبر ۱۹۹۶ تا ژانویه ۱۹۹۷ بیش از ۴۰۰ هزار کارگر در اعتصاب به سر می بردند تا اینکه سرانجام در سال ۱۹۹۹ «اتحادیه کارگران کنفدراسیون کره ــ kctu» با بیش از نیم میلیون عضو از سوی دولت به رسمیت شناخته شد و امروزه کارگران صنایع خودرو و کشتی سازی، ارتباط جمعی، آموزشی و درمانی و خدمات عمومی را در این کشور تحت حمایت خود دارد.
در برزیل نیز همچون کره، طبقه کارگر نقش اصلی را در پایان دادن به سلطه سیاسی ارتش در این کشور ایفا کرد، چنانکه اعتصاب بیش از نیم میلیون کارگر صنعتی و ۳۵۰ هزار معدنچی برزیلی در سال ۱۹۷۸ به رهبری «حزب کارگران ــ wp» طی یکسال به بیش از سه میلیون کارگر ــ ۱۳ درصد کارگران صنعتی ــ گسترش یافت و شش اعتصاب گسترده ملی طی سال های ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۱ سرانجام به حکومت نظامی در این کشور خاتمه داد.
در افریقای جنوبی نیز کارگران اهرم اصلی پایان بخشیدن به نظام آپارتاید بودند و تظاهرات کارگری سال ۱۹۹۲ بر علیه دولت نظامی تایلند، و اعتصابات گسترده کارگران اندونزی در مخالفت با دولت «سوهارتو» را می توان از دیگر نمونه های بارز قدرت عظیم سیاسی طبقه کارگر برشمرد.
نقش کارگران در ساماندهی نظام اقتصادی و اجتماعی دولت ها انکارناپذیر است. جنبش های کارگری به موازات تلاش برای تأمین حداقل ِ نیازهای معیشتی قشری از جامعه مدنی که بیشترین بار تولید سرمایه آن را به دوش می کشد، همواره در جهت تعدیل تعاملات اقتصادی و نظام مندی سیاسی آن جوامع نیز هزینه کرده است.
به گواهی تاریخ، توانمندی طبقه کارگر با تمسک به جنبش ها و اعتصابات کارگری همانقدر که در دستیابی به حقوق انسانی و آزادی های اجتماعی و سیاسی و ارتقای سطح زندگی کارگران موفق عمل کرده، در برابر سلطه بی مهار نظام سرمایه داری و کاپیتالیسم رو به رشد جهانی نیز اهرمی بازدارنده و بس موفق نشان داده است.
منابع: ورکرز لیبرتی، لیبراسیون، سوسیالیست ورکر و ورلد سوسیالیست
منبع : دسترنج